< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

مبحث خیارات

97/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

رسول خدا (ص) در روایتی می فرماید: مكارم‌ الأخلاق‌ عشرة...، صدق الحديث، و صدق البأس، و إعطاء السّائل، و المكافاة بالصّنائع، و حفظ الأمانة، و صلة الرّحم، و التّذمّم للجار، و التّذمّم للصّاحب، و إقراء الضّيف و رأسهنّ الحياء.[1]

در مورد صدق الحدیث در روایتی از امام صادق ع می خوانیم: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ‌ الْحَدِيثِ‌ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ.[2]

تمامی انبیاء به صدق الحدیث دعوت کرده اند یعنی انسان باید راستگو باشد و دروغ نگوید. قسمت عمده ی بدبختی ها به سبب همین دروغ هایی است که مردم می گویند. سیاستمدارها، تجارها و امثال آنها گاه دروغ می گویند. اگر دروغ در دنیا گفته نشود رنگ و روی دنیا چیز دیگری می شود.

مراد از بأس در صدق البأس جنگ با دشمن است همان گونه که در قرآن آمده است: ﴿وَ لا يَأْتُونَ‌ الْبَأْسَ‌ إِلاَّ قَليلاً [3] و صدق البأس یعنی انسان در مبارزه صادقانه باشد.

إعطاء السّائل یعنی اگر کسی درخواستی داشت او را محروم نکنند. انسان گاه توانایی دارد که به شکل مفصل به درخواست سائل پاسخ می دهد و گاه نمی تواند و کمتر به او می دهد انسان حتی اگر مقدار کمی بتواند بدهد آن را دریغ ندارد. حتی در روایت آمده است که فَتَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَة[4] یعنی نصف خرما هم اگر شده به سائل بدهید.

و المكافاة بالصّنائع صنایع به معنای کارهای خوب است و مکافاة بالصنایع یعنی اگر کسی به شما خدمت می کند شما هم در مقابل به او خدمت کنید. نه اینکه انسان منتظر باشد مردم به او به شکل یکطرفه خدمت کنند.

و حفظ الأمانة امانت معنای وسیعی دارد و فقط محدود به سکه و طلا و درهم و دینار نیست. کشور ما، فرزندان، آثاری که از علوم پیشین برای ما باقی مانده است همه امانت می باشند.

و صلة الرّحم یعنی نباید نسبت به ارحام بی تفاوت بود. ارحام درجات مختلفی دارند گاه ارحام درجه ی اول هستند و گاه درجه ی دوم. صله ی رحم هم درجات مختلفی دارد. گاه باید انسان همواره به دیدن آنها برود مانند پدر و مادر و گاه باید بعضی از روزها به دیدن آنها رفت و گاه نیز تماس تلفنی یک نوع صله ی رحم به حساب می آید.

و التّذمّم للجار یعنی حمایت کردن از همسایه. تذمم به معنای ذمه ای را به عهده گرفتن است که همان حمایت کردن است. اگر همسایه ی انسان مشکلی دارد نباید نسبت به او بی تفاوت باشد. متأسفانه امروزه بر اثر رواج فرهنگ غربی انسان گاه سالیان سال از همسایه ی خودش بی خبر است. این در حالی است که همسایه در فرهنگ اسلام بسیار گسترده است

و التّذمّم للصّاحب صاحب به معنای دوست است که انسان باید از او حمایت کند. دوست کسی است که در رفاه و آسایش و سختی و گرفتاری و شکست، دوست انسان باشد.

و إقراء الضّيف انسان باید از مهمان خوب پذیرایی کند. بعضی تصور می کنند که مهمان مشکل آفرین است و حال آنکه مهمان فرستاده ی خداست و روزی خود را با خود می آورد و وقتی می رود گناهان صاحب خانه را با خود بیرون می برد.

در مورد حضرت ابراهیم ذکر شده است که همواره مهمان داشت.

و رأسهنّ الحياء سرلوحه ی تمامی آن مناقب، حیا می باشد. حیا نوعی سد است که در وجود انسان در مقابل قبائح و زشتی ها نهادینه شده است. انسان وقتی زشتی ها و قبائح را می بیند ناراحت و مکدر می شود. اگر این سد شکسته شود انسان دست به هر عملی می زند.

رسول خدا (ص) در این حدیث کوتاه فضائل دنیا و آخرت را جمع کرده است.

 

موضوع: چیزهایی که در مبیع داخل است.

چهار بحث مهم باقی مانده است و امام قدس سره در تحریر به آنها پرداخته است:

    1. چه چیزهایی داخل در مبیع است یعنی وقتی گفتند این باغ را به تو فروختم چیزهایی از باغ مانند، چاه آب، برق و مانند آن هم داخل است یا نه.

    2. دوم قبض است که باید دید با چه چیزی حاصل می شود آیا باید تحویل داد و یا گفت بیا و ببر و مانند آن.

    3. سوم نقد و نسیه است که بسیار محل ابتلاء می باشد.

    4. چهارم احکام ربا است که بسیار مهم می باشد.

البحث الاول: فی ما یدخل فی المبیع

امام قدس سره در اینجا چند مسأله دارد در مسأله ی اول ایشان سه فرع وجود دارد. یک فرع در مورد بستان است، یک فرع در مورد حیوان است و فرع آخر مربوط به درخت است که گاه میوه دارد که باید دید آیا میوه داخل است یا نه.

 

القول فيما يدخل في المبيع عند الاطلاق

مسألة 1 - من باع بستانا دخل فيه الأرض والشجر والنخل (در نخل خصوصیتی وجود دارد که آن را جدای از شجر حساب می کنند)، وكذا الأبنية من سوره (دیوار باغ) وما تعد من توابعه ومرافقه، كالبئر والناعور (وسیله ای که با آن آب را از چاه می کشند در عراق ظرفهایی بود که به یک نوار متصل است و آن را به گردش در می آورند که ظرف ها پر می شود و از چاه که خارج می شود در ظرفی دیگر ریخته می شود. امروزه حتی موتور پمپ آب را هم شامل می شود.) إذا جرت العادة بدخوله فيه، (البته اگر عادت بر این باشد که آنها داخل است.) والحظيرة (آغل گوسفندان و حیوانات و فرقه ی ضاله نام منطقه ی خود را «حظیرة القدس» می نامند) ونحوها، بخلاف ما لو باع أرضا فإنه لا يدخل فيها النخل والشجر الموجودان فيها إلا مع الشرط.[5]

 

ان شاء الله در جلسه ی آینده این فرع را بحث می کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo