< فهرست دروس

درس خارج  فقه الدیات آیت الله مظاهری

87/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الدیات

جلسه: 84

رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

    بحث درباره سقط جنین بود که فرمودند اگر نطفه را سقط بکند 20 دینار و اگر علقه که آن خون بسته‌ای است که از آن منی پیدا می‌شود 40 دینار و اگر مضغه باشد که نظیر یک گوشت کوبیده‌ای است 60 دینار و اگر استخوان شده باشد 80 دینار و اگر آدمک شده باشد 100 دینار و اگر روح در آن دمیده شده باشد دیه کامل اگر مرد است 1000 دینار اگر زن است 500 دنیار دیروز دو تا روایت هم خواندیم که گفتم هفت هشت تا روایت صحیح السند ظاهر الدلاله در مسئله هست و این قول را هم مرحوم شیخ طوسی از قدماء و دیگران ادعای اجماع کرده‌اند مخصوصاً شیخ طوسی اجماعهایشان در مبسوط غیر از اجماعهای در خلاف و امثال این‌هاست ادعای اجماع کرده‌اند مرحوم صاحب جواهر هم این اجماع را پذیرفته‌اند هم محصلش را هم منقولش را و باید بگوییم که در مقابلش قول نادر است اما چیزی که باید توجه کنید این که هفت هشت ده تا روایت معارض این روایت‌ها دارد که هر کدام هم معارض با روایات دیروز است هم معارض با خودشان، لذا جمع بین این روایات کار مشکلی شده است حالا از آن روایات دو تا روایت بخوانم بعد ببینیم که چه باید بگوییم روایات را مرحوم صاحب وسائل در باب 19 از ابواب دیات الاعضا آن جا نقل کرده‌اند.

    روایت 2 و عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن عبدالله بن سنان عن رجل این رجل ضرر به روایت نمی‌زند برای این که قبلش ابن ابی عمیر است لذا روایت به قول صاحب جواهر معتبره و مصححه است عن ابی جعفر علیه السلام قال قلت له الرجل یضرب المرأه فتطرح النطفه قال علیه عشرون دیناراً فان کان علقه فعلیه اربعون دیناراً فان کان مضغه فعلیه ستون دیناراً فان کان عظما فعلیه الدیه آن روایت دیروز می‌گفت که 80 دینار و این روایت می‌گوید یک دیه کامل، اگر نظیر نداشت مخالف نداشت مثلاً یک کسی بگوید که عبارت ناقص است و این فان کان عظما فعلیه الدیه آن روایت دیروز معنا می‌کند دیه‌اش یعنی 80 دینار و راجع به آدمک و راجع به ولوج روح اصلاً روایت صحبت نکرده ممکن است کسی این جور بگوید جمع عرفی هم هست اما البته بعید است.

    روایت 3 و عن محمد بن یحیی عن محمد بن الحسین عن محمد بن اسماعیل عن صالح بن عقبه عن سلیمان بن صالح روایت صحیح السند است و از نظر سند اشکال ندارد عن ابی عبدالله علیه السلام فی النطفه عشرون دیناراً و فی العلقه اربعون دیناراً و فی المضغه ستون دیناراً و فی العظم ثمانون دیناراً فاذا کسی اللحم فمأه دینار ثم هی دیته حتی یستحل فاذا استحل فالدیه کامله دیگر وقتی به دنیا بیاید آن وقت دیه کامل و اما تا دنیا نیامده ولو ولوج روح هم هست 100 دینار و آن روایت دیروز می‌گفت که اگر روح در ان دمیده شد 1000 دینار و یک کسی مثلاً معنا کند نمی‌دانم می‌شود یا نه بگوییم و فی العظم ثمانون دیناراً فاذا کسی اللحم فمأه دینار ثم هی دیته حتی یستحل یعنی روح در آن دمیده بشود استحلال را به معنا تولد معنا نکنیم به معنا ولوج روح معنا کنیم و اذا استحل فالدیه کامله، خب این به این جورها که هفت هشت ده تا روایت است گاهی این طور که جمع کردم بعید است می‌شود جمع کرد بعضی‌ها هم نه اصلاً قابل جمع نیست، حالا علی کل حال اگر بخواهیم جمع بین روایات بکنیم باید این جور بگوییم که آن روایاتی که دیروز خواندیم هم صحیح السند است هم ظاهر الدلاله است هم متؤید به اجماع است به شهرت قوی و آن روایات دیگر اگر قابل جمع است جمعش می‌کنیم با آن‌ها اگر قابل جمع نیست طرح می‌کنیم به قاعده خذ بما اشتهربین اصابک یا بگویید شهرت فتوایی یا بگویید اعراض اصحاب از روایات ،کم پیدا می‌شود کسی بگوید که اگر شهرت فتوایی پیدا شد اعراض از روایات شد باز هم این روایت‌ها حجت است یعنی مشهور در میان اصحاب گفته‌اند که اعراض اصحاب از یک روایت، روایت می‌شود متهمه و دیگر این روایت قابل تمسک نیست اما بعضی مثل مثلاً شهید رضوان الله تعالی علیه که اختلاف فتوی دارند مرحوم آقای خویی که باز ایشان هم اختلاف فتوی دارد این‌ها بعضی‌ها گفته‌اند این شهرت مراد شهرت روایی است نه شهرت فتوایی بنابراین این خذ بما اشتهربین اصحابک باید ببینیم شهرت روایی هست یا نه؟ و شهرت روایی نیست، شهرت فتوایی هم خیلی اهمیت ندارد فقهاء هر چه گفته‌اند برای خودشان گفته‌اند اگر کسی بتواند این را بگوید آن وقت تعارض باقی می‌ماند آن وقت اگر تعارض باقی ماند چه بایدکرد؟ دیگر نوبت می‌شود به حکومت، اما هیچ کس نگفته یعنی چه قدماء چه متأخرین این حکومت را مراجعه بشود و آن مصلحت شخصی هر چه ایجاب بکند عمل بشود کسی نگفته معمولاً هم من جمله صاحب جواهر مرحوم شهید در مسالک مرحوم محقق در جامع المقاصد مرحوم محقق در شرایع معمولاً عمل کرده‌اند به آن روایاتی که دیروز خواندیم با آن تقریبی که در روایات بود و من الان عرض کردم و این روایات را طرح کرده‌اند حالا طرحش کرده‌اند ما عقیده داریم برای این که شهرت فتوایی روی آن نبوده اعراض اصحاب روی آن بوده مخصوصاً قدماء که اگر اعراض اصحاب روی روایت باشد روایت متهمه می‌شود دیگر حجت نیست خب اگر عرض من باشد که خوب است مشهور هم هست دیگر آن روایات را که معارض روایات دیروز است دیگر خیلی به آن اهمیت نباید بدهیم مخصوصاً این که این روایات که معارض با آن روایات دیروز است در خود مخالفت زیاد دارند یعنی خودشان با هم می‌جنگند این خلاصه حرف است ظاهراً دیگر مطلب همین است.

    مسئله‌ای که مشکل شده دو تا مسئله امروز است و آن مسئله این است که فاصله بین این نطفه و علقه، علقه و مضغه، مضغه و عظام ، و عظام و لحم و بعد از آن ولوج روح چند روز است؟ مشهور در میان اصحاب گفته‌اند 40 روز، گفته‌اند نطفه 40 روز در شکم مادر نطفه است البته یک آدم است تک سلول است گفته‌اند که این 40 روز به صورت نطفه است و بعد علقه می‌شود و این طور که گفته‌اند جهش هم دارد  فوراً علقه می‌شود 40 روز علقه است بعد هم همین طور تا آخر، 40 روز، 40 روز حساب کنید تا برسد آنجا که ولوج روح می‌شود آن وقت دیگر سه چهار ماه در شکم مادر هست تا به دنیا بیاید یعنی 9 ماه مثلاً بشود یا لااقل 6 ماه، این قول مشهور است اما صاحب سرائر گفته 20 روز، نطفه است 20 روز، علقه می‌شود 20 روز، مضغه می‌شود 20 روز تا آخر تا برسد به ولوج روح وقتی که ولوج روح شد آن وقت دیگر چند ماهی در شکم مادر می‌ماند، حالا اصلاً این بحث را چرا می‌کنیم؟ خیلی مفید است و آن بحث مسئله دوم است و آن این است که خب حالا نطفه آیا تفاوتی می‌کند این نطفه در ایام یا نه؟ یعنی مثلاً نطفه در شکم مادر آن روز اول با روز بیستم اگر کسی سقطش کرد تفاوت دارد یا نه؟ یا علقه تا مضغه بشود در این مدت تکاملش آیا تفاوت دارد یا نه؟ اگر بگویید نه که اطلاق روایات است این مسئله اول سالبه به انتفاء موضوع می‌شود یعنی از نظر فقهی نتیجه ندارد حالا لااقل نتیجه ندارد در باب قصاص و دیات و اما اگر گفتید تکاملش تزاید است که مسئله دوم است دیگر خیلی فرق می‌کند لذا مثلاً روز بیست و یکم یک دینار اضافه بشود که مرحوم صاحب سرائر گفته خب اگر 20 روز نطفه باشد 20 دینار اضافه می‌شود و اما اگر نه 40 دینار اضافه می‌شود تا برسد به علقه الا این که صاحب سرائر دو تا دو تا رفته جلو می‌گوید که نطفه روز بیست و یکم دو دینار اضافه می‌شود روز بیست و دوم چهار دینار مشهور در میان فقهاء می‌گویند دو دینار آن گفته چهار دینار وقتی این باشد دیگر نزاع لفظی می‌شود برای این که آن که می‌گوید 20 روز در شکم مادر است نطفه 20 روز است تا علقه بشود خب یک دینار یک دینار می‌رود جلو آن که می‌گوید 40 روز است دو دینار دو دینار می‌رود جلو بنابراین خیلی تفاوت نیست ، مرحوم محقق در شرایع استیحاش عجیبی درست کرده این جا و بالاخره هم می‌رسیم به این جا که ما اصلاً  نه دلیل داریم بر این که بین بین 20 روز است یا 40 روز؟ این چنین دلیلی نداریم بعد هم حرف صاحب سرائر که گفته 20 روز دلیل ندارد و این که تزاید هم پیدا می‌کند آن هم دلیل ندارد آن وقت می‌فرمایند پس این روایتها را چکار می‌کنیم؟ می‌فرمایند روایات مضطرب است هم سنداً هم دلاله بنابراین همه روایت‌ها را از کار می‌اندازیم و خیلی جرأت می‌خواهد علی کل حال مرحوم محقق فرموده‌اند و مسئله را به طور کلی سالبه به انتفاء موضوع کرده‌اند از این راه خب دیگر خواه ناخواه حرف مرحوم محقق با اطلاقات خیلی جور می‌آید برای این که رویاتی که دیروز خواندیم فرمودکه نطفه 20 دینار خب حالا روز اول 20 دینار روز دهم 20 دینار تا نطفه است 20 دینار، علقه 40 دینار تا علقه است 40 دینار و اطلاقات به ما می‌گوید تفاوتی در این تزاید نیست ولو این که مثلاً نطفه روز اولش تا روز بیستم خیلی تفاوت دارد مخصوصاً کسانی که 40 روز می‌گویند خیلی تفاوت دارد اما مرحوم محقق می‌فرمایند اطلاقات به ما می‌گوید که هیچ تفاوت ندارد لذا تا نطفه است همان دیه نطفه وقتی علقه بشود تا علقه است دیه علقه تا آخر، خب فرمایش مرحوم محقق خیلی خوب است یعنی اطلاقات با او می‌سازد و اصل هم با آن می‌سازد برای این که نمی‌دانیم مثلاً 10 روز این نطفه در شکم مادر بوده حالا سقط کرده سر 30 روز حالا علاوه بر آن 20 دینار چیز دیگر هم باید بدهد یا نه؟ رفع مالایعلمون می‌گوید نه، حرف مرحوم محقق هم مطابق با اطلاقات است هم مطابق با اصل است، اصل اقتضا می‌کند عدم تزاید را و آن اطلاقات هم که دیروز خواندیم اقتضا می‌کند عدم تزاید را الا این که در هر دو مسئله یک روایاتی هست که این روایات را از کار انداختن کار مشکلی است حالا برای آن 20 روز مشهور گفته‌اند 40 روز حالا دو سه تا روایت است این دو سه تا روایت را بخوانم ببینیم که درباره‌اش چه باید گفت؟

    روایت 4 و 8 و 9 از باب 19 این‌ها می‌گویند 40 روز.

    روایت 4 وعنه عن احمد بن محمد بن عیسی عن ابن محبوب عن ابی ایوب الخزاز عن محمد بن مسلم روایت از نظر سند صحیح السند است و دو تا اصحاب اجماع هم بلکه آن احمد بن محمد بن عیسی هم در ردیف ابن محبوب و محمد بن مسلم است روایت صحیح السند است خیلی، عن الرجل یضرب المرأه فتطرح النطفه قال علیه عشرون دیناراً فقلت فیضربها فتطرح العلقه قال علیه اربعون دیناراً فقلت فیضربها فتطرح المضغه فقال علیه ستون دیناراً فقلت فیضربها فتطرح و قد صار له عظما قال علیه الدیه کامله اشکال این روایت همین جمله است که گفت و قد صار له عظم قال علیه الدیه کامله در حالی که مسلم دیه کامل نیست ما الان بحث روی آن می‌خواهیم بکنیم و بهذا قضی امیر المؤمنین علیه السلام فقلت فما صفه النطفه التی تعرف بها فقال النطفه تکون بیضاء مثل النخامه الغلیظه فتمسک فی الرحم اذا صارت فیه اربعین یوماً ثم تصیر الی علقه قلت فما صفه خلقه العلقه التی تصرف بها فقال هی  علقه کعلقه الدم، دم المحجمه الجامده تمکث فی الرحم بعد تحویلها من النطفه اربعین یوماً ثم تصیر مضغه فقلت فما صفه المضغه و خلقتها التی تعرف بها فقال هی المضغه لحم حمراء فیه عروق خضر مشبکه یک تکه گوشت این جوری است ثم تصیر الی عظم قلت فما صفه خلقته اذا کان عظماً؟ فقال اذا کان عظما شق له السمع و البصر  ورتبت جوارحه فاذا کان کذلک فیه الدیه کامله این لفظ اربعین در این بود در دو جا اما دو جا هم مخالف با آن روایات دیروز است مخالف با شهرت است یکی این جا که می‌گوید فاذا کان کذلک یعنی عظم، استخوان باشد فان له الدیه کامله که آن جا دیه کامله نبود ما آن روایتی را که الان خواندیم حمل کردیم بر دیه ناقصه اما این دیه کامل دارد یکی هم آن اول گفت فیضربها فتطرح و قد صار له عظم فقال علیه الدیه کامله، خب این یک روایت است که آن کسانی که گفتند فاصله 40 روز است تمسک کرده‌اند به این روایت، یکی هم روایت 8 است.

    روایت 8 : و عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن محبوب عن عبدالله بن غالب عن ابیه عن سعید بن مسیب روایت صحیح السند است مخصوصاً این محبوب هم قبلش است قال سئلت علی بن الحسین علیه السلام عن رجل ضرب امرأه حاملاً برجله فطرحت ما فی بطنها میتاً فقال ان کان نطفه فان علیه عشرین دیناراً قلت فما حد النطفه؟ قال هی التی وقعت فی الرحم فاستقرت فیه اربعین یوماً می‌گوید 40 روز، دیگر تا آخر هی 40 روز، 40 روز جلو می‌رود دیگر روایت را تا آخر نخوانیم، بالاخره این روایت هم می‌گوید 40 روز.

    روایت 9 : محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن الحسن الصفار عن احمد بن محمد بن عیس عن العباس بن موسی الوراق عن یونس بن عبدالرحمن عن ابن جریر القمی روایت صحیح السند است اگر کسی اشکال در این ابن جریر بکند که اشکال ندارد قبلش یونس بن عبدالرحمن است روایت می‌شود مصححه، معتبره بالاخره سئلت العبد الصالح عن النطفه ما فیها من الدیه و ما فی العلقه و ما فی المضغه و ما فی المخلقه و ما یقر فی اللرحام؟ فقال انه یخلق فی بطن امه خلقاً من بعد خلق یکون النطفه اربعین یوماً ثم تکون علقه اربعین یوماً ثم تکون علقه اربعین یوماً ثم مضغه اربعین یوما ففی النطفه اربعون دیناراً. تا آخر، دو تا اشکال دارد یکی این که وفی النطفه اربعون دیناراً و فی العلقه ستون دیناراً و فی المضغه ثمانون دیناراً فاذا اکتسی العظام لحما ففیه مأه دینار این‌ها را فقهاء نگفته‌اند یعنی معارض با روایات دیروز است برای این که 40 تا 40 تا رفته جلو در حالی که روایات 20 تا 20 تا، نطفه 20 دینار، علقه 20 دینار مضغه 20 دینار تا آخر، لذا آن اربعین یوماً روایت دلالتش خوب است الا این که این اشکال را دارد که معرض عنها عند الاصحاب است خب این سه تا روایت که مشهور تمسک به این سه تا روایت کرده‌اند 40 تا 40 تا رفته‌اند جلو الا این که دو تا اشکال مهم است یکی عرفیت ندارد ظاهراً علم هم قبول ندارد علم هم همین 20 روز 20 روز می‌رود جلو تا 4 ماهه و دیگر 4 ماه می‌گوید که روح در آن دمیده می‌شود و اگر این سه تا روایت صحیح بود  صحیح السند است اشکال نداشت می‌گفتیم روح در آن دمیده نمی‌شود بلکه روح حیوانی در آن دمیده می‌شود و این که قرآن می‌گوید فاذا سویته و نفحت فیه من روحی آن روح انسانی است و این روح، روح حیوانی است یا این که مثلاً در بعضی از روایات دارد که اصلاً روح نیست این باد است این را تکان می‌دهد حالا این حرف که نمی‌دانیم چه جوری معنا کنیم ولی علی کل حال این با عرف جور نمی‌آید ظاهراً با علم هم جور نمی‌آید این سه چهار ماه که این بچه درست با مادرش حرف می‌زند تکویناً و حسابی این جنبش حسابی دارد و ما بگوییم که اگر 40 روز، 40 روز برویم جلو تقریباً 5، 6 ماه می‌شود لذا این حرف ابن ادریس عرفیت دارد ظاهراً علمیت هم دارد آن حرف مشهور نه علمیت دارد نه عرفیت. یعنی آن وقت‌ها که علم ترقی نکرده بود بین زنها که خیلی چیزها واقعیت داشت ماماهای آن زمان بچه بازی نبود دیگر و حالا از کار افتاده‌اند بالاخره یک حرفها داشتند و بالاخره این حرف عوامانه یک چیز مشهور در میان همه بوده که سر چهار ماه روح در آن دمیده می‌شود با آن 20 روز، 20 روز جور می‌آید درست در می‌آید و اما با 40 روز، 40 روز درست در نمی‌آید تقریباً 5، 6 ماه باید صبر کنیم تا روح در آن دمیده بشود ولی یک اشکال دیگر هست که این اشکال را اصلاً روایتش را تعجب است روایتش را مرحوم صاحب وسائل این جا نیاورده‌اند و مرحوم صاحب جواهر هم در جواهر نیاورده‌اند و عجب است یک روایت است که با این روایت‌ها معارض است، روایت صحیحه هم هست صحیحه بزنطی.

    روایت 4 از باب 64 از ابواب دعا جلد 4 وسائل، این آمد خدمت موسی بن جعفر سلام الله علیه گفت آقا زنم آبستن است دعا بکنید پسر باشد آن وقت بعد از آن که گفت دعا کنید پسر باشد و آقا فرمودند چند ماهه است و فرمودند که تا روح در آن دمیده نشده باشد دعا مؤثر است که الان علم می‌گوید نه می‌گوید همان تک سلول معلوم است این پسر است یا دختر و این که تا روح در آن دمیده نشود معلوم نیست چه خبر است مثل این که علم الان حسابی می‌داند چه خبر است حالا علی کل حال بعد امام علیه السلام این جور کردند گفتند که ان النطفه تکون فی الرحم ثلاثون یوماً این نه آن 20 تاست نه آن 40 روز و تکون علقه ثلاثون یوماً و تکون المضغه ثلاثون یوماً و تکون المخلقه ثلاثون یوماً فاذا تمت الا ربعه اشهر بعث الله ملکا که آن دو ملک می‌آیند که روایات زیاد دارد می‌آیند صورت بندی می‌کنند وقتی صورت بندی کرد مرحوم فیض دروافی یصور کم فی الارحام کیف یشاء که قرآن هم می‌گوید یصورکم فی الارحام کیف یشاء می‌گوید که دختر یا پسر؟ خطاب می‌شود دختر یا پسر بعد می‌گوید سرنوشتش چه؟ که این الشقی شقی فی بطن امه و السعید سعید فی بطن امه را بعضی اوقات این جور معنا کرده‌اند که خدا به این ملکین می‌گوید به پیشانی این مادر نگاه کن سرنوشت این بچه را بنویس یا سعادت یا شقاوت حالا این‌ها را فعلاً کار نداریم آن که کار داریم این است که این روایت می‌گوید 30 تا 30 تا برو جلو اما این روایت می‌گوید سه چهار ماه صورت بندی می‌شود خب این روایت هم معارض می‌شود با آن روایاتی که گفت که وقتی که کسونا العظام لحما ویک آدمک شد آن وقت روایاتی که امروز و دیروز و این‌ها خواندیم با آن یک معارضه پیدا می‌کند ویکی هم ثلاثین را آن روایت‌ها می‌گفت 40 تا این می‌گوید 30 تا و مشهور در میان اصحاب می‌گویند 20 تا لذا این روایت‌ها همه باید بگوییم از کار می‌افتد و ما بخواهیم 40 تا درست بکنیم که مرحوم صاحب وسائل درست کردند و تمسک به این دو سه تا روایتی که خواندم کردند یکی این دو سه تا روایت خودش یک چیزهای در آن است که اصحاب نگفته‌اند خود صاحب جواهر هم نگفته‌اند اما تمسک کرده‌اند به این روایت‌ها، یکی هم معارض می‌شود با روایت بزنطی که آن می‌گوید 30 تا یکی هم معارض می‌شود با عرف مردم که می‌گویند 20 تا 20 تا، تا 4 ماه حالا اگر یک کسی بگوید که آقا کاری با عرف و علم و این چیزها نداشته باش و تعبد است و داریم روایت می‌خوانیم و روایت‌ها را بگو خب باز هم به صاحب جواهر و عرض می‌کنیم چرا این روایت بزنطی را نیاوردی این جا؟ لذا مثل این که حق می‌شود با مرحوم محقق که می‌فرماید آقا این روایت‌ها همه مضطرب است و ما بخواهیم 20 تا 20 تا درست بکنیم وجه ندارد بخواهیم 40 تا 40 تا درست کنیم وجه ندارد نمی‌توانیم از نظر فقه مان چیزی ثابت بکنیم، ظاهراً حق با مرحوم محقق می‌شود، این روایت‌ها یک نقص دارد که تا آخر نرفته اصلاً بین نطفه و علقه و مضغه 40 تا، 40 تا رفته جلو اما دیگر مابقی را متعرض نیست حالا وقتی که مضغه  شد بین مضغه و عظام چقدر؟ نگفته، بین عظام وکسونا العظام لحماً چقدر؟ نگفته بین آدمک و ولوج روح دیگر نگفته این دو سه تا روایت هیچ کدام نداشت در آن، هر دو سه تا روایت ناقص است، تا مضغه را 40 تا، 40 تا رفته جلو بعد از 40 تا، 20 تا 20 تا می‌رویم جلو یا 40 تا 40 تا یا 100 تا 100 تا ؟ دیگر ندارد خب اصلاً همه بحث ها در همین است بین نطفه و علقه ، علقه و مضغه،  مضغه و آن عظم، بین عظم و آن آدمک این‌ها چقدر تفاوت دارد؟ بنابراین روایت 40 تا 40 تا هم مجمل است هم ناقص است تا آخر نرفته هم این تعارض‌ها این خود روایت‌ها گفتم یک چیزهایی در آن هست که نمی‌شود گفت دیگر و علاوه بر این که یک چیزهایی دارد مثلاً در نطفه می‌گوید 40 دینار خب احدی نگفته، در بعضی از روایات دارد این که اگر کسی اصلاً آن آدمک را سقط بکند گفته که یک غلام بدهد کفایت می‌کند که روایات معارض است با ان روایات دیروز اصلاً نخواندیم برای این که روایات معارض زیاد هست برای روایات دیروز، این بحث اول ما، بحث دوم در این که آیا به تزاید یعنی حالا 40 روز یا 20 روز آیا این روز اول یا روز آخر این نطفه اگر سقط بشود تفاوت قیمت دارد یا نه؟ مشهور گفته‌اند آری و مرحوم محقق می‌گویند نه، مرحوم محقق می‌گویند روایت نداریم روایات مضطرب است پس بنابراین اطلاق، برائت می‌گوید که نه، اما مشهور در میان اصحاب فرموده‌اند بله، یک دینار یک دینار یا دو دینار دو دینار می‌رود جلو تا مثلاً وقتی که نزدیک است علقه بشود بعضی اوقات مثلاً 20 دینار 35، 36 دینار باید بدهد این مشهور در میان اصحاب است و حالا یک روایت در مسئله هست برای فردا انشاءالله.

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo