درس خارج فقه الطهارت آیت الله مظاهری
87/09/13
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الطهارت
جلسه: 15
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
فرمودند که آب یا جاری است و یا راکد، آب راکد یا ماده دارد مثل آب چاه، آب چشمه یا نه، آن که نه یا کر است یا قلیل.
و بحث امروز ما راجع به آب قلیل است آن که جاری نیست ماده ندارد کر هم نیست مثلاً آب یک بشکه، آب یک آفتابه.
مشهور در میان فقهاء فرمودهاند این آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود مگر تدافعی باشد یعنی آب را از آفتابه بریزند روی دست نجس ولو از نظر عقلی اتصال هم پیدا میشود اما این تدافعی اشکال ندارد به ملاقات نجس نجس نمیشود اما اگر تدافعی نباشد یعنی مثل آب آفتابه آب یک ظرفی دستش را بزند توی این ظرف این آیا نجس میشود یا نه؟ خب مشهور در میان قدماء در میان متأخرین گفتهاند که نجس میشود، آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود.
در مقابل مشهور از قدماء از متأخرین ابن ابی عقیل ابن جنید از قدماء گفته نه، آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود.
مرحوم فیض کاشانی در وافی گفتهاند که آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود.
ابن ابی عقیل از قدماء آدم ملایی هم بوده آن استدلال و امثال اینها نکرده یا اگر کرده به ما نرسیده، اما مرحوم فیض کاشانی خیلی استدلال عقلی استدلال روایی این که آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود مگر این که تغییر پیدا کند به نجاست الا ان یغیر لو نه او طعمه او ریحه که سابقاً صحبت کردیم. اگر تغییر نکرد به ملاقات نجس نجس نمیشود، لذا مثلاً یک ظرف آب است دستش هم نجس است و نمیتواند آب را بریزد روی دستش مرحوم فیض میگویند دستش را بزند توی همین ظرف دستش را بشوید بعد هم وضو بگیرد این آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود دستش را هم پاک میکند وضو یا غسلش هم درست است، به قول خودشان کار را خیلی آسان کردهاند، فرمودهاند ما چهار چیز در همین وافی همین جا، ما چهار چیز گفتهایم عالم را پاک کردیم و فقهاء که قبول ندارند عالم را نجس کردهاند فرمودهاند یکی میگوییم آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود یکی هم میگوییم متنجس نجس نیست یکی هم میگوییم کافر نجس نیست یکی هم میگوییم شراب نجس نیست دیگر به قول ایشان عالم را پاک کردم مخصوصاً آن حرف متنجس منجس نیست که انشاءالله بعد مفصل دربارهاش حرف میزنیم. همه همه بعد از مرحوم فیض کاشانی مرحوم فیض را خیلی هوی علمی کردند مثلاً مثل شیخ انصاری رضوان الله تعالی علیه میگوید آقا چه میگویی ما 300 تا روایت به بالا داریم که آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود، در مقابل 300 تا روایت چه میشود گفت؟ اما اینها هوی علمی است خب مرحوم فیض هم میگوید روایات متواتر داریم که آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود جمع بین روایات میکنم چنانچه شاهد جمع هم دارد این که خب معلوم است آدم دستش را در آب قلیل نزند دست نجسش را خیلی بهتر است اما حالا زد آب قلیل نجس میشود یا نه؟ جمع بین روایات میگوید نه، لذا این جور نیست که با هوی علمی بتوانیم حالا 300 تا روایت و یک مخصص . خب این یک مخصص هر 300 تا روایت را تخصیص میدهد، دیگر بالاتر از قرآن که نیست یک مخصص روایی، عام قرآن را تخصیص میدهد لذا اگر 300 تا روایت داشته باشیم که آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود اگر 10 تا روایت هم داشته باشیم آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود حمل نص بر ظاهر اقتضا میکند بگوییم که نجس نمیشود اما اجتناب از آن خوب است، الا ان تجد ماء آخر در روایات داریم برو از آن وضو بگیر، اگر میتوانی یک کاسه آب برداری دستت را آب بکشی دستت را توی این آب نزن اما حالا اگر نمیتوانی چه؟ خب روایت میگوید وضو بگیر، نص در مقصود است لذا مثل مرحوم فیض کاشانی میگوید آقا اگر آن طرف 300 تا روایت داریم اما این طرف هم روایات متواتر داریم یکی و دو تا نیست و آن روایات متواتر به ما میگوید آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود مگر این که رنگش تغییر کند از آب بودن برود بیرون، آب مضاف نجس بشود و الا به مجرد این که مثلاً دست نجس را توی آب بزنند یا یک حوضچه لباس نجسش را در آن آب بکشند میگوید که این حوضچه که کر هم نیست به ملاقات نجس نجس نمیشود بلکه آن لباس را هم پاک میکند، بله اگر بتوانید از آن اجتناب کنید با آّب کر تطهیر بکنید یا ملاقات آب قلیل با نجس نشود اشکال ندارد حمل نص بر ظاهر و حمل نص بر ظاهر غیر از حمل عام بر خاص هم هست حمل مطلق بر مقید است، حمل نص بر ظاهر یک جمع عرفی است که خیلی باید روی آن حساب بکنید لذا اولاً باید روایات را بخوانیم از همین جهت هم بعضی از بزرگان در مسئله ماندهاند لذا قدر متیقن گیری کردهاند که بعد صحبت میکنیم مثلاً مثل مرحوم آخوند صاحب کفایه و شاگرد بزرگوارشان مرحوم آقای کمپانی این دو بزرگوار میفرمایند که به ملاقات نجس نجس میشود اما به ملاقات متنجس نجس نمیشود که اگر بتوانیم این حرف را ثابت بکنیم دیگر برای این که ملاقات نجسش که خیلی کم است، عمده ملاقات متنجس است و مرحوم آخوند و همچنین شاگردشان مرحوم آقای کمپانی میگویند به ملاقات نجس نجس نمیشود این سببش همین است که از یک طرف میدیدند اجماع هست شهرت هست روایات فراوان هست از یک طرف هم میدیدند حرف مرحوم فیض کاشانی درست است لذا چه کنند؟ هر کسی جوری فرار میکند حتی مثلاً مثل استاد بزرگوار ما حضرت امام خب میدانید در رسالهشان هم آمده متنجس اگر واسطه بخورد دیگر متنجس نیست دلیل ندارد حضرت امام، فقط همین است میبیند که ادله طهارت متنجس منجس نیست ادلهاش تمام است از آن طرف اجماع و شهرت و قدماء و متأخرین از این اجماع میترسند دیگر باید هم ترسید لذا میگویند حالا بی واسطهاش را نمیگوییم اما اگر واسطه خورد میگوییم که طوری نیست یا حتی مرحوم آقای خویی رضوان الله تعالی علیه همین جا ایشان میفرمایند که آب قلیل به ملاقات نجس متنجس میشود اما اگر واسطه خورد دیگر نه، دیگر به ملاقات آن متنجس که واسطه خورده آب قلیل نجس نمیشود، خب مثل مرحوم آقای خویی مثل حضرت امام چرا این طور مشی کردهاند؟ سببش همین است یا مثل مرحوم آخوند مرحوم آقای کمپانی چرا این طور مشی کردهاند؟ سببش همین است که میبینند حرف فیض کاشانی خوب است اما از آن طرف هم اجماع قدماء اجماع متأخرین همه به قول شیخ انصاری آقا ضرورت است این حرفها را مگر میشود زد، یک بداهت در میان شیعه است که آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود آن وقت مثل مرحوم آخوند شاگرد مرحوم شیخ انصاری میبیند که نمیشود حرف مرحوم شیخ انصاری را نادیده بگیرند گفته است آقا این مربوط به نجس است نه متنجس، یا مثل حضرت امام مثل مرحوم آقای خویی گفته آن جا که واسطه بخورد، آن جا که واسطه نخورد متنجس و نجس ندارد اما اگر واسطه بخورد آن متنجس دیگر آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود و همه این حرفها همین است که همینطور که دلیل داریم به قول شیخ انصاری 300 تا روایت داریم که آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود از آن طرف هم 100 تا روایت داریم که آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود.
حالا این روایتها را امروز و فردا بخوانیم و بالاخره ببینیم از شما میشود استفاده کرد یا نه؟
روایاتی که میفرماید آّب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود اینها خیلی روایت است حالا ما چهار پنج دسته از این روایتها را میخوانیم یعنی از هر دستهای یک روایت میخوانیم دیگر اگر بخواهید مابقی را میتوانید از همین وسائل جلد اول در ابواب مختلفه پیدا بکنید، از جمله روایات که فراوان هم هست روایات باب 9 از ابواب ماء مطلق جلد اول وسائل ، این جمله شاید بتواند کسی بگوید تواتر اجمالی دارد، الماء اذا بلغ قدر کر لاینجسه شیء و این روایت از ائمه طاهرین علیهم السلام هست در این باب 9 چند تا آمده در ابواب دیگر هم هست و گفتم میشود گفت که این جمله الماء اذا بلغ قدر کر لاینجسه شییء این مستفیض است فوق استفاضه است به قول مرحوم آخوند تواتر اجمالی دارد خب دلالتش برای این که آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود دلالتش خیلی خوب است برای این که مفهوم دارد مفهوم میشود الماء اذا لم یبلغ قدر کر ینجسه شییء (حالا ولو آن شییء هم بعد دربارهاش صحبت میکنیم در آب کر) ولو آن شییء هم مهمله باشد اما بالاخره این آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود و این روایتها استدلال هم به آن شده چنانچه برای آب کر استدلال شده برای آب قلیل هم استفاده شده خب معنا هم ندارد اگر آب قلیل با آب کر هیچ تفاوت نداشته باشد اصلاً یک لغویتی لازم میآید که بگویند الماء اذا بلغ قدر کر لاینجسه، بعد هم بگویند الماء اذا لم یبلغ قدر کر باز هم لاینجسه این یک نحو تهافتی است دیگر و مفهوم دارد حسابی گفته شده برای این که بگوید آب کر معتصم است اما آب قلیل نه، این یک دسته از روایات بله فقط همین است که مثلاً مثل مرحوم آخوند مثل مرحوم آقای خویی میتوانند این را بگویند که بگویند خیلی خوب قدر متیقن ینجسه شییء آنجاست که عین نجس باشد، متنجس نه ولی بالاخره این روایتها از روایاتی است که میگوید آب قلیل فی الجمله به ملاقات نجس نجس میشود، در مقابل کر که به ملاقات نجس نجس نمیشود و گفته اند هم، فرمودهاند که آقا این مفهومش موجبه جزئیه است و این موجبه جزئیه دیگر حتماً لاینجسه شییء که یک عام است یک سالبه کلیه است نقیضش موجبه جزئیه است همین مقدار بس است در مقابل مثل مرحوم فیض کاشانی که میگوید آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود. این یک دسته از روایات.
از مفهوم استفاده میکنیم اما مفهوم خیلی قوی است مفهوم وصفی است که خیلی قوی است دیگر،
دسته دوم : روایات آب حمام است روایات ماء الحمام که حتی به اندازهای قوی است که بعضی از بزرگان در رسالههای علمیه حالا هم میگویند حکم آب جاری را دارد ولی علی کل حال این جوری است که همیشه ماء الحمام یک بشکهای بوده آن بالا و این کر بوده و لولهها متصل میشده به این کر، حوضچهها درست میشده و این حوضچهها من جمله آن حوضچهای که بین رخت کن و بین گرمخانه بوده و اینها از این حوضچهها استفاده میکردند کر هم نبوده آن وقت حضرت میفرماید پاک است ،کر است، مثل آب جاری است مثل آب نهر است علت میآورند لان له ماده این جمله لان له ماده را اگر یادتان باشد چند روز قبل چند تا روایت خواندیم روایات صحیح السند ظاهر الدلاله حالا از جمله یک روایت بخوانم روایات باب 7 از ابواب ماء مطلق.
روایت 4 از باب 7 روایت صحیح السند است عن ابی جعفر علیه السلام ماء الحمام لابأس به اذا کانت له ماده یا در بعضی از روایات دارد لان له ماده این اذا کانت له ماده شاید بهتر از آن لان له ماده است علی کل حال این لان له ماده یا اذا کانت له ماده به ما میگوید آب قلیل چون که ماده ندارد به ملاقات نجس نجس میشود و این بهتر از آن مفهوم هم هست، آن مفهوم است اما این علت است علتی است که هم معمم است هم مخصص است لذا این بهتر از آن دسته روایاتی است که الماء اذا بلغ قدر کر لاینجسه شییء این روایات ماء الحمام لابأس به اذا کانت له ماده یا ماء الحمام کالنهر لان له ماده یا ماء الحمام لاینجسه شییء لان له ماده این روایتها، ( آن روایات که خواندیم باب 9 بود این روایتها که میخوانیم باب 7 است و هفت هشت تا روایت راجع به ماء الحمام است که) میگوید ماء الحمام پاک است طاهر است مطهر است لاینجسه شییء لان له ماده خب این لان له ماده میشود لما لم یکن له ماده پس به ملاقات نجس نجس میشود، علی کل حال این جمله لان له ماده میگوید این ماء الحمام چون ماده دارد این به ملاقات نجس نجس نمیشود خب علت میگوید اگر ماده نداشته باشد به ملاقات نجس نجس میشود.
روایات ماء البئر این انشاءالله بعد راجع به آب چاه صحبت میکنیم یک دسته از روایات دارد آب چاه به ملاقات نجس نجس میشود یک دسته روایات داریم اگر یک نجسی در آن افتاد باید آب کشید یک دسته از روایات هم میگوید این لان له ماده به ملاقات نجس نجس نمیشود ولو این که یک کاسه باشد.
حالا آن روایات را میخواهیم بخوانیم که این طور میگوید. روایات باب 14 از ابواب آب مطلق جلد اول وسائل، از این روایات روایت 7 از این باب : ماء البئر واسع لایفسده شییء لان له ماده معنایش این جور میشود که ماء البئر اگر چاه دیگر خشکسالی باشد آب ندهد یک مقدار آب ته آن باشد این نجس میشود اگر کر نباشد یا یک کاسه آب یا یک بشکه آب چون ماده ندارد معنای ماده همین است هر چه برداریم سرجایش بیاید چون این جور نیست به ملاقات نجس نجس میشود ماء البئر واسع یعنی چه؟ یعنی لایفسده شییء ، چرا لایفسده شییء؟ لان له ماده، این دسته روایات هم خیلی است.
چهارم روایات اسئار که این روایات هم زیاد است روایات باب 1 از ابواب اسئار اما در همین ابواب سؤر، سؤر کلب و سؤر خنزیر و سؤر حمار و امثال اینها در این روایتها آمده، آن وقت مثل مثلاً سؤر الاغ و اسب و قاطر و اینها میگویند که خب مانعی ندارد چون که این خودش پاک است اما به مثل کلب و خنزیز که میرسد میگوید آب را باید بریزیم و باید آن ظرف را خاک مالی کرد و امثال اینها.
حالا یکی از آن روایات را من بخوانم. روایات باب 1 از ابواب اسئار و من تلک الروایه روایه صحیحه فضیل عن ابی عبدالله علیه السلام فی سؤر الکلب رجس نجس لاتتوضأ بفضله و اصبب ذلک الماء واغسله بالتراب ثم بالماء که اگر خنزیری کلبی کافری از یک کوزهای بخورد از یک ظرف آب بخورد آن ظرف آب را باید ریخت دور در مثل سگ باید خاک مالی کرد در مثل خنزیر که روایت دارد 7 مرتبه شست در مثل کافر هم بالاخره باید شست و آن آب را باید ریخت دورو نمیشود این آب را استعمال کرد، اگر کر را بگیرد آب قلیل به طریق اولی است، خب معلوم است آب قلیل را میخواهد بگوید و الا آب کر که لاینجسه شییء ماء الکر لاینجسه شییء روایات هم زیاد داریم بنابراین سگی از حوضی آب خورد طوری نیست حتی خاک مال هم لازم نیست، کافری از یک مثلاً بشکه آبی که کر است آب خورد خب طوری نیست آنها که بحث نیست آن که طور است و باید ریخت و امثال اینها مربوط به آب قلیل است، روایتها همه مربوط به آب قلیل است والا آب کر که لاینجسه شییء . خب این 4 دسته روایات که من خواندم.
اما خیلی روایت داریم به قول شیخ انصاری مثلاً شاگردشان مرحوم حاج آقا رضا همدانی رضوان الله تعالی علیه میفرمایند که بیش از 200 روایت داریم مثل مرحوم شهید میگویند بیش از 100 روایت داریم و مرحوم شیخ انصاری میفرمایند بیش از 300 روایت داریم، این روایات که خواندیم این 4 دسته تقریباً در این 4 دسته که در این 4 باب یا 5 باب بیش از 20 تا روایت است، 20 تا روایت این قطره از دریای روایات ما که میگوید آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود فقهاء هم تمسک به همین روایتها کردهاند و حرف مرحوم فیض کاشانی را رد کردند و روایات را هم حالا عرض میکنم گفتهاند اعراض اصحاب روی آن است.
اما روایتهایی که میگوید آب قلیل به ملاقات نجس نجس نمیشود آن هم خیلی روایت داریم حالا من چند تا از این روایتها را آوردهام دیگر مابقی را خودتان در وسائل ببینید.
روایت 8 از باب 3 از ماء مطلق جلد اول وسائل صحیحه زراره عن ابی جعفر علیه السلام قلت له راویه من ماء سقطت فیها فأره یک بشکه آب است یک موش افتاده توی این مرده حضرت فرمودند اگر این منفسخ شده خب آب را بریز دور برای این که این آب تغییر پیدا کرده، آب طعمش لونش و امثال اینها تغییر پیدا کرده و اما اگر همان وقت که افتاد در این حُب و مرد و انداختی دور طوری نیست از آن آب میتوانی هم استفاده کنی هم میتوانی وضو بگیری. قال اذا انفسخ فیها فلا تشرب من ماء ها و لاتتوضأ و ان کان غیر منفسخ فاشرب منه و توضأ و اطرح المیته، خب دلالت خیلی خوب است دیگر، موش افتاده در یک بشکه آب حضرت فرمودند آن موش را بینداز دور ظرفش پاک است خود آب پاک است میتوانی بخوری میتوانی وضو بگیری، مرحوم صاحب جواهر فرمودهاند روایت ضعیف السند است و علی بن حدید در روایت است روایت ضعیف السند است اما دلالت خیلی خوب است.
دیگران هم متابعت از صاحب جواهر کردهاند چه کسانی که الان تقریرات بر عروه دارند و چه قبلیها مثل مرحوم حاج آقا رضا و امثال اینها گفتهاند روایت دلالتش خیلی خوب است اما ضعیف السند است و چون ضعف سند دارد باید انداخت دور، ضعف سندش را هم گفتهاند علی بن حدید است در حالی که علی بن حدید کسی است که هم ابن ابی عمیر از او روایت نقل میکند هم در سند کامل الزیاره است هم در تفسیر علی بن ابراهیم یعنی علی بن ابراهیم اول تفسیر میفرماید که من هر چه در این جا دارم راوی هایش را توثیق میکنم، مرحوم ابن قولویه هم در اول کامل الزیارات میگوید هر چه من روایت داریم راویها را توثیق میکنم مرحوم ابن ابی عمیر هم علاوه بر این که از اصحاب اجماع است لایروی الا عن ثقه و علی بن حدید که ابن ابی عمیر از او نقل میکند باید ثقه باشد باز هم وجوه دیگر دارد همین سه وجه فعلاً بس است بنابراین این که گفتهاند روایت علی بن حدید ضعیف است، نه، روایت صحیح السند است از همین جهت هم ما اینجا نوشتهایم صحیحه زراره. این یک روایت. این روایت دلالتش خیلی خوب است. شما اگر میخواهید اشکال بکنید باید بگویید دلالتش خوب نیست اما حالا چه جور جمع بین روایات بکنیم بعد میرسیم چه جور جمع بین روایات بکنیم ولی در این که همه بزرگان از صاحب جواهر که ما دیدیم تا الان همه میگویند روایت دلالتش خیلی خوب است اما ضعیف السند است پس تمسک به روایت نمیتوانیم بکنیم، من عرض میکنم روایت دلالتش خیلی خوب است سندش هم صحیحه است علی بن حدید را نجاشی حالا توثیق نکرده اما بالاتر از نجاشی علی بن ابراهیم است بالاتر از نجاشی ابن قولویه است یا در عداد یک دیگر و از آن طرف هم خود نجاشی قبول دارد مثل ابن ابی عمیر اگر از کسی روایت نقل کند لما لایروی الا عن ثقه روایت حجت است یا مرحوم شیخ در فهرست درعده اجتمعت الاصحاب بر این که اصحاب اجماع اگر از کسی روایت نقل بکنند روایت ثقه است.
میگویند شنبه شهادت است ما دلمان میخواهد که مثل شنبه درس داشته باشیم روضه هم داشته باشیم اما شماها نمیگذارید شماها دیگر تعطیل میکنید بنابراین شنبه تعطیل است و چون تعطیل است آقای هلیلی لطف کردهاند میگویند پس بنابراین ما به جای شنبه تهیؤ و یک مصیبت برای امام باقر سلام الله علیه بخوانیم برای این که همه این ان قلت قلت ما از امام باقر سلام الله علیه است .
یک مصیبت از ایشان بخوانیم انشاءالله نظر امام باقر علیه السلام را جلب به جلسه کنیم خیر دنیا و آخرت برای ما باشد.
وصلی الله علی محمد و آل محمد