< فهرست دروس

درس خارج  فقه الطهارت آیت الله مظاهری

87/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الطهارت

جلسه: 36

رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

    راجع به خفاش که می‌گویند هم بول دارد و ماده‌هایشان حیض دارند و هم مدفوع دارد تا این جا که آمدیم خب آن روایت عبدالله بن سنان می‌گفت اغسل ثوبک من بول مالایؤکل لحمه و این چون بول دارد دیگر مثل سایر حیوانهای حرام گوشت می‌شود اما از آن طرف هم روایت ابی بصیر می‌گفت که کل مایطیر فلابأس ببوله و خرئه و این روایت می‌گوید که بول خفاش چون پرنده است اشکال ندارد لذا یک تعارضی بین این دو تا روایت واقع می‌شود و ما بالاخره دیروز تبعاً لبعضی از بزرگان مثل مرحوم محقق همدانی گفتیم که روایت ابی بصیر مقدم بر روایت عبدالله بن سنان است ولو این که به قول شیخ انصاری بینشان عامین است اما اظهر و ظاهر یا اظهر و نص می‌گوید نص مقدم است آن اظهر مقدم است لذا بحث دیروز ما می‌گوید که بول خفاش مدفوع خفاش پاک است مثل کلاغ می‌بیند همین جور که کلاغ حرام گوشت است اما فضله آن پاک است خفاش هم حرام گوشت است اما فضله آن پاک است لذا دیگر بحثی نباید روی خصوص خفاش آن هم بحث نادر داشته باشید اما فقهاء من جمله مرحوم سید در عروه این خفاش را یک بحث جداگانه برایش باز کرده‌اند و معمولاً گفته‌اند مثل مرحوم سید که فضله پرنده‌ها را پاک می‌کنند این جا هم پاک می‌داند اما یک احتیاطی می‌کنند این که پرهیز از آن بشود، و سبب این که یک بحث مستقلی برای خفاش می‌کنند برای خاطر روایاتی است که در خصوص خفاش وارد شده، یک روایت می‌گوید که بول و مدفوع آن نجس است در یک روایت هم می‌گوید که بول و مدفوع آن پاک است، قاعده اقتضا می‌کند همان که مرحوم سید در عروه فرموده است بگوییم پاک است اما اجتناب از آن خوب است برای این که آن روایتی که می‌گوید پاک است نص است آن روایتی که می‌گوید نجس است ظاهر است برای این که می‌شود حمل بر کراهتش کرد و باز قاعده حمل ظاهر بر نص این است که این بول خفاش پاک است مدفوعش هم پاک اما خوب است از آن تنزه بشود حالا دو تا روایت را می‌خوانم، بعضی از بزرگان مثل باز مرحوم محقق همدانی و مقررین عروه مثل مرحوم آقای حکیم و مرحوم آقای خویی می‌گوید که این دو تا روایت ضعیف السند است هم روایت داود رقی که می‌گوید نجس است هم روایت غیاث که می‌گوید پاک است هر دو ضعیف السند است نمی‌شود به آن عمل کرد حالا که نمی‌شود عمل کرد پس باید روی قاعده بیاییم جلو قاعده طهارت است کل شیی طاهر حتی تعلم الا این که بحثی که الان کردم روی قاعده حل نباید بیاییم جلو روی همان قاعده‌ای که دیروز بحث کردیم باید بیاییم جلو برای این که اغسل ثوبک من بول مالایؤکل لحمه می‌گوید نجس است ، کل ما یطیر فلابأس ببوله و خرئه می‌گوید پاک است خب حمل ظاهر بر نص می‌گوید که پاک است دیگر نوبت به اصل نمی‌رسد مگر کسی مثل مرحوم شیخ انصاری بگویند که روایت عبدالله بن سنان و روایت ابی بصیر بینش عامین من وجه است بنابراین ساقط می‌شود آن وقت نوبت می‌رسد به اصل دیگر هر کجا شک کردیم قاعده کل شیی طاهر می‌گوید پاک است .

     ولی این که فرموده‌اند روایت داود بن رقی و روایت غیاث ضعیف السند است نه اتفاقاً هر دو صحیح السند است مثل داود رقی را شیخ طوسی توثیق می‌کنند ابن ولید و صدوق و ابی داود که کتاب رجال هم دارد توثیقش می‌کنند، غیاث را ولو این که می‌گویند عامی است اما مثل نوفلی مثل سکونی توثیق می‌کنند لذا این که گفته‌اند دو تا روایت ضعیف السند است ضعیف السند نیست یک روایت می‌گوید بول خفاش نجس است یک روایت می‌گوید پاک است حمل ظاهر بر نص اقتضا می‌کند که بگوییم پاک است اما اجتناب از آن خوب است. حالا دو تا روایت را بخوانم.

    روایت 4 از باب 10 از ابواب نجاسات عن داود الرقی سئلت ابا عبدالله علیه السلام عن بول الخفاشیف یصیب ثوبی فاطلبه و لم اجده فقال اغسل ثوبک علم اجمالی اما محصور فرمودند که همه لباسهایت را آب بکش خب این دلالت می‌کند بر این که خفاش بول آن نجس است.

    روایت 5 از باب 10 از ابواب نجاسات جلد دوم وسایل عن غیاث عن الصادق علیه السلام لابأس بدم البراغیث و البق و بول الخفاشیف خب این هم نص در این است که همین جوری که خون پشه و کک و این‌ها پاک است بول خفاش هم پاک است آن روایت اول ظاهر است روایت دوم لا بأس نص است حمل می‌کنیم بر این لابأس و می‌گوییم که پاک است اما اجتناب از آن خوب است.

    گفتم فرموده‌اند روایت داود و روایت غیاث ضعیف السند است اما این دو تا بزرگوار را بسیاری توثیق کرده‌اند من جمله شیخ طوسی در فهرست. خب دیگر حرفی نداریم اگر کسی تمسک به این دو تا روایت کرد که مطلب تمام است.

    بنابراین این جور شد که این دو تا روایت به ما می‌گوید بول خفاش پاک است اما خب معلوم است این بول یا مدفوعش مثل کلاغ یا کبوتر هم همین است کبوتر فضله کند روی عبای انسان خب نباید ولش کند باید برود تطهیرش بکند یعنی عقل ما هم می‌گوید باید برود تطهیرش بکند این‌ها هم همین جورهاست دیگر اگر کسی گفت ضعیف است بحث دیروز می‌آید جلو و باز روایت ابی بصیر که کل ما یطیر فلا بأس ببوله و خرئه می‌گوید که اشکال ندارد و آن روایت عبدالله بن سنان هم گفتیم این روایت اظهر است آن روایت ظاهر است باز حمل می‌کنیم بر تنزه اگر بولی فضله‌ای حالا راجع به حیوانهای حلال گوشت هم الان عرض می‌کنیم یک روایاتی داریم که اگر الاغ مدفوعش یا بولش در حالی که مأکول اللحم است به تو رسید این را برو تطهیرش کن خب معلوم است که آدم با همین بول توی مردم برود بد است چه رسد توی مسجد برود چه رسد بخواهد نماز بخواند.

    بحث بعدی که فرع سوم است گفته‌اند که بول و غایط از حیوان مأکول الحم حالا پرنده باشد مثل کبوتر پرنده نباشد مثل مرغ یا مثل الاغ مثل گاو و امثال این‌ها گفته‌اند که این بولش مدفوعش هر دو پاک است یک روایت داریم این روایت خیلی خوب است و علاوه بر این که اجماع در مسئله هست اختلافی هم نیست این روایت خیلی خوب است .

    روایت 2 از باب 9 از ابواب نجاسات موثقه عمار است کل ما اکل لحمه فلا بأس بما یخرج منه هر چه مأکول اللحم است دیگر این هر چه از آن بیرون می‌آید یعنی بول یا غایط که راجع به منی هم تمسک به همین روایت شده گفته‌اند خب این هم یخرج من مأکول اللحم بنابراین پاک است حالا راجع به منی بعد صحبت می‌کنیم ولی حالا آن که به خوبی دلالت دارد بول و غایط است کل ما اکل لحمه فلا بأس بما یخرج منه این روایت 2 از باب 9 که خواندم بسیاری از روایات همین باب 9 مطالعه کنید امشب یا مطالعه کرده اید مسلم، پیش مطالعه کرده‌اید دلالتش برای این که بول و غایط مأکول اللحم پاک است دلالتش خیلی خوب است الا این که معارضهایی در مسئله هست.

    روایت 1 از باب 9 این گفته فرق است بین مدفوع که اسمش را می‌گذارند روث، پشکل و بین بول، نه همه‌جا گفتم راجع به الاغ است فقط، و نهی هم کرده نهی عن بول کل الدواب و من جمله همین در بعضی از روایات روایت 9 گفته است بول الاغ و اسب و قاطر نهی عن بول الحمار و الفرس و البغل الا این که این روایت ها یکی معنایش این که نهی کرده آیا خوردنش را؟ چون که آن وقت‌ها یک حرفهایی بود که بول شتر را خوردن ( می‌خوردند هم ) شفاست و خوب است و این مراد است؟ یا این که نهی شده از نماز خواندن در لباسی که بول الاغ دارد یا مدفوع قاطر یا فرس؟ ولی در همین باب 9 دو سه تا روایت داریم نص در این است که بول همین الاغ پاک است روث الاغ همچنین هر حیوان حلال گوشتی که خوردنی نیست در باب مثل گوسفند و مرغ و گاو و این‌ها اختلافی نیست روایت هم نداریم اما راجع به آن حیوانهایی که حلال گوشت اما معمولاً خوردنی نیست درباره این‌ها یک روایاتی داریم که این‌ها نجس است یک روایاتی داریم که پاک است خب باز همین برمی‌گردد به این که حمل ظاهر بر نص می‌گوییم که پاک است اما اجتناب از آن خوب است حالا دیگر خیلی لازم نیست روایت‌ها را بخوانم اما شاهد جمع هم این روایت‌ها دارد مثلاً در یک روایت می‌فرماید که اگر می‌خواهی لباست نظیف باشد برو آب بکش معلوم است خیلی خوب است، ارشاد است آقا فرمودند پاک است اما خب حالا فضله کبوتر از آن بالا افتاد روی سرت خب همین جور می‌گویند برو آب بکش یا در بعضی از آن روایات سئوال می‌کند حضرت می‌فرمایند که پاک است این تعجب می‌کند می‌گوید آقا مأکول اللحم است مأکول اللحم است برو آب بکش چیست ؟ حضرت در جوابش می‌گویند که خب هر چه که گوشتش را می‌شود خورد دیگر فضله‌اش را که نمی‌شود خورد دیگر فضله‌اش خوب نیست برو آب بکش بنابراین اگر مطالعه کرده باشید این روایات باب 9 یک هفت هشت ده تا روایت دارد بعضی از این روایت‌ها به خوبی دلالت دارد که بول ما یؤکل لحمه هر چه باشد و خوردن گوشتش متعارف باشد مثل گوسفند یا غیر متعارف باشد مثل الاغ خب خوردن گوشت این جا مثل خوردن گوشت گاو است دیگر، حالا آن گاو مشهور شده، شتر مشهور شده اما اسب این شهرت را پیدا نکرده اما یؤکل لحمه است روایت‌ها می‌گوید که بول و غایطش پاک است، یک مشت رویات هم فرق می‌گذارد بین بول و روث یک مشت روایت هم مطلقاً منع می‌کند جمع بین همه آنها همان است که می‌گوید حمل ظاهر بر نص می‌گوییم پاک است اما اجتناب از آن خوب است دیگر فقهاء تا این جا آمده‌اند اگر هم شما می‌خواهید بفرمایید که پاک است و آب کشیدن آن عقل ما می‌گوید عقلاء می‌گویند لباست کثیف شده برو لباست را آب بکش اگر هم حرف من را بزنید مخصوصاً این کلمه که حضرت فرمودند فلا تغسله الا ان تنظف، نمی‌خواهد آب بکشی مگر این که بخواهی تنظیفش بکنی خب یک امر عقلی است دیگر عقلاء هم می‌گویند نمی‌خواهد آب بکشی اما همین جوری که نمی‌شود آدم با این لباس بیاید توی خانه یا با این لباس برود توی مسجد خب معلوم است که عقل ما می‌گوید برو نظیف بکن خود را این عبارت شاهد جمع عرض من هم هست فقهاء نفرموده‌اند فقهاء فرموده‌اند که اجتنابش خوب است یعنی اجتنابش مستحب است یا این که اجتناب نکردنش مکروه است اما این فلا تغسله الا ان تنظف یا آن روایتی که می‌گوید که من گفتم کرهه حضرت از آن بول و غایط حلال گوشت‌ها بدشان آمد آن وقت من تا دیدم حالت کراهت پیدا کردند می‌گوید فقلت الیس لحومها حلالاً فقال بلی و لکن لیس بما جعله الله للاکل خدا ولو حلال گوشت است الاغ را نگذاشته (در قرآن هم هست) برای این که بخورند الاغ را گذاشته برای این که از آن بار بکشند لذا این جمله کرهه یا آن جمله الا ان تنظف این‌ها هم بخوبی دلالت دارد که اصلاً معلوم نیست که اجتنابش تعبدی باشد یعنی مستحب تعبدی بلکه مستحب ارشادی است پاک است اما معلوم است با این بول و با این روث و این فضله آدم نباید توی خانه‌اش برود نباید توی خانه خدا برود نباید با آن نماز بخواند، خب این هم این مسئله.

    مسئله بعدی گفته‌اند که این‌ها همه مربوط به آن جاست که خون جهنده داشته باشد و اما اگر خون جهنده نداشته باشد گفته‌اند که میته‌اش پاک است خونش پاک است فضله‌اش پاک است، تا آخر مثلاً مثل پشه خب هم خونش پاک است هم میته‌اش پاک است هم فضله‌اش پاک است دیگر مثل پشه مگس این‌ها مدفوع دارند دیگر می‌نشینند روی کاغذ وقتی بلند می‌شوند کاغذ سیاه شده یعنی آنجا مدفوع کرده است و رفته است گفتند همه پاک است دلیل حسابی یعنی از نظر روایت دلیلی مثل این که نمی‌شود پیدا کرد الا این که سیره قطعیه هست و در اسلام یک چیز واضحی است که مثلاً عقرب را می‌کشند دیگر اگر خون داشته باشد خب خونش پاک است مار را می‌کشند خونش پاک است و سوسک مدفوع دارد پاک است خودش پاک است اگر کشتندش باز هم پاک است این سیره قطعیه یعنی نوبت به اجماع هم نمی‌رسد برای این که اجماع هم از این سیره پیدا شده یک سیره قطعیه هست این که آن بحث‌هایی که کردیم پاک است نجس است مکروه است همه مال آن جاست که خون جهنده داشته باشد له دم سائله ، اما اگر خون جهنده نداشته باشد دیگر حتی خودش هم پاک است اما در مسئله روایت پیدا نکردیم دیگر شما هستید بگردید آیا روایت پیدا می‌کنید یا نه ؟

    روایت راجع به میته‌اش داریم یک دو تا از این روایت‌ها راجع به میته‌اش بخوانم.

    روایات باب 35 از ابواب نجاسات جلد دوم و سائل چند تا روایت هست من جمله موثقه عمار عن ابی عبدالله علیه السلام سئل من الخنفساء سوسک‌ها و الزباب پشه‌ها و الجراد ملخها و النمله مورچه‌ها و ما اشبه ذلک یموت فی البئر و الزیت و السمن و شبهه قال کل ما لیس له دم فلابأس له فرمود هر چه خون جهنده ندارد این میته‌اش پاک است بگوییم خب میته‌اش که پاک است پس خونش هم پاک است، پس خونش که پاک است فضله‌اش هم پاک است، لذا سوسک‌ها از مستراحها در حالی که آن جاها نجس است اما می‌آیند بیرون و چیزی به بدنشان نیست همان رفع نجاست پاکشان می‌کند حالا یک کسی کشتش باز هم پاک است اگر کسی بتواند الغاء خصوصیت بکند بگوید که خب حالا که میته‌اش پاک است پس خونش هم پاک است حالا که پاک است پس فضله‌اش هم پاک است اگر نتواند باز روایت این جوری دارد در همان باب 35 سه چهار تا روایت این جوری هست می‌فرماید کل ما لیس له دم فلا بأس به هر چه که دم سائله ندارد باکی بر آن نیست اما در میته‌اش است، و راجع به فضله‌اش پیدا نکردیم روایتی، حالا باز شماها بگردید ببینید آیا می‌شود یک روایت پیدا کرد؟ ما حالا روایت پیدا کنیم یا پیدا نکنیم اجماع هست بالاتر از اجماع یک سیره از متشرعه این که فضله سوسک و فضله پشه و امثال این‌ها را پاک می‌دانند لذا بول که ندارد غایط دارد مدفوع دارد مدفوعش پاک است به سیره، که فقهاء معمولاً اگر مطالعه کرده باشید فرموده‌اند اجماع خب اجماع هست مسلم اما بالاتر از اجماع سیره متشرعه است که آن اجماع هم از همین سیره متشرعه گرفته شده اگر توانستید از این روایات باب 35 تجاوز بکنید از میته به خون، (به خون مثل این که می‌شود تجاوز کرد،) به خون به فضله خب تجاوز می‌کنیم الغاء خصوصیت می‌کنیم یا تنقیح مناط یا اولویت و اگر کسی بتواند این حرفها را بزند و اگر نتوانستیم حتی تنقیح مناط بکنیم یا الغا خصوصیت بکنیم آن سیره برای ما کار می‌کند.

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo