درس خارج فقه الطهارت آیت الله مظاهری
87/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الطهارت
جلسه: 37
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مشهور در میان اصحاب این است که اگر چیزی ملاقات کرد با نجاست اما در باطن انسان این چیز نجس نمیشود مثلا سوزن را آمپول را زد در رگ و آن جا سر سوزن ملاقات با خون کرد اما وقتی که بیرون آمد آن سر سوزن خون ندارد گفتهاند این سر سوزن پاک است و حتی مثلا دست، انگشت نجس است این انگشت نجس را بگذارد روی زبان و بیرون بیاورد خب آن دست که نجس است گفتهاند که دهان نجس است و بالاخره هر چیزی که در باطن ملاقات با نجاست کرد گفتند نجس نمیشود .
مرحوم سید در عروه اول میفرمایند که اگر چیزی در باطن ملاقات با نجاست کرد نجس نمیشود بعد مثال میزنند به مثل این که کرمی از بدن انسان بیرون میآید و نجاستی آن کرم نداشته باشد گفتهاند این کرم پاک است و همچنین گفتهاند که هستهای از بدن بیرون بیاید و اما ظاهرش نجاست نداشته باشد آن پاک است اما آنجا که سوزن داخل بشود یا آلات احتقان وارد بشود یا حتی مثلا اماله کرده آب بیرون آمده اما مخلوط به نجاست نیست مرحوم سید این جاها را میگویند نجس است، مشهور در میان اصحاب میگویند پاک است حالا چه در نظر مرحوم سید صاحب عروه بوده؟ نمیدانیم اما مشهور در میان اصحاب دیگر تفاوت نگذاشتهاند بین این که آن ملاقات با آن بکند یا آن ملاقات با آن بکند هرچه که ملاقات با باطن بکند یعنی ملاقات با نجاست و وقتی بیرون بیاید آثار نجاست بر آن نباشد این پاک است .
اصحاب معمولاً فرمودهاند که برای خاطر این که ملاقات نجاست یعنی در ظاهر، و اما اگر در باطن باشد دلیلی برای نجاست نداریم لذا مثلا راجع به دندان مصنوعی حالا این دندان مصنوعی میخواهد کاشته شده باشد یا مثلا دندان پر کرده باشند یا دندان مصنوعی که بر میدارد و میتواند از دهان بیرون بیاورد گفتهاند اگر خون ملاقات با این کرد این دندان بعد از آن که خون زایل شد دیگر خون مستهلک شد گفتهاند این دندان پاک است احتیاج به شستن ندارد و همچنین تا آخر یک قاعده کلی مشهور گفتهاند که آنچه نجس میکند نجاست در ظاهر است خون در ظاهر یا بول در ظاهر و اما در باطن گفتهاند که نجاست نه
به روایات فروانی هم استدلال کردهاند مثلا روایات راجع به وذی و مذی و امثال اینها که بعد میآییم در بارهاش صحبت میکنیم مسلم ترشحاتی که از زن از مرد بیرون بیاید پاک است گفتهاند خب این ترشحات از محل بول میآید اگر باطن نجس باشد نجس است در حالی که روایات همه همه میگوید پاک است و امثال این روایات، روایات فروانی هست که اگر چیزی از بدن بیرون آمد و نجاست با آن نباشد الا بول و غایط و منی دیگر همه پاک است گفتهاند خب همین روایتها به خوبی دلالت دارد این که باطن به واسطه ملاقات نجس نجس نمیشود و این تفاوتی هم که مرحوم سید گذاشته مورد تعجب بزرگان شده از محشین بر عروه و میگویند که اگر ملاقات در باطن پاک باشد دیگر فرقی نیست بین این که وارد باشد یا مورود باشد، و این که مرحوم سید تفاوت گذاشته بین این که مثلا استفراغی، ترشحی و امثال اینها از بدن بیرون بیاید ملاقات با نجاست کرده پاک است اما اگر مثل سوزن و آلات اماله و آبی که ملاقات با نجس کرده اینها از بدن بیرون بیاید ایشان شبهه دارند محشین بر عروه گفتهاند نمیدانیم شبهه مرحوم سید کجاست؟ اگر ملاقات با نجاست در باطن موجب نجاست نشود همه مثالها مثل هم است اگر موجب نجاست بشود همه مثل هم است و اما این که بگویند مثلا اگر استفراغ بکند اگر ترشحی از آن بیرون بیاید اگر مثلا کرمی از آن بیرون بیاید در حالی که ملاقات با نجس کرده این پاک است اما اگر سوزن را فرو کنند و ملاقات با نجس کند و بر گردد آن سوزن هیچ نداشته باشد این ملاقات در باطن نجس است یعنی منجس است ظاهراً تفاوتی ندارد لذا محشین بر عروه هم معمولاً به مرحوم سید ایراد کردهاند و گفتهاند که ملاقات با نجاست در باطن موجب نجاست آن ملاقی نمیشود این خلاصه حرف است .
یک حرف دیگری ما داریم و آن این است که من اصلاً خیال میکنم مسئله سالبه به انتفاء موضوع است یعنی این که خون نجس است خونی که مسفوح باشد ریخته باشد در ظاهر و اما خون در بدن اصلاً نجس نیست به چه دلیل میگویید خون در بدن نجس است؟ یا مثلا بول در مثانه، اگر بول بیرون بیاید نجس است اما بول در مثانه به چه دلیل نجس باشد؟ مثلا عذره در بدن کی گفته نجس است اگر بیرون بیاید نجس است و اما تا در باطن است اصلاً دلیلی بر نجاستش نداریم وقتی دلالت بر نجاستش نداشته باشیم اصلاً مسئله میشود سالبه به انتفاء موضوع، اصلاً آن سوزنی که فرو کردهاند در بدن ملاقات با نجس نکرده ملاقات با خون کرده لذا خون در بدن خبیث نیست کی گفته خبیث است؟ از همین جهت هم انسان میتواند نماز بخواند نگفتهاند معفو است تا حال شنیدهاید یک کسی بگوید که آدم که ایستاده و نماز میخواند هفت هشت کیلو خون دارد، یک کیلو بول دارد، حامل عذره است به قول امیر المومنین علیه السلام و این نجس است اما معفو است هیچ کس نگفته مسلم چیزهایی که در بدن است تا بیرون نیاید نجس نیست و دلیلی هم برای نجاستش نداریم و ظاهراً هم همین جور باید باشد و این که فقهاء فرمودهاند که مطلقا اگر سوزن فرو کنیم در خون و بیرون بیاید و خون نداشته باشد این سوزن پاک است آنها گفتهاند برای این که ملاقات با نجس کرده اما چون در باطن بوده باطن منجس نیست گفتهاند خون است نجس است اما منجس نیست یا اماله میکند آن آبهای اماله وقتی که بیرون میریزد این آبهای اماله اگر نجاست در آن نباشد گفتهاند پاک است و این که ملاقات با نجاست با عذره در باطن کرده آن نجاست نجس است اما منجس نیست فقهاء این جور فرمودهاند و مشهور در میان اصحاب هم هست قطعاً اجماع هم در مسئله هست، روایات فروانی هم گفتهاند که باطن نمیتواند چیزی را نجس بکند اما فقهاء فرض فرمودهاند که این بواطن همه همه نجس است یعنی خون در بدن نجس است یا عذره در بدن منجس است، اما ما چه عرض میکنیم؟ عرض میکنیم که اصلاً خون در باطن دلیل بر نجاستش نداریم همچنین عذره و بول و امثال اینها لذا تا بیرون نیاید پاک است مثلا بول میکند بول در مجری است تا بیرون نیاید پاک است وقتی بیرون آمد میشود نجس، عرض ما با فرمایش آقایان یکی است از نظر نتیجه عملی و نتیجه عملی نداریم الا این که آنها قائل به تخصیص هستند ما قائل به تخصیص آنها میگویند که الدم نجس الا دم باطن، ما میگوییم الدم نجس مطلقا تخصص هم نخورده و دم در باطن اصلاً نجس نیست تا بگوییم الا لذا حرف ما تخصیص است حرف آقایان تخصص است دوران امر بین تخصیص و تخصص هم مسلم تخصص اولی از تخصیص است تا ما بتوانیم تخصیص نزنیم تا بتوانیم تقیید نکنیم مسلم اولی از این است که تخصیص بزنیم تقیید بکنیم حالا علی کل حال این حرف ماست اگر بپذیرید نتیجه عملی نداریم اگر نپذیرید هیچ، همان طور که بزرگان فرمودهاند که خون در بدن نجس است خب حالا با دو سه کیلو خون ما نماز میخوانیم گفتهاند که این معفو است این طور میگویند دیگر، یا عذره هر نفر که میایستد نماز خب دیگر باطنش خراب است اگر باطن معنویش درست باشد انشاء الله باطن ظاهریش خراب است چند کیلو خون دارد چند کیلو عذره و بول دارد و بالاخره تا آخر، اینها همه نجس است اما نماز خواندن با آن معفو است چارهای نیست ضرورت است یا ملاقات شیئ پاک با چیز نجس در باطن نجس است اما منجس نیست ملاقات با نجس کرده اما منجس نیست اما این طور که من عرض میکنم این است که این با این خون که در بدن است نماز میخواند نه این که معفو است ضرورت است اصلاً خون بدن نجس نیست بول در باطن نجس نیست کی نجس است؟ وقتی که بیرون بیاید و خون اتفاقاً همینجور هم هست خون در بدن اصلاً نه خبیث نیست نه میکروب ندارد بلکه بسیار هم مطهر است لذا اگر یک میکروب وارد این خون بشود آن وقت است که این خون و امصیبتا میشود لذا تا بیرون نیاید خیلی هم مطهر و عالی و از نظر بهداشتی، وقتی بیرون بیاید همان وقت که میآید بیرون دیگر میکروب دار میشود لذا خوردنش حرام است حتی بودن روی دست این اگر بخواهد نماز بخواند نمیشود نجس است اگر دست هم به آن بخورد نجس میکند اما الدم المسفوح بیرون بیاید، ریخته بشود ولی تا ریخته نشود در خارج، اشکال ندارد. خب این مسئله نجاسات اول و دوم، مسئله بول و غایط این فروعاتش هم این چند فرع بود که عرض کردم .
مسئله سوم یعنی سوم از نجاسات گفتهاند منی است این عامه ظاهراً منی را پاک میدانند چه از انسان چه از غیر انسان، اما گفتهاند که مذهب شیعه اینها منی از حیوان که نفس سائله داشته باشد میخواهد مأکول اللحم باشد مثل گوسفند میخواهد غیر مأکول اللحم باشد مثل مثلا گربه و شیر و پلنگ و امثال اینها گفتهاند منی اینها نجس است .
راجع به منی انسان دلیل داریم که حالا یکی دو تا روایتش را میخوانم.
اما راجع به منی غیر انسان دلیل نداریم شماها بگردید ببینید میتوانید یک دلیل عامی اطلاق داری، هر چه روایت داریم راجع به منی انسان است زن یا مرد، اگر اوول یعنی منی زن بیرون بیاید که معمولاً ترشحات است، منی از او بیرون نمیآید الا شاذاً شاید یک در هزار هم پیدا نشود لذا معمولاً از زن ولو خیلی هم باشد ترشحات است پاک هم هست . حالا اینجا منی از انسان مسلم نجس است .
و اما منی از حیوان چه حلال گوشت چه حرام گوشت دلیلی ما برای نجاستش پیدا نکردیم اگر شما بتوانید دلیل پیدا بکنید خیلی خوب است اما ظاهراً در مسئله اجماع هست لذا میتوانیم این جور بگوییم که منی از حیوان که خون جهنده دارد حلال گوشت باشد یا حرام گوشت باشد این نجس است، برای انسان دلیل داریم برای غیر انسان که دلیل نداریم، اجماع شیعه هست .
حالا یکی دو تا دلیل برای نجاست بخوانیم: روایات باب 16 از ابواب نجاسات روایت 1 صحیحه محمد بن مسلم عن احدهما علیهما السلام فی المنی یصیب الثوب قال ان عرفت مکانه فاغسله و ان خفی علیک فاغسله کله دلالتش خیلی خوب است دیگر، که اگر میدانی چیست؟ مثل این که محتلم شده و یک مقدار میداند یک مقدار نمیداند گفتند آنجا که میدانی حتماً تطهیر کن آنجا که نمیدانی و چون میدانی در لباس است دیگر همه لباس را تطهیر کن .
باز صحیحه دیگری از همین محمد بن مسلم عن ابی عبدالله علیه السلام که روایت 2 است قال ذکر المنی و شدده و جعله اشد من البول، این معنایش را نمیدانم یعنی چه؟ برای این که از نظر نجاست بول اشد از منی است شاید مراد حضرت که فرمودهاند در مقابل عامه که میگویند پاک است حضرت فرمودند نه بابا منی نجس است حتی موجب غسل هم هست به خلاف بول که موجب غسل نیست این جوری معنا بکنیم که ذکر المنی و شدده حکمش را خیلی مؤکد نقل فرمودند بعد هم و جعله اشدّ من البول این اشد من البول از جهت این که غسل میخواهد و الا از جهت نجاست بول از همه نجاسات شدیدتر است لذا در خیلی جاها تکرار میخواهد، اما در غیر منی این تکرار لازم نیست . خب این روایتها خیلی است و یک اجماعی هم هست در مقابل سنیها که آنها میگویند منی مطلقا پاک است و این جمله شدده و جعله اشد من البول هم شاید تعریض به عامه باشد .
الا این که معارض دارد حالا یکی از معارضهایش را بخوانم ببینیم که این را چه بکنیم ؟
روایت 7 از همین باب 16 صحیحه زید شحام انه سئل اباعبدالله علیه السلام عن الثوب یکون فیه الجنابه فتصیبنی السماء حتی یبتل علی فقال لابأس به در لباس که در آن لباس جنب شده بودم باران گرفت باران هم خیلی شدید و لباسم تر شد حضرت فرمودند طوری نیست، گفتهاند خب این روایت میگوید منی پاک است اگر بتوانید تأویل بکنید چون که در روایات ما آمده که با لباس که آدم جنب میپوشد بدنش پاک است و مثل این که مثلا جنب شده رفته خودش را تطهیر کرده حالا پیراهن یا شلوار میپوشد بدن پاک است گفتهاند این لباس را آب بکشید حالا مثلا شاید عرق کرده عرق جنب از حلالش هم خیلی نظیف نیست گفتهاند آب بکشید، میشود این جوری معنا کنیم؟ که سئل اباعبدالله علیه السلام عن الثوب یکون فیه الجنابه که معنای یکون فیه الجنابه یعنی آدم جنب این را پوشیده نه این که یکون فیه الجنابه یعنی یکون فیه المنی، اینجور معنا نکنیم، اگر اینجور که عرض کردم بتوانیم معنا کنیم معنایش این جور میشود که با لباس پاک باران آمده آن لباس پاک تر شده به بدنش به خودش در بعضی از روایات دارد حسابی بدنم را تر کرد حضرت فرمودند طوری نیست برای این که آن لباس و بدن تو هر دو پاک است ولو این که خوب است آن لباس که آدم جنب میپوشد بعد تطهیرش بکند، اگر شد، شد و اما اگر نه دیگر باید طرحش بکنیم برای چه؟ از دو جهت یک خذ بما اشتهر بین اصحابک خب همه اصحاب آن روایات که نجس است را گرفتهاند خب این روایت دغ الشاذ النادر اگر هم کسی اشکال در این مرجح بکند مرجح بعدی خیلی بهتر است معمولاً هم این روایتها این جوری است تقیه صادر شده لذا روایت را حمل میکنیم بر تقیه، لذا تا اینجا ظاهراً مسئله اختلافی در آن نباشد ندیدم من کسی اختلاف در آن بکند و مسلم است که ولو این جور روایت هم داشته باشیم اگر قابل تأویل است تأویل میکنیم اگر قابل تأویل نیست طرح میکنیم اما چیزی که حرف در آن است این است که این روایتها همه همه منجمله این دو روایتی که خواندیم راجع به منی انسان است و اما منی غیر انسان آیا پاک است یا نجس؟
عامه همه منیها منجمله منی انسان را میگویند پاک است لذا آیا مثلا منی گوسفند یا منی الاغ این جماع کرد منی ریخت روی زمین یا ریخت روی لباس شما روی فرش آیااین پاک است یا نجس ؟ خب اصحاب گفتهاند نجس است دلیل چیست؟ دلیل نداریم.
بنابراین آن روایت که عرض کردم ذکر المنی و شد ده و جعله اشد من البول بعضیها گفتهاند که خب این ذکر المنی دیگر ندارد منی انسان پس بنابراین این چون ندارد از این جهت بگوییم مطلقا منی انسان باشد یا غیر انسان ولی این را هم نمیشود گفت برای این که یکی اشد من البول دارد یکی هم بعدش دارد که اگر این منی اصابه کرد ثوب را دیگر حتماً بایدلباست را آب بکشی که آن روایت را خواندیم و اگر هم نمی دانی همهاش را آب بکش لذا این روایت 2 یعنی روایت 2 از باب 16 ولو آن ذکرالمنی دارد اطلاق دارد اما بعدش منحصرش میکند باز به منی انسان و اما منی غیر انسان را دلیل بر آن نداریم، قاعده طهارت میگوید پاک است اما ظاهراً اجماع در مسئله هست گفتم یک طرفش را با دلیل درست میکنیم یعنی انسان، یک طرفش را با اجماع درست میکنیم منی غیر انسان که خون جهنده داشته باشد.
اما از آن طرف اگر یادتان باشد دیروز یک روایت خواندیم که آن روایت میگوید که حیوان مأکول اللحم ما یخرج منه میگفت پاک است این را میشود گفت؟ دیگر خواه ناخواه مربوط به مأکول اللحم هم میشود که مأکول اللحم چون که مایخرج منه حالا بول باشد یا روث باشد یا منی ، مشکل است انصافاً برای این که آن روایتها در مقام بیان همان بول وروث است و بخواهد این فرد نادر را بگیرد عرفیت ندارد علی کل حال نتوانستیم یک روایت پیدا کنیم که راستی دلچسب فقهی باشد بر این که منی غیر انسان نجس است الااجماع.
ذیل روایت میگوید اگر به بدنت اصابه بکند یا نمیدانی به بدن چه جوری شده محتلم شدهای وضعش چیست؟ اختصاصش میدهد به انسان.
وصلی الله علی محمد و آل محمد