درس خارج فقه الطهارت آیت الله مظاهری
87/11/26
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الطهارت
جلسه: 47
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
نسبت داده شده است به مرحوم صدوق که ایشان فرمودهاند سگ شکاری پاک است و مرادشان از سگ شکاری همین تازی است که ما میگوییم نه، سگی که در گله پاسداری میکند ، اما دلیلی برای گفته خود نیاورده است ، در روایات ما هم دلیلی پیدا نمیشود ، البته مرحوم صدوق بدون روایت حرف نمیزنند ، معلوم است ، ولی علی کل حال روایتی که دلالت بر طهارت بکند استثنای از کلب باشد که صحبت کردیم در من لا یحضر دیده نمیشود بلکه روایت خصوص سگ شکاری را داریم که دلالت میکند به این که نجس است، روایت را بخوانیم
روایت 9 از باب 12 ابواب نجاسات، سئلت اباعبدالله علیه السلام عن الکلب السلوقی فقال اذا مسسته فاغسل یدک که معلوم است یعنی رطوبتدار ، اگر با دستت با لباست با بدنت اگر مس سگ شکاری کردی باید دستت را بشویی لذا این روایت علیه مرحوم صدوق هم هست و خود مرحوم صدوق هم روایت را در من لا یحضر نقل کردهاند اما حالا چه شده در مقنع ایشان فرمودهاند سگ شکاری پاک است ؟ نمیدانیم ، بنابراین بحث جلسهی قبل ما این بود که مطلق سگ نجس است روایات فراوانی هم در مسئله داشتیم و در خصوص سگ شکاری هم این روایت را داریم.
آیه فکلوا مما امسکن دلالت بر طهارت ندارد دلالت دارد بر اینکه سگ شکاری اگر آهو را گرفت این حلال است اگر رسیدید و آن مرده، میته آن حلال است تا آن اندازهها هم قرآن دلالت دارد هم روایت دلالت دارد و اما این که حالا چون این با دندانش مثلاً پای این شکار را گرفته این پاک است دیگر مسلم دلالت ندارد چنانچه دلالت ندارد خون این پاک است ، گفتهاند که این میته نیست اما خونش حالا پاک است یا نه؟ خب معلوم است خونش نجس است حالا در این جا هم همینطور که اگر سگ شکاری جایی از آهو را گرفت و آن را نگه داشت تا آمدید ذبحش کردید یا اینکه مرد خب میگوییم که میته این پاک است و اما آن جای دندانهای این پاک است یا نه؟ دیگر قرآن و آن روایتها دلالت ندارد ، هذا کله راجع به سگ.
اما راجع به خنزیر باز مثل همان سگ یک تسلم اصحاب روی آن هست در مقابل عامه که سگ و خنزیر را پاک میدانند در مذهب شیعه سگ و خنزیر نجس است و یک تسلم اصحاب هم راجع به سگ هم راجع به خنزیر دیده میشود ، علاوه بر این روایاتی هم برای نجاست این خنزیر هست حالا یکی از آن روایتها که دلالتش خوب است را من بخوانم دیگر مابقی، روایات باب13 از ابواب نجاست.
روایت 1 صحیحه علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر علیهما السلام صدر روایت را ننوشتهاند ذیل روایت سئلته عن خنزیر یشرب من اناء کیف یصنع به؟ قال یغسل سبع مرات، یک مرتبه کفایت نمیکند هفت مرتبه باید آن را شست که آن خاک مال که راجع به سگ است در اینجا نیست ، اما آن تکراری که در خنزیر است در سگ نیست حالا باز یک اختلافی است در بارهاش صحبت میکنیم این که در آب قلیل ؟ حتی حوض؟ آب جاری؟ بعضی از فقهاء از این روایت استفادهاند این که یغسل سبع مرات ولو با آب کثیر ، حالا قدر متیقن آب قلیل است و به جای اینکه بگویند که دو مرتبه بشویی، فرمودند هفت مرتبه بشویی معلوم است دلالتش خیلی عالی است تأکیدش هم خیلی بالاست که خنزیر نجس است نجاستش هم به اندازهای که از سایر نجاسات هم بالاتر است از بول و غایط و خون و میته و از همه اینها بالاتر است دلالتش خیلی خوب است.
الا اینکه یک روایتی هست که این روایتهارا یکی دو تا را هم قبلاً خواندیم راجع به این که آب قلیل به ملاقات نجس نجس میشود یا نه؟ آن جاها خواندیم حالا یک عده روایاتی هست که دلالت میکند بر اینکه خنزیر پاک است در مقابل آن روایتی که میگوید هفت مرتبه بشویی، آن روایتها میگوید خنزیر پاک است حالا یکی ازآن روایتها را بخوانم .
روایت 16 از باب 14 از ابواب ماء مطلق، آن ماء مطلقی که در بارهاش صحبت کردیم جلد اول وسائل ، سئلت اباعبدالله علیه السلام عن جلد الخنزیر یجعل دلواً یستقی به الماء قال لا بأس پوست خنزیر را دلو میکنند و با آن آب میکشند فرمود طوری نیست ، خب این لا بأس به معنایش این است که دیگر ندارد که این یستقی به، مثلاً برای صحرا یستقی به اما خب این آب را که میکشد دستش را به این دلو میگذارد نمیشود که بدون دست آب بریزید توی جوی و آن برود برای صحرا یا مثلاً برای حیوانها آب میکشد خب توی ظرفی میریزد مسلم، و آن ظرف جای دیگر ریخته میشود خب میگوید که طوری نیست، یجعل دلواً یستقی به الماء قال لابأس، خب روایت باز هم هست دلالتش خوب است و این که بعضیها تأویل کردهاند و گفتهاند مراد این است که این کار کردن با جلد خنزیر طوری نیست و اما پاک است یا نه؟ در مقام بیان نیست و آن روایتها میگوید نجس است یعنی ی بعضی از بزرگان فرمودهاند دیگر مثلاً پوست میته ولو بگوییم هم نجس است آیا میشود آن را کفش کرد یا نه؟ خب مشهور میگویند نه، بعضی از اصحاب گفتهاند چه مانعی دارد کفش میکند، به پا میکند عرق کرد پایش را آب میکشد . استفاده کردن از آن غیر از طهارت و نجاست است یک حرف در این است که استفاده بکنیم یا نه؟ یک حرف این است که پاک است یا نه؟ و این روایت در مقام بیان همین است که استفاده کردنش طوری نیست اما حالا پاک است یا نه؟ آن روایتها میگوید نجس است ، لااقل جمع دلالی بکنیم بگوییم آن روایتهاکه میگوید نجس است این روایت و نظیرش که میگوید استفاده کردن طوری نیست جمع بین دو دسته روایات اقتضا میکند اینکه استفاده کردن از چیز نجس اشکال ندارد اما پاک است یا نجس؟ خب نجس است ، مثلاً سابقاً صحبت کردیم استفاده کردن از کود انسانی خب مرحوم سید گفتند طوری نیست که ما اگر یادتان باشد بیع و شراء هر چیز نجسی را گفتیم برای انتقاع محلل اشکال ندارد خب نجس است میته است میداند نجس است اما این میته را مثلاً غلاف شمشیر میکند و میفروشد به دیگران نه برای خوردن برای استفاده کردن جلد شمشیر خب گفتیم طوری نیست ، روایت هم میگفت که طوری نیست .
معمولا استقاء برای صحراست یعنی اینکه میگویند آب میکشد برای صحرا آن جا استقاء زیاد استعمال شده، لذا جمع بین روایات کنیم بگوییم آن روایات که میگوید نجس است خب میگوید نجس است این روایت که میگوید پاک است آن جاهاست که انتقاع محلل میخواهد از آن بکند یعنی آب بکشد برای صحرا اما انتقاع محرم دیگر نه ، به قرینه آن روایتها، جمع تبرعی نیست ظاهراً یعنی عرف میپسندد این جمع را ، حالا اگر بتوانید تأویل بکنید چنانچه قوم مرحوم صاحب جواهر مرحوم محقق همدانی و حضرت امام مرحوم آقای حکیم مرحوم آقای خویی و امثال اینها همین جور درستش کردهاند گفتهاند که آن روایتها که میگوید نجس است یعنی انتفاع برای خوردن و این که میگوید مانعی ندارد یعنی انتفاع برای غیر خوردن ، برای صحرا، جمع عرفی است و اشکال ندارد.
اگر نپسندیدید و گفتید نه من قبول ندارم این جمع عرفی را دیگر خواه ناخواه اول مرجح جلو میآید ، تعارض است اول مرجح جلو میآید اول مرجع خذ بما اشتهر بین اصحابک و دع الشاذ النادر و این روایتها دع الشاذ النادر فتوی روی آن نیست اعراض اصحاب روی آن است روایتهایی هم که میگوید نجس است بیش از روایتهایی است که میگوید پاک است بنابراین اول مرجح این است که این گونه روایتها را باید طردش بکنیم اسمش را اعراض اصحاب بگذارید طوری نیست، اگر شهرت را شهرت فتوایی بگیریم اگر هم شهرت را آن خذ بما اشتهر بین اصحابک را شهرت روایی بگیرید باز هم طوری نیست ، علاوه بر این این گونه روایتها که در محیط عامه صادر شده است انسان میفهمد که این روایتها صدر تقیه لذا یا اعراض اصحاب یا ترجیح آن روایتها به شهرت و یا حمل بر تقیه و علی کل حال این گونه روایتها نمیتواند مذهب تشیعه را خدشهدار بکند و مذهب شیعه در مقابل مذهب عامه این است که سگ و خنزیر هردو نجس العین هستند.
یکی از بزرگان گفتهاند که این سؤال از این است که آیا چاه نجس میشود یا نه؟ علی الظاهر این خیلی بعید است که آدم اینجور بگوید که روایت میخواهد بگوید که چاه نجس میشود یا نه؟ آن که روایت دارد آب نجس میشود ، آبی که میآید بالا وضعش چیست ؟ حضرت فرمودند طوری نیست.
فروعی در این جا هست.
فرع اول این سگ و خنزیر اگر زمینی باشد بری باشد این را گفتیم نجس است اما اگر بحری باشد پاک است اگر مطالعه کرده باشید یک اختلاف عجیبی در میان فقهاء راجع به این هست، مشهور در میان اهل لغت و همچنین این حیوان شناسها میگویند که ما در دریا به غیر از ماهی چیزی نداریم اما بعضی از ماهیها به صورت سگ است بعضی به صورت خنزیر است حتی بعضی به صورت آدم است و اما این که مشهور است که ما آدم داریم در دریا، ما آدم در دریا نداریم خب وقتی چنین باشد اصلاً ما سگ و خنزیر در دریا نداریم، بله نظیر آن درندها، غیر درنده هم همینطور است نظیر حیوانهای بری حیوانهای بحری داریم حتی میگویند شتر داریم قاطر داریم اسب داریم الاغ داریم اما همه اینها ماهی هستند و به مجردی که از آب میآیند بیرون میمیرند ، لذا خز که یک لباس فوقالعاده مهمی بوده آن وقتها که اهل تشریفات میپوشیدند گران هم بوده خیلی، از این خز سؤال میکنند حضرت میفرمایند طوری نیست پس معلوم میشود این خنزیر که پوستش پوست خز است یا آن سگ که اسمش را خز میگذارند معلوم میشود پاک است لذا گفتهاند که سگ و خنزیر بحری پاک است برای این که از پوست آن استفاده کردن اجازه دادهاند اما این قول مشهور که بزرگان فرمودهاند و لغت هم گفته، این حیوان شناسها هم گفتهاند ، گفتهاند ما در دریا به غیر از ماهی هیچ نداریم اما این ماهی رنگارنگ است بعضی به صورت شتر است بعضی به صورت سگ است بعضی به صورت خنزیر است اگر این حرف درست باشد که معمولاً اگر مطالعه کرده باشید آقایان با این حرف میآیند جلو و مطلب را تمام میکنند میگویند مذهب شیعه است این هم که گفتهاند سگ و خنزیر پاک است برای این است که ما اصلاًسگ و خنزیر در دریا نداریم ، ماهی است یک شباهتی به این سگ و خنزیر دارد، اما اگر این را نپسندیدید ، نمیدانم میگویند حالا تا حال که تا زمان ماها که علم دریا شناسی هم ترقی کرده ظاهراً نگفتهاند در روزنامهها سایتها، رسانهها نوشته نشده که یک انسان یک آدم از دریا بیاید بیرون و بتواند در میان مردم زندگی کند ما چنین چیزی ندیدیم تا حالا اما بعضیها میگویند که مثلاً هست و برایش شعر هم گفتهاند و شعرهای غریب و عجیب هم برایش گفتهاند حالا اگر کسی این جوری بگوید روایت صحیح السند ظاهر الدلاله داریم بر این که سگ و خوک و هر حیوانی که در دریاست اینها مثل ماهی هستند و پاک هستند حتی مثلاً ماهیها که فلس ندارند خب پاک است دیگر این ماهی حتی بمیرد میتهاش پاک است چون خون جهنده ندارد اما خوردنش آیا حلال است یا نه؟ باید فلس داشته باشد اگر فلس داشته باشد ولو خیلی کم خوردنش حلال است و الا خوردنش حرام است لذا گفتهاند خونش پاک است پس این سگ و خنزیر هم خودش پاک است هم خونش پاک است روایت را بخوانم روایت خوبی است ولی نمیدانم چه شده اصحاب تمسک به روایت نکردهاند.
روایت 1 از باب 10 از ابواب لباس مصلی جلد 4 وسائل صحیحه عبدالرحمان بن حجاج قال سئلت اباعبدالله علیه السلام عن جلود الخز فقال لیس به بأس فرمودند که پوشیدن خز لابأس به فقال الرجل انما هی کلاب تخرج من الماء گفت این سگ سگ دریایی است فقال اذا خرجت من الماء تعیش خارجه من الماء؟ فقال لا فقال لیس به بأس حالا اگر کسی بگوید که آن حرف مشهور را که حضرت فرمودند چون ماهی است لیس به بأس یا اصلاً نه فرمودند که خنزیر دریایی اشکال ندارد برای این که در خشکی نمیتواند زندگی بکند لذا این خرجت من الماء تعیش خارجه من الماء ؟ فقال لا این همینطور که خنزیر را میگیرد سگ را هم میگیرد برای اینکه بلکه هر حیوانی که نتوانست روی خشکی زندگی بکند در آب زندگی میکند این پاک است حالا بزرگان گفتهاند این پاک است یعنی ماهی است شاید هم این اشاره داشته باشد که ماهی است خب علی کل حال این جور میشود که این سگ و خوک بلکه هر حیوانی در دریا ماهی است به این صورتها در میآید و ماهی پاک است پس اینها هم پاکند لذا این حرف هم استفاده میشود که اینها خون جهنده هم هیچ کدام ندارند حتی آن که به صورت انسان است آن هم خون جهنده ندارد لذا روایت میگوید نه و قطع نظر از این بزرگان هم میگویند نه اینها همه به صورت ماهی است و خارج از آب نمیتواند زندگی بکند و چون خارج از آب نمیتواند زندگی بکند پس ماهی است و چون ماهی است پس پاک است
مسئله بعد این است که گفتهاند سگ و خنزیر موی آن استخوان آن و مالا تحله الحیوه آن باز هم نجس است، در میته گفتهاند پاک است سابقاً مسئلهاش را خواندیم موی میته شاخ گوسفند مرده استخوان چه از زنده چه از مرده گفتهاند همه اینها پاک است چون مالا تحله الحیوه است روایت هم داشتیم بحثهایمان تمام شد اما راجع به این سگ و خنزیر میگویند نجس است حالا دلیل چیست؟
بزرگان تمسک کردهاند به این اطلاقات کلب یا خنزیر که میفرماید که کلب و خنزیر نجس است یعنی بتمام اجزائه میخواهد ما لا تحله الحیوه باشد یا ماتحله الحیوه باشد اما خدشهاش این است که ما یک اطلاق این جوری پیدا نکردیم روایتها همه در صدد این است که سگ نجس است اما بتمام اجزائه اطلاق ندارد چون در مقام تشریع است در مقام اصل حکم است نمیتوانیم خصوصیات از آن استفاده بکنیم ، بنابراین این که آقایان فرمودهاند که اطلاقات، ظاهراً اطلاقی در مسئله نداریم.
آیا میشود از این استفاده بکنیم بگوییم که در موی آن هست که روایت هم داریم که موی خنزیر گفتهاند که اگر طناب بکنید و از آن طناب آب بکشید گفتهاند طوری نیست بگوییم از این روایتها استفاده میکنیم که نجس نیست برای این که ما لا تحله الحیوه است و نجس نیست یا از آن روایاتی که این روایتها بهتر است میگوید بدنت به بدن سگ بمالد فرمودند اگر در باران باشد طوری نیست ، در خشکی باشد نجس است استفاده بکنیم اینجا که مو به بدن مالیده و بر میگردد به این که یک دسته روایات داریم که مالا تحله الحیوه نجس است یک دسته روایات داریم مالا تحله الحیوه پاک است همان بحث سابق میآید جلو و بحث سابق همین بود که مالا تحله الحیوه را میگوییم نجس است اما استفاده کردن از آن اشکال ندارد اگر عرض من را بپسندید مطلب درست میشود اما اگر عرض من را نپسندید دیگر خواه نا خواه میگوییم که بعضی از بزرگان قیاس هم کردهاند گفتهاند که میته نجس است مالا تحله الحیوه آن پاک است پس خنزیر هم نجس است مالا تحله الحیوه آن پاک است مشکل است انسان بگوید ولی اگر از همه ان قلت قلتها بگذریم نمیدانیم پاک است یا نجس؟ اصاله الطهاره میگوید پاک است . اما یک شهرت به سزایی در مسئله هست این که مالا تحله الحیوه سگ و خوک نجس است اما مالا تحله الحیوه میته پاک است آن میته را دلیل داریم ، این را دلیل برایش ذکر نکردهاند جز اطلاقات و اطلاقات ناتمام است ، یک کسی عرض من را بفرماید این که این روایاتی که میگوید که اگر دستت را روی خنزیر مالیدی یا بدن سگ با تو مس کرد فرمودند نجس است خب معلوم میشود با گوشت که تماس نیست با مو تماس است بگوییم آن روایتها میگوید که مالا تحله الحیوه نجس است آن وقت اگر یک کسی اشکال بکند دیگر مسئله کل شیئ طاهر حتی تعلم یا اینکه کسی به اجماعها و شهرتها دل ببندد دیگر خواه ناخواه باید بگوییم که مالا تحله الحیوه سگ و خنزیر نجس است
وصلی الله علی محمد و آل محمد