< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

1389/03/22

موضوع : تعارض عادت وقتیه با عددیه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

بحث ما در باره این مسئله 19 بود که عبارت مرحوم سید را خواندم و بنا شد شما عزیزان روی آن فکری بکنید عبارت مرحوم سید را دو دفعه بخوانم فرمودند اذا تعارض الوقت و العدد فی ذات العاده الوقتیه و العددیه یقدم الوقت کما اذا رأت فی ایام العاده اقل او اکثر من عدد العاده و دما آخر فی غیر ایام العاده بعددها فتجعل ما فی ایام العاده حیضا و ان کان متأخرا و ربما یرجح الاسبق فالاولی فی ما اذا کان الاسبق العدد فی غیر ایام العاده الاحتیاط فی الدمین بالجمع بین الوظیفتین گفتم مرحوم سید تعارض بین وقت و عدد را برده‌اند آن‌جا که عادتش مثلا اول ماه بوده تا هفتم ماه حالا از عادت کاسته شده یا اضافه شده حالا آیا چه بکند؟

می‌فرماید که اگر چنین باشد تجعل ما فی ایام العاده حیضا آن 7 روز را حیض قرار می‌دهد ولو این که بعضی از این در غیر عادت باشد وان کان متأخراً و ربما یرجح الاسبق که مرحوم صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیه است که ایشان می‌فرماید که برای خاطر قول صاحب جواهر این فالاولی یعنی برای احترام ایشان فالاولی اذا کان الاسبق العدد فی غیر ایام العاده احتیاط بکند احتیاط به چه؟ به جمع بین الوظیفتین یعنی تروک حائض افعال مستحاضه، این عبارت مرحوم سید بود که برده‌اند تعارض در عادت وقتیه و عددیه را آن‌جا که مثلا عادتش اگر اول ماه است همان اول ماه را این عادت قرار بدهد الا این‌که اگر کم شد یا زیاد شد مثل این‌که 5 روز خون دید پاک شد یا به جای 7 روز 8 روز 9 روز شد حالا آیا آن زیادتری‌ها را این از عدد کم بکند یا از وقت کم بکند؟ ایشان می‌فرماید تجعل ما فی ایا م العاده حیضا یعنی آن 5 روز را حیض قرار می‌دهد اما دیگر آن دو روز را از آن 7 روز به آن طرف می‌گیرد تا 7 روزش تمام بشود به عبارت دیگر عددیه مقدم بشود بر وقتیه، مرحوم صاحب جواهر چه گفته‌اند گفته‌اند نه این آن 5 روز را حیض قرار می‌دهد بعد که خون دید آن دیگر اضافه می‌شود بر عدد نه وقت، وقتیه مقدم می‌شود بر عددیه، این حرف این دو بزرگوار.

حالا در جلسه قبل من عرض می کردم که اصلاً خوب است فرض مسئله را ببریم یک جایی دیگر نه این‌که آن‌که مرحوم صاحب عروه می‌گوید که دماً اخر فی غیر ایام العاده بعددها این‌جور فرض نکنیم، بگوییم تعارض بین وقت و عدد این است روز اول ماه خون دیده حالا تا روز نهم این‌چه بکند؟ سابقا ما گفتیم که اگر علامت حیض دارد هر 9 روز را حیض قرار می‌دهد اگر علامت حیض ندارد می‌گفتیم که ایام عادتش که 7 روز است تمام شد دیگر آن 9 روز هشتم و نهم را استحاضه قرار بدهد و اگر یادتان باشد سابقا از خود مرحوم صاحب عروه یک قول مشهوری هم بود این‌که استظهار، استظهار به این‌که دیگر روز8 و9 را اعمال وظیفتین تروک حیض افعال مستحاضه تا روز دهم تمام بشود اگر روز یازدهم خون دید معلوم می‌شود آن سه روز قبل هم استحاضه بوده اگر روز دهم قطع شد معلوم می‌شود آن اضافه بر عادت حیض بوده که ما گفتیم اگر علامت حیض را ندارد این چه علامت استحاضه داشته باشد چه نداشته باشد استحاضه است چرا؟ ما گفتیم برای این‌که عادت، عادت وقتیه عادت عددیه به منزله آن 10 روز است که اگر 10 روز خون دید چه جور روز یازدهم حتماً استحاضه است این هم عادت وقتیه دارد عادت عددیه دارد حالا روز هشتم که خون می‌بیند این دیگر علامت این است که استحاضه است نه حیض، این هذا کله آن جا که روز اول ماه که خون می‌دیده حالا هم روز اول ماه خون ببیند اما بشود 9 روز، 7 روز بشود 8 روز، بشود 9 روز این یک تعارض، عکسش هم در جلسه قبل عرض کردیم این‌که نه، به جای این‌که روز اول ماه خون ببیند تأخیر افتاد روز دوم و سوم دید یک دفعه روز هفتم پاک می‌شود استبراء هم می‌کند در فضا در درون هم خون نیست خب این معلوم می‌شود که عادتش کم شده حالا باید برود غسل بکند نمازهایش را بخواند ولی این خانم اگر روز نهم و دهم خون دید و روز دهم که تمام شد خب پی می‌برد آن روز 8 و 9 که خون دیده این طهر نبوده برای این‌که اقل طهر 10 روز است این 2 روز بوده، یک قدری بالاتر بگویید علامت این است که آن یک روز هم که پاک بوده حیض بوده، چرا آن حیض بوده؟ برای خاطر این‌که باز همین معلوم می‌شود که این دو روزه که پاک بوده اقل طهر 10 روز است این حیض بوده است و آن ایام پاکی را با آن دو تا روز که حیض است حیض قرار می‌دهد و مقدم می‌شود وقتیه بر عددیه، ما این جور فرض کردیم، و بنا شد شما مطالعه بکنید ببینید که آیا حرف مرحوم سید، صاحب جواهر درست است یا نه؟ آیا عرض ما درست است یا نه؟

مرحوم سید این مسئله 19 بود در مسئله 20 و 21 چیزی فرموده‌اند که این مطابق با عرض من می‌شود نه فرمایش مرحوم صاحب عروه، دیگر جمع این را هم شما عزیزان کرده‌اید یقین، مطالعه‌اش را کرده‌اید و الان مهیا هستید 20 و 21 را بگویم و رفع تهافتش را هم شما بکنید،

مسئله 20 را این جور می‌فرمایند ان ذات العاده العددیه و الوقتیه اذا رأت الدم ازید من العدد ولم یتجاوز العشره فالمجموع حیض و بعضی‌ها این را حمل کرده‌اند برآن جا که آثار حیض داشته باشد ولی حرف مرحوم سید این نیست می‌خواهد علامت حیض داشته باشد می‌خواهد علامت حیض نداشته باشد این مجموع حیض است آن جا که علامت حیض داشته باشد بله، آن جا که علامت حیض نباشد قاعده استظهار است که مرحوم سید همه جا می‌فرمایند این جا هم باید بفرمایند اما می‌گوییم حیض نیست و فرمایش ایشان درست نیست اما مرحوم سید جاهای دیگر می‌فرماید حیض است این جا هم می‌گویند حیض است آن با این مسئله 19 منافات پیدا می‌کند، لذا این جور شد ان ذات العاده العددیه والوقتیه اذا رأت الدم ازید من العدد ولم یتجاوز العشره فالمجوع حیض اگر علامت حیض باشد خب بله فرمایششان درست است و اما اگر علامت حیض نداشته باشد ما گفتیم که حیض نیست مرحوم صاحب جواهر هم فرموده‌اند مرحوم سید فرمودند که استظهار لذا اگر عبارت مرحوم سید را بخواهیم درست بکنیم باید بگوییم آن‌جا را فرض کرده‌اند که همان مسئله 19، تعارض پیدا می‌شود یعنی روز 7 که خونش تمام شد روز هشتم و نهم و دهم هم خون دید و علامت حیض دارد این جا خیلی خوب در می‌آید و وقتیه هم مقدم می‌شود بر عددیه یعنی آن سه روزی که خون دیده علامت حیض دارد عادتش 7 روز بوده روز هشتم و نهم و دهم هم خون دیده خب این می‌شود همه‌اش حیض، حالا یا یک روز، عادتش 7 روز است روز هشتم هم خون دید علامت حیض هم دارد می‌شود حیض، همین‌که مرحوم سید فرمودند اذا رأت الدم ازید من الععدد ولم یتجاوز العشره فالمجموع حیض، کی درست می‌شود؟ اذا کان علامت حیض داشته باشد و اما اگر علامت حیض نداشته باشد این‌که می‌فرماید که فالمجموع حیض می‌گوییم چرا؟ برای این‌که شما مشهور من‌جمله صاحب جواهر همه فرموده‌اند استظهار بله اگر روز دهم تمام شد و این پاک شد دلیل براین است که آن قبلی‌ها حیض بوده و اما اگر روز یازدهم هم خون دید این علامت این است که آن قبلی‌ها استحاضه بوده، اصلاً معنای استظهار همین است، بعد می‌تواند تعیین بکند حیض است یا استحاضه اما فالمجموع حیض باز همیشه نه، آن جاها که 10 روز یعنی روز یازدهم پاک باشد آن وقت فالمجموع حیض.

دو سه چیز ایشان نمی‌گوید برای این‌ که ایشان دو سه چیز نمی‌گوید، اگر بفرمایند خیلی خوب، طوری نیست و آن این است که عادت کسی 7 روز است حالا روز هشتم خون دید چکار باید بکند؟ استظهار، ایشان نمی‌گوید، صبر بکند تا روز دهم به آن طرف اگر روز دهم پاک شد حیض است اگر نه استحاضه است، مگر این‌که عبارت مرحوم سید را هی روی آن بگذاریم این جور بگوییم، بگوییم که ان ذات العاده العددیه والوقتیه اذا رأت الدم ازید من العدد ولم یتجاوز العشره فالمجموع حیض، نه این‌که الان حیض قرار بدهد، حالا استظهار باید بکند بعد از آن‌که دهم به آن طرف شد آن وقت می‌فهمد آن استظهار می‌فهماند این‌که این همه‌اش حیض بوده لذا با این چیزی که من می‌گویم یا این‌که ایشان می‌گویند باز یک تهافتی می‌شود بین مسئله 19 و مسئله 20، اما علی کل حال مسئله واضح است، واضح به این معنا روی مبناها واضح است و آن این‌که یک کسی عادت داشته 7 روز، حالا روز نهم، دهم، روزهشتم، نهم خون می‌بیند این روز هشتم را چکار بکند؟ اگر علامت حیض دارد حیض قرار بدهد اگر علامت حیض ندارد ما می‌گوییم که استحاضه، مرحوم سید چه می‌گوید؟ می‌گوید استظهار، نه می‌تواند بگوید حیض است نه می‌تواند بگوید استحاضه، استظهار، استظهار تا روز دهم که تمام شد آن وقت، و بعضی‌ها هم مثل صاحب جواهر و امثال این‌ها گفته‌اند نه، این روز هشتم می‌خواهد علامت حیض باشد می‌خواهد نباشد این را حیض قرار می‌دهد به قاعده استصحاب، این مسئله معلوم است اما این‌که جمع بین مسئله 19 بکنیم این مسئله یک مقدار مشکل است.

مسئله 21 می‌فرمایند که و کذلک اذ کانت عادتها فی کل شهر مده 7 روز فرأت فی شهر مرتین مع فصل اقل الطهر فکلاهما حیض سواء کان بصفه الحیض ام لا، مشکل می‌شود دیگر، یک عادت دارد این عادتش 7 روز است حالا این عادتی که 7 روز است کانت عادتها فی شهرمده فرأت فی شهر مرتین مع فصل اقل بدهد در حالی که آن مثلا ماه جمادی الثانی 7 روز بوده همیشه هم 7 روز می‌دیده حالا ماه رجب و ماه شعبان 6 روز دیده یا 8 روز دیده آن یک روز را چه بکند؟ می‌فرماید می‌خواهد صفت حیض داشته باشد می‌خواهد نداشته باشد باید این حیض قرار بدهد، خب اگر خون ببیند و این علامت حیض داشته باشد همین است که ایشان می‌فرماید حیض قرار بدهد و اما اگر علامت حیض نداشته باشد و آلودگی باشد اگر آن مثلا 7 روز شده 6 روز خب روز هفتم هم آلودگی دارد آلودگی را حیض قرار می‌دهد این معلوم است و اما اگر آلودگی ندارد این‌جا را چه بکنیم؟ مثل 7 روز شده 6 روز یا شده 8 روز یک مسئله بعد داریم و آن این است که مبتدئه یا غیر مبتدئه اگر دو ماه پشت سر هم اگر یک جور خون ببیند ماه سوم دیگر این علامت وقتیه و علامت عددیه است برای ایشان، خب اگر این خانم ماه جمادی الثانی عادتش 7 روز بوده تمام شده اما ماه رجب و شعبان پشت سر هم یک عادت دیگری پیدا کرده آن عادت دوم مناط است نه عادت اول، می‌خواهد عادت رجب و شعبان کم‌تر از آن عادت باشد می‌خواهد بیشتر باشد اگر بتوانیم عبارت مرحوم سید را درست بکنیم با این عرضی که کردم درست می‌شود اذا کانت عادتها فی کل شهر مده یعنی 7 روز و رأت فی شهر مرتین مع فصل اقل الطهر فکلاهما حیض سواء کان بصفه الحیض ام لا آن جا که صفت حیض دارد معلوم آن جا که صفت حیض ندارد مرحوم سید سابقاً می‌گفتند استظهار این جا می‌گویند حیض است ما هم می‌گوییم که حیض است به قاعده استصحاب.

بله آن مسئله 20 وظیفه را تعیین می‌کند بعد از 10 روز آن وقت معلوم می‌شود که این استحاضه است یا حیض، آن وقت روی عرض ما که ما می‌گوییم استحاضه است اگر معلوم شد که بعد از یازدهم حیض بوده نمازهایش را باید بخواند من این جا نوشته‌ام فتخصیص المسئله بما اذا کان الدم بصفه الحیض لاوجه له، که تخصیص بخواهیم بدهیم به صفت حیض آن صورت اول را وجهی ندارد فتخصیص المسئله بما اذا کان الدم بصفه الحیض لاوجه له فمسئله 22 من السید لیس بصحیح، مبناها معلوم است اگر شما مبنای مرحوم سید را انتخاب بکنید از اول یا این‌که مبنائی که ما گفتیم انتخاب بکنید از اول این مسائل با هم متفاوت می‌شود دیگر شما هستید و انتخاب شما، دیگر عرض می‌کنم این‌ها همه مسائل معلوم است فقط روی مبنا، مبنای ما این است که اگر کسی عادت وقتیه و عددیه دارد روز هشتم و نهم خون ببیند علامت حیض داشته باشد حیض است علامت حیض نداشته باشد استحاضه است و به قول مرحوم سید جاهای دیگر استظهار است، فرض این است که اقل طهر است یعنی مثلا دو روز، هفتم تا نهم و الا اگر هفتم تا مثلا یازدهم معلوم می‌شود آن یازدهم استحاضه است نه حیض، یا این‌که مثلا خون دید 5 روز بعد پاک شد پاکی این 10 روز بیشتر شد معلوم می‌شود آن خون دوم حیض است سابقاً هم گفتیم نه استحاضه،

مسئله دیگری که مشکل است از این جهت که مخالف با قاعده است ولی نص روی آن هست روایات فراوانی هم هست دیگر حتماً باید بگوییم که قواعد هیچ و روایت را بگیریم طبق روایت فتوی بدهیم و آن قضیه استبراء خانم است مشهور در میان فقهاء فرموده‌اند شاید بتوانیم بگوییم که اجماعی است که مخالفش باید طرد بشود و آن این است که اگر خانم قبل از عادتش یا در عادتش بداند در فضا خون هست مثلا غدد خون را ریخته است در رحم آیا این حیض است یا نه؟ همه گفته‌اند نه اگر هم شک بکند خون در فضا هست یا نه؟ همه گفته‌اند حیض نه، استحاضه هم نه و این باید صبر بکند تا خون خارج بشود و بخواهد وارسی هم بکند لازم نیست اگر هم وارسی بکند و خون ببیند در فضا گفته‌اند این حیض نیست استحاضه هم نیست این پاک است ولو در درون آن خون باشد حالا دیگر فرق هم نمی‌کند در رحم باشد از رحم بیرون آمده باشد در مجری باشد این تقریباً یک اجماع روی مسئله است.

اما گفته‌اند اگر مثلا عادتش 7 روز است این روز هشتم خون دیگر بیرون نمی‌آید اما بداند خون در فضا هست گفته‌اند حیض است، یک قدری بالاتر گفته‌اند اگر شک کند خون در فضا هست یا نه؟ گفته‌اند حتماً باید بررسی کند طرز بررسی آن هم سه چهار تا روایت مختلف که مختلف بر می‌گردد به یک چیز که یک چیزی که باید داخل کند بر خودش و بیرون بیاورد اگر آن چیز خون دارد حیض است اگر آن چیز خون ندارد و به قول امام علیه السلام به اندازه سر سوزن اگر خون دارد حیض است اگر نه دیگر معلوم می‌شود پاک است باید برود غسل بکند خب این اولاً اگر پاک است یعنی خون از آن بیرون نمی‌آید و خون در فضاست این چرا باید حیض باشد؟ برای این‌که خون در درون مثل خون مثلا دست ماست خب تا بیرون نیاید که نجس نیست خون در درون، که تا بیرون نیاید حائض نیست همان طور که صورت اول اجماع داریم که حائض نیست خون می‌دانیم در درون خود خانم می‌داند در درون خون دارد امتحان کرده مثلاً، لذا می‌داند خون در باطن هست در وقتی که می‌داند خون در باطن هست اگر آن اول باشد اجماع داریم که این خون در باطن حیض نیست مسلم است، چرا؟ گفته‌اند تا خون بیرون نیاید این حیض نیست خب این آن‌جا که اول باشد یعنی می‌داند خون غدد ریخته شده در رحم و یا از رحم هم بیشتر بوده آمده در فضا اما بیرون نیامده این حیض است یا نه؟ همه می‌گویند نه، چرا نه؟ می‌فرمایند که برای خاطر این‌که خون تا بیرون نیاید منی تا بیرون نیاید خون معمولی تا بیرون نیاید بول تا بیرون نیاید ولو در درون است همه این‌ها هم پاک است هم مؤثر نیست، می‌داند منی حرکت کرده این را می‌داند اما در فضاست اما هنوز بیرون نیامده جنب است یا نه؟ خب همه گفته‌اند نه همه گفته‌اند می‌تواند وضو بگیرد برود نماز بخواند اما بعد که از فضا آمد بیرون می‌گویند جنب می‌شود و اما اگر در درون باشد منی حرکت کرده باشد یا بول حرکت کرده آمده است در مجری اما هنوز بیرون نیامده این خود داری میکند نمازش را تمام می‌کند نمازش درست است یا نه؟ بله، چرا؟ برای این‌که بول وقتی نجس است وقتی وضو را باطل می‌کند که بیرون بیاید خب این صورت اول است لذا صورت اول مسلم پیش اصحاب است قواعد هم اقتضا می‌کند همین‌جور هم روی آن فتوی بدهیم اجماع هم هست این‌که خون حیض و منی و بول و خون تا در فضاست و بیرون نیامده این نجس نمی‌کند موجب غسل نمی‌شود اگر وضو داشته باشد وضویش باطل نمی‌شود، این صورت اول درست هم هست.

قواعد هم همین را اقتضا می‌کند، اما آن‌که قاعده اقتضا نمی‌کند این است این خانم پاک است و مثلا یک روز هم هست از او خون بیرون نیامده اما می‌داند در فضا هست گفته‌اند حیض است حتی امام علیه السلام می‌فرماید اگر هم نمی‌داند باید استبراء بکند اگر در درون پاک است پاک است اگر در درون پاک نیست حیض است آن وقت از بس مسئله هم مشکل بوده سه چهار طرز امام علیه السلام فرموده که چه جوری استبراء بکند لذا هم مخالف با قاعده است مخالف با آن صورت اول است که هنوز حیض نشده هم مخالف با آن صورت مسائل در جای خودش مثل منی و بول و خون اما یک تعبد است که به این تعبد باید عمل بکنیم با قاعده نمی‌شود درستش کرد، حالا یکی از آن روایت‌ها را بخوانم؛ نوشته‌ام روایات باب 17 از ابواب حیض و من تلک الروایه روایت 1 و 4 صحیحه محمد بن مسلم عن ابی جعفر علیه السلام قال اذا ارادت الحائض ان تغتسل فلتستدخل قطنه فان خرج منها شیئ من الدم فلا تغتسل و ان لم تر شیئاً فلتغتسل و ان رأت بعد ذلک فلتتوضأ ولتصل دیگر خیلی هم بالایش برده‌اند که اگر بعد هم خون ببیند این دیگر خون استحاضه است نه خون حیض، در حالی که منافات با همین مسائلی که این چند روزه و امروز خواندیم منافات هم دارد اما امام علیه السلام می‌فرماید برون و درون را یک چیز حساب می‌کند و مثل اخلاق است درون و برون ندارد اگر کسی در درون او صفت رذیله هست این کل یعمل علی شاکلته، امام علیه السلام این آخر عادت را این جور فرض کرده‌اند فرموده‌اند که بررسی بکند اگر پاک است دیگر پاک است و اگر هم بعد خون دید این استحاضه است نه حیض در حالی که خب قبلا همین جورها می‌گفتیم حتی روز اول پاک باشد بعد خون ببیند ما می‌گفتیم این عادت است مرحوم سید می‌گفتند همان روز باید غسل بکند که قبول داشتند بعد که خون دید آن وقت آن را حیض قرار بدهد، چون‌که مسئله مشکل است و یک مسئله مهم هم هست دیگر روایت بعد را نمی‌خوانم شما این روایات باب 17 را مطالعه بکنید روی آن یک مطالعه دقیق بکنید تا فردا دو دفعه تکرار کنم شاید بشود از شما استفاده کنم انشاءالله.

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo