درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/10/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : احکام شهید
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مسئله دیروز یک مسئله مشکل در فقه است و امیدوارم امروز بشود از شما استفاده بکنیم.
اگر ما باشیم و قطع نظر از روایات، قطع نظر از اقوال باید بگوییم که هرکسی که یصدق علیه شهید یصدق علیه یقتل فیسبیلالله این غسل ندارد کفن ندارد و با لباسهایش باید او را دفن کرد و اینکه باید در معرکه باشد دیگر نه، میخواهد در معرکه شهید شود یا بیاید پشت جبهه شهید شود، دو سه روز بماند یا نماند، در معرکه هم که شهید بشود کسی پهلوی او باشد یا کسی پهلوی او نباشد، جنگ تمام شده باشد یا تمام نشده باشد، و من اگر نترسم از شهرت و اجماع همین حرف را میزنم، ما آن روایاتی که میگوید لایغسل ولایکفن و یدفن بثیابه شهید را میگوید، شهید هم روایت فرموده یقتل فیسبیلالله، این شهید دیگر در معرکه باشد یا وقت شهادت کسی همراه او باشد اینها دیگر در یقتل فیسبیلالله نیفتاده لذا اگر ما باشیم و قطع نظر از روایات، ما باشیم و قطع نظر از اقوال، ما باشیم و معنای عرفی، عرف میگوید یقتل فیسبیلالله غسل ندارد اما اینکه در معرکه باشد روایت میخواهیم، در معرکه باشد و کسی همراه باشد دلیل میخواهد و در معرکه باشد و جنگ تمام شده باشد دلیل میخواهد این حرف اول که اگر ما باشیم و عرف یقتل فیسبیلالله را یک معنای عامی میداند.
اگر از این حرف دست برداریم و بگوییم که در معرکه بودنش مسلم است البته روایت در معرکه بودن نداریم، بگویید که در معرکه بودن مسلم است اگر پشت معرکه باشد این غسل دارد، و اینکه باید در معرکه باشد، خب این یک نحو اجماعی و شهرتی است و اما یک روایتی هم که بگوید در معرکه باشد نداریم، یک روایاتی که دیروز خواندم مثلا بگویید این روایتها فرض کرده که در معرکه باید باشد همینطور که مرحوم سید در عروه و محشین بر عروه روی این فرض دارند صحبت میکنند یعنی در معرکه بودنش را مفروغ عنه گرفتهاند و باید این را که مفروغ عنه گرفتهاند یک دلیل بیاید بگوید که باید در معرکه باشد و ظاهراً نمیتوانید یک دلیل حسابی برای این مطلب بیاورید مگر بگویید اجماع است مگر بگویید شهرت است، خب این هم مسئله دوم است، لذا روایت نداریم بگویید که در روایتها مفروغ عنه گرفته شده.
مطلب سوم اینکه حالا در معرکه آیا باید کسی پهلویش نباشد که اگر کسی پهلویش باشد و شهید بشود این را باید غسلش داد و این هم کار مشکلی است اما روایت روی آن داریم که فرموده اگر افتاده مثلا روی خاک میخواهد شهید بشود یک نفر رسید حالا رسید برای اینکه ببردش پشت جبهه و این مُرد میگویند نه، این غسل دارد و بعضی هم روی آن فتوی دادهاند و اما اگر کسی نباشد و شهید بشود بعد که رسیدند دیدند این شهید شده این غسل ندارد، روی این روایت داریم روایت را دیروز خواندیم الا اینکه مشهور در میان اصحاب عمل به این روایت نشده لذا مرحوم سید در عروه فرمودند که سواء ادرک کسی و رمقی داشته باشد او لم یدرک در حالی که دیروز روایت خواندم روایاتی داریم که این روایتها میگوید که باید تنهایی شهید بشود که دیروز یادتان باشد خیلی از بزرگان همین حرف مرحوم سید را فرمودهاند لذا دیروز مانده بودیم در آنکه این روایتها را چکار کردهاند این روایتها را چکارشان بکنیم وروایتها هم صحیح السند است هم ظاهر الدلاله، خیلی هم هست حالا یک روایتش را من دیروز خواندم.
لذا این روایتها همه همه پشت جبهه نیست میگوید که اگر در حال شهادت است و کسی رسید این را باید غسلش داد، خب حالا که باید غسلش داد دلیل چیست؟ روایتها، خب اگر روایت داریم چرا شهرت بر طبقش عمل نکرده؟ چرا مرحوم سید که یک تقید خاصی به روایات اهل بیت دارد در این جا عمل نکرده؟ و مثل مرحوم محقق در معتبر و شهید در ذکری و جامع المقاصد و اینها دیگرادعای اجماع هم کردهاند گفتهاند سواء اینکه در حال شهادت کسی برسد یا نرسد این روایتها را چکار کردهان؟ لذا بحث مشکل رسیده به این جا که شهرت است اینکه اگر توی معرکه شهید بشود میخواهد کسی برسد میخواهد کسی نرسد غسل ندارد اما روایتها میگوید اگر کسی رسید غسل دارد لذا افتادهاند توجیه، مرحوم صاحب جواهر میفرماید که معنای اینکه رمق داشته باشد یعنی آورده باشند پشت جبهه، میشود گفت؟ یعنی آوردند او را پشت جبهه زنده آن وقت شهید شد.
لذا گفتهاند که مراد از این روایتها یعنی آوردند پشت جبهه، خب این چنین چیزی که در روایتها نیست میخواهید این روایتها را حمل کنید قول شهرت را درست بکنید و الا همینطور که مرحوم مفید و بعضی دیگر از روایات فهیمدهاند منجمله از متأخرین محشین بر عروه مرحوم آقای خویی است، فهمیدهاند، همین است که اگر در جبهه در شرف مرگ است در معرکه در شرف مرگ است و یک کسی رسید و این شهید شد این را باید غسلش داد مثل مرحوم مفید عمل کرده مثل مرحوم آقای خویی از محشین بر عروه عمل کرده، اما شهرت عمل نکرده، حالا که عمل نکرده توجیه چیست؟
سه چهار تا توجیه کردهاند منجمله گفتهاند مراد از این روایتها این است که بیاید پشت جبهه، خب انصافا این روایت معنا کردن نیست این طرح روایت است، این یک توجیه.
یک توجیه دیگری کردهاند که مرحوم محقق همدانی رضوان الله تعالی علیه است میگوید مراد از این روایتها آنجاست که جنگ تمام شده باشد لذا توی بعضی از روایات دارد مسلمون برسند یعنی جنگ تمام شده، دشمن فرار کرده و در معرکه نیست و چون در معرکه نیست غسل دارد و اما اینکه کسی با او باشد کسی با او نباشد خصوصیت ندارد خب این هم که انصافا نمیشود گفت دیگر، اما توجیه است یعنی توی آن ماندهاند توی مسئله ماندهاند چه بکنند؟ رفتهاند توی توجیه که هم روایتها را درست کنند هم قول مشهور را.
بعضیها تمسک کردهاند به قضیه عمار که گفتهاند عمار وقتی که میخواست شهید بشود شیر به او دادند خورد لذا کسی با او بود و شهید شد و بعد امیر المؤمنین علیه السلام او را غسلش دادند، و همین غسلش دادند دلیل بر این است که کسی که با او باشد این باید غسل داده بشود، خب از آن طرف همین قضیه عمار دارد که امیرالمؤمنین علیه السلام غسلش ندادند اصلاً توی روایتها یا بعضی قضیه عمار را نقل کردهاند قبل از رفتن به میدان بوده و قضیه عمار همهاش تاریخ است تاریخ هم که حجت نیست، حجت نیست به این معنا که سند ندارد به قول استاد بزرگوار ما آقای بروجردی میفرمودند اگر سند داشت این قدر گنده نمیشد خب معمولاً تاریخ را نقل بکنیم طوری نیست حالا یا اول را نقل کنیم، دوم را نقل کنیم، سوم را، تا خرافت نباشد و یقین به بطلان نداشته باشیم خب نقل بکنیم طوری نیست اما قضیه عمار حالا علاوه بر اینکه ضعف سند دارد یک تعارضی در این قضیه عمار است که بعضیها میگویند اصلاً این شیر خوردنش قبل بوده که همان وقت هم زمزمهها در خودلشکر امیر المؤمنین شد اینکه این رفت برای جبهه، گفتند پیامبراکرم فرموده که عمار شیر میخورد و شهید میشود و قاتل او در دوزخ است این جمله پیامبراکرم مثل اینکه مشهورهم بوده لذا وقتی به معاویه رسید خیلی شیطان بوده هم او شیطان بوده هم عمر وعاص شیطانتر یا مثل او شیطان، آمدند پخش کردند گفتند ماکه عمار را نکشتیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام عمار را کشت برای اینکه او فرستادش جبهه جبهه و چون او فرستادش لذا او کشته است، یک کسی هم نبود بگوید پس بنابراین پیامبراکرم هم این 84 جنگ همه زیر سر پیامبراکرم بود شهیدها هم، اما دیگر موقعی که شایعه را بخواهند پخش کنند پخش میکنند هر چه باشد.
بعضیها گفتهاند که عمار به تنهایی در جبهه شهید شدلذا امیرالمؤمنین علیه السلام غسلش ندادند و کفنش هم نکردند دفنش کردند، بعضیها هم گفتهاند که نه کسی با او بود و شهید شد و دلیل آوردهاند بر اینکه لازم نیست میخواهد کسی باشد می خواهد کسی با او نباشد، میخواهند معارض بیندازند با آن روایتها، اما یک روایتی که هم مخالف دارد هم ضعف سند دارد نمیشود با این روایاتی که صحیح السند ظاهر الدلاله است ما تعارض بیندازیم، لذا توی مسئله ماندهایم که چه بکنیم؟
یک چیزی که یک قدری حرف من را تقریب میکند این جمله مرحوم سید است که میفرمایند اگر از خط مقدم جبهه آوردند پشت جبهه و مُرد این آناً مُرد میگویند این غسل ندارد، این دیگر هیچ روایتی نداریم مرحوم سید این را از کجا آورده؟ این دیگر از عجایب است که میفرمایند در معرکه بودن مسلم، اما در معرکه اگر اوردند پشت جبهه وشهید شد فوراً شهید شد این هم غسل ندارد و در حالی که گفتم تقریبا یک اجماعی در مسئله هست که در معرکه باید باشد.
لذا حر ف میرسد به قواعد اصولی حالا در اصول اگر بخواهیم اصول را بیاوریم در این روایتها چه باید کرد؟ باید بگوییم این روایاتی که میگوید رمق باید طردش کرد ولو مثل مفید به آن عمل کرده یا معمولاً آقای خویی اینجا به آن عمل کرده اما این روایتها را باید طرد کرد چرا؟ برای اینکه معارض است، اول مرجح شهرت است و شهرت روایی شهرت فتوایی هست اینکه میخواهد کسی برسد میخواهد کسی نرسد این غسل ندارد لذا در حقیقت میگوییم بخواهیم قاعده اصول را بیاوریم اینجا باید بگوییم این روایاتی که صحیح السند ظاهر الدلاله است اما به آن عمل نشده چون به ان عمل نشده طرد کنیم آن وقت چه باقی میماند؟ حرف مرحوم سید که شهرت هم هست سواء ادرکه نفر ام لا، و بگوییم این روایتها چون که شهرت با آن است دیگر حالا اگر هم نگویید اول مرجح، یک کسی بگوید آنکه اول مرجح است شهرت روایی است نه شهرت فتوایی، خب اعراض اصحاب، دیگر اگر راستی ببینیم مشهور به روایتها عمل نکردهاند دیگر این روایتها متهمه میشود و اینکه مرحوم آقای خویی خیلی جاها ایشان اعراض اصحاب را قبول ندارد اما آنجا که توی بن بست گیرکند اعراض اصحاب را قبول میکند اما مثل اینجا خیلی جاها اعراض اصحاب را قبول ندارد میگوید پشمی به کلاهش نیست دلیل نداریم به ایشان عرض میکنیم آقا اگر یک روایتی در مرآی و منظر اصحاب باشد مخصوصا قدماء ظاهر الدلاله باشد صحیح السند باشد به این روایت عمل نکنند روایت میشود متهمه دیگر اصلاً عرف این روایت را از هر روایت ضعیفی ضعیفتر میداند به این میگوییم اعرض اصحاب و آن شهرت برای اینکه در قدماء در متأخرین به این روایتها کسی عمل نکرده غیر مفید، حالا مفید هم در مقنعه چه جوری است؟ مرادش چیست؟ آیا اصلاً کتاب روایی است؟ کتاب فتوایی است؟ حالا اینها بالاخره بفرمایید مرحوم مفید به آن عمل کرده اما قدمای اصحاب همچنین متأخرین اصحاب عمل به این روایت نکردهاند چنانچه مرحوم سید در عروه محشین بر عروه خب این محشین بر عروه آدمهای حسابی هستند انصافا هم از نظر فقهی هم از نظر اصولی و دقی، اینها به این روایتها عمل نکردهاند وقتی به این روایتها عمل نکردهاند اعراض اصحاب روایتها را ازکار میاندازد میگوییم که سواء اینکه کسی با آن باشد کسی با آن نباشد اگر توی معرکه شهید شد این دیگر غسل ندارد.
خب یک حرف باقی میماند و این حرف را دیگر نمیدانیم چه بکنیم؟ و ان این است که اگر این روایتها از کار افتاد در معرکه بودنش را چه دلیل دارید؟ همین است که من عرض میکنم برای اینکه دیگر روایتها میگوید یقتل فی سبیل الله و این یقتل فی سبیل الله چه در معرکه باشد چه نباشد، عرف هم میگوید چه در معرکه باشد چه نباشد اگر این یقتل فی سبیل الله شد میگوییم که لا یغسل و لا یکفن و یدفن بثیایبه لذا حرف آخر به اینجا رسید که آقا اگر شما روایتها را از کار میاندازید و میگویید که باید تنها شهید بشود توی معرکه اینها را از کار میاندازید و حرف مرحوم سید اینجا میگوید سواء اینکه کسی برسد کسی نرسد کسی با او باشد کسی با نباشد اگر توی معرکه شهید شد این لا یغسل،
خب میگوییم آقا دلیلتان چیست؟ میگوید روایتها میگوییم کدام روایتها ؟ میگویید روایتها را که خواندیم یکی از آنها را، ان کان له رمق و یک کسی برسد این را باید غسلش داد میگویم خب روایتها را به ان عمل نکردید دیگر وقتی به روایتها عمل نکردید دیگر روایت نداریم میخواهد رمق باشد می خواهد نباشد حالا که روایت نداریم معرکهاش را هم باید از کار بیندازیم، بگوییم یقتل فی سبیل الله میخواهیم میخواهد در معرکه باشد میخواهد نباشد واینکه در معرکه باشد خب برای خاطر همین روایات است که میگویید مفروغ عنه گرفته در معرکه و میگوید که یک کسی باید با او نباشد تا اینکه لا یغسل، میگویم خب روایتها را از کار انداختید، وقتی روایتها را از کار انداختید، دیگر دلیل نداریم وقتی دلیل نداشتیم نوبت میرسد به یقتل فی سبیل الله و آن یقتل فی سبیل الله به ما میگوید که میخواهد در معرکه باشد میخواهد نباشد لذا مرحوم سید این جمله را که آوردند میخواهند یک مقدار تقریب بکنند،
اگر آوردند پشت جبهه و مُرد یصدق عرفا اینکه یقتل فی سبیل الله است، یصدق عرفا اینکه در معرکه است خب اصل حرف مرحوم سید درست نیست انصافا برای اینکه اگر شما فرض کردید باید در معرکه باشد این را آوردند توی بیمارستان و فوراً مرد خب این در معرکه نیست وقتی در معرکه نیست باید این را غسلش بدهند مرحوم سید میگویند نه، نباید غسلش بدهند میگویند لازم نیست غسلش بدهند لذا به مرحوم سید عرض میکنیم که آقا اگر تا اینجا آمدید خب درست دیگر همهاش را بفرمایید که یقتل فی سبیل الله میخواهیم میخواهد در معرکه باشد می خواهد در معرکه نباشد،
یک مقدارش را مرحوم سید فرمودهاند لذا جرأت میدهد به انسان، حرف مرحوم سید را که چون هیچ کس نگفته یک قدری جرأت میدهد به انسان، انسان مطلق بگوید، که یقتل فی سبیل الله میخواهیم این روایات هم که فرض کرده در معرکه و روی اینکه حالا کسی باشد یا نه، روی این داریم صحبت میکنیم، خب روایتها از کار افتاد و مرحوم سید هم آن دقت فقهیشان را اورند و گفتند اگر فوراً بمیرد دیگر نمیخواهد غسلش بدهند، خب ما میگوییم آقا این فورا از کجا؟ حالا یک روز ماند و بعد مُرد این یقتل فی سبیل الله هست یا نه؟ دو سه روز بعد توی بیمارستان شهید شد، شهید که میگویید هست و مسلم شهید هم هست، یک ماه بعدهم بمیرد باز هم شهید است، این لا یغسل را میخواهیم وقتی دلیل نداشتیم یقتل فی سبیل الله میگوید لا یغسل میخواهد در معرکه باشد میخواهد پشت معرکه.
لذا یقتل فی سبیل الله را دیروز معنا کردیم گفتیم که هر کسی که نه همین دیگر یقتل فی سبیل الله باید باشد، باید یک جنگی باشد این یقتل فی سبیل الله حالا یا دفاع باشد یا جهاد باشد و این در جبهه شهید نشده پشت جبهه شهید شده مرحوم سید میگویند اگر فوراً باشد لا یغسل اگر یک روز طول بکشد یغسل، میگوییم از کجا میفرمایید؟ و چه بهتر اینکه بگوییم من میترسم از اجماع و الا میگفتم دیگر، بگوییم که آقا یقتل فی سبیل الله غسل ندارد کفن ندارد و یدفن فی ثیابه میخواهد توی جبهه باشد میخواهد پشت جبهه.
حالا البته کسی نگفته، اما مرحوم سید تا این اندازه فرمودهاند، باز هم روی آن فکر بکنید ببینیم که از شما میشود استفاده کرد یا نه؟
و صلی الله علی محمد و آل محمد