< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الطهارة

90/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي‌
 
 در مسئله 9 فرمودند: إذا تيمّم لغاية من الغايات كان بحكم الطاهر ما دام باقياً لم ينتقض وبقي عذره، فله أن يأتي بجميع ما يشترط فيهالطهارة.
 در مسئله تیمّم، اقوال مختلفهای هست. بعضیها گفتند تیمم فقط به درد نماز میخورد و وقتی هم که نماز را خواند، تیمم خود به خود باطل میشود. اسم این را هم گذاشتند تیمم مبیح للصلاة.
 قول دوم همین قول است اما راجع به تیمم در تنگی وقت، گفتند اگر کسی در تنگی وقت است یعنی مثلاً الان آفتاب میزند و عذری هم ندارد و آب هم هست اما به خاطر تنگی وقت باید تیمم کند؛ گفتند این تیمم مبیح للصلاة است. لذا با این تیمم نمیتواند به مسجد برود و نماز بخواند و حتی در وسط نماز هم نمیتواند دست روی خط قرآن بگذارد و بالاخره آنچه بر مُحدث حرام است بر این هم حرام است به جز اینکه این تیمم مُبیح للصلاة است و وقتی نماز بخواند، خود به خود این تیمم باطل میشود. اما در مابقی اینطور نیست. اگر کسی مثلاً آب برایش ضرر دارد و مثلاً باید یک ماه با تیمم نماز بخواند، گفتند این تیمم کار وضو را میکند و کار غسل را میکند و هرچه از غسل و از وضو برمیآمد، این تیمم هم همینطور است. این هم قول دوم بود.
 قول سوم، فرمودند که تیمم در همه جا کار وضو را میکند اگر بدل از وضو باشد و کار غسل را میکند اگر بدل از غسل باشد و تفاوتی ندارد و احدالطهورین است. بله گفتند که اگر تیمم برای تنگی وقت باشد، احدالطهورین نیست.
 قول دوم این بود که طهارت اما غیر از تنگی وقت و قول سوم طهارت مطلقا. حتی برای تنگی وقت. یک کسی جُنُب است و الان آفتاب میزند، این باید تیمم کند و اگر تیمم کرد با این تیمم در مسجد هم میتواند برود و میتواند دست روی خط قرآن هم بکشد.
 قول چهارم که مرحوم سید در اینجا اشاره دارند، میگویند: إذا تيمّم لغاية من الغايات كان بحكم الطاهر. به جای اینکه بگویند کان طاهراً ما دام باقياً لم ينتقض وبقي عذره، میگویند كان بحكم الطاهر. این تیمم طهارت آور نیست. آنچه طهارت آور است وضو و غسل است اما اینکه تیمم هم یک طهارتی باشد در مقابل غسل و در مقابل وضو، اینطور نیست. تیمم بدل از وضو، حکم وضو را دارد و تیمم بدل از غسل هم حکم غسل را دارد. از نظر عمل تفاوتی ندارد یعنی نمیتوانیم یک اثر عملی برای این درست کنیم و اما اثر علمی، ظهور عبارت مرحوم سید اینست ولو اینکه منافات با جاهای دیگر هم دارد. یعنی معمولاً این باب طهارت را که تا اینجا آمدیم، اگر یادتان باشد این كان بحكم الطاهر را اینجا میبینیم. نتیجه عملی ندارد و نتیجه علمی دارد و اینست که تیمم طهارت آور نیست. اما آنچه باید با طهارت بجا بیاوریم، تیمم هم میتواند این کار را بکند. این قول چهارم کنار برود یعنی این كان بحكم الطاهر، را نمیتوانیم بپذیریم و کسی این را نگفته و خیال هم نمیکنم که مرحوم سید جدی بفرمایند و جاهای دیگر هم نفرمودهاند. پس این کنار برود.
 آن قول اول که به هیچ درد نمیخورد و فقط برای تنگی وقت است و آن هم مُبیح است و وقتی که تیمم کرد، این تیمم در تنگی وقت، تمام میشود و نمازی که خواند تمام میشود و خود به خود باطل میشود. این را هم که مطلقا بگوییم مُبیح است، این هم باید کنار رود. برای اینکه تا اینجا که آمدیم، از روایات استفاده کردیم که التیمّم أحدالطهورین. این لفظ طهور در روایات ما زیاد آمده است و این التیمّم أحدالطهورین، به قول پیغمبر اکرم (ص)، یکفیک السنه. لذا این قول مُبیح للصلاة مطلقا، این هم باید کنار برود. آن قول اینکه اگر برای تنگی وقت شد، این مُبیح است و نه طاهر، این را اگر یادتان باشد، سابقاً صحبت کردیم و گفتیم ولو قول هم مشهور است و نه آن مشهوری که مجبور باشیم در مقابلش قد علم کنیم بلکه گفتیم بالاخره نتوانستیم یک دلیلی پیدا کنیم که تیمم در تنگی وقت با تیمم کسی که آب برایش ضرر دارد و با تیمم کسی که آب ندارد، اینها با هم تفاوت دارد.
 آنوقتها اگر یادتان باشد به شما میگفتم که قدری دقت کنید و تفحص کنید، چون این قول را بزرگان گفتند، ببینید آیا میشود دلیلی برایش پیدا کنیم یا نه. لذا این باقی میماند که التیمّم اگر به جا باشد و به قول مرحوم سید که در مسئله 8 فرمودند، التیمّم الصحیح، اگر بدل از وضو باشد که وضوست و اگر بدل از غسل باشد، غسل است. هرکاری که از وضو و غسل میآید، از این هم میآید. که سابقاً اگر یادتان باشد، ما مدعی شدیم و گفتیم این تیمم از طهارات ثلاثه است و مستحب نفسی هم هست. همینطور که وضو و غسل را گفتیم مستحب نفسی است، گفتیم تیمم هم مستحب نفسی است و انسان میتواند بدون در نظر گرفتن غایتی از غایات تیمم کند، چنانچه میتواند بدون در نظر گرفتن غایتی از غایات غسل کند. مثل اینکه جُنُب است و غسل جنابت میکند، بدون اینکه برای نماز باشد یا برای چیز دیگری باشد. مثلاً صبح از خواب بلند شده و هیچ کار هم نمیخواهد انجام دهد و برای تطهیّر و نماز هم نیست و میداند این غسل هم از بین میرود، اما معمولاً عوام مردم یک آلودگی در خود میبینند، این میرود و غسلش را میکند و غسل را برای هیچ غایتی از غایات هم به جا نمیآورد. این غسل صحیح است، ظاهراً باید بگوییم بلااشکال، اجماعاً. گرچه در مسئله خیلی ان قلت قلت بود، اما بالاخره این استحباب نفسی را مرحوم سید و محشین بر عروه در غسل گفتند. همچنین مثلا میخواهد از خانه بیرون بیاید و میداند که تا نماز نمیتواند این وضو را نگه دارد اما بالاخره سفری است و به قول حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند انسان باید دائم الوضوء باشد. یک سفری است نظیر سرباز در جبهه که باید سفری داشته باشد و زرهای داشته باشد تا محفوظ بماند، این وضو در مقابل شیاطین و در مقابل آفات و بلیّات یک ذره برای انسان است و یک پوششی برای است. حال این شخص میخواهد وضو بگیرد و این وضو برای نماز هم نیست و نمیخواهد قرآن هم بخواند و نمیخواهد غایتی از غایات را هم بجا بیاورد، ما میگوییم میتواند همین وضو را بگیرد و مستحب هم هست و باید قصد قربت کند و چون باید قصد قربت کند، معلوم میشود که مستحب نفسی است. راجع به تیمم هم ما همین را میگوییم که مثلاً آب برایش ضرر دارد و جُنُب هم هست و میخواهد از خانه بیرون بیاید و نمیتواند غسل کند و یا جُنُب هم نیست و نمیتواند وضو بگیرد، و میخواهد طاهر از خانه بیرون بیاید، حال که نمیتواند غسل کند یا وضو بگیرد، تیمم کند. اما مرحوم سید نپذیرفتند. در باب غسلش پذیرفتند و در باب وضو نپذیرفتند و اما وضوی تهیّأیی درست کردند اما برای تیمم گفتند نه، تیمم تهیّأیی نیست و باید برای غایتی از غایات باشد. حال روی عرض ما یا روی فرمایش آقایان، یک غایتی مثل کون علی الطهاره در نظر گرفت که این کون علی الطهاره را در آن مسئله اشکال میکنند، مثلاً برای اینکه نمازی بخواند، این شخص متطهر میشود و وقتی متطهر شد با این تیمم، همه کاری میتواند انجام دهد، حتی مثلاً نماز بعدی که آمد، میتواند نماز بعدی را بخواند. اما اگر قول اول و دوم باشد، این فرمایش مرحوم سید نیست. دلیلمان هم معمولاً همین است که استدلال کردند به اینکه التیمّم أحدالطهورین، یکفیک السنه. و این روایتها خیلی هم هست. لذا فرمایش مرحوم سیّد: إذا تيمّم لغاية من الغايات، این بدون غایت نمیشود و مستحب نفسی نیست و نمیشود همینطوری تیمم کند بلکه باید تیمم کند لغایة من الغایات. حال مثلاً قرآن بخواند. برای خواندن قرآن تیمم کرد و حالا ظهر و عصر شده، میتواند با همین تیمم نماز بخواند. إذا تيمّم لغاية من الغايات كان بحكم الطاهر، که ما گفتیم نه، إذا تيمّم لغاية من الغايات انّه متطهّر. اینکه به حکم طاهر، شأن این تیمم را اینقدر پایین آوردن، یک دلیل میخواهد.
 ما میگوییم که چرا کان بحکم الطاهر را میگویید و الاّ میشود مسّ کلام الله کرد. تیمم میکند برای اینکه میخواهد قرآن بخواند و وقتی میخواهد قرآن بخواند، میتواند دست روی آیات قرآن بکشد و آیات سجده دار را هم میتواند بخواند، اما این کان بحکم الطاهر، یعنی چه؟. حتی یک حرفی ما سابق داشتیم که تقاضا دارم روی این مقداری فکر کنید و مقداری هم مربوط به مسئله دیروز میشود.
 مشهور در میان فقهاء گفتند تیمم مثل وضو و غسل نیست و پایینتر است. و حالا این کان بحکم الطاهر، خیلی آن را پایین میآورد.
 مسئله دیروز این بود که: من فوّتَ عمداً الطهارة المائیه و یجب علیه الطهارة الترابیه. این مسئله دیروز بود که هفت هشت تا فرع داشت. آنگاه اینها گفتند که تیمّم صحیح است و نماز هم صحیح است اما گناه کرده است که اگر یادتان باشد ما هم میگفتیم بگو گناه کرده اما چرا صحیح نباشد و حالا آنچه مسلّم پیش اصحاب است، اینست که این تیمم صحیح است و نماز هم صحیح است و مسئله امروزمان هم اینست که با این تیمم میشود نماز دیگر خواند و کارهای دیگری انجام داد اما اگر فوّت غیرعمد باشد، تیمم یک طهارتی به دست آورده اما پایینتر از وضو و غسل و اما اگر نه، فوّت عمداً، گناه کرده است. حال ما مدّعی هستیم که چرا گناه کرده است؟. اگر مصلحت ملزمهای را از دست بدهد، گناه کرده است یعنی وضو و غسل با تیمم، اینست که اگر وضو نگیرد، یک مصلحت ملزمهای را از دست داده است و اما اگر کسی بگوید مصلحت ملزمه نیست و جلب منفعت است، وضو و تیمم در طول همه اینست که اگر وضو بگیرد، یک منفعت خوبی به دست آورده و اگر تیمم کند، جلب منفعت نکرده اما اینکه تفویت مصلحت کرده باشد، به چه دلیل است. لذا مثلاً یک کسی عمداً مثل همان مثالهای دیروز، عمداً خودش را مضطر کرد برای تیمم، حال باید تیمم کند و تیمم کرد و نماز خواند و تیمم و نمازش صحیح است، اما گناه کرده است، چرا؟ برای اینکه التراب أحدالطهورین، یعنی وضو به جای خود و تیمم هم به جای خود، اینها طهارت آور هستند. اما طولی است یعنی تا میشود وضو بگیرد، نمیتواند تیمم کند. حالا که نشد وضو بگیرد، باید تیمم کند، یک مصلحت ملزمهای از دستش رفته است. آنوقت این عسی که در کلمات آمده و من جمله مرحوم سید که فرمودند گناه کرده، بله، یک مصلحت ملزمهای را از دست داده است. اما اگر کسی بگوید نه، اینها از الأفضل والأفضل است و جلب منفعت است. اگر وضو بگیرد منفعت بالایی را به دست آورده و اگر تیمم کند آن منفعت نیست اما منفعتی که به حکم طاهر است را به دست آورده است. تَفویت مصلحت نیست و اگر حرف مرا بزنید، عسی هم نیست. برمیگردد به اینکه: من فوّتَ عمداً الطهارة المائیه و یجب علیه الطهارة الترابیه؛ نمازش صحیح است و معصیت هم نکرده. بلکه یک فضیلتی از دست او رفته است. تقاضا دارم روی این مقداری فکر کنید و ببینید که حرف من درست است یا نه. ندیدم که کسی بگوید. معمولاً این کلمه عَسی در جمله بزرگان آمده است. من جمله مرحوم سید و مرحوم آخوند، چندین مرتبه این را در مباحث تکرار کردند، اینکه: عسی من فوّتَ عمداً الطهارة المائیه و یجب علیه تحصیلُ الطهارة الترابیه و لکنه عسی. ما میگوییم جلب منفعت بله، اما تفویت مصلحت تامه ملزمه تا موجب گناه باشد، آن روایات التراب أحدالطهورین یکفی السنه، ظاهراً در حرف ما ظهور دارد. اصل هم عدم معصیت را اقتضاء میکند. نمیدانیم گناه کرده یا نه و یا گناه است یا نه، میگوییم گناه نیست. اما روی این فکر کنید شاید چیزی به نظرتان بیاید و برای اینکه مشهور فرمودند عسی، یک دلیلی بیاورید و قول مشهور را درست کنید. چنانچه این حکم طاهر را که ما اینجا زدیم و گفتیم مرحوم سید در جاهای نمیگویند و نباید بگویند و باید بگویند: إذا تيمّم لغاية من الغايات كان متطهراً ما دام باقياً لم ينتقض وبقي عذره، فله أن يأتي بجميع ما يشترط فيهالطهارة.
 این هم مسئله 9 بود.
 مسئله 10: میفرمایند: جميع غايات الوضوء و الغسل غايات للتيمم أيضا، جميع غايات الوضوء و الغسل غايات للتيمّم أيضا. يجب لما يجب لأجله الوضوء أو الغسل ويندب لما يندب له أحـدهما ، فيصح بدلاً عن الأغسال المندوبة. همان حرفی که در مسئله 9 از شهرت نقل کردیم.
 روز جمعه نمیتواند وضو بگیرد، غسل کند. کون علی الطهاره و یا میخواهد از خانه بیرون بیاید و نمیتواند وضو بگیرد، پس تیمم کند. عن الأغسال المندوبة والوضوءات المستحبة حتى وضوء الحائض والوضوء التجديدي. این را هم میگوییم برای اینکه زن حائض، مستحب است که دائم الوضو باشد. علاوه بر این مستحب است که در موقع نماز وضو بگیرد و در سجاده خود بنشیند و به اندازه نماز ذکر بگوید که در روایات داریم سیصد مرتبه بگوید سبحان الله والحمدلله ولا اله الاّ الله والله اکبر، تا اینجا خیلی خوب است اما بعد یک استثناء میگذارند و چرا این استثناء را میگذارند؟. میگویند: نعم لایکونُ بدلاً عن الوضوء تهیّأیی. اگر بخواهد برای وضوی تهیأیی، تیمم کند، نمیشود. این همان جملهای است که سابقاً هم فرمودند که قبل از وقت، مثلاً نیم ساعت به ظهر مانده میتواند وضو بگیرد اما نمیتواند تیمم کند، که آنجا گفتیم چرا. اگر بتواند وضو بگیرد چرا نتواند تیمم کند. باز اینجا همان فرمایش را تکرار میکنند و میگویند لایکونُ بدلاً عن الوضوء تهیّأیی کما انَّ کونَه بدلاً عن الوضوء للکون علی الطهارة محل اشکالٍ. اشکالشان کجا بوده و چرا محلّ اشکالٍ. یعنی غایت وضو، کون علی الطهاره، یا برای غسل غایتی از غایات در نظر نمیگیرد، کونه علی الطهاره. آن مسلّم است و اشکالی هم در آن نیست اما اگر بخواهد تیمم کند کون علی الطهارة. مثلاً میخواهد از خانه بیرون بیاید، تیمم میکند و غایتش اینست که میخواهم طاهر باشد. اگر مرادشان اینست که به حکم طهاره است، آنگاه باید روی همه اشکال کنند و اگر طهارت آور است که باید همه را بگویند جایز است و اما روی تیمم تهیّائی فتوا بدهند و روی طهارت کون علی الطهاره اشکال کنند، ظاهراً این هیچ وجهی ندارد.
 حال باز هم چون مسئله مشکل است و آن هم مرحوم سید که انصافاً مرحوم سید هم خیلی مسلّط روی فقه بودند و هم به تنهایی این عروه را ننوشتند بلکه پشتیبان داشتند و کمکشان کردند و فتوای اینجا که تیمم کون علی الطهاره نداریم و یا محل اشکال است، چرا و چه چیز در نظرشان بوده است. لذا روی این یک فکری بکنید، شاید چیزی به نظرتان بیاید و حتماً یک چیزی در نظر مبارک مرحوم سید بوده است و رسم مرحوم سید این بوده که درحالی که کتابشان فرع است و در مسئله است و کتاب استدلالی نیست اما گاهی استدلال میکنند، مخصوصاً آنجاهایی که شک و شبهه ای باشد، دلیلشان را هم میآورند و ای کاش اینجا هم دلیلشان را آورده بودند و ما استفاده میکردیم که چرا نه. بعد قانون تسامح در ادلّه سنن را جلو میآورند. نعم اتیانه برجاء المطلوبیة لامانع منه، لکن یُشکل اکتفاء به. میتواند قبل از ظهر تیمم تهیّأئی بگیرد اما فایده ندارد و وقتی ظهر شد باید تیمم کند و نماز کند. همینطور میتواند تیمم کون علی الطهاره بگیرد اما به همین درد میخورد و خدا ان شاءالله به او ثواب میدهد اما در وقتی که ظهر شد این تیمم کون علی الطهاره به درد نمیخورد و باید دوباره تیمم کند. این هم اشکال دارد. برای اینکه اگر شما قانون تسامح در ادلّه سنن را آوردید، مستحب هم نگویید و رجاء بگویید برای شما طهارت درست میکند. مثل قانون تسامح در ادلّه سنن اینطوراست. این مفاتیح محدث قمی را قانون تسامح در ادلّه سنن، همه دعاهای آن را ما میگوییم مستحب است و لذا حضرت امام خیلی پافشاری داشتند و میگفتند این کلام ساعد است و کارخانه آدم سازی محدث قمی است. بعد هم همین فرمایش را میگفتند که من از مرحوم محدث قمی پرسیدم این روایاتی که در مفاتیح آوردید و این دعاها، آیا همه صحیح السند است. ایشان گفتند نه، هرکدام که سند داشته آوردم و بدون سند چیزی را نقل نکردم. قانون تسامح در ادلّه سنن سند درست کند. حالا که سند درست کرد و یا ما میگوییم استحباب درست کند. مشهور در میان فقهای قدیم که میگفتند قانون تسامح در ادلّه سنن استحباب درست میکند و ما هم میگوییم استحباب درست میکند و مرحوم آخوند در کفایه هم میگویند استحباب درست میکند. حال آنهایی که میگویند برجاء ذلک، میگویند استحباب درست نمیکند اما کار استحباب را میکند. فقط در نیت فرق میکند. یک دفعه میگوید مستحب به جا میآورم و یک دفعه میگوید رجاءاً؛ ولی بالاخره تفاوت نمیکند. حال اشکال به مرحوم سید اینست که اگر شما در قانون تسامح در ادلّه سنن جلو آمدید، این تیمم کون علی الطهاره به قول شما به حکم طاهر شد و به قول ما طاهر شد. پس در وقت نماز هم میشود با آن نماز خواند. اینکه ما قانون تسامح در ادلّه سنن را بیاوریم اما بگوییم که اتیانه برجاء المطلوبیة لامانع منه، لکن یُشکل اکتفاء به، این یُشکل ظاهراً معنا ندارد.
 و صلّی الله علی محمد و آل محمّد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo