< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الحج

93/02/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تروک احرام
بحث درباره تروک احرام بود. مرحوم محقق بیست ترک در اینجا فرمودند و بعد هم دو سه چیز اضافه کردند. اول آنها صید بود. مسئله هم مسئله مشکلی بود. اما چون مبتلابه نیست، فعلاً خیلی اهمیت ندارد. اما مسئله حتی از نظر بعضی روایات یا گفته بعضی از فقها رسیده به آنجا که اگر کسی در حرم صید کند، میته است، و باید او را زیر خاک کنند.
قدری پائینتر فرمودند اگر صید کند، حرامگوشت است. ذبحش درست است اما مثل گوشت پلنگ می‌بینند. بعضی هم طبقاً از روایات گفتند کار، کار حرامیست. اگر محرم نباشد، کار حرام است و اگر محرم باشد، علاوه بر اینکه حرام است، باید کفاره هم بدهد و اما اینکه گوشت این صید میته باشد یا حرام باشد، اینطور نیست و حرام نیست و می‌تواند از آن گوشت بخورد، چه مُحرم باشد و چه مُحرم نباشد. همه اینها هم تقریباً روایت دارد. روایات متخالف و متشتت و دیروز عرض کردم که قدر متیقّن از این روایتها بیش از این نیست که صید در حرم حرام است و اگر مُحرم باشد، کفاره دارد و اما حلال گوشت است و ذبح شرعی هم روی آن شده و خوردنش اشکال ندارد.
مسئله دیروز چون مبتلابه نبود، حرف من درست باشد یا نباشد و حرف آنها درست باشد یا نباشد، در وضع فعلی خیلی اهمیت ندارد و قضیه سالبه به انتفاء موضوع است.
و اما مسئله امروز مبتلابه است و مثل مسئله دیروز روایات فراوانی دارد و این روایتها با هم تعارض دارد، چنانچه گفته فقها هم متشتت است. مسئله دوم در رابطه مقاربت زن با مرد و یا مرد با زن است و گفتند کفاره دارد و کفاره‌اش اگر تمکن مالی داشته باشد، یک شتر و اگر متوسط باشد، یک گاو و اگر فقیر باشد، کفاره یک گوسفند است. ولی این هم قدر متیّقنش اینست که جماعی واقع شود یا مقاربتی واقع شود. آیه شریفه هم بیش از این دلالت ندارد. آیه می‌فرماید: (الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَ لاَ فُسُوقَ وَ لاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ ...)[1]. رَفَثَ هم تفسیر شده به مقاربت و جماع و معلوم است اگر زن او نباشد و عقد نباشند زناست بنابراین باید بگوییم ولو زن او باشد (فَلاَ رَفَثَ وَ لاَ فُسُوقَ وَ لاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ). لذا قدر متیّقن این از تروک احرام است. اما اقوال به اندازه‌ای آمده و گفتند خواندن صیغه عقد ولو برای دیگری و یا شاهد شدن در عقد ولو برای دیگری هم حرام است، چه رسد نگاه کردن ولو به خانمش. گفتند ولو اینکه شهوت هم نباشد، اما نگاه کردن به خانمش حرام است. آن مرتبه را تنزل کنیم، منحصر می‌شود به جماع و اگر ترقی کنیم، می‌رسد به آنجا که نگاه کردن به خانمش در حال احرام حرام است. همه اینها قول دارد و روایات متشتت و متفرق دارد. اگر بخواهیم احتیاط کنیم، همینطور که در مناسک این احتیاطها شده و اصلاً در باب حج مثل اینکه بنای قدماء و متأخرین و بزرگان و حتی مثل صاحب جواهر در حالی که شرحی است اما این احتیاطها در باب حج شده است. لذا اگر بخواهیم احتیاط کنیم، معنایش اینطور است که خانم این نامحرم به این است و یا شوهر این نامحرم است، به این نامحرم است و همینطور که نمی‌شود به نامحرم نگاه کرد، به این هم نمی‌توان نگاه کرد و مراتب هم دارد. نگاه با شهوت و نگاه بدون شهوت و یا لمس کردن با شهوت و لمس کردن بدون شهوت. مثل اینکه دستش را بگیرد و او را به ماشین ببرد و یا از هواپیما پیاده کند، گفتند همه اینها نمی‌شود. تا برسد به اینکه اگر استمناء باشد یا مقاربت باشد؛ گفتند همه اینها حرام است. پس آن احتیاطش است و دیگری هم اگر جرئت داشته باشد، فتواست که آنچه حرام است، قرآن می‌گوید جماع است و مابقی حرام نیست. آنچه احتیاط است، اینکه همه چیز حتی لمس و نگاه و حتی بدون شهوت حرام است و باید نگاه نکند و دست به او نزند تا از احرام بیرون بیاید. قرآن همین مقدار دارد که (فَلاَ رَفَثَ وَ لاَ فُسُوقَ وَ لاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ) و اما روایات مختلف است. روایات را معمولاً مرحوم صاحب وسائل در باب 31 از ابواب طواف نقل می‌کنند، البته در غیر باب 31 مثل باب 19 و امثال اینها هم هست. حال چند روایت می‌خوانیم و بحث طلبگی می‌کنیم. کاری به احتیاط نداشته باشیم و ببینیم که بحث طلبگی ما را به کجا می‌رساند.

روایت 6 از باب 17 از ابواب کفارات استمتاء:
صحيح محمد بن مسلم، سأل ابا عبد الله عليه السلام: عن الرجل يحمل إمرأته أو يمسها فأمنى أو أمذى فقال: إن حملها أو مسها بشهوة فأمنى أو لم يمن أو أمذى أو لم يمد فعليه دم شاة يهريقه، و ان حملها أو مسها بغير شهوة فليس عليه شيء ...[2]
اگر نگاه شهوت آمیز کند، خواه آبی از او بیرون بیاید یا نیاید، حرام است و باید گوسفندی کفاره کند. اما اگر بدون شهوت باشد، مثل اینکه آنوقتها وقتی می‌خواستند در محفل بنشانند باید برای او زانو بگیرند و یا دستش را بگیرند و الان هم پیرزن را می‌خواهند از هواپیما پیاده کنند و یا سوار کنند. فرمودند اگر این باشد، طوری نیست.
نظیر این روایت در باب 7 هست و در جاهای دیگر نیز هست. این سری از روایتها به ما یک قاعده کلی می‌دهد و می‌گوید نگاه شهوت آمیز یا لمس شهوت آمیز به زن خودش نمی‌شود، خواه آبی از او بیرون آید یا جُنُب شود و یا تحریک شود و یا تحریک نشود، اگر با شهوت باشد، نمی‌شود و اما اگر بدون شهوت باشد، اشکال ندارد.

روایت 2 از باب 16 از ابواب کفارات استمتاء:

صحیحه أبي بصير قال: قلت لابي عبدالله (عليه السلام): رجل محرم نظر إلى ساق امرأة فأمنى؟ فقال: إن كان موسرا فعليه بدنة، وإن كان وسطا فعليه بقرة، وإن كان فقيرا فعليه شاة.
ثم قال: أما إني لم أجعل عليه هذا (لانه أمنى إنما جعلته عليه لانه نظر) إلى ما لا يحل له.[3]
این کفاره که گفتم برای این نیست که از او منی بیرون آمده بلکه به خاطر آن نظر است. معلوم است به طریق اولی اگر جُنُب شود و یا تحریک شود و مذی از او بیرون آید باید کفاره دهد.
اگر (رجل محرم نظر الی ساق امرأته) بود، دلالتش برای بحث ما خوب بود، اما اگر بخواهیم استفاده کنیم که اگر به زن خودش هم نگاه شهوت آمیز کند باید کفاره دهد، حال این ساق پای زنی را دیده و بگوییم آن زن ولو زن خودش باشد. یا نگاه به بدن زن ولو زن خودش باشد یا زن دیگری، این نگاه شهوت آمیز حرام است ولو به زنش باشد. مشکل است اینطور استفاده کنیم، اما آقایان استفاده کردند و گفتند اگر کسی به بدن خانم خودش نگاه کند، ولو تحریک هم نشود، بعضی گفتند ولو نگاه شهوت آمیز هم نباشد و بعضی گفتند نگاه شهوت آمیز باشد، باید کفاره دهد. لذا اگر ما باشیم و روایت، می‌گوید نگاه کردن به اجنبیه با شهوت، کفاره دارد. و اما برای نگاه کردن به خانمش ولو با شهوت، روایت دلالت ندارد. بنابراین روایت ابی بصیر الاّ از روایت محمد بن مسلم است. روایت ابی بصیر امراته ندارد و «الی ساق امرأة» است و برمی‌گردد به اینکه نگاه کردن به بدن زن حرام است و برای این کار حرامی که انجام داده، باید کفاره دهد، حال جُنُب شود و منی از او پیدا شود و یا نشود. و اما راجع به خانمش، صحیحه ابی بصیر دلالت ندارد. نمی‌دانم چه شده که مرحوم صاحب وسائل این روایات را متشتت و در ابواب مختلف فرمودند. هرکدام را در یک جلد و در یک باب فرمودند. همینطور که در باب 31 چند روایت داریم، اگر همه روایات را در آنجا آورده بودند، دردسر درست نمی‌شود و الان برای ما طلبه‌ها دردسر عجیبی درست شده است.
روایت صحیحه علی بن یقطین، دلالت می‌کند بر اینکه نظر کردن به خانمش ولو از روی شهوت اشکال ندارد.

روایت 2 از باب 17 از ابواب کفارات استمتاء:
صحیحه علی بن یقطین عن الكاظم عليه السلام (عن أبی الحسن علیه‌السلام): عن رجل قال لامرأته اطرحي ثوبك و نظر إلى فرجها قال: لا شيء عليه ...
این نصّ در اینست که هم حلال است و هم کفاره ندارد ولو به عورت خانمش نگاه کند. نمی‌شود گفت بدن بود یا ساق پا بود و یا دست بود بنابراین نظر شهوت آمیز نبود و این روایت نظر شهوت آمیز را نمی‌گیرد، بلکه حسابی نظر شهوت آمیز را می‌گیرد. لذا مثل صاحب جواهر می‌گوید اعراض اصحاب روی آنست. اما اگر ما باشیم و روایت، می‌گوید اگر نگاه شهوت آمیز به خانمش کند (لاشیء علیه) یعنی حرام نیست و کفاره هم ندارد. چگونه درحالی که محرم نباشد، طوری نیست، اینجا هم طوری نیست و حرام نیست و کفاره هم ندارد. اگر هم بخواهیم جمع بین روایات کنیم، این روایت نصّ است و آن روایتها ظاهر است و حمل ظاهر بر نصّ می‌گوییم کراهت دارد. اما اینکه اعراض اصحاب روی آنست و نمی‌توان گفت و (لاشیء علیه) یعنی کفاره ندارد اما حرام است و امثال اینها، روایت علی بن یقطین دلالت بر این حرفها ندارد.

روایت 5 از باب 18 از کفارات استمتاء:
صحیحه حسین بن حَمَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: عَنِ الْمُحْرِمِ يُقَبِّلُ أُمَّهُ قَالَ لَا بَأْسَ به هَذِهِ قُبْلَةُ رَحْمَةٍ إِنَّمَا تُكْرَهُ قُبْلَةُ الشَّهْوَةِ.[4]
گفت مادرش را بوسید و حضرت فرمودند طوری نیست و آنچه اشکال دارد بوسه شهوت است. قُبله منقسم می‌شود به سه چیز. یکی قُبله شهوت یعنی زن و شوهر با هم و یکی هم قُبله رحمت مثل اینکه بعضی اوقات مثلاً خانم دست شوهرش را می‌بوسد و آقا نه برای شهوت برای تلطف و مهربانی صورت زنش را می‌بوسد. به این قُبلة الشهوة می‌گویند و به اول قُبلة الرحمة می‌گویند. قسم سوم بوسه‌ای است که مربوط به تبرک و تیمن است مثلاً بوسیدن ضریح مطهر یا بوسیدن در و دیوار. اینها سه قسم بوسه است که همه دارند. یعنی در هر عرفی، ولو عرف غیرمسلمان هم قُبله شهوت دارد و هم قُبله رحمت دارد و هم قُبله تیمن و تبرک؛ و اینکه وهابیها می‌گویند این شرک است و حرام است، اینها ذوق ندارند و معلوم است که بوسیدن در و دیوار مانند بوسیدن سگ لیلی توسط مجنون است. مجنون سگ پاسدار لیلی را گرفته بود و می‌بوسید و وقتی از او می‌پرسیدند چرا سگ را می‌بوسی. می‌گفت این پاسدار خانه لیلی است این. یا در و دیوار خانه لیلی را می‌بوسید و به او می‌گفتند دیوانه شدی؟ می‌گفت نه. اینکه من در و دیوار را می‌بوسم، این بوسه به صاحب خانه است و نه در و دیوار. بوسه رحمت هم مثل بوسه مادر به بچه‌اش و یا دست مادر را بوسیدن. راجع به خانم هم اتفاق می‌افتد مثل اینکه می‌خواهند خداحافظی کنند و صورت خانمش را می‌بوسد و یا خانم صورت شوهرش را می‌بوسد. یکی هم قُبله شهوت است که مختص به زن و شوهر به خاطر التذاذ جنسی است.
امام «سلام‌الله‌علیه» این را در اینجا ذکر فرمودند و به منزله علت است. گفتند اگر قُبله شهوت باشد، نمی‌شود اما اگر قُبله رحمت باشد، اشکال ندارد. حال برای قُبله شهوت، یکره دارد و بگوییم مراد از یَکره، أی یحرم است و قدری بالاتر یحرم و علیه الکفارة. پس نمی‌شود اینطور استفاده کرد و آنچه می‌شود استفاده کرد، اینست که اگر زن و مرد با شهوت همدیگر را ببوسند، اگر زن و شوهر باشند، حلال است و اما چون مُحرم هستند، اگر این کار را نکنند، خوب است.
به قول استاد بزرگوار ما گفتند یَکره به معنای یَحرم است و این اصطلاحی که پیدا شده، اصطلاح تازه است و در زمان ائمه طاهرین نبوده و آقای داماد این را قبول نداشتند و حتی در زمان پیغمبر اکرم هم این اصطلاح بود که تکلیف منقسم می‌شود به 5 قسم: واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح و لفظ یَکره یک اصطلاح بود در مقابل حرام. به راستی هم چنین است و روایات زیادی هست که یَکره گفته و از آن همین کراهت اصطلاحی را اراده کرده است. اگر به راستی ما باشیم و روایات، آنگاه آنچه روایات به ما می‌فهماند اینست که جماع موجب کفاره است. قرآن می‌فرماید حرام است و روایات می‌گوید موجب کفاره است و اما غیر جماع موجب کفاره باشد، یعنی واجب؛ جمع بین روایات این را اقتضاء نمی‌کند. نمی‌دانیم اجماع در کار است و یا این روایات را طرد کنیم و آن روایات را بگیریم و یا اینکه فقها از باب احتیاط فرمودند، زیرا در باب حج احتیاط کرده و از باب احتیاط فرمودند. چون مسئله خیلی مهم است، باز درباره ان صحبت کنیم، جا دارد و ان‌شاءالله فردا اشاره‌ای می‌کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo