درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الحج
93/03/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:
(پوشاندن سر برای مرد و پوشاندن صورت برای زن)
بحث پوشاندن سر برای مرد و صورت برای زن مسئله مشکلی شده است، هم روایات مشتّت است و هم اقوال مختلف است.
بحث دیروز رسید به اینجا که راجع به پوشاندن سر ظاهراً مراد سر در مقابل بدن است و نه سر در مقابل اذنین و وجه و غیره. لذا اگر به عرف بگویند سرت را بپوشان، یعنی سر و گردن و زیر گلو و صورت و امثال اینها.
در صورت ضرورت هم روایت داشته باشیم یا نداشته باشیم، معلوم است که «الضرورات تبیح المحذورات»، لذا مثلاً این آقا میخواهد بخوابد، ولو اینکه سرش روی متکا میآید و یا سر به لحاف پوشیده میشود، اما باید طوری نباشد و عرفاً اینها استثناست و روایت هم در این باره داریم و فقها هم استثنا کردند. اما یک مسئله برای فقها مشکل شده و آن زیر آب کردن سر است، که آیا مُحرم میتواند سر را زیر آب کند یا نه.
مرحوم صاحب جواهر اول که وارد میشوند، میفرمایند مشهور میگوید نمیتواند و بعد میفرمایند بل الاجماع بقسمیه. اجماع داریم که نمیشود. همینطور که در باب روزه، نمیتواند سر را زیر آب کند و اگر بکند روزهاش باطل است؛ در اینجا هم همینطور است و نمیتواند سر را زیر آب کند و اگر سر را زیر آب کند، حرام به جا آورده و باید کفاره بدهد.
در مسئله چند روایت داریم که این روایتها برمیگردد به دو قسم روایت.
یک قسمت روایت اینست که غذای بودار نخور.
سابقاً اگر یادتان باشد، از روایات استفاده کردیم که خوردن غذای بودار، مثل پلویی که در آن زعفران باشد و یا خورشتی که در آن گلاب ریختند و یا بعضی سبزیجات مثل ریحان و غیره. یک دسته روایت داشتیم که نباید بخورد و یک دسته روایت هم داشتیم که جایز است. همه فقها تقریباً الاّ احتیاطیها که در مناسک احتیاط میکنند؛ ولی معمولاً فرمود عطر زدن حرام است اما خوردن چیز بودار مکروه است و خوب است که نخورد.
یک روایت داریم که چیز معطر نخور و ارتماس هم نکن. به قرینه آن روایتها که میگوید چیز معطر نخور، این نسق باید حفظ شود و آن مکروه است و این هم مکروه میشود. اما چند روایت هست که میفرماید صائم و مُحرم باید ارتماس نکنند. آنگاه این قضیه عکس میشود. مشهور در میان فقها گفتند که صائم اگر عمداً سرش را زیر آب کند، روزهاش باطل است. مُحرم هم نباید سرش را زیر آب کند و هر دو پیش هم گذاشته شده و هر دو منهیٌ عنه شده است. لذا مشهور تمسّک به همین روایتها کردند و گفتند مُحرم مثل روزهدار است و همینطور که روزهدار نمیتواند سرش را زیر آب کند، مُحرم هم نمیتواند سرش را زیر آب کند. اما ما و خیلیها در باب صوم، من جمله مرحوم آقای خوئی و بعضی از مراجع زنده الان، میگویند کردن سر زیر آب برای صائم مکروه است و روزه را باطل نمیکند و من در رسالهام نوشتم که روزه باطل نمیشود. قرینه هم اینکه روایت داریم. همینطور که روایت داریم صائم نباید سرش را زیر آب کند، روایت ظاهرالدلاله و صحیح السند داریم که مکروه است و روزه را باطل نمیکند. با تمسک به این روایتها گیر میکنیم. اگر قائل شویم که سر زیر آب کردن برای صائم روزه را باطل میکند، پس برای مُحرم هم میگوییم و اما اگر گفتیم سر زیر آب کردن برای صائم مکروه است، برای مُحرم هم میگوییم.
چیزی که باید توجه داشته باشید، اینست که این عرفیت ندارد. یعنی اگر بگویند سرت را بپوشان و این سرش را زیر آب کند، نمیگویند سرش را پوشاند و این عرفیت ندارد و اگر بخواهند باید با تعبد درست کنند و تعبدش نیز همین دو دسته روایت است. عمده هم حرف صاحب جواهر است که ایشان تمسک به روایت میکنند اما میفرمایند اجماع بقسمین در مسئله هست. اگر کسی با بودن روایت از اجماع بترسد، چنانچه در باب روزه نیز همین است و در آنجا نیز در باب صائم ادعای اجماع شده، درحالی که از قدماء و متأخرین افرادی هستند که میگویند کردن سر زیر آب روزه را باطل نمیکند و در باب احرام هم بودند و هستند که گفتند سر زیر آب کردن، روزه را باطل نمیکند و عرف هم میگوید روزه را باطل نمیکند برای اینکه تغطیه نیست و صدق اینکه بگویند سر را بپوشان و این سرش رازیر آب کند، به این پوشاندن سر نمیگویند بلکه پوشاندن سر اینست که ردا یا حولهای که روی شانهاش هست، روی سرش بیندازد. مثلاً هوا گرم است و حوله را روی سرش میاندازد و قدری راه میرود، به این تغطیة الرأس میگویند. اما اگر دستش را روی سرش گذاشت و یا سرش تر بود و عرق داشت، خشکاند و ما به اینها تغطیه و پوشاندن بگوییم، عرفیت ندارد. یک تعبد میخواهد و درست کردن تعبدش هم کاربسیار مشکلی است.
روایت 1 از باب 58 از ابواب تروک احرام:
صحیحه عبدالله بن سنان عن ابي عبد الله (ع) قال سمعته يقول لاتمس الريحان وانت محرم ولا تمس شيئا فيه زعفران ولا تاكل طعاما فيه زعفران ولا ترتمس في ماء تدخل فيه رأسك [1]
بو کردن ریحان مثل بو کردن سیب است و خوباست که بو نکند و اما کسی نگفته روزهاش باطل است و یا احرامش باطل است و باید کفاره دهد. همچنین پلویی که روی آن زعفران باشد، که عطر زدن غیر از زعفران روی پلو است و لذا سابقاً گفتیم همه اینها مکروه است و هیچکدام حرام نیست. گفتیم بو کردن چیزهایی که بوی خوش دارد و یا خوردن چیزهایی که بوی خوش دارد، طوری نیست. به قرینه آن سه چهار مورد میگوییم «ولا ترتمس فی ماء تدخل فیه» نیز طوری نیست. لاأقل از اینکه شک میکنیم آیا باید این وحد نسق را حفظ کنیم یا نه؛ رُفع مالایعلمون میگوید وحدت نسق را حفظ کن.
اما صاحب جواهر تمسک به همین روایت میکند و تمسک به روایاتی نکرده که پیش صائم گذاشته که سر زیر آب نکند. بلکه تمسک به این روایت میکند و میفرماید بلاخلافٍ بل الاجماع بقسمیه علی و تدلّ علیه صحیحه عبدالله بن سنان.
همین که اجماع بقسمیه علی و تدلّ علیه صحیه عبدالله بن سنان، پایه اجماع را میزند و اجماع مدرکی میشود و اجماعی که تمسک به یک روایت کردند که ما دلالت روایت را قبول نداریم.
اما در این باب 58 سه یا چهار روایت داریم که این سه چهار روایت ارتماس صائم را با ارتماس مُحرم پیش هم گذاشته و رد کرده است.
و لا ترتمس الصائم و لا ترتمس المُحرم.
روایتها هم صحیح السند و ظاهرالدلاله است و نمیدانم چه شده که صاحب جواهر خیلی به این روایتها اهمیت نداده و به روایت عبدالله بن سنان اهمیت داده درحالی که باید برعکس باشد و مخصوصاً که صاحب جواهر از کسانی است که میگوید ارتماس صائم، روزه را باطل میکند؛ باید به آن روایتها تمسک رده باشد اما نکردند. مثل اینکه اجماع در نظر مبارکشان قوی بوده، لذا باید دقت جواهری شده باشد اما نشده و از مسئله گذشتند.
این روایتها دائرمدار آن مسئله است که اگر شما بگویید اگر روزهدار سرش را زیر آب کند، مکروه است اما روزه باطل نمیشود. این روایتها میگوید نکن اما در همان باب صائم روایتهای صحیح السند و ظاهرالدلاله میفرماید ارتماس صائم تدخل رأسه فی الماء لابأس به.
این دائرمدار آن مسئله است و ما میگوییم اگر صائم سرش را زیر آب کند، روزهاش باطل نیست و اما مکروه است و خواه ناخواه میگوییم حج مُحرم حرام نیست و کفاره ندارد.
این خلاصه حرف است و اگر بخواهیم بحث طلبگی کنیم، اینطور میشود که سر در مقابل بدن فی الجمله باید پوشیده نشود و پوشش آن یک امر عرفی است. مثل دست گذاشتن روی سر ولو اینکه طول بکشد و یا حوله را روی سر بگذارد برای اینکه سر را بخشکاند ولو اینکه یک دقیقه طول بکشد و یا در حال اضطرار مثلاً گوشهایش سرما میخورد و انها را بپوشاند؛ عرفاً صدق تغطیه و پوشاندن نمیکند و اشکال ندارد و من جمله ارتماس هم عرفاً صدق پوشش نمیکند و به این تغطیه نمیگویند. دلیل حسابی میخواهیم و دلیلش همین چیزهایی است که گفتم. اگر کسی از اجماع بترسد، همینطور که مناسکها ترسیدند و روی آن فتوا دادند درحالی که بعضی از مناسک فرمودند دلیل محکمی برای کار نداریم اما روی آن فتوا دادند و احتیاطش هم اینست که ما روی آن فتوا دهیم و اما از آن طرف اگر ما روی آن فتوا دهیم و یک گوسفند به گردنش بگذاریم برای اینکه این خانم سرش را زیر آب کرده، انصافاً کار مشکلی است.
از این مشکلتر، اختلاف بیشتر و روایات بیشتر راجع به پوشاندن صورت برای خانم است. برای اصل مسئله اینکه «احرام الرجل فی رأسه و احرام المرأة فی وجهها» روایت فراوانی دارد و روایاتش را مرحوم صاحب وسائل در باب 48 نقل میکند و مسئله هم اشکال ندارد و اختلاف هم در آن نیست و اینکه در نماز میگویند صورت و دو دست استثناست و در باب احرام هم میخواهند همین را بگویند اما کسی راجع به دست نگفته و آنچه هست فقط راجع به صورت است که خانم باید صورتش باز باشد. حتی روایت داریم که امام باقر «سلاماللهعلیه» رد میشدند و دیدند خانمی یک بادبزن در مقابل صورتش است و امام باقر با عصا آن بادبزن را از صورتش کنار زدند و فرمودند خدا میخواهد این صورت تو سیاه شود و چرا بادبزن را به صورتت گرفتی!
اما از آن طرف هم روایاتی داریم که نقاب و روبنده و حتی پارچه را روی سرش بیندازد و پته آن را روی صورتش بیندازد، حتی الی ذقن، طوری نیست. لذا امام باقر «سلاماللهعلیه» بادبزن را از صورت آن زن کنار زدند و از طرف دیگر امام باقر میفرمایند اگر در میان مردم اسدال کنی یعنی یک سر پارچه را روی سر و یک سر را روی صورت بیندازی و آویزان شود و صورتت مخفی شود، طوری نیست. حال جمع بین روایات بگوییم در میان مردم پوشاندن صورت لازم نیست و اما در خلوت پوشاندن صورت لازم است. لذا مثلاً در اطاقش است و یا جایی هست که نامحرم نیست و مثل الان که اختلاط زن و مرد نیست و زن و مرد جدا هستند؛ در اینجا زن باید صورتش را باز بگذارد و اما اگر در کوچه و در طواف آمد و در میان مردم آمد، باید صورتش را از نامحرم بپوشاند. اگر این حرف مرا بزنید چیز خوبی میشود و اما اگر حرف مرا نزنید، جمع کردن روایات کار بسیار مشکلی است و لذا میبینیم فقها در مسئله حسابی گیرند.
بحث پوشاندن سر برای مرد و صورت برای زن مسئله مشکلی شده است، هم روایات مشتّت است و هم اقوال مختلف است.
بحث دیروز رسید به اینجا که راجع به پوشاندن سر ظاهراً مراد سر در مقابل بدن است و نه سر در مقابل اذنین و وجه و غیره. لذا اگر به عرف بگویند سرت را بپوشان، یعنی سر و گردن و زیر گلو و صورت و امثال اینها.
در صورت ضرورت هم روایت داشته باشیم یا نداشته باشیم، معلوم است که «الضرورات تبیح المحذورات»، لذا مثلاً این آقا میخواهد بخوابد، ولو اینکه سرش روی متکا میآید و یا سر به لحاف پوشیده میشود، اما باید طوری نباشد و عرفاً اینها استثناست و روایت هم در این باره داریم و فقها هم استثنا کردند. اما یک مسئله برای فقها مشکل شده و آن زیر آب کردن سر است، که آیا مُحرم میتواند سر را زیر آب کند یا نه.
مرحوم صاحب جواهر اول که وارد میشوند، میفرمایند مشهور میگوید نمیتواند و بعد میفرمایند بل الاجماع بقسمیه. اجماع داریم که نمیشود. همینطور که در باب روزه، نمیتواند سر را زیر آب کند و اگر بکند روزهاش باطل است؛ در اینجا هم همینطور است و نمیتواند سر را زیر آب کند و اگر سر را زیر آب کند، حرام به جا آورده و باید کفاره بدهد.
در مسئله چند روایت داریم که این روایتها برمیگردد به دو قسم روایت.
یک قسمت روایت اینست که غذای بودار نخور.
سابقاً اگر یادتان باشد، از روایات استفاده کردیم که خوردن غذای بودار، مثل پلویی که در آن زعفران باشد و یا خورشتی که در آن گلاب ریختند و یا بعضی سبزیجات مثل ریحان و غیره. یک دسته روایت داشتیم که نباید بخورد و یک دسته روایت هم داشتیم که جایز است. همه فقها تقریباً الاّ احتیاطیها که در مناسک احتیاط میکنند؛ ولی معمولاً فرمود عطر زدن حرام است اما خوردن چیز بودار مکروه است و خوب است که نخورد.
یک روایت داریم که چیز معطر نخور و ارتماس هم نکن. به قرینه آن روایتها که میگوید چیز معطر نخور، این نسق باید حفظ شود و آن مکروه است و این هم مکروه میشود. اما چند روایت هست که میفرماید صائم و مُحرم باید ارتماس نکنند. آنگاه این قضیه عکس میشود. مشهور در میان فقها گفتند که صائم اگر عمداً سرش را زیر آب کند، روزهاش باطل است. مُحرم هم نباید سرش را زیر آب کند و هر دو پیش هم گذاشته شده و هر دو منهیٌ عنه شده است. لذا مشهور تمسّک به همین روایتها کردند و گفتند مُحرم مثل روزهدار است و همینطور که روزهدار نمیتواند سرش را زیر آب کند، مُحرم هم نمیتواند سرش را زیر آب کند. اما ما و خیلیها در باب صوم، من جمله مرحوم آقای خوئی و بعضی از مراجع زنده الان، میگویند کردن سر زیر آب برای صائم مکروه است و روزه را باطل نمیکند و من در رسالهام نوشتم که روزه باطل نمیشود. قرینه هم اینکه روایت داریم. همینطور که روایت داریم صائم نباید سرش را زیر آب کند، روایت ظاهرالدلاله و صحیح السند داریم که مکروه است و روزه را باطل نمیکند. با تمسک به این روایتها گیر میکنیم. اگر قائل شویم که سر زیر آب کردن برای صائم روزه را باطل میکند، پس برای مُحرم هم میگوییم و اما اگر گفتیم سر زیر آب کردن برای صائم مکروه است، برای مُحرم هم میگوییم.
چیزی که باید توجه داشته باشید، اینست که این عرفیت ندارد. یعنی اگر بگویند سرت را بپوشان و این سرش را زیر آب کند، نمیگویند سرش را پوشاند و این عرفیت ندارد و اگر بخواهند باید با تعبد درست کنند و تعبدش نیز همین دو دسته روایت است. عمده هم حرف صاحب جواهر است که ایشان تمسک به روایت میکنند اما میفرمایند اجماع بقسمین در مسئله هست. اگر کسی با بودن روایت از اجماع بترسد، چنانچه در باب روزه نیز همین است و در آنجا نیز در باب صائم ادعای اجماع شده، درحالی که از قدماء و متأخرین افرادی هستند که میگویند کردن سر زیر آب روزه را باطل نمیکند و در باب احرام هم بودند و هستند که گفتند سر زیر آب کردن، روزه را باطل نمیکند و عرف هم میگوید روزه را باطل نمیکند برای اینکه تغطیه نیست و صدق اینکه بگویند سر را بپوشان و این سرش رازیر آب کند، به این پوشاندن سر نمیگویند بلکه پوشاندن سر اینست که ردا یا حولهای که روی شانهاش هست، روی سرش بیندازد. مثلاً هوا گرم است و حوله را روی سرش میاندازد و قدری راه میرود، به این تغطیة الرأس میگویند. اما اگر دستش را روی سرش گذاشت و یا سرش تر بود و عرق داشت، خشکاند و ما به اینها تغطیه و پوشاندن بگوییم، عرفیت ندارد. یک تعبد میخواهد و درست کردن تعبدش هم کاربسیار مشکلی است.
روایت 1 از باب 58 از ابواب تروک احرام:
صحیحه عبدالله بن سنان عن ابي عبد الله (ع) قال سمعته يقول لاتمس الريحان وانت محرم ولا تمس شيئا فيه زعفران ولا تاكل طعاما فيه زعفران ولا ترتمس في ماء تدخل فيه رأسك [1]
بو کردن ریحان مثل بو کردن سیب است و خوباست که بو نکند و اما کسی نگفته روزهاش باطل است و یا احرامش باطل است و باید کفاره دهد. همچنین پلویی که روی آن زعفران باشد، که عطر زدن غیر از زعفران روی پلو است و لذا سابقاً گفتیم همه اینها مکروه است و هیچکدام حرام نیست. گفتیم بو کردن چیزهایی که بوی خوش دارد و یا خوردن چیزهایی که بوی خوش دارد، طوری نیست. به قرینه آن سه چهار مورد میگوییم «ولا ترتمس فی ماء تدخل فیه» نیز طوری نیست. لاأقل از اینکه شک میکنیم آیا باید این وحد نسق را حفظ کنیم یا نه؛ رُفع مالایعلمون میگوید وحدت نسق را حفظ کن.
اما صاحب جواهر تمسک به همین روایت میکند و تمسک به روایاتی نکرده که پیش صائم گذاشته که سر زیر آب نکند. بلکه تمسک به این روایت میکند و میفرماید بلاخلافٍ بل الاجماع بقسمیه علی و تدلّ علیه صحیحه عبدالله بن سنان.
همین که اجماع بقسمیه علی و تدلّ علیه صحیه عبدالله بن سنان، پایه اجماع را میزند و اجماع مدرکی میشود و اجماعی که تمسک به یک روایت کردند که ما دلالت روایت را قبول نداریم.
اما در این باب 58 سه یا چهار روایت داریم که این سه چهار روایت ارتماس صائم را با ارتماس مُحرم پیش هم گذاشته و رد کرده است.
و لا ترتمس الصائم و لا ترتمس المُحرم.
روایتها هم صحیح السند و ظاهرالدلاله است و نمیدانم چه شده که صاحب جواهر خیلی به این روایتها اهمیت نداده و به روایت عبدالله بن سنان اهمیت داده درحالی که باید برعکس باشد و مخصوصاً که صاحب جواهر از کسانی است که میگوید ارتماس صائم، روزه را باطل میکند؛ باید به آن روایتها تمسک رده باشد اما نکردند. مثل اینکه اجماع در نظر مبارکشان قوی بوده، لذا باید دقت جواهری شده باشد اما نشده و از مسئله گذشتند.
این روایتها دائرمدار آن مسئله است که اگر شما بگویید اگر روزهدار سرش را زیر آب کند، مکروه است اما روزه باطل نمیشود. این روایتها میگوید نکن اما در همان باب صائم روایتهای صحیح السند و ظاهرالدلاله میفرماید ارتماس صائم تدخل رأسه فی الماء لابأس به.
این دائرمدار آن مسئله است و ما میگوییم اگر صائم سرش را زیر آب کند، روزهاش باطل نیست و اما مکروه است و خواه ناخواه میگوییم حج مُحرم حرام نیست و کفاره ندارد.
این خلاصه حرف است و اگر بخواهیم بحث طلبگی کنیم، اینطور میشود که سر در مقابل بدن فی الجمله باید پوشیده نشود و پوشش آن یک امر عرفی است. مثل دست گذاشتن روی سر ولو اینکه طول بکشد و یا حوله را روی سر بگذارد برای اینکه سر را بخشکاند ولو اینکه یک دقیقه طول بکشد و یا در حال اضطرار مثلاً گوشهایش سرما میخورد و انها را بپوشاند؛ عرفاً صدق تغطیه و پوشاندن نمیکند و اشکال ندارد و من جمله ارتماس هم عرفاً صدق پوشش نمیکند و به این تغطیه نمیگویند. دلیل حسابی میخواهیم و دلیلش همین چیزهایی است که گفتم. اگر کسی از اجماع بترسد، همینطور که مناسکها ترسیدند و روی آن فتوا دادند درحالی که بعضی از مناسک فرمودند دلیل محکمی برای کار نداریم اما روی آن فتوا دادند و احتیاطش هم اینست که ما روی آن فتوا دهیم و اما از آن طرف اگر ما روی آن فتوا دهیم و یک گوسفند به گردنش بگذاریم برای اینکه این خانم سرش را زیر آب کرده، انصافاً کار مشکلی است.
از این مشکلتر، اختلاف بیشتر و روایات بیشتر راجع به پوشاندن صورت برای خانم است. برای اصل مسئله اینکه «احرام الرجل فی رأسه و احرام المرأة فی وجهها» روایت فراوانی دارد و روایاتش را مرحوم صاحب وسائل در باب 48 نقل میکند و مسئله هم اشکال ندارد و اختلاف هم در آن نیست و اینکه در نماز میگویند صورت و دو دست استثناست و در باب احرام هم میخواهند همین را بگویند اما کسی راجع به دست نگفته و آنچه هست فقط راجع به صورت است که خانم باید صورتش باز باشد. حتی روایت داریم که امام باقر «سلاماللهعلیه» رد میشدند و دیدند خانمی یک بادبزن در مقابل صورتش است و امام باقر با عصا آن بادبزن را از صورتش کنار زدند و فرمودند خدا میخواهد این صورت تو سیاه شود و چرا بادبزن را به صورتت گرفتی!
اما از آن طرف هم روایاتی داریم که نقاب و روبنده و حتی پارچه را روی سرش بیندازد و پته آن را روی صورتش بیندازد، حتی الی ذقن، طوری نیست. لذا امام باقر «سلاماللهعلیه» بادبزن را از صورت آن زن کنار زدند و از طرف دیگر امام باقر میفرمایند اگر در میان مردم اسدال کنی یعنی یک سر پارچه را روی سر و یک سر را روی صورت بیندازی و آویزان شود و صورتت مخفی شود، طوری نیست. حال جمع بین روایات بگوییم در میان مردم پوشاندن صورت لازم نیست و اما در خلوت پوشاندن صورت لازم است. لذا مثلاً در اطاقش است و یا جایی هست که نامحرم نیست و مثل الان که اختلاط زن و مرد نیست و زن و مرد جدا هستند؛ در اینجا زن باید صورتش را باز بگذارد و اما اگر در کوچه و در طواف آمد و در میان مردم آمد، باید صورتش را از نامحرم بپوشاند. اگر این حرف مرا بزنید چیز خوبی میشود و اما اگر حرف مرا نزنید، جمع کردن روایات کار بسیار مشکلی است و لذا میبینیم فقها در مسئله حسابی گیرند.