< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الحج

93/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعمال منی «زمان قربانی کردن»

مسئله ی امروز راجع به یک مسئله ی مختلفٌ فیهاست؛ و چون روایات درباره ی آن اختلاف است، اقوال هم درباره ی مسئله اختلاف است. مشهور در میان فقها فرمودند قربانی باید در روز عید باشد. اول رمی جمره عقبه و بعد هم ذبح و بعد تراشیدن سر. هر سه باید روز عید باشد. درباره ی حلق بعد بحث می‌کنیم و فعلاً راجع به ذبح صحبت می‌کنیم. درباره ی رمی جمره هم سابقاً بحث کردیم. بالاخره در ذبح مشهور در میان فقها اینست که باید روز عید باشد. اما اگر در روز عید ذبح نکرد، آیا حج او باطل است یا نه؟! مشهور گفتند نه، بلکه اگر عمداً این کار را نکرد، گناه کرده اما حج او باطل نیست. مثلاً در ایام تشریق، در آن دو سه روز در منی است، ذبح می‌کند. گفتند حج او درست است اما گناه کرده است. این قول مشهور در میان فقهاست و مرحوم محقق در شرایع فرمودند و دیگران هم متابعت کردند.
قول دوم که آن هم بعد از این شهرت، مشهور است، گفتند وقت آن ایام تشریق است. در روز عید خیلی خوب است، اما واجب نیست، به معنای اینکه اگر عمداً ذبح نکرد، حج او درست است و گناه هم نکرده، اما تا در منی هست، باید این ذبح را بکند، و اگر در ایام تشریق این کار را نکرد، کار حرامی کرده است. باز اینجا همان مشهور گفتند حج او فاسد نیست. اگر در ایام تشریق این کار را نکرد، حج او فاسد نیست، اما حرامی به جا آورده است و تأخیر ذبح حرام است.
قول سوم که مشهور نیست، اما روایت صحیح السند دارد و گفته تا ایام نَفر، یعنی تا وقتی که آنجاست، هروقتی که ذبح کند، کفایت می‌کند؛ اما اگر بخواهد از مکه به منزل حرکت کند و یا به مدینه حرکت کند، حتماً باید در ایام نَفر ذبح کند، که اگر عمداً ذبح نکرد، علاوه بر اینکه کار حرامی کرده، نوبت به ذبح هم نمی‌رسد و باید 10 روز را روزه بگیرد. 3 روز در مکه و اگر نمی‌تواند بماند، 10 روز روزه را در مسافرت یا در وطنش بگیرد.
قول آخر که صاحب جواهر روی آن ادعای اجماع کرده، اینست که گفتند وقت ذبح تا آخر ذی الحجه است. لذا اگر تا آخر ذی الحجه به جا نیاورد، آنگاه حج او فاسد نیست، اما نوبت می‌رسد به روزه گرفتن و سابقاً گفتیم کسی که پول ندارد و نمی‌تواند؛ قرآن شریف می‌فرماید 3 روز در مکه و 7 روز در وطنش روزه بگیرد. بالاخره گفتند آخر ذبح، آخر ذی الحجه است. اما باز نگفتند حج او باطل است، یعنی ظاهراً من کسی را پیدا نکردم که بگوید حج باطل است برای اینکه ذبح نکرده و یا نوبت به روزه گرفتن می‌رسد و یا روایت محمد بن مسلم می‌گوید در ایام نفر پول بگذارد و کسی را نائب بگیرد تا در ایام ذی الحجه در آنجاست، برای او ذبح کنند و اما اگر در ایام ذی الحجه ذبح نکرد، نوبت به سال دیگر می‌رسد و اگر خودش رفت، خودش ذبح می‌کند و اگر نرفت، نائب می‌گیرد. لذا تقریباً 5 ـ 6 قول در مسئله هست و همه تمسک کردند به روایات اهل بیت «سلام‌الله‌علیهم». ظاهراً جمع بین روایات این را اقتضاء می‌کند که واجب است روز عید ذبح کند و اما اگر در روز عید نشد، فالأفضل ایام تشریق است. اگر ایام تشریق ذبح نکرد، عندالنفر یعنی وقتی می‌خواهد از مکه بیرون رود، ذبح کند و اگر باز نکرد، در آخر ذی الحجه ذبح کند و اگر ماه ذی الحجه تمام شد، نوبت ذبح نیست و این یا به روزه مبدل می‌شود که بعضی از روایات می‌گوید و یا اینکه باید سال آینده قربانی کند و اگر خودش رفت، خودش قربانی کند و اگر نرفت، در همان ماه ذی الحجه که قربانی نکرده، نائب بگیرد. اما معلوم است که این خصوصیت ندارد. حال این نائب نمی‌گیرد و روزه هم نمی‌گیرد و سال دیگر که حاجیها برای حج می‌روند، این کسی را نائب می‌گیرد که وقتی برای خودش ذبح می‌کند، برای این هم ذبح سال گذشته را بکند. این خلاصه مسئله است و روایتها زیاد است و من از هر دسته‌ای یک روایت نوشتم.

موثقه عمار عن أبی عبدالله علیه‌السلام: عن رجل حلق قبل أن يذبح قال: يذبح ويعيد الموسى لان الله تعالى يقول: (ولا تحلقوا رؤوسكم حتى يبلغ الهدي محله(.[1]
چون گفتند سر تراشیدن در روز عید است، این روایت گفته باید ذبح کند و دوباره سر بتراشد و اگر نتوانست سر بتراشد، تیغ را به سرش می‌مالد. بنابراین روایت می‌گوید حتماً باید روز عید باشد. اما در اینکه اگر در روز عید نشد، باطل است یا نه؛ باید از روایات دیگری استفاده کنیم.

عن أحدهما علیهم‌السلام: سإلته عن رجل تمتّع فلم يجد ما يهدي حتى إذا كان يوم النفر وجد ثمن شاة، أيذبح أو يصوم؟ قال : (بل يصوم)، فإن أيام الذبح قد مضت.[2]
این صورت عمد هم نیست بلکه صورت اضطرار است و همان که سابقاً چند روایت داشتیم که اگر گوسفند نایاب شد و یا گران شد به اندازه‌ای که نمی‌شود خرید، چه کنیم. این روایت هم می‌فهماند که اگر روز عید هم ذبح نکرد، در ایام تشریق هم می‌تواند. این سوال مفروغٌ عنه گرفته و می‌دانسته که اگر روز عید نشد، در ایام تشریق می‌شود. بلکه در ایام ذی الحجه می‌شود، لذا سوال کرد این می‌خواهد برود، حال چه کند؟ حضرت فرمودند تمام شد و نوبت می‌رسد به 10 روز روزه. از ایام الذبح فهمیده می‌شود که فقط روز عید نیست بلکه ایام تشریق، ایام ذبح است. قدری بیشتر بگوییم از «حتی اذا کان یوم النفر» فرض کرده که تا نرفته، می‌تواند ذبح کند. حال گفت موقع رفتن اوست، چه کند؟ حضرت فرمودند وقتش گذشته است و باید روزه بگیرد. آن روایت می‌گفت روز عید و این روایت می‌گوید لاأقل ایام تشریق.

صحیحه حریز عن أبی عبدالله علیه‌السلام: في متمتع يجد الثمن ولا يجد الغنم، قال: يخلف الثمن عند بعض أهل مکة، ويأمر من يشتري له ويذبح عنه وهو يجزئ عنه، فإن مضى ذو الحجة أخر ذلك إلى قابل من ذي الحجة. [3]
این پول دارد اما هدی گیر نمی‌آید و تمام شده است. حال که نمی‌تواند ذبح کند برای اینکه هدی در کار نیست و گوسفندی پیدا نمی‌شود، چه کند؟ حضرت فرمودند: يخلف الثمن عند بعض أهل مکة
باید بعضی از اهل مکه را نائب بگیرد و پول دهد. حال ذبح نکرد و از مکه بیرون آمده و ایام ذی الحجه هم تمام شده است. حال خودش سال دیگر به مکه می‌آید. حال خودش یک قضا و یک ادا دارد و یا اینکه خودش کسی را وکیل می‌کند برای اینکه هدی سال گذشته‌اش و یا هر دو را قربانی کند. اینکه حضرت فرمودند «يخلف الثمن عند بعض أهل مکة»، شاید قید غالبی باشد. به عبارت دیگر این الان نمی‌تواند هدی کند زیرا ذی الحجه تمام شده است. «فإن مضى ذو الحجة أخر ذلك إلى قابل من ذي الحجة» یعنی اگر در ماه ذی الحجه ذبح کند، چه خودش و چه نائبش، اشکال ندارد؛ و اما اگر در ماه ذی الحجه نبود، باید سال دیگر این کار بشود. گفتم روایتها زیاد است و به خوبی دلالت دارد که ذبح همینطور که مشهور در میان حاجیهاست، باید در روز عید باشد. اول رمی جمره عقبه و بعد ذبح و بعد حلق باشد. حال اگر این در روز عید این کار را نکرد، اگر اضطراراً باشد، از روایتها فهمیده می‌شود که طوری نیست و اما اگر عمدی باشد، از روایتهای دیگر استفاده می‌کنیم که حج باطل نیست و اما گناه کرده است. مرحوم محقق روی این فتوا می‌دهد و می‌فرماید: «ان کان عمداً فاصم» و اگر عمدی نباشد، طوری نیست. لذا اگر روز عید نشد، جمع بین روایات می‌گوید در ایام تشریق یعنی آن 3 روزی که در منی است. وگرنه گفتند در ماه ذی الحجه هر وقت ذبح کند، طوری نیست و اما اگر در ماه ذی الحجه ذبح نکرد، نائب می‌گیرد و یا خودش سال دیگر می‌آید. حال آیا این می‌تواند روزه بگیرد یا نه؟! ظاهراً باید بگوییم بله، اگر می‌خواهد هدی کند، وقت آن در ماه ذی الحجه است و اما اگر نمی‌خواهد هدی کند، می‌تواند روزه بگیرد و روایت محمد بن مسلم هم همین را می‌گفت که «یصوم فانّ ایام الذبح قد مضت».
امام «سلام‌الله‌علیه» مفروغٌ عنه گرفته که در ماه محرم نمی‌تواند ذبح کند. بنابراین ذبح باید در ماه ذی الحجه باشد. حال یا در روز عید و یا در ایام تشریق و یا در آخر ذی الحجه و اگر نشد، سال دیگر انجام دهد. آنگاه یک مسئله باقی می‌ماند که سابقاً مسئله‌اش را گفتیم کسانی که نمی‌توانند، باید 10 روز را روزه بگیرند. حال کسانی که نمی‌توانند باید 10 روز را روزه بگیرند، با این روایاتی که خواندیم، معنایش این می‌شود که اگر در ذی‌الحجه می‌تواند، باز ذبح کند و اگر نمی‌تواند روزه بگیرد. مرحوم محقق «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» همین را فرمودند که اگر عمداً ذبح نکند، حج او صحیح است اما گناه کرده است. حال آیا حج او صحیح است، بلاذبح صحیح است؟! مرحوم محقق مفروغٌ عنه گرفتند که باید روزه بگیرد. لذا تا می‌شود ذبح کند و اما ایام ذبح ایام ذی الحجه است، الاّ اینکه روزه نگیرد یا نتواند روزه بگیرد و بگوییم برای سال آینده بگذارد و یا خودش یا دیگری در منی قربانی کند.
اگر کسی این جمع مرا نپسندد، خواه ناخواه باید بگوییم همه ی این روایتها را طرد کنیم و آن قاعده ی کلی که از قرآن استفاده می‌شود، استفاده کنیم و بگوییم روز عید 3 کار باید انجام دهد، یکی رمی جمره عقبه و یکی ذبح و یکی هم حلق و اگر نمی‌تواند در هر سه نائب بگیرد. آنگاه اگر نگرفت، نوبت به روزه می‌رسد و اینکه بگوییم ایام تشریق و ذی الحجه و یا سال دیگر، اینها در مقابل روزه است و روزه تخصیص بخورد، مشکل است که انسان بگوید و اینطور که من عرض می‌کنم هیچ تخصیصی برای آیه شریفه یا روایاتی که می‌گوید روزه بگیر، واقع نمی‌شود. و اما اگر حرف مرا قبول نکنید باید تخصیص دهید و بگویید روز عید و اگر نشد ایام تشریق و اگر نشد آخر ذی الحجه وگرنه نائب بگیرد وگرنه روزه بگیرد. این حرف مرحوم محقق و فقهاست و جداً مشکل است که اینقدر تخصیص به آیه شریفه وارد کنیم، درحالی که فقها اینطور نفرمودند. لذا می‌بینیم که مرحوم محقق خیلی درهم برهم و مجمل می‌فرماید روز عید ذبح کند و اگر نکرد، سهواً باشد یا عذراً باشد طوری نیست و جهل مقصر را نیز متعرض نمی‌شوند و الاّ روزه بگیرد.
این دائرمدار فهم خودتان و جمع بین روایات است. اگر اینطور که من عرض می‌کنم جمع بین روایات کنید، اصلاً آیه شریفه یا روایات تخصیص نمی‌خورد.
مسئله بعد راجع به قربانی و در اوصاف قربانی است. مشهور در میان فقها اینست که گفتند باید یا شتر باشد یا گاو باشد و یا گوسفند باشد. یعنی بهیمة الانعام باشد و بهیمة الانعام منحصر به این سه چیز است و مثلاً مرغ یا کبوتر نمی‌شود و گفتند باید این سه باشد. تمسک کردند به آیه شریفه: ﴿...لِيَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ...[4]
دلالت آیه را مشکل است که انسان بگوید برای اینکه در آیه شریفه قید، قید غالبی است. یعنی در روز عید غالباً چه سنی و چه شیعه یا شتر یا گاو یا گوسفند را ذبح می‌کنند و مستحب است که همه و حتی صاحب قربانی از این گوسفند بخورد. قرآن هم می‌فرماید: (...لِيَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ...)، در وقت ذبح باید بسم الله بگوییم و (مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ) خصوصیت دارد و از آن استفاده قیدیت می‌کنیم، لذا این ذبح یا باید شتر باشد یا گاو باشد یا گوسفند باشد و غیر از اینها نمی‌شود. اما اگر کسی بگوید، قید قید غالبی است، آنگاه آیه شریفه دلالت بر نشدن ندارد. البته دلالت بر شدن هم ندارد و عدم اطلاق است. لذا خوب است از آیه شریفه بگذریم و تمسک به آیه نکنیم بلکه تمسک به روایت کنیم.

عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام فِي الْمُتَمَتِّعِ قَالَ وَ عَلَيْهِ الْهَدْيُ قُلْتُ وَ مَا الْهَدْيُ فَقَالَ أَفْضَلُهُ بَدَنَةٌ وَ أَوْسَطُهُ بَقَرَةٌ وَ آخِرُهُ شَاةٌ.[5]
لذا همینطور که الان مشهور است و همیشه مشهور بوده، شتر و گاو و گوسفند است. ظاهراً در زمان پیغمبر اکرم شتر خیلی رسم بوده، لذا پیغمبر اکرم شتر ذبح کردند. از طرف امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» هم شتر ذبح کردند. معمولاً هم انسان وقتی در تاریخ رود، می‌بیند در زمان پیغمبر اکرم شتر خیلی مشهور بوده است و الان گوسفند مشهور است. علی کل حال یکی از این سه کفایت می‌کند و اینکه حضرت فرمودند «افضله بدنه» از باب ارشاد عقلی است. عقل ما می‌گوید اگر بشود، شتر از همه بهتر است وگرنه گاو بهتر از گوسفند و گرنه در آخر گوسفند ذبح کند. یکی از این سه کفایت می‌کند و غیر از این سه مورد مانند مرغ و کبوتر و امثال اینها جایز نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo