< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الحج

93/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

أعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌ رَبِّ اشْرَحْ لي‌ صَدْري وَ يَسِّرْ لي‌ أَمْري وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‌ يَفْقَهُوا قَوْلي.
موضوع: کفاره صید حیوانات برّیِ وحشی/مقصد دوم: احکام صید/ رکن سوم: لواحق/ کتاب حج
سابقاً در تروک احرام راجع به کفارات بحث کردیم و مرحوم محقّق، 20 چیز را به عنوان تروک احرام شمردند، که کسی که محرم شد، 20 چیز برایش حرام است. مسأله‌ی الان درباره‌ی همان 20 چیز است و این که کدامیک کفاره دارد. ان‌شاء الله در بحث می‌فهمیم که هفت، هشت ـ ده تا کفاره دارد و قریب ده تا کفاره ندارد.
اشکال مهمی که هست، این است که چرا مرحوم محقّق در شرایع، در وقتی که تروک احرام را متعرض شدند، کفارات این تروک احرام را نیز متعرض نشدند. اگر این کار را کرده بودند، تقریباً با دو سه صفحه می‌توانستند، این بحث مفصّل اکنون را در آنجا ذکر کنند. آنجا راجع به تروک احرام گفتند و اینجا راجع به کفاراتی که برای تروک احرام است؛ و همان تروک احرامی که 20 تروک احرام بود، و بعضی از آن کفاره دارد و بعضی کفاره ندارد. مرحوم محقّق در همان جا باید می‌گفتند. مثلاً یکی از چیزهایی که بر محرم حرام است، این است که صید کند و مثلاً آهویی را شکار کند. حرمت این وک احرام فرموده بودند، بحث تمام شده بود. به عنوان مثال فرموده بودند از محرمات احرام، صید است و اگر کسی مثلاً آهویی صید را در آنجا گفتند و در اینجا می‌فرمایند کفاره دارد و باید یک گوسفند به عنوان کفاره قربانی کند. اگر همین یک جمله را در ترکند، باید کفاره بدهد و کفاره آن یک گوسفند است. اما این کار نشده و بعد هم در میان فقها رسم شده که تروک احرام را در اول باب حج، بعد از احرام مفصل صحبت می‌کنند و در آخر کتاب حج، کفارات آن تروک احرام را مفصل صحبت می‌کنند و این یک مشکلی در فقه ما است که چرا چنین شده است، چون می‌توانستند در همان جایی که تروک احرام بود، کفاره را نیز یادآور می‌شدند و مسأله را تقریباً در دو سه صفحه می‌فرمودند. ولی علی کل حالٍ مائیم و فقه و همانطور که آنها عمل کرده‌اند، ما نیز عمل کرده و می‌کنیم. لذا راجع به تروک احرام، تبعاً لقوم مفصّل صحبت کردیم و اکنون راجع به کفارات تروک احرام صحبت می‌کنیم.
مشکل دومی که جلو آمده و نمی‌شود بحث کنیم، کفاره صید است. راجع به ترک صید مفصل در آنجا صحبت کردیم که صید بری است و نه بحری؛ و صید مثل گرگ و پلنگ و یا مار و عقرب و حتی پائین‌تر مثل کنه و کک و شپشل و امثال اینها که در آن وقت‌ها بیشتر مورد ابتلا بود، کلیه‌ی این چیزها را در تروک احرام صحبت کردیم که مثلاً آیا شپش در سر یا مگسی که اذیت می‌کند، می‌توان کشت یا نه، یا اگر کشتیم کفاره دارد یا نه. در آنجا بحث کردیم که می‌توان کشت یا نه و در این‌جا بحث می‌کنیم که کفاره دارد یا نه. راجع به صید، هم در تروک احرام که مفصل مباحثه کردیم و عمده در کفاره صید که الان بحث می‌کنیم، که مرحوم صاحب جواهر بیش از دویست صفحه درباره‌ی این کفاره صید بحث می‌کنند، و چون الان تقریباً سالبه به انتفاع موضوع است و یا بحث‌های نادری دارد، نمی‌توان از صاحب جواهر متابعت کرد که مثلاً اگر کسی درحالی که محرم است، یک گرگی، یا ماری را کشت، چه باید بکند، یا اگر مگسی را کشت، آیا حرام است یا نه و یا کفاره دارد یا ندارد. بحث‌های گرگ و پلنگ و امثال این‌ها سالبه به انتفاع موضوع است و اتفاق نمی‌افتد و لذا در مناسک‌ها نیز معمولاً نیامده است.
و در کفاره صید کسی که مختصر بحث کرده، مرحوم آقای خوئی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) است که در هفت هشت صفحه بحث کرده است و بعضی از مسائل را آورده است و حق هم با مرحوم خوئی است؛ برای این که بحث‌هایی که مرحوم محقق آورده و صاحب جواهر مفصل توضیح داده‌اند، سالبه به انتفاع موضوع است و جای بحث کردن ندارد. لذا بحث این چند روز، همین‌طور که در مستند است و مرحوم آقای خوئی بحث کردند، روی آن مستند بحث می‌کنیم؛ در مناسک‌ها هم همین‌طور است. و در هفت هشت صفحه راجع به این مسأله بحث کرده‌اند.
بحث امروز راجع به این‌ است که اگر کسی یک حیوان برّی و وحشی را صید کند، مثلاً در حرم که تقریباً چهار فرسخ در چهار فرسخ است، یک گوسفند یا بچه گوسفندی پیدا کند، ذبح کردن آن طوری نیست اما اگر یک حیوان برّی و وحشی را صید کند، کفاره دارد. فرقی هم نمی‌کند که مأکول اللحم باشد، مثل کبوتر یا آهو و یا حرام گوشت باشد، مثل شیر و گرگ و خرگوش و امثال این‌ها و یا خوردن آن حلال باشد، مثل آهو و کبوتر و یا حرام باشد مثل روباه و غیره. حال اگر کسی این حیوان را ذبح کند، کفاره دارد. راجع به کفاره‌ی آن هم، قرآن دلالت دارد و قرآن دو سه آیه مفصل درباره صید دارد. معلوم می‌شود مسأله در آن زمان‌ها خیلی مبتلا به بوده است. آن وقت‌ها مثلاً مُحرِم بوده و باید در بیابان زندگی کند و در آنجا مار و عقرب بوده و یا آن وقت‌ها می‌شده آهویی را صید کند و در آن روزهایی که در منی حضور دارد، از آن آهو استفاده کند. و از اینجا معلوم می‌شود که مسأله مبتلا به بوده است.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ.»[1]
در حالی که مُحرم هستید، صید نکنید. تا این‌جا راجع به آهو و شترمرغ و کبوتر و امثال این‌ها خوب دلالت دارد؛ هم برای حرمتش دلالت دارد و هم برای کفاره دلالت دارد که هرکه این کار را بکند، باید مثل همان را کفاره بدهد. یعنی مثلاً اگر یک شترمرغ را در آنجا صید کند، باید یک شتر کفاره دهد. یا اگر یک آهو را صید کند باید یک گوسفند کفاره دهد. اما این که کفاره کجا باشد و چه چیز باشد، قرآن ندارد و معمولاً باید از روایات استفاده کنیم که خوردن همین چیزی که صید کرده برایش حرام است و در این که آیا ذبح می‌شود یا نه، اختلاف است و معمولاً گفته‌اند: دیگران که مُحلّ هستند می‌توانند بخورند و اما محرم نمی‌تواند بخورد؛ لذا ذبح متحقق می‌شود، اما حرام است و باید مثل همان چیزی را که صید کرده، کفاره بدهد. بعد قرآن می‌فرماید: «أُحِلَّ لَکُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعاً لَکُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْکُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُماً.»[2]
این که گفتیم راجع به صید برّی، مثل آهو بود و اما اگر صید، بحری، مثل ماهی باشد، طوری نیست. آن ماهی را، هم خودتان می‌توانید بخورید و هم قافله و کسانی که مُحرم نیستند. قرآن می‌فرماید: اما اگر برّی باشد، آن صید بر شما حرام است. دلالت آیه خوب است که اگر صید کردید باید کفاره بدهید، برای این که خوردنش هم برای شما حرام است. اما ظاهر آیه این است که بر کسی که محرم نیست، حرام نیست و روایت هم داریم و سابقاً نیز درباره‌اش صحبت کردیم.
این چند آیه در اینجا به ما به خوبی می‌فهماند که درحال احرام، صید کردن حرام است؛ درحال احرام اگر صید کند، حرام است که گوشت آن را بخورد؛ در حال احرام اگر صید کند، باید کفاره بدهد و کفاره‌اش نیز مثل همان چیزی است که صید کرده، مثلاً اگر گاو وحشی باشد، گاو و اگر گوسفند وحشی است، گوسفند اهلی و اگر شتر است، شتر قربانی کند.
روایات فراوانی نیز در اینجا هست. در روایات، علاوه بر چیزی که در این‌جا آمده، مثل شتر وحشی، گاو وحشی، آهو و گوسفند وحشی، چیزهای دیگری هم، مثل افعی، شیر یا گرگ و غیره آمده است. اما در این باره، روایت‌ها این‌طور می‌گوید که اگر کاری با تو ندارند، تو نیز کاری با آنها نداشته باشد و اما اگر با تو کار دارند، می‌توانی دفع اذیت آنها کنی و آنها را بکشی. این بحث سابقاً گذشت و این است که اگر مار، یا عقرب، یا پلنگ، یا سگ وحشی و امثال این‌ها به مُحرِم حمله کرد، می‌تواند آنها را دفع و رفع کند و حتی می‌تواند آنها را بکشد و اما این که کاری با او ندارند، او نیز کاری با آنها نداشته باشد.
صحیحه ابوالبختری: «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ‌ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: يَقْتُلُ الْمُحْرِمُ مَا عَدَا عَلَيْهِ مِنْ سَبُعٍ أَوْ غَيْرِهِ وَ يَقْتُلُ الزُّنْبُورَ وَ الْعَقْرَبَ وَ الْحَيَّةَ وَ النَّسْرَ وَ الذِّئْبَ وَ الِْأَسَدَ وَ مَا خَافَ أَنْ يَعْدُوَ عَلَيْهِ‌ مِنَ السِّبَاعِ وَ الْكَلْبَ الْعَقُورَ[3]
محرم می‌تواند درنده‌ای که به او حمله می‌کند و غیر درنده، مثل مار و رتیل و عقرب را بکشد؟ فرمود: چیزی که حمله می‌کند سبع باشد یا غیر سبع- سبع باشد مثل گرگ و غیر سبع باشد مثل مار باشد- می تواند یکشد. اما در جایی که « مَا خَافَ أَنْ يَعْدُوَ عَلَيْهِ‌ مِنَ السِّبَاعِ» باشد، می‌تواند آنها را بکشد؛ می‌تواند زنبور را بکشد، اگر بخواهد نیش بزند و یا عقرب را بکشد، اگر به لباس‌هایش آمده و یا مار را بکشد، اگر به او حمله کرده است و همچنین گرگ را؛ اگر سگ هاری در آنجا به او حمله کرد، می‌تواند او را بکشد و دفع و رفع کند.
نظیر این روایت زیاد است و دلالت می‌کند بر این که موذی‌ها، چه حشرات باشند و چه حیوان‌ها باشند، چه درنده‌ها باشند و چه غیر درنده‌ها باشند و حتی مثل کلب العقور که معمولاً صحرایی هم نیستند، بلکه سگ هارند که در ده زندگی می‌کنند و هر موذی که بخواهد اذیت کند، این می‌تواند دفع کند. اما روایت ابوالبختری می‌گوید: علاوه بر این که می‌تواند دفع کند، می‌تواند آنها را بکشد. این نیز مورد فتوای اصحاب است و خلاصه‌ی حرف تا این‌جا برگشت به این که از محرمات احرام کشتن حیوانات است. حال این حیوان موذی باشد یا نباشد. و این حیوان‌ها اگر از مثل گاو و شتر و امثال این‌ها باشد، کفاره هم دارد و اما اگر مثل مار و عقرب و غیره باشد، این روایت‌ها تا اینجا دلالت ندارد که کفاره دارد و در مقام بیان این‌ است که اگر با تو کاری ندارند، کاری با آنها نداشته باش و اگر با تو کاری دارند، می‌توانی آنها را بکشی و کفاره هم ندارد. اما مشهور در میان اصحاب می‌گویند کسی که مثلاً عقرب می‌کشد، کفاره ندارد و کشتن موذی‌ها مطلقا کفاره ندارد.
صحیحه البزنطى: «عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَیْهِمَا السَّلامُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَقْتُلُ الْبَقَّةَ وَ الْبُرْغُوثَ إِذَا رَآهُ‌ قَالَ نَعَمْ.»[4]
کک و کرنه را گفته و شما شپش را نیز بگویید و مقداری بیشتر این پشه کوری‌هایی که اذیّت می‌کنند و یا مگس‌هایی که اذیت می‌کنند، بزنطی در نظرش بوده که کشتن اینها هم جایز نیست، اما پرسیدند: اگر اذیت کند جایز است یا نه؟ حضرت فرمودند: جایز است.
حال می‌توانیم یک قاعده کلی به دست آوریم که حیوان‌ها مطلقا ولو شپش و مگس، اگر اذیت نکنند، شما هم کاری با آنها نداشته باشید و اما اگر اذیت می‌کنند، می‌توانید هرچه باشد بکشید و اما اگر اذیت نمی‌کنند، حتی با مار و عقرب و پلنگ و گرگ را هم کاری نداشته باشید. وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo