< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

کتاب الصوم

94/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هفتم: ارتماس در آب/ فصل دوم: ما یمسک عنه الصائم (مفطرات روزه)/ کتاب الصوم

فرموده‌اند: هفتم از مفطرات روزه ارتماس است؛ یعنی این‌که سر را زیر آب فرو کند. بدن خارج از آب باشد، یا بدن هم داخل در آب باشد، اگر سر را عمداً در آب فرو کند، فرموده‌اند: روزه‌اش باطل است.[1]

در مسأله همیشه سه قول بوده است:

یک قول که چه در میان قدماء و چه در میان متأخرین و چه در متأخر متأخرین همیشه مشهور بوده است، شهرت هم خیلی بالا است، الان هم مرحوم سید فرموده‌اند، محشین بر عروه هم معمولاً امضا کرده‌اند، این است که سر زیر آب کردن روزه را باطل می‌کند.

قول دوم هم که مشهور است، اما نه به اندازه‌ی شهرت اول، این است که گفته‌اند: سر زیر آب فرو بردن، روزه‌ را باطل نمی‌کند؛ اما مکروه است و خوب است که این کار را نکند. این را هم قدماء و هم متأخرین و هم متأخر متأخرین و بعضی محشین بر عروه فرموده‌اند.

قول سوم که آن هم شاذ نیست، بلکه مشهور است، اما مثل شهرت اول و دوم نیست، این است که بزرگانی مثل علامه و پسرش فخرالمحققین و شهید دوم و امثال این‌ها گفته‌اند: از نظر تکلیفی کار حرامی است، اما از نظر وضعی اشکال ندارد. لذا اگر کسی عمداً سرش را در آب فرو کرد، کار حرامی کرده است، اما روزه‌ی او باطل نیست.

این سه قول از روایات پیدا شده است و کسانی که می‌گویند باطل است، به روایات تمسک کرده‌اند و کسانی هم که گفته‌اند عدم البطلان، به روایات تمسک کرده‌اند و کسانی هم که گفته‌اند حرمت تکلیفی است، نه حرمت وضعی، باز به روایات تمسک کرده‌اند. لذا باید روایات را بخوانیم، ببینیم چه دلالتی دارد.

مرحوم صاحب وسائل روایت‌ها را در باب 3 از ابواب ما یمسک عنه الصائم نقل کرده‌اند که ده روایت است. روایت‌ها معمولاً از نظر سند هم خوب است و کم روایت هست که در میان این روایت‌ها ضعیف السند باشد اما از نظر دلالت این اختلاف در میان فقها پیدا شده است.

صحیحه یعقوب بن شعیب: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لَا يَرْتَمِسِ الْمُحْرِمُ فِي الْمَاءِ وَ لَا الصَّائِمُ»؛[2] یعنی دو نفر نمی‌توانند سر زیر آب کنند، یکی محرم در باب حج و یکی هم کسی که روزه است.

دلالت روایت خیلی خوب است و در این‌جاها حرمت هم معنا ندارد و همان که مشهور گفته‌اند، باید بگوییم: روزه‌اش باطل است.

صحیحه محمد بن مسلم: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: الصَّائِمُ يَسْتَنْقِعُ فِي الْمَاءِ وَ يَصُبُّ عَلَى رَأْسِهِ وَ يَتَبَرَّدُ بِالثَّوْبِ وَ يَنْضِحُ بِالْمِرْوَحَةِ وَ يَنْضِحُ الْبُورِيَاءَ تَحْتَهُ وَ لَا يَغْمِسُ رَأْسَهُ فِي الْمَاءِ[3]

گرچه اولِ روایت دلالت دارد، اما عمده آخر آن است که فرمودهه‌اند: «وَ لَا يَغْمِسُ رَأْسَهُ فِي الْمَاء»؛ یعنی کسی که روزه است، نمی‌تواند سرش را در آب فروکند. این هم مثل «لَا يَرْتَمِسِ الْمُحْرِمُ فِي الْمَاءِ وَ لَا الصَّائِمُ» دلالتش خیلی خوب است.

صحیحه حنّاط: «قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الصَّائِمِ يَرْتَمِسُ فِي الْمَاءِ، قَالَ: لَا وَ لَا الْمُحْرِم‌»؛ آنکه روزه است نمی‌تواند سرش را در آب کند، چنانچه محرم هم نمی‌تواند سر زیر آب کند.[4]

صحیحه الحلبی: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: الصَّائِمُ يَسْتَنْقِعُ فِي الْمَاءِ وَ لَا يَرْمُسُ رَأْسَهُ»؛ در آب نشستن طوری نیست، اما سرش را در آب فرو نکند.[5]

صحیحه حریز: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لَا يَرْتَمِسِ‌ الصَّائِمُ وَ لَا الْمُحْرِمُ رَأْسَهُ فِي الْمَاءِ[6]

همه‌ی روایت‌ها همین است که خواندم. دلالتش خیلی خوب است که «الصائم لایرتمس فی الماء کما أنّ المحرم لایرتمس» و بخواهیم حرمت تکلیفی درست کنیم، مسلّم نمی‌شود؛ برای این‌که این‌ها در مقام بیان احکام است و در بیان احکام اگر گفتند: «لایجوز ان یتکلم فی الصلاة»؛ یعنی نماز باطل است. در این‌جا هم «الصائم لایرتمس»، اگر ارتماس کرد، روزه‌اش باطل است. کسانی که قائل به حرمت تکلیفی هستند، به این‌گونه روایت‌ها تمسک نکرده‌اند و این روایت‌ها مختص به کسانی است که می‌گویند کسی که روزه است، اگر ارتماس کند، یعنی سرش را زیر آب فرو کند، روزه‌اش باطل است. شهرت به این روایت‌ها تمسک کرده‌اند.

اشکال مهمی در این روایت‌ها هست که نمی‌دانم چرا متعرض نشده‌اند و اشکال این است که در همه‌ی این روایت‌ها ارتماس و محرم پیش هم گذاشته شده است. در باب محرم کم کسی هست که بگوید روزه را باطل می‌کند. بحثش را سابقاً کردیم و بحث مفصلی بود و مشهور در میان اصحاب این‌ است که اگر عمداً سر زیر آب کند، احرامش باطل نیست و روایاتی در آنجا هست که آن روایت‌ها، به قرینه‌ی سایر روایات که نصّ در مطلب است که محرم اگر سر زیر آب کرد، احرامش باطل نیست و کار حرامی نکرده، یا موجب کفاره نیست، به آن روایت‌ها تمسّک کرده‌اند و گفته‌اند: ارتماس محرم مکروه است. اگر چنین باشد، در این هفت هشت روایت، به قرینه‌ی محرم، می‌گوییم: ارتماسش هم مکروه است.

اما نمی‌دانم چرا به این‌ها تمسک نشده و همین‌ها که راجع به ارتماس غیرمحرم می‌گویند روزه باطل است، راجع به ارتماس محرم نگفته‌اند کفاره دارد و گناه است و برای ما همین روایت‌هایی که تمسک کرده‌اند برای این‌که ارتماس روزه را باطل می‌کند بس است که بگوییم: همین روایت‌ها می‌گوید ارتماس روزه را باطل نمی‌کند، بلکه مثل محرِم است.

دیروز می‌گفتم در خیلی جاها که کراهت و استحباب گفته می‌شود، آن کراهت و استحباب اصطلاحی، یعنی مرجوحیت و راجحیت مراد نیست، بلکه مراد امر عرفی است. معلوم است بهتر است که این کار را نکند. حتی الان روایت می‌خوانیم که راجع به خانم می‌گوید خوب است که در آب ننشیند، برای این‌که منافذ او آب را جذب می‌کند. اما نشستن در آب برای مردها طوری نیست؛ برای این‌که منافذ آنها آب را جمع نمی‌کند.[7] بنابراین خوب است که ارتماس نباشد، چه برای محرِم و چه برای غیرمحرم و اما این‌که روزه را باطل کند، این‌طور نیست. همین روایت‌ها می‌گوید: روزه را باطل نمی‌کند.

امروز همه‌ی روایت‌ها را خواندم و در همه روایت‌ها همین است و در همه‌ی روایت‌ها هم الاّ شاذاً، محرِم هست و همه روایت‌ها می‌گوید ارتماس مثل احرام است و همین‌طور که محرم اگرسر زیر آب کرد، احرامش باطل نیست، اما خوب است که نباشد، برای این‌که سر باید پوشیده باشد، کسی هم که روزه ‌گرفته است، خوب است که این کار را نکند؛ برای این‌که منافذ، مثل گوش و زبان و چشم آب را جذب می‌کند. مثل مضمضه که دیروز روایتش را خواندیم و خوب است که مضمضه نکند؛ برای این‌که ذرات آب در حلق فرو می‌رود و خوب است که استنشاق نکند، برای این‌که ذرات آب فرو نرود.

گرچه سابقاً گفتیم ذرات آب نه در آنجا موجب یطلان است و نه در این‌جا موجب بطلان است. گفتیم عرفا خوب است، اما روزه را باطل نمی‌کند. چنانچه اگر محرم زیرآب برود، احرامش طوری نیست، صائم هم اگر زیر آب رود، روزه‌اش طوری نیست. فقط چیزی که گفته‌اند این‌ است که طوری نیست که یک جمله‌اش بر استحباب دلالت می‌کند و یک جمله‌اش دلالت بر بطلان می‌کند و ای کاش این را نگفته بودند، آن هم بزرگانی مثل مقررین بر عروه، یا خیلی‌ها که گفته‌اند این روایت‌ها دو چیز را می‌گوید: یکی این‌که می‌گوید ارتماس روزه را باطل می‌کند و یکی هم این‌که ارتماس محرم طوری نیست.

ولی این معنا کردن روایت نیست و این‌که ما روایت را تقطیع کنیم، خیلی شاذ است و قرینه‌ی خیلی مهم می‌خواهد که ما بتوانیم تقطیع روایت کنیم و به یک جمله عمل کنیم و به یک جمله عمل نکنیم؛ یک قرینه‌ی فوق العاده مهم می‌خواهد و تقطیع روایت هم نیست، بلکه طرد روایت است. ما بخواهیم هفت هشت روایت را بگوییم تقطیعی است و این‌که امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «لَا يَرْتَمِسِ‌ الصَّائِمُ وَ لَا الْمُحْرِمُ رَأْسَهُ فِي الْمَاءِ»، حالا بگوییم: «لایرتمس المحرم فی الماء مستحباً و لا الصائم وجوباً.» آیا می‌توان روایت را این‌طور معنا کرد؟ لذا تقطیع هم نمی‌شود.

اما معمولاً قدماء و متأخرین و متأخر متأخرین و خیلی‌ها حتی ادعای اجماع کرده‌اند و از اجماع می‌ترسند و مرحوم سید خیلی با قاطعیت می‌گوید: ارتماس روزه را باطل می‌کند. بعد به مسائلش که می‌رسیم، مثل این‌که خودشان هم توجه کرده‌اند که این جزم نمی‌شود لذا گفته‌اند: اگر سر را در غیر آب فرو کند، طوری نیست. مثلاً شربت درست می‌کند و سرش را در شربت فرو می‌کند، یا سرش را در شیره و یا در لجن فرو می‌کند، گفته‌اند: در این‌جا طوری نیست و در آب اشکال دارد.

معلوم می‌شود مرحوم سید و محشین بر عروه در مسأله مانده‌اند، لذا می‌خواهند قدر متیقن گیری کنند و در «لَا يَرْتَمِسِ‌ الصَّائِمُ وَ لَا الْمُحْرِمُ رَأْسَهُ فِي الْمَاءِ»، این «ماء» را خصوصیت داده‌اند و گفته‌اند: «لایرتمس فی الماء بالخصوص» و الاّ ارتماس در غیر آب طوری نیست. همین دلیل بر این‌ است که آقایان نخواسته‌اند خلاف اجماع و شهرت قدماء و غیره باشد، لذا گفته‌اند: راجع به آب می‌گوییم و اما راجع به غیر آب روایت‌ها دلالت ندارد و لذا قدر متیقن گیری می‌کنیم و می‌گوییم القای خصوصیت نمی‌کنیم و می‌گوییم اگر آب باشد روزه را باطل می‌کند و اما اگر شیره باشد، روزه را باطل نمی‌کند.

همه‌ی این‌ها با این جمله‌ای که من عرض می‌کنم که همه روایت‌ها محرِم دارد، باید روایت‌ها را حمل بر کراهت کرد و به عقیده‌ی من کراهت مرجوحی مراد نیست، بلکه کراهت عرفی مراد است.

در مقابل، کسانی که گفته‌اند: حرمت تکلیفی است، به روایتی که صحیح السند است، تمسک کرده‌اند.

صحیحه محمد بن سنان: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: يُكْرَهُ‌ لِلصَّائِمِ أَنْ يَرْتَمِسَ فِي الْمَاءِ[8]

دیده‌اند دلالت روایت خوب است، رفته‌اند روی محمد بن سنان و محمد بن سنان را خراب کرده‌اند. درحالی که شاید مرحوم کلینی بیش از هزار روایت از محمد بن سنان نقل می‌کند. دشمنان به محمد بن سنان تهمت زدند، اما او از اجلای اصحاب است و اجلای اصحاب از محمد سنان روایت نقل می‌کنند. لذا این که گفته‌اند این روایت ضعیف السند است را کنار بگذار.

روایت دوم، صحیحه إسحاق بن عمار است.

صحیحه إسحاق بن عمار: «قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَجُلٌ صَائِمٌ ارْتَمَسَ فِي الْمَاءِ مُتَعَمِّداً عَلَيْهِ قَضَاءُ ذَلِكَ الْيَوْمِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ لَا يَعُودَنَّ.»[9]

این روایت نص در جواز است، اما معلوم است که باید کلمه‌ی «لَا يَعُودَنَّ» را حمل کنیم بر این‌که این کارها را نکن.

اما مثل علامه و پسر علامه، فخرالمحققین و مثل شهید دوم و بزرگانی از محشین از عروه گفته‌اند: «وَ لَا يَعُودَنَّ» یعنی حرمت تکلیفی و معنایش این‌طور می‌شود که قضا ندارد، یعنی روزه را باطل نمی‌کند، اما سر زیر آب کردن حرام است.

درحالی که معلوم است «وَ لَا يَعُودَنَّ» را اگر بخواهیم حرمت تکلیفی بگیریم، در روایات ما خیلی کم است که در مقام بیان مبطلات و اجزا و شرایط، حکم تکلیفی بگوید. اصلاً من عقیده دارم «وَ لَا يَعُودَنَّ»، نصّ در این‌ است که خوب است این کار را نکند. این بحث مفصل است و باید دو سه روز درباره‌ی آن صحبت کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo