< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

95/06/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وقت نیت اعتکاف/ کتاب الإعتکاف

در اعتکاف مسأله‌ی مشکلی هست که بحث امروز ما است و آن مسأله اين است که اعتکاف بايد در چه مسجدی باشد.

فقها گفته‌اند: باید در مسجد جامع باشد؛ اما مسجد جامع را معنا نکرده‌اند،‌ همين‌طور که مرحوم سيّد در عروه هم مسجد جامع را معنا نکرده است. آيا مسجد جامع اسمی است که در هر شهری به يک مسجد منحصر می‌شود؟ يا مسجد جامعه وصفي است که اين هم به يک مسجد منحصر می‌شود و مراد مسجدی است که نماز جمعه می‌خوانند؟ يا مسجد جامع لُغوي است، يعنی مسجدی که در آنجا مردم برای نماز خواندن جمع می‌شوند؛ در مقابل مسجد محلّه و مسجدالبيت که کسی در آنجا نماز نمی‌خواند، يا يکی دو نفر نماز می‌خوانند؟ يا مسجد جامع يعنی جایی که مردم نماز جماعت می‌خوانند؟ بالاخره نفرموده‌اند کداميک از اينها مراد است. آنچه مرحوم صاحب عروه از ديگران گرفته، اين است که: «لايجوز الاعتکاف الاّ‌ فی المسجد الجامع».[1]

اگر مراد مسجد جامع وصفی باشد، يعنی در هر شهری يک جا بيشتر نمی‌توان اعتکاف کرد، ولو آنجا متروکه هم باشد و ميراث فرهنگی جلوی آن را گرفته باشد و نگذارد کسی به آنجا برود. خيلی بعيد است که مراد اين باشد. اگر مراد مسجد جامع وصفی باشد، يعنی در مقابل مسجد القبيله يا مسجد المحله يا مسجد البيت، مسجد جامع آنجایی است که نماز جمعه خوانده می‌شود. آن زمان در حمام‌های عمومی يک اطاق به عنوان مسجد درست می‌کردند که کسانی که حمام می‌روند و از حمام بيرون می‌آیند، اگر موقع طلوع آفتاب باشد، در آنجا نماز صبحشان را بخوانند. يا آن وقت‌ها مردم مقيّد به مسجد و نماز بودند، لذا همین طور که الان اطاق خواب و اطاق مهمانی درست می‌کنند، آن وقت‌ها رسم بود که يک اطاق مسجد درست می‌کردند و مسجد البيت بود. حال اگر مسجد جامع در مقابل اينها باشد، خیلی بعید است.

اما چيزی که امر را مبهم‌تر کرده، اين است که در بعضی از روايات دارد: «لَا اعْتِكَافَ إِلَّا فِي مَسْجِدِ جَمَاعَةٍ قَدْ صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ عَدْلٌ».[2]

مثل صاحب جواهر[3] و غيره «صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» را به امام معصوم (‌عليه السلام) معنا کرده‌اند، لذا اسم آورده و گفته‌اند: مراد از مسجد جامع، مسجد الحرام و مسجد مدينه و مسجد کوفه و مسجد بصره است؛‌ يعنی مساجدی که امام (‌عليه السلام) در آنجاها نماز خوانده است و در غير اين چهار مسجد نمی‌شود.[4]

فقها اين مسجدالحرام و «مَسْجِدِ قَدْ صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» را حمل بر ‌أفضليت کرده‌اند و آن مسجد جامع را گرفته‌اند و گفته‌اند: مراد اين است که اعتکاف بايد در مسجد جامع باشد.

اين يک جمع تبرّعی است. آن روایت می‌گويد: «لَا اعْتِكَافَ إِلَّا فِي مَسْجِدِ قَدْ صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» و فقها می‌گويند: در هر مسجدی می‌شود، ولی در آن چهار مسجد افضل است. اما فقها به اينها خيلی اهميت نداده‌اند و بین متباينين جمع شده و آن مسجدالحرام را حمل بر افضل کرده‌اند و «مَسْجِدِ قَدْ صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» را کالأفضل و مسجد جامع را معين کرده‌اند و معمولاً‌ گفته‌اند: مسجد جامع يعنی مسجد وصفي.

بعضي‌ها گفته‌اند: به مسجد بزرگ، ‌مسجد جامع می‌گوييم. مثلاً به مسجد امام که الان در آن بسته است و هرمسجدی که بزرگ باشد و از نظر ميراث فرهنگی بالا باشد، مسجد جامع می‌گوييم. لذا در اصفهان، اعتکاف باید يا در مسجد سيد، يا در مسجد حکيم، يا در مسجد جمعه و يا در مسجد امام باشد.

اينکه مسجد جامع يعنی مسجد الکبير، از خوددرآوری است. روايات متشتّت است و ما نتوانستيم بين روايات جمع کنيم. در بعضی از روايات آمده است: «تُصَلّی فيِهِ الْجَمَاعَة»،‌[5] يعنی جمعه را به جماعت تعبير کرده است و اين خوب است. بنابراين در هر محلی که مسجد و امام جماعت هست، می‌توان اعتکاف کرد. مثلاً ‌در اصفهان هزار مسجد هست که در اين مساجد نماز جماعت خوانده می‌شود و هزار امام جماعت دارد، پس در همه‌ی اين مساجد می‌توان اعتکاف کرد. اما معمولاً به اين عمل روایت نکرده‌اند؛ ‌به اين معنا که گفته‌اند: «السادس: يشترط فی الاعتکاف کونه فی مسجد الجامع» و از آن رد شده‌اند.

لذا اگر کسی بگويد: اين روايت‌ها هم از نظر لفظ و هم از نظر معنا متشتّت است. از نظر لفظ مُتشتّت است، چون بعضی از آنها می‌گويد: اعتکاف نمی‌شود، جز در مسجدی که معصوم (‌عليه السلام) در آن نماز خوانده است، يعنی آن چهار مسجد؛ بعضی می‌گويند: اعتکاف نمی‌شود الاّ‌ در مسجد الحرام، بعضی می‌گويند: اعتکاف نمی‌شود الاّ‌ در مسجد جمعه و بعضی ديگر می‌گويند: اعتکاف نمی‌شود الاّ ‌در مسجد جماعة. لذا از نظر روايت، روايت‌ها متعارض و مُتشتّت است. اگر مسجد جامع را به جامعِ وصفی معنا کرديد، آن‌وقت می‌شود اعتکاف در مسجد و ملتزم شدن به اين که جامع را به معنای جامع وصفی معنا کنيم، که هر شهری يک مسجد جامع دارد، مشکل است. الان که مسجد جامع نداريم،‌ زيرا اسم جاهايی که نماز جمعه می‌خوانند، مصلّی گذاشته‌اند و اين همه فضيلت مسجد را از دست داده‌اند. همه جا همين‌طور است و هرکجا ساخته شده، مسجد نيست. در آنجا می‌خواهند نماز بخوانند و اسمش را مصلّی گذاشته‌اند و احکام مسجد بر آن بار نيست.

علی کل حالٍ از نظر سندی و دلالی نمی‌توان بين روايت‌ها جمع کرد. يکی می‌گويد: «لَا أَرَى الِاعْتِكَافَ إِلَّا فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ» و ديگری می‌گويد «لَا اعْتِكَافَ إِلَّا فِي مَسْجِدِ قَدْ صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» و ديگری می‌گويد «لَا اعْتِكَافَ إِلَّا فِي مَسْجِدِ الْجَامِعِ».[6] پس نمی‌توان الأفضل فالأفضل درست کرد.

آقايان گفته‌اند: يک دسته روايت می‌گويد: «فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»، يک دسته روايت داريم که می‌گويد: «فِي مَسْجِدِ قَدْ صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» و دسته‌ی ديگر روايت می‌گويد: «لَا اعْتِكَافَ إِلَّا فِي مَسْجِدِ الْجَامِعِ» و الأفضل فالأفضل اقتضاء می‌کند که بگوییم: اولویت با مسجد الحرام است، بعد مسجدی که ائمه‌ی طاهرين (‌عليهم السلام) در آن نماز خوانده‌اند و بعد هم مسجد جامع و غير از مسجد جامع نمی‌شود.

اما اين اشکال هست که اين جمع دلالی و جمع عرفی نيست. از نظر معنا هم، معنا کردن مسجد جامع به معنای مسجد وصفي، اول کلام است. اصلاً‌ از نظر لغت و از نظر شيعه، در آن زمان‌ها شيعه مسجد جمعه نداشته است. لذا بگوييم: مسجد الجامع نه به معنای وصفی، بلکه به معنای لغوي است؛ يعنی مسجدی که «صلّی فيه الجماعة»؛ یعنی مسجدی که در آن رفت و شد هست و نماز جماعت خوانده می‌شود و اما اگر مسجد قبيله يا مسجد بيت باشد، جايز نيست. اما «صَلَّى فِيهِ إِمَامٌ» چه خصوصيتی دارد؟

کسی بگويد: روايت‌ها از نظر سند و دلالت متشتّت است، بنابراين آنچه حتمی است، اين است که اعتکاف بايد در مسجد باشد، ولو مسجد البيت باشد.

اين خيلی عالي است؛ به اين معنا که اعتکاف تنهايی و در مسجد و با حال و تضرّع و زاری باشد. پس در مسجد البيت و يا مسجد القبيله هم می‌شود. مثلاً‌ يک اطاق در مسجد است و به آنجا می‌رود و معتکف می‌شود.

درروایات داريم: «يُشْتَرَطُ فِی الْإعْتِکَافِ اللُبْثُ فِی الْمَسْجِدِ».[7] شما می‌خواهيد يک قيد به اين المسجد بزنيد.

مرحوم علامه (رضوان‌الله‌تعالی‌عليه) در منتهی فرموده‌اند: «يشترط الاعتکاف فی المسجد».[8]

مرحوم آقای خوئی می‌گويند خوب است اما دليل ندارد و گفته‌ی يک فقيه است و نمی‌توان به آن عمل کرد.

ما می‌گوييم: روايت‌ها به ما می‌گويد «الاعتکاف هو اللبث فی المسجد و يشترط فيه امورٌ: الاول الصوم». وقتی به صوم می‌رسد، می‌گويد: هر صومی که باشد، خواه اعتکافی باشد، يا واجبی باشد، يا واجب بالعرض، يا واجب بالذات باشد. می‌گويد برای اينکه لفظ صوم آن را می‌گيرد. اما وقتی می‌رسد به اينکه «يشترط فيه الاعتکاف فی المسجد»، آن‌وقت می‌گويد: «فی المسجد الجامع». می‌گويد: در خصوص مسجديت دليل نداريم و آنچه دليل داريم، قيوداتی است که می‌گويد «فی المسجد الجامع». در مسجد دليل داريم و شما بايد قيد بياوريد، اما شما قيد نداريد. در روايات ما آمده است: «يجب اللبث فی الاعتکاف، يجب اللبث فی المسجد و يشترط فيه امور:ٌ الاول: الصوم».

می‌گوييم: اين «فی المسجد» هر مسجدی را می‌گيرد و در اينجا نمی‌توانيد انصراف هم درست کنيد و بگوييد: انصراف دارد به مسجدالحرام، يا انصراف دارد به مسجدی که «صلّی فيه الائمة» و يا انصراف دارد به مسجد الجامع و يا انصراف دارد به مسجد الجماعة. اگر قيد داشته باشيد، بياوريد و اگر قيد نداشته باشيد، هرکجا جایز است و در اينجا قيد نداريم؛ برای اينکه بين قيود اختلاف است و اختلافش هم اختلاف تباينی است، نه اختلاف جمع کردن.

اگر کسی مثلاً‌ بتواند بگويد: لفظ از مسجد القبيله و مسجد البيت و غيره انصراف دارد اما هر مسجدی که فيه الجماعة باشد، به چه دليل انصراف باشد؟

لذا بگوييم: در همه‌ی دهات می‌توان اعتکاف کرد،‌ خواه نماز جماعت خوانده شود يا نشود. در همه‌ی مساجد شهر می‌توان اعتکاف کرد، ‌خواه در آنجا نماز جماعت خوانده شود یا نشود.

مرحوم آقای خوئی به مرحوم علامه در منتهی نسبت می‌دهند که ايشان فرموده‌اند: «يشترط اللبث فی السجد و يشترط فيه الصوم».[9]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo