< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

1389/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : حمل مطلق بر مقید

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

بحث دیروز درباره مسئله مهم مفید در اسلام و آن این است که مشهور در میان قدما بلکه متأخرین این که در باب مستحبات حمل مطلق بر مقید نیست بلکه تصرف در هیأت است تعدد مطلوب است و این که هم مطلق مطلوب است هم مقید راوی آمد خدمت امام صادق سلام الله علیه گفت یابن رسول الله روز عاشورا می‌خواهم اظهار به ارادت به حسین کنم چه کنم؟ فرمود بگو یک توجه خاصی به قبر اباعبدالله الحسین از دور بگو السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته گفت آقا مفصل ، فرمودند زیارت عاشورا که از قدسیات هم هست یادش دادند راوی دیگر آمد مفصل‌تر خواست زیارت علقمه را یادش دادند گفتند که همه اینها تعدد مطلوب است آدم روز عاشورا فقط اظهار ارادت کند به حسين با یک سلام اظهار ارادت هست و زیارت حسین است زیارت عاشورا بخواند بهتر است و زیارت حسین است با دعای علقمه بخواند بیشتر است و زیارت حسین است به قول مرحوم آیت الله آقای زنجانی ( ره) آقا سید احمد زنجانی به من می‌گفت آخر هر چه پول بدهیم آش می‌خوریم در باب مستحبات گفتند هر چه پول بدهی آش می‌خوری.

لذا همان زیارت عاشورا متنش را بخوان خب بس است 10 لعن و 10 سلام بخوان بهتر است 100 لعن و 100 سلام بخوان آن دیگر تام است نماز شب خب گفتند که 11 رکعت و وقتش هم نصفه شب تا اذان صبح هر چه نزدیک به اذان صبح بهتر آن وقت آمدند توی خصوصیاتش مرحوم محدث قمی انصافاً در حالیكه بر مفاتیح خیلی عالی چون اهل کار هم بوده این نماز شب را پیاده کرده هر دو رکعت می‌خواند تسبیحات حضرت زهرا بگوید چه بکند، چه بکند؟ 8 رکعت خواند چه بشود آن 40 مرتبه دعا به مومنین و امثال اینها خب این یک نماز شب تام کمال حالا کسی حالش را ندارد حرفهای شبهه ناک و قضایای شبهه ناک و محیط شبهه ناک پدرش را در کرده اما خب بالاخره اهل نماز شب است خب یک نماز شب در مدت 10 دقیقه بخوان قنوت هم اصلاً نداشته باشد، نداشته باشد خب نماز شب است دیگر در وقتش هم همین است اهل دل قبل از اذان صبح یکی از لذات اوست طلبه است نمی‌تواند خب اول شب بخواند نمی‌دانم بعد از طلوع فجر بخواند این قیودات همه همه تعدد مطلوب است پیش قدما این مسلم است پیش متأخرین هم که ان قلت قلت شده باز هم این مسلم است فی الجمله این که در باب مستحبات حمل مطلق بر مقید نه، بلکه تعدد مطلوب و مطلق مامور به است مقید هم مامور به است احدهما افضل از دیگر است به آن می‌گوئیم تعدد مطلوب دلیلمان چیست؟ از نظر من بهترین دلیل همان دلیلی است که راجع به حمل مطلق بر مقید در منفیین یا عدم حمل مطلق بر مقید در مثبتین آوردیم گفتیم عرف، عرف هم همین است آنجا که واجب نباشد تعدد مطلوب می‌بیند یک امر خیری جلو آمده می‌گوید هر کسی به اندازه وسعش به قول قرآن لینفق ذو سعه من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله این امر عقلی تعبدی که نیست این مما رزقنا هم ینفقونش مسلم البته پیش ما که نه پیش ما، پیش مردم نامسلم اما پیش قرآن مسلم اما چه مقدار؟ چقدر؟ هر کس به اندازه وسعش هر کس به اندازه‌ای که پول بدهد آش می‌خورد می‌گوید که زلزله آمده یک دهی را نابود کرده می‌گوید ای مردم لباس می‌خواهیم پول می‌خواهیم و آذوقه می‌خواهیم بیائید همه کمک بکنید آن وقت می‌گوید که پول بدهید لباس بدهید خب این پول بدهید، لباس بدهید که دیگر قید نمی‌تواند باشد یعنی پول بدهید بهتر است هم برتر به آنها می‌رسد هم بهتر می‌توانند کار کنند عرف در باب واجبات و محرمات حمل مطلق بر مقید می‌کند اما در باب مستحبات و مکروهات در باب مستحبات تعدد مطلوب درست می‌کند در باب مکروهات تعدد بغضه درست می‌کند.

لذا من خیال می‌کنم که دلیل من بهتر از همه ادله باشد یک نسخ هم هست یک دلیل هم برای حمل مطلق بر مقید در منفی و مثبت هم عدم حمل مطلق بر مقید در مثبتین هم عدم حمل مطلق بر مقید در مستحبات.

معلوم می‌شو د از کفایه مرحوم آخوند ( رض ) توی مسئله گیر است نمی‌دانم مطالعه کردید یا نه؟ البته مطالعه کردید اصل مطلب را نمی‌تواند منکر شود یعنی در باب مستحبات حمل مطلق بر مقید نیست این را نمی‌توانند منکر شوند چون شهرت بسزائی در میان قدما مخصوصاً و در میان متأخرین هست لذا دنبال دلیل‌اند 2 تا دلیل خودشان می‌آوردند هر دو را یک متأهل هم تویش دارند؛

دلیل اولشان می‌فرمایند غلبه چون در باب مستحبات غلبه از نظر دلیل این است که حمل مطلق بر مقید نمی‌کنند بلکه تعدد مطلوب و آن غلبه دلیل بر این که هم جا چنین است این دلیل اولشان است خب یک تامل هم دارند تأملش هم به جاست و آن این است که این فرمایش ایشان برمی‌گردد به یک قاعده الظن یلحق الشی بالاعم الاغلب و این را خود مرحوم آخوند هم قبول ندارد دیگر.

بله مرحوم صاحب قوانین اول قوانین 10-8 تا از این قواعد درست کردند و منجمله الظن یلحق الشیء بالاعم الاغلب و همه ایراد به ایشان کردند که آقا این مدرکش چه؟ برای این که اگر مشهور یک چیزی باشد ما بخواهیم بگوئیم مشهور پس همه جا معلوم است نمی‌شود یک قیاس است آن هم قیاسی که بر می‌گردد به استحسان قیاس باز یک مقیس و مقیس علیه دارد و اینجا یک استحسانی است مرحوم میرزائی قمی گفتند و ما بگوئیم چون غلبه است پس همه جا، پس یک قاعده حمل مطلق بر مقید نه ظاهراً نمی‌شود درستش کرد.

دلیل دومی که مرحوم آخوند آوردند توی متن نه، توی حاشیه برای این که نمی‌دانم همان دوره که چاپ شد یا دوره بعد مرحوم آخوند یک حاشیه‌های خوبی دارد غالبش هم رد است بر کفایه و توی حاشیه بعدی که می‌نویسند منهُ حاشیه منهُ آن طلبه می‌گفت حاشیه منهِ یک حاشیه منهُ دارند اینجا هم یک حاشیه منهُ دارند.

دلیل دوم تسامح در ادله سنن تسامح در ادله سنن می‌فرماید که اگر چیزی مدرک ندار به تو رسید و تو آن چیز را انجامش دادی و مطابق با واقع نیست خدا ثواب آن چیز را به تو می‌دهد من بلغه شیء من الثواب فعمله کان له ذلک الثواب ولو لم يقل به رسول الله صلی الله علیه و آله مرحوم آخوند گفتند خب در مستحبات مطلق نمی‌دانیم آیا مطلوب است یا نه؟ من بلغه شیء من الثواب می‌گوید عمله می‌شود تعدد مطلوب یعنی حمل بر مقید معنایش این است که به مطلق دیگر عمل نکن اکرم العلماء لاتکرم الفساق منهم یعنی عالم عادل، عالم فاسق دیگر هیچ چیز به مطلق عمل نکن خب این دیگر قانون تسامح در ادله سنن می‌گوید به مطلق عمل بکن این هم دلیل دوم یک فتأمل دارند.

فتأملش هم بر می‌گردد به این که اگر حمل مطلق بر مقید کردی دیگر من بلغه شیء من الثواب که دیگر ندارد دیگر مطلق نداریم لذا می‌گویند که در روایت 2 تا روایت ضعیف السند باشد آن روایت ضعیف السند به ما حرفی بزند به قول مرحوم نائینی (رض) می‌گوید که این علم رجال است سند درست کن است این من بلغه شیء من الثواب سند درست کن است خیلی خوب است و در ما نحن فیه خب اگر حمل مطلق بر مقید نباشد دیگر من بلغه نیست می‌دانم لم یبلغ من رسول الله صلی الله علیه و آله این هم فتاملش دارد.

بله یک کسی بر نفع مرحوم آخوند (رض) بگوید که آقا این محتمل کفایت می‌کند برای این که در روایت ضعیف السند محتمل است دیگر نمی‌دانیم آیا مطابق واقع است یا نه بگو مطابق واقع است در ما نحن فیه هم این جور است این مطلق نمی‌دانم تعدد مطلوب است یا حمل مطلق بر مقید؟ محتمل است که مطلوب باشد این محتمل المطلوبیت را حدیث من بلغ درستش می‌کند اگر بگوئید این حرف را آن وقت همین است که مثلاً در حدیث من بلغ خیلی‌ها گفتند که قول قدما حدیث من بلغ درستش می‌کند بعضی‌ها این جوری آمدند و حرفشان هم این است که آقا ما محتمل المطلوب می‌خواهیم محتمل المطلوب را قضیه من بلغ درست می‌کند اما اگر کسی قبول نکند و بگوید بلوغ می‌خواهیم من بلغه شیء من الثواب آن وقت نمی‌شود حرف مرحوم آخوند را درست کنیم فتأمل مرحوم آخوند بجا می‌شود.

الا این که 2 تا حرف مرحوم آخوند را برگردانید به حرف من و همه‌مان متابعت کنیم از مرحوم آخوند خب افتخار است ما از مرحوم آخوند متابعت بکنیم کسی که جدا نابغه در عالم تشیع است متابعت کردن از او خوب است هر دو دلیل را برگردانیم به عرض من بگوئیم آقا این حرف من بلغ و این حرف غلبه همه‌اش عرفیت است ، عرف است که غلبه در اینجا را حجت می‌داند عرف است که حدیث من بلغ را اینجاها می‌آورد و این 2 تا مصداق از آن عرف است دلیل ما عرف و مثلاً بگوئید شاهدش هم این که اگر یک چیزی غلبه باشد عقلا آن نادر را به آن غلبه ملحق می‌کنند حدیث من بلغ را هم بلوغش را می‌گیرند محتمل المطلوبیه اراده می‌کنند آن وقت خوب می‌شود.

مرحوم نائینی (رض) با شاگردهایشان، آن که من قبلاً دیدم این گفتار مرحوم نائینی شاگردهایشان هم منجمله آقای حکیم آقای خوئی فرمودند مرحوم نائینی تفصیل قائل شده در باب مستحبات فرموده‌ اگر رد مقام بیان اجزا و شرایط نباشد دلیل همان تعدد مطلوب است مثل همان مثال می‌زنند به همان زیارت الحسین علیه السلام می‌گویند در مقام بیان اجزا و شرایط نیست تعدد مطلوب است اما آنجا که در مقام بیان اجزا و شرایط است تعدد مطلوب نیست مثال می‌زنند به وضو برای نماز یا نصفه شب به آن طرف برای نماز شب می‌گویند او دیگر تعدد مطلوب نیست حمل مطلق بر مقید است نماز طهارت می‌خواهد بدون طهارت که نمی‌شود ولو نمازهای مستحبی و نماز شب باید نصفه شب به آن طرف والا یا بعنوان تهیوع یا بعنوان غذا .

خب حرف خوبی است اما دلیل می‌خواهد اصلاً 90 درصد از مستحبات از باب همان بیان اجزا و شرایط است دیگر مثال همین نماز شب را ببینید 11 رکعت با آن خصوصیات بعد هم آن رکعت آخر با آن خصوصیات خب تمام اینها در مقام بیان اجزا و شرایط است.

همه جا و ما بخواهیم یک جا را پیدا کنیم از باب اجزا و نیست شرایط نمی‌شود نیست با همان زیارت هم که ایشان مثال می‌زند خب اگر ما باشیم و من حیث هو هو قطع نظر از این که باب مستحبات است راستی وقتی که می‌گویند زیارت عاشورا این است با 100 لعن و 100 سلام است خب دیگر در مقام بیان اجزا و شرایط است ما نمی‌توانیم 100 تا را ده تایش کنیم، 10 تا را یکی‌اش کنیم و بگوئیم همان نماز است.

لذا همان مثال ایشان هم برمی‌گردد به همان بیان اجزا و شرایط لذا این که ایشان می‌فرمایند اگر در مقام بیان اجزا و شرایط باشد ظهور این است که حمل مطلق بر مقید هر دو را منکریم می‌گوئیم آقا همه جا در مقام بیان اجزا و شرایط است و ظهور تعدد مطلوب است نه حمل مطلق بر مقید اصلاً در باب مستحبات ظهور، ظهور را از عرف باید گرفت، عرف، ظهور حمل مطلق بر مقید نیست تعدد مطلوب است حالا می‌خواهد در مقام بیان اجزا و شرایط باشد می‌خواهد ظهور، یعنی عرف این است که باب مستحبات را الا باب واجبات می‌داند و یک حرف دیگر هم توی مسئله هست این هم بگوئید خوب است و آن این که اصلاً در باب مستحبات برمی‌گردد باب مثبتات برمی‌گردد بحث دیروز و خود مرحوم نائینی قبول دارند اگر مثبتین شد حمل مطلق بر مقید نیست تعدد مطلوب است الا آنجا که قرینه‌ای توی کار باشد.

لذا به مرحوم آقای خوئی عرض می‌کنیم که این قبول کردن این که باب مستحبات از باب مثبتات است در باب مثبتات حمل مطلق بر مقید نیست بلکه مطلق و مقید آنجاست که یکی مثبت باشد یکی منفی دیگر می‌گوئیم باب مستحبات همه همه از باب مثبتات است و مطلق و مقید با هم تنافی ندارند که دیروز تقریب کردیم و چون تنافی ندارد بنابراین حمل مطلق بر مقید نه حمل تعدد مطلوب آری.

این هم این مسئله مسئله آخر باب مطلق و مقید آن تنبیه آخر مرحوم آخوند است که می‌گویند اطلاق گاهی استیعاب درست می‌کند عام استقراقی گاهی عام بدلی گاهی نه عموم درست نمی‌کند تضیق درست می‌کند مسئله مشکلی است تقاضا دارم این مسئله را کفایه را اگر هم حالش را داشته باشید بعضی از حاشیه‌های کفایه را مطالعه کنید تا فردا مباحثه کنیم انشاء الله.

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo