< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

89/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : ابتلا در اطراف علم اجمال

  بحث امروزمان یک کمی مشکل است اگر مطالعه هم کرده باشید که کردید می‌دانید بحث مثل جلسه قبل بحث صافی نیست بحث این است که اگر یک چیزی در اطراف علم اجمالی مبتلا به نیست اما شک داریم آیا این از آن مصادیق است یا نه؟ مثالش مثال خوبی است.

  من در جلسه قبل می‌گفتم که مثلاً 2 نفر ایستادند دارند وضو می‌گیرند با علم ربطی هم ندارند 2 تا غریبه آب ترشح کرد نمی‌داند به لباس خودش یا لباس آن ترشح کرد ما گفتیم این غیر مبتلا به است.

  لذا از لباس خودش لازم نیست اجتناب بکند اصلا علم اجمالی ندارد برای این که آن طرف غیر مبتلا به است مبتلا به نیست مثل این که می‌داند ترشح کرد نمی‌داند به قبایش یا عبایش خب این مبتلا به است وقتی مبتلا به شد علم اجمالی می‌گوید از هر دو اجتناب بکن اما یک دفعه غیر مبتلا به است نمی‌داند به لباس خودش یا به لباس آن که پهلویش دارد وضو می‌گیرد و گفتیم احتیاج نداریم به این مثالها که در اصول زده شده برای غیر مبتلا به نمی‌دانم کاسه خودش یا کاسه پادشاه هند می‌خواهند غیر مبتلا به را غیر عقلی‌اش بکنند که عقلا ماها دسترسی نداریم به کاسه پادشاه هند ما گفتیم عقلی نیست عرفی است، عرف بگوید این مبتلا به تو نیست عرفی است ، عرف بگوید این مبتلا به نیست و 2 نفر که دارند وضو می‌گیرند آب ترشح کرده آب نجس به لباس خودش یا لباس او و آن هم وضو گرفت و رفت این می‌شود علم اجمالی منحل می‌شود به شک بدوی وآن غیر مبتلا به است و گفتیم اصل جاری است حالا یک مثال بزنیم برای مورد شکش مثل خودش و هم حجره‌ای اش 2 تایی‌شان دارند وضو می‌گیرند یک ترشح نجسی شد نمی‌داند به عبای هم حجره است یا به عبای خودش حالا شک دارد این عبای هم حجره که این هیچ وقت نماز با آن نمی‌خواند آیا از آن مبتلا به است یا از آن غیر مبتلا به‌ها ؟ حالا این از عبای خودش باید اجتناب بکند یا نه؟

  لذا مثالش هم فراوان است همین طور که مثال آن غیر مبتلا فراوان است مثال شکها در غیر مبتلا هم فراوان است.

  مرحوم شیخ انصاری فرمودند باید احتیاط کند یعنی از این عبای خودش هم نمی‌تواند بگوید شک بدوی است باید احتیاط کند چرا؟ گفته اجتنب عن النجس فی البین آن را می‌گیرد اطلاق اجتنب عن النجس فی البین یا این جور می‌گوید یا عبای خودت یا عبای هم حجره‌ات یا از هر دو اجتناب کن.

  مرحوم محقق همدانی در حاشیه بر فرائد این چندتا حاشیه‌ای که بر فرائد نوشته شده یکی از حاشیه‌های خوب همین حاشیه مرحوم حاج آقا رضاست رحمت الله علیه ایشان این فرمایش مرحوم شیخ را شرحش دادند فرمودند که اجتنب عن النجس فی البین خب این مورد را می‌گیرد به این معنا اطلاقش می‌گوید که فرق نمی‌کند بین عبای تو عبای رفیقت حالا ایشان مثال به عبا نمی‌زند این اطلاقات تخصیص خورده به آن جا که مبتلا به نباشد اجتنب عن النجس فی البین الا فی غیر مبتلا به تخصیص می‌گویند تخصیص عقلی است برای این که ما در روایات نداریم که از مبتلا به اجتناب کن از غیر مبتلا به اجتناب نکن ما با عقل درستش کردیم می‌فرماید حالا که با عقل درستش کردیم مخصص، مقید لبی است و مخصص لبی مورد شک را نمی‌گیرد برای خاطر این که عقل است، عقل باید موضوعش محرز باشد تا حکم بکند خب تخصیص لبی این جور می‌گوید، می‌گوید الا آنجا که یقینا مبتلا به باشد یا الا آنجا که یقینا غیر مبتلا به باشد اما این فرض ما نمی‌دانیم مبتلا به است یا مبتلا به نیست آن مخصص نه اطلاقات اجتنب عن النجس فی البین می‌گوید که از او اجتناب کن.

  خب مثل مرحوم حاج آقا رضا هم حرفش دقیق است حرف خوبی است انصافا باید رویش حساب کرد با فرمایش مرحوم سید تفاوتی ندارد با فرمایش مرحوم شیخ تفاوتی ندارد فقط تفاوتش این است مرحوم شیخ سربسته فرمودند اگر شک کنی مبتلا به است یا نه اطلاقات می‌گوید که مبتلا به است نه اطلاقات بگوید مبتلا به است اطلاقات می‌گوید از آن اجتناب کن.

  مرحوم حاج آقا رضا این را تشریحش کردند همان حرف شیخ را شرحش دادند فرمودند اطلاقات می‌گیرد مورد شک را مخصص لبی است نمی‌تواند تخصیص بدهد الا به قدر متیقن و مورد شک را مخصص نمی‌تواند بگیرد اطلاق نداریم مخصص بگیردش چون اطلاق نداریم تخصیص تخصیص لبی است قدر متیقن دارد، قدر متیقنش آنجاست که یقینی باشد و اما اگر مشکوک باشد اجتنب عن النجس فی البین می‌گوید از هر دو اجتناب بکن.

  ما 3 تا ایراد 4 تا ایراد داریم به مرحوم حاج آقا رضا ایراد داریم به مرحوم شیخ انصاری (رض) ایراد اول‌مان این است ما اطلاق اصلا توی مسئله نداریم برای این که این اجتنب عن النجس فی البین این اطلاق در مقام بیان نیست در مقام بیان خصوصیات که نیست در مقام تشریع حکم است و خود شیخ انصاری از کسانی که می‌فرماید اطلاقات اگر در مقام بیان تشریع باشد نه خصوصیات اطلاق نیست حتی ایشان راجع به احل الله البیع و حرم الربا می‌گوید اطلاق ندارد آن که همه می‌گویند اطلاق دارد شیخ انصاری می‌گوید نه می‌گوید احل الله البیع حرم الربا می‌خواهد بگوید این مهمله حرام است آن مهمله حلال است اما خصوصیات را دیگر احل الله البیع حرم الربا دلالت ندارد.

  خب ما نحن فیه هم همین است اجتنب عن النجس فی البین نمی‌دانم مشکوک است مبتلا و غیر مبتلا را می‌گیرد یا نه؟ نه، چرا؟ برای این که اجتنب عن النجس فی البین فقط می‌گوید اجتناب از هر دو و اما این که اگر احدهما مشکوک شد حتی اگر احدهما یقینی شد که مبتلا به نیست یقین داریم مبتلا به نیست تمسک به اطلاق نمی‌توانیم بکنیم تمسک به قاعده کردیم گفتیم که قاعده می‌گوید این علم اجمالی طرف ندارد چون طرف ندارد پس علم اجمالی نیست پس اجتناب لازم نیست خود مرحوم شیخ هم آنجا تمسک به اطلاق نکردند تمسک به اصول کردند به قاعده اصولی این ایراد اول ما به مرحوم شیخ و حاج آقا رضا هر دو ایراد دوم ما به خصوص مرحوم حاج آقا رضا به ایشان عرض می‌کنیم آقا این فرمایش شما تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص است و مرحوم شیخ همچنین شما تمسک به علم در شبهه مصداقی مخصص را جایز نمی‌دانید.

  یک اختلافی هست توی اصول کم کم آمده توی فقه این که تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص آیا جایز است یا نه؟

  استاد بزرگوار ما آقای بروجردی می‌فرمود جایز است یک مثال عرفی هم می‌زدند می‌فرمودند می‌گوید اکرم العلما لاتکرم الفساق منهم حالا یک کسی را نمی‌دانم فاسق است یا نه؟ گفتند که اکرم العلما می‌گوید که عالم است اکرامش کن به قول آقای بروجردی اکرم العلما می‌گوید این زن من است به او بدهید برای این که عالم است لاتکرم الفساق منهم نمی‌دانیم فاسق است یا نه لاتکرم الفساق می‌گوید من نمی‌خواهش برای این که زن من نیست وقتی من می‌شود که فاسق باشد لذا اکرم العلماء می‌گوید بده به من لاتکرم الفساق منهم هم می‌گوید من نمی‌خواهمش می‌شود زد اکرم العلماء خیلی عالی لذا مثل آقای بروجردی و خیلی‌ها می‌گویند تمسک به علم در شبهه مصداقی مخصص جایز است این مثال عرفی را هم می‌زنند و از کسانی که تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص می‌کند مرحوم سید در عروه است خیلی جاها می‌بینیم که تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص اما اساتید دیگر ما مثل حضرت امام مثل آقای داماد بزرگان نظیر مرحوم نائینی و شاگردهایشان منجمله مرحوم آقای حکیم مرحوم آقای خوئی و امثال این‌ها می‌گویند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص نمی‌شود چرا؟ می‌گویند برای این که بر می‌گردد به تمسک به عام در شبهه مصداقی عام چرا بر می‌گردد؟ برای این که اکرم العلماء یک دلیل می‌گوید لاتکرم الفساق منهم اکرم العلماء الا الفساق منهم است واقعا یعنی بعد از تخصیص وقتی که اکرم العلماء غیر از فساق منهم این زید عالم فاسق را نمی‌دانم تمسک به عام بکنم چرا؟ برای این که گفتی عام می‌گوید من می‌خواهمش این اراده استعمالی، اراده جد می‌گوید من نمی‌خواهمش لذا اساتید ما می‌گفتند که این اکرم العلماء لاتکرم الفساق منهم که منفصل است متصل می‌شود می‌شود اکرم العلماء الا الفساق منهم یعنی عالم غیر فاسق و اکرم العلماء عالم غیر فاسق را اگر مشکوک بشود نمی‌تواند بگیرد تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است که ما قبول کردیم این را که تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز نیست خب ما نحن فیه هم همین طور است گفته اکرم العلماء عقل ما می‌گوید که الا الفساق منهم و همین مثال اکرم العلماءخیلی خوب است دیگر عقل ما می‌گوید عالم فاسق را نباید اکرام کنی حالا این زید می‌دانم عالم است نمی‌دانم فاسق است یا نه اکرم العلماء می‌گوید من نمی‌خواهمش به اراده جد نه اراده استعمال یعنی لبّا برای این که اکرم العلماء لبّا وقتی تخصیص منفصل آمد مثل تخصیص متصل است می‌شود اکرم العلماء الافساق منهم و این زید عالم که نمی‌دانم فاسق است یا نه؟ نمی‌دانم اکرم العلماء می‌گیردش یا نه؟ نمی‌گیرد ما نحن فیه هم همین است اجتنب عن النجس فی البین یک الا دارد آن هم عقل است و آن این است که الا مبتلا به نه، اگر مبتلا به نباشد اجتناب لازم نیست خب این تخصیص می‌زند دیگر عام را وقتی تخصیص زد لبّا این جور می‌شود که اجتنب عن النجس فی البین الا آنجا که مبتلا به نباشد ، مبتلا به باشد. و ما نحن فیه اینجوری است نمی‌دانم اجتنب عن النجس فی البین می‌گیرد یا نه؟ تمسک به عام در شبهه مصداقی خاص است نه، این هم ایراد دوم ما به مرحوم حاج آقا رضا.

  ایراد سوم ما این است که آقا نه، همان کسانی هم که تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص را جایز می‌دانند این جور جاها را نمی‌توانند بگویند ؟ برای خاطر این که آن اجتنب عن النجس فی البین این کجا؟ همه جا گفتیم اطلاق ندارد جای خاص دلالت ندارد وقتی دلالت نداشت اجتنب عن النجس فی البین نمی‌دانم آیا مشکوکی که نمی‌دانم مبتلا به است یا نه ؟ نمی‌دانم می‌گیرد یا نه؟ می‌شود اگر بخواهیم تمسک به اجتنب عن النجس فی البین بکنم می‌شود تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام مثل آنجا می‌گوید اکرم العلماء من نمی‌دانم زید عالم است یا نه؟ وقتی نمی‌دانم زید عالم است یا نه ثبت العرض ثم انقش می‌خواهم تمسک کنم به اکرم العلماء تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام است و نمی‌شودکه یعنی آنها هم که می‌گویند تمسک به عام در شبهه مصداقی مخصص جایز است اما دیگر کسی نداریم بگوید تمسک به عام در شبهه مصداقی خود عام آنها جایز است و اینجا اطلاق‌مان از اول مشکوک است یعنی اجتنب عن النجس فی البین نمی‌تواند مشکوک را بگیرد وقتی نتوانست مشکوک را بگیرد دیگر آن طرفی که نمی‌دانم مبتلا به است یا نه؟ که من دسترسی ندارم این طرف که عبای خودم است دسترسی دارم شبهه شبهه بدویه است رفع ما لایعلمون می‌گوید اشکال ندارد.

  در حقیقت نزاع ما با مرحوم شیخ همان است شیخ می‌فرماید اطلاقات می‌گوید که مبتلا به باشد یا مبتلا به نباشد و ما نحن فیه نمی‌دانم مبتلا به است یا نه؟ باید احتیاط بکنم و حرف ما این است که اطلاق نداریم تا تمسک به آن بکنیم و این اکرم العلماء اگر ندانیم زید عالم است یا نه ؟ نمی‌توانم تمسک به عام بکنم برای اکرام مشکوک العلم اگر هم بگوئیم برای اکرام مشکوک الفسق می‌شود اما کسی دیگر تا حال نگفته که اگر شک داریم عالم است یا نه ؟ تمسک بکن به اکرم العلماء.

  ما نحن فیه همین است دیگر یک مورد شک است نمی‌دانم این اجتنب عن النجس فی البین می‌گیردش یا نه؟ باید موضوع درست کنم موضوعش کجاست؟ آنجا که حتما مبتلا به نباشد مثل همان پادشاه هند و کاسه‌اش و اما اگر شک دارم آیا مبتلا به است یا نه؟ این دیگر اجتنب عن النجس فی البین نداریم در حقیقت طرف ندارد که خواه ناخواه علم اجمالی منجز تکلیف نیست آن که مبتلا به نیست که هیچ چیز آن هم که مبتلا به است رفع ما لایعلمون یا کل شیء طاهر می‌گوید اجتناب از او اشکال ندارد.

  این هم خلاصه این تتمه‌ای که مرحوم شیخ متعرض شدند و بعدش هم مرحوم آخوند (رض) متعرض شدند.

  مسئله بعدمان که آن دیگر مثل همان اول این مسئله آسان است این هم مسئله آسانی است شبهه غیر محصوره، شبهه غیر محصوره چه شبهه‌ای است؟ این که اطراف به اندازه‌ای زیاد باشد عرفا که عرف اعتنا به آن علم اجمالی در بین نداشته باشد.

  اگر مطالعه کرده باشید یا یادتان باشد راجع به این شبهه محصوره و این موضوعش خیلی حرف زده شده ولی بهترین حرف‌ها حرف مرحوم شیخ انصاری است دیگران هم این فرمایش را فرمودند آن نجس در میان اطراف به اندازه‌ای کم باشد که معنا به مسند العرف نباشد.

  مثل این که مثلا می‌دانیم امروز به ما گفتند گوسفند ذبح شرعی نشده آوردند توی اصفهان اما به کدام قصاب دادند نمی‌دانم ، این را می‌گویند شبهه غیر محصوره یعنی این علم اجمالی که نجس است اما هذا آزذاک این طرفش نادر است آن گوسفندی که ذبح نشده من مبتلا به آن بشوم این نادر است شاذ است ممکن است بدبختی آن را بگیرد و همان گوسفند بیاید در خانه‌اش و گوسفند قسمت بشود و این آقا برود بخرد و میته بخرد اما این الشاذ کالنادر و النادر کالمعدوم وقتی چنین شد اجتنب عن النجس فی البین نداریم چرا نداریم؟ برای این که آن طرف به اندازه‌ای نادر است که غیر متعارف است و عقلا روی آن نادر غیر متعارف حکم ندارند یعنی اجتنب عن النجس فی البین را اینجا جاری نمی‌کنم.

  یک روایت صحیح السند ظاهر الدلاله هم همین که مرحوم شیخ انصاری می‌گویند روایت داریم آمد خدمت اما صادق سلام الله علیه خوردن پنیر چه جور است؟ حضرت فرمودند اشکال ندارد گفت آخوند من شنیدم یک جا توی بادیه یک پنیرها درست می‌کنند نجس است و این پنیرها را می‌فروشند توی شهر و می‌دهند به ما حضرت فرمودند این دیدند این حال وسط سی گری دارد به غلام‌شان گفتند برو پنیر بگیر پنیر را گرفت و آمد و سفره پهن کرد و نشستند با هم همان پنیر بازار را خوردند این دو دفعه در وسط صحبت گفت که پنیر خوردن چه جور است؟ حضرت فرمودند مگر نمی‌بینی دارم می‌خورم؟ گفت می‌خواهیم یقین کنم و می‌گویند که یک جا هست در آن جا پنیر نجس می‌دهند به مردم می‌آورند توی شهر حضرت فرمودند آیا برای یک جا باید بگوئیم که همه جا؟ نه، آن یک جا در میان همه جا یک قطره از دریاست و آن دیگر منجز تکلیف نمی‌تواند باشد ما فی الارض هم مرادشان همین مدینه بوده دیگر حضرت فرمودند نه، پنیر پاک است و به عبارت دیگر این تعبد نیست همین طور که شیخ انصاری فرمودند موضوع را عرف باید تعیین کند و عرف در اینجاها اجتنب عن النجس فی البین ندارد وقتی نداشت دیگر آن که من در مغازه می‌روم می‌خرم تذکیه قاعده تذکیه دارد کل شیء طاهر دارد و این در همه اطراف من جاری می‌شود بلا اشکال. این شبهه غیر محصوره است.

 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo