< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

89/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : اگر چیزی را در نماز اضافه کرد.

  بحث درباره این بود که اگر از نماز کم شد چه باید کرد ؟ بالاخره گفتند رفع ما لایعلمون دارد و نماز درست است.

  مسئله امروز ما این است که اگر در نماز زیاد شد حالا این زیاد یک دفعه جزء نماز است مثل این که مثلا دو تا سوره خواند یک دفعه جزء نماز هم نیست مثل این که توی نماز یک کسی راه رفت یا مثلا حرف زیادی زد حالا آن حرف هم فارسی باشد یا غیر فارسی دعا باشد یا غیر دعا، زیاد کرد در نماز آیا برائت دارد یا نه؟

  مشهور در میان اصحاب گفته‌اند که نه، من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده و چون دلیل داریم نوبت به برائت نمی‌رسد که بعضی‌ها هم گفته‌اند قطع نظر از من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده باز هم نوبت به برائت نمی‌رسد برای این که برائت موانع را نمی‌تواند بردارد.

  این جمله من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده این روایت است صحیح السند هم هست اما اصحاب به این اطلاق عمل نکرده‌اند برای این که هر زیاده توی نماز نماز را باطل می‌کند خب نیست این جور، سهوا جهلا یک کسی دو تا سوره خواند، سهوا جهلا یک کسی یک قدم راه رفت ، سهوا جهلا اضطرار یک کسی افتاد روی زمین یا سهواً جهلا یک کسی توی نماز حرف زد خب این‌ها همه هیچ کس نگفته نماز باطل است از جاهایی که گفته‌اند مثلاً سجده سهو واجب است گفته‌اند کلام بی جا، دارد نماز می‌خواند بچه می‌آید مهر را برمی‌دارد می‌گوید مهر را برندار یا می‌گوید برو در را بازکن حالا عمدا باشد می‌گویند نماز باطل است سهوا باشد می‌گویند نماز باطل نیست حتی جهلا را هم ما می‌گوییم که اصلا رفع ما لایعلمون مربوط به جهل است جهلا هم نماز درست است لذا افتاده‌اند توی این من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده را درستش بکننند گفته‌اند اگر بخواهیم به ظاهرش تمسک بکنیم تخصیص مستهجن لازم می‌آید و اصلا من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده از کار می‌افتد برای این که اگر برویم توی فقه می‌بیینیم من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده مثلا 9 جا نماز درست است یک جا نماز باطل است و من زاد فی صلاته را اطلاقش را بگیریم برای یک جا، هی بگوییم الا الا می‌گویند تخصیص مستهجن است تخصیص مستهجن جایز نیست لذا گفته‌اند اصلا به این من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده نمی‌شود عمل کرد در حالی که سندش هم صحیح است اما نمی‌شود به آن عمل کرد.

  یک حرف دیگری که مرحوم شیخ انصاری خیلی پافشاری روی آن دارد در آخر کار تعارض می‌اندازد بین من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده و بین لاتعاد الصلاه الا من خمس گفته این‌ها با هم متعارضند آن می‌گوید لاتعاد الصلاه الا در ارکان آن می‌گوید من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده چه در ارکان چه در غیر ارکان، این تعارض را چکارش بکنیم؟ و مرحوم شیخ در فرائد اگر یادتان باشد 4 ، 5 وجه می‌آورد برای این که این دو تا روایت را باهم جمع کند بگوید هر دو درست است و بهترین جمع‌ها هم همین که لاتعاد الصلاه الا من خمس تخصیص بدهد من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده را اما باز هم تخصیص مستهجن است برای این که خیلی جاها نماز صحیح است در حالی که زیاد کرده از ارکان هم نیست، خیلی جاها و ما بخواهیم بگوییم که همه جا نماز باطل است الا در ارکان ظاهراً نمی‌شود گفت.

  بعضی از بزرگان گفته‌اند من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده ای سهوا، حالا این بهتراز فرمایش مرحوم شیخ است مرحوم شیخ هم دارند که بگوییم من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده فی الارکان جمع بین دو تا دلیل هم شده اما باز هم این ایراد وارد است که من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده را اختصاص بدهیم به ارکان تخصیص مستهجن است.

  بعضی‌ها گفته‌اند من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده عمدا اگر عمدا باشد نماز باطل است اگر سهوا باشد نماز باطل نیست ، خب این هم برمی‌گردد به این که من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده عمدا خیلی کم پیدا می‌شود یک هالو می‌خواهد نماز بخواند توی نماز هم حرف بزند و این اختصاص به صورت عمد این هم باز تخصیص مستهجن است.

  لذا استاد بزرگوار ما آقای بروجردی در درس من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده را از کار می‌داندختند عمل به لاتعاد الصلاه الا من خمس می‌کردند و می‌گفتند اصلاً من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده در حالی که سندش خوب است اما به دلالتش نمی‌شود عمل کرد لذا روایت از کار می‌افتد.

  پس بنابراین نوبت می‌رسد به اصل، بخواهیم در مسئله ما تمسک بکنیم به من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده و اگر زیاد کرد باید نماز را دو مرتبه بخواند به قاعده من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده این حرف درست نیست هر کجا دلیل داریم آن دلیل برای ما کار بکند هر کجا دلیل نداریم از نظر دلیل می‌مانیم نوبت می‌رسد به اصل، آیا رفع ما لایعلمون جاری است یا نه؟ و ما می‌گوییم رفع ما لایعلمون جاری است چرا رفع ما لایعلمون جاری است؟ برای این که نمی‌دانیم آیا این نمازی که خواندیم این چیزی که به جا آوردیم مثل مثلا یک قدم راه رفتیم یا یک حرف توی نماز زدیم یا مثلا بی جا به جای سه مرتبه سبحان الله و الحمدلله 4 مرتبه خواندیم نمی‌دانیم آیا این مانعیت دارد یا نه؟ اصل این است که مانعی توی کار نیست، تمسک به خود رفع ما لایعلمون هم می‌کنیم رفع مانعیت به واسطه رفع ما لایعلمون یا رفع مانعیت به واسطه رفع السهو.

  مرحوم آخوند جاهای دیگر می‌فرمایند که این عدم مانع چون که برمی‌گردد به عدم مانعیت مانع اصل ندارد، نمی‌دانم در کفایه یادتان است یا نه؟ مرحوم آخوند هفت هشت جا می‌فرمایند که عدم مانع داریم حتی ایشان می‌فرماید اصل هم نه، عقلاء ، اصل عقلایی، نمی‌دانم مانع توی نماز آمد یا نه؟ اصل این است که مانع توی نماز نیامده باشد می‌فرماید این هست اما اگر یک چیزی آمده توی نماز نمی‌دانم مانع است یا نه؟ اسمش را می‌گذارند مانعیت مانع مرحوم آخوند می‌گویند که عقلایی راجع به مانعیت مانع نداریم اصل عقلایی آن جاست که ندانیم مانعی توی نماز آمد یا نه؟ اما اگر می‌دانیم یک چیزی آمد و نمی‌دانیم مانع است یا نه؟ دیگر اصل عقلایی که عدم مانع باشد نداریم و ما هم همه جا گفتیم این اصل عدم مانع پیش عقلا فرق نمی‌کند شک در اصل مانع باشد یا شک در مانعیت مانع باشد در همان شک در مانعیت مانع هم بر می‌گردد به اصل عدم مانع، بالاخره این چیزی که توی نماز آمده یا نمی‌دانیم آمده یا نه؟ نمی‌دانیم نماز را باطل کرد یا نه؟ اصل عدم مانع می‌گوید نماز درست است یا اصل عدم مانعیت مانع می‌گوید نماز درست است و این اختصاص دادن اصل عقلایی به یک جا به آن جا که شک کنیم آیا مانع آمد یا نه؟ بله قدر متیقن است اما وجهی برای اختصاص نمی‌بینیم، این یک مسئله.

  یک مسئله هم ما نحن فیه که می‌دانم یک چیزی توی نماز آمده نمی‌دانیم آیا این نماز را باطل کرده یا نه؟ رفع ما لایعلمون می‌گوید نه، به عبارت دیگر نمی‌دانیم مانعیت مانع آمده یا نه؟ رفع النسیان یا رفع ما لایعلمون می‌گویند نیامده، دیگر احتیاج نداریم به این که مانع و امثال این‌، نه، این رفع ما لایعلمون هم عقلا هم شرعا هم راجع به جزء است و هم راجع به شرط است و هم راجع به مانع هم راجع به اصل مانع هم راجع به مانعیت مانع.

  مرحوم شیخ و مرحوم آخوند و مشهور در میان اصحاب هم الان همین است همین جور که رفع ما لایعلمون راجع به اجزاء هست راجع به شرایط هم هست راجع به موانع هم هست.

  بنابراین مسئله تا این جا صاف است ، خلاصه حرف هم این شد که تمسک به من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده نمی‌شود کرد تمسک به لاتعاد الصلاه الا من خمس می‌شود کرد بدون معارض است و این جا لاتعاد الصلاه الا من خمس که می‌گیرد من زاد فی صلاته را حالا قطع نظر از آن اصاله عدم مانع هم می‌گیرد آن اصل عقلایی که مرحوم آخوند همین جا می‌گویند و این که بگوییم اختصاص به مانعیت مانع دارد نه، اصاله عدم مانع یک اصل عقلایی است که اصل عملی هم نیست که تعیین وظیفه در شک، نه، یک امر عقلایی است نظیر اماره می‌بیند نظیر رفع النسیان می‌بیند همین طور که سابقا گفتم این حدیث رفع اسمش را رفع گذاشته‌اند و مانورها روی آن داده‌اند که این اصل عملی است تعیین وظیفه در ظرف شک است گفتیم فقط رفع ما لایعلمونش است که اصل است و مثبتاتش حجت نیست آن کسانی که می‌گویند و شرایطی که دارد و اما مابقی فقرات این 9 تا دیگر مابقی همه همه اصول عقلائیه می‌خواهید بگویید امارات، حالا اسمش را گذاشته‌اید توی فقه اصول فقهیه.

  ایشان می‌گویند که من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده همین طور که آقای بروجردی می‌فرمودند قبول نداشتند اما می‌فرمودند می‌فرمودند مختص به عامد است من زاد فی صلاته عمدا فعلیه الاعاده ایشان می‌فرمایند من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده یعنی من زاد عمداً، گفتم حالا اگر کسی حرف آقای بروجردی یا حرف ایشان را بزند گفتم که بالاخره روایت از بحث ما بیرون است.

  اگر هم کسی من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده را برای تخصیص مستهجن به طور کلی از کار بیندازد تفاوتی نمی‌کند دیگر باز هم من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده در بحث ما نمی‌تواند کار بکند، لذا بحث ما را چه می‌تواند کار بکند ؟ دو چیز، یک) آن اصاله عدم مانع یا اصاله عدم مانعیت مانع یا لاتعاد الصلاه الا من خمس اما من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده در مقابل لاتعاد و در مقابل اصل عدم مانع، نه، نمی‌تواند کار بکند بنابراین اگر کسی زیاد کرد سهوا اگر کسی زیاد کرد به حرف آدمی یا حرف غیر آدمی در نماز باشد یا غیر نماز باشد اصاله عدم مانع یا لاتعاد الصلاه الا من خمس برای ما کار می‌کند حالا قطع نظر از این سوم کار می‌کند و آن سوم چیست؟ برائت یعنی علاوه بر این که اصل عقلایی داریم علاوه بر این که اماره داریم اگر کسی قطع نظر بکند از آنها دیگر نوبت می‌رسد به برائت و برائت همین جور که اجزاء را می‌گیرد شرایط را می‌گیرد موانع را هم می‌گیرد.

  بله همین طور که سابقا گفتیم معلوم هم هست شما هم می‌دانید اگر لاتعاد جاری شد اگر اصاله عدم مانع جاری شد دیگر نوبت به برائت نمی‌رسد برائت می‌شود محکوم، لذا آوردند این تنبیه را این جا در برائت در حالی که قبل از آن که ما به برائت برسیم حدیث لاتعاد داریم اصاله عدم مانع داریم و اصلا نوبت به برائت نمی‌رسد تا بگوییم جاری است یا جاری نیست.

  اما مطالعه کرده‌اید دیگر هم در کفایه هم مرحوم شیخ هم همه همه صرف نظر کرده اند از اصاله عدم مانع و از لاتعاد الصلاه الا من خمس و بحث کرده‌اند که در مسئله ما آیا برائت داریم یا نه؟ ما می‌گوییم برائت داریم مرحوم شیخ می‌گویند نه، مرحوم آخوند می‌گویند که برائت عقلی نه، برائت شرعی آری.

  الا این که مرحوم شیخ و دیگران یک تتمه درست کرده‌اند در حالی که این ذیل تذیل نیست تصدر است باید اول گفته باشند و آن این است که در مسئله استصحاب داریم و اگر استصحاب داشته باشیم مثل آن جاست که اماره داریم همین طور که برائت محکوم به اماره است اماره اصول عقلائیه حکومت دارد ورود دارد اگر کسی بگوید استصحاب توی مسئله هست استصحاب دیگر مقدم بر برائت است دیگر به قول شما طلبه‌ها برزخ‌ ما بینهما در حالی که خود استصحاب اصل است اما مقدم بر همه اصول است امارات مقدم بر استصحاب استصحاب مقدم بر همه اصول و ما نحن فیه استصحاب هست، تقریر استصحاب را سه جور کرده‌اند یک ) اصاله عدم مانع مثلا یک قدم راه رفت نمی‌داند مانعی که نماز را باطل بکند آمد یا نه ؟ اصل عدم مانع قبلا که این مانع نبود حالا مانع موجود شد نمی‌دانیم، استصحاب عدم ازلی هم نه تا اشکال بکنید، استصحاب عدمی، عدم نعتی یعنی این تا یک قدم راه نرفته بود مانع توی کار نبود حالا یک قدم راه رفت نمی‌داند آیا مانع آمد یا نه؟ اصاله عدم مانع، آن کسانی هم که استصحاب عدم ازلی را جاری نمی‌دانند این جا استصحاب عدم نعتی را جاری می‌دانند دیگر اشکالی نیست.

  یک تقریر استصحاب دیگر استصحاب تأهلیه ، این هم خیلی خوب است یعنی مثلا دو رکعت نماز خواند حالا در وقتی که پاشد ایستاد دید که جایش خیلی بد است یک قدم رفت جلو یک قدم آمد عقب نمی‌داند نمازش باطل شد یا نه؟ می‌گوید که این که نیامده بود می‌شد ما قبل نماز بچسبد به ما بعد نماز به آن می‌گویند استصحاب تأهلیه یعنی اهلیت داشت قبل و بعد با هم ارتباط پیدا بکند الان یکون کذلک، این هم خوب است و این استصحاب تأهلیه خیلی جاها هست و من جمله استصحاب تأهلی د راین جا مثلا 4 مرتبه سبحان الله و الحمدلله خواند نمی‌داند نمازش باطل شد یا نه؟ می‌گوید این را نخوانده بودم نمازم صحیح بود به معنا می‌توانستم بچسبانم به بعد تا بگویم السلام علیکم و رحمه الله و برکاته این مانع هم که آمد استصحاب هست این هم خوب است.

  شاید بهتر از دو، استصحاب عدم قطع، نمی‌دانیم نماز قطع شد به واسطه این فعلی که به جا آوردیم یا نه؟ اصاله عدم قاطع و این استصحاب عدم قاطع یعنی نماز تا این جا که مسلم درست بود نمی‌دانیم نمازمان به این یک قدم راه رفتن نمازمان از بین رفت یا نه؟ اصاله عدم قاطع، شاید هم شما اشکال بکنید، بکنید دیگر، حرف بزنید، شاید هم اشکال بکنید بگویید آقا این سه تا تقریر برمی‌گردد به یک تقریر آن هم طوری نیست بالاخره می‌خواهیم یک استصحاب این جا جاری بکنیم این استصحاب را اسمش را هر چه می‌خواهی بگذار این استصحاب جاری است استصحاب عدم مانع، استصحاب عدم قاطع، استصحاب تاهلیه.

  یکی هم استصحاب هیئت ، هیئت اتصالیه اگر کسی نمی‌داند آن هیئت اتصالیه از بین رفت یا نه؟ اصل عدم این که آن هیئت اتصالیه از بین رفته باشد ، این هم خوب است اما ظاهراً هر تقریب بکنیم ولو بیش از 4 تقریبی که بزرگان کرده‌اند شما هم از خودتان یک تقریرهایی درست بکنید همه برمی‌گردد به یک چیز و آن این که در مسئله استصحاب داریم ، استصحابمان هم نمازمان را درست می‌کند با آوردن این قاطع، لذا اگر شک بکنیم این قاطع این که زیاد شده توی نماز نماز را باطل می‌کند یا نه؟ استصحاب .

  بله یک مسئله هست، شما هیچ چیز نمی‌گویید دیگر به وضوح باقی می‌گذارید و آن این است که جایی که استصحاب جاری می‌شود دیگر نوبت به برائت نمی‌رسد و نباید تنبیه سوم در اقل و اکثر ارتباطی را ما با استصحاب درست بکنیم.

  فتلخص مماذکرناه اماره به ما می‌گوید من زاد فی صلاته فلیس له الاعاده الا مااخرجه الدلیل، لاتعاد الصلاه الا من خمس، اصل عقلایی به ما می‌گوید من زاد فی صلاته فلیس له اعاده الا ما اخرجه الدلیل، برائت به ما می‌گوید که عدم مانع مثل جزء است مثل شرط است همین طور که راجع به جزء و شرط برائت داریم راجع به مانع و عدم مانع هم برائت داریم و بالاخره حرف چهارم این که همه این‌ها بروند کنار آن که به درد اصول می‌خورد استصحاب و این که استصحاب به ما می‌گوید اگر کسی زیاد کرد توی نماز ، نمی‌داند نماز باطل شد یا نه؟ استصحاب می‌گوید نماز صحیح است نماز باطل نیست استصحاب را چه جور تقریر بکنیم؟ با این 4 تا تقریری که من عرض کردم.

  فردا انشاء الله تنبیه بعدی.

 وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo