< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : مقدمه خارجیه
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 بحث این بود که مقدمه واجب را منقسم کرده اند به سه قسم مقدمه متقدمه اسمش را گذاشته اند شروط مقدمه مقارنه اسمش را گذاشته اند اجزاء مقدمه متأخره اسمش را گذاشته اند شرط متأخر لذا گفته اند که مقدمات واجب یا مقارن است یا متقدم است یا متأخر و دیگر در این باره که شروط این ها همه مقارن است اصلا صحبت نکرده اند آن که محط بحثشان است این است اوله التکبیر آخره التسلیم که اسمش را گذاشته اند شروط داخلیه به آن گفته اند مقارنات نماز گفته اند اجزاء نماز توی فقه ما می گوید اجزاء نماز و آن چیزهایی که امر روی آن نیامده اما مأمور به مقید به آن شده اسمش را گذاشته اند شروط لذا گفته اند مقدمات نماز 6 چیز است توی رساله ها هم آمده مقدمات نماز 6 چیز است یکی طهارت از حدث یکی طهارت از خبث یکی هم قبله یکی وقت و یکی هم مکان لذا مکان مصلی و وقت زمان صلاه و این که باید با طهارت باشد و لباسش پاک باشد و باید با وضو باشد و یکی هم لباسش مثلا از حریر از ابریشم نباشد این ها را گفته اند مقدمات نماز حالا چرا مقدمات نماز به آن می گویند؟ در حالی که این ها مقارن هم هست همه اش؟ برای این که قبله از اول نماز تا آخر نماز مقارن است و طهارت لباس مقارن است مکان مقارن است همه این ها مقارن است فقط یک اختلافی هست در طهارت که این طهارت آیا همان غسلات و مسحات است؟ مشهور گفته اند نه از غسلات و مسحات طهارت درست می شود آن غسلات و مسحات محصل است و محصل یک متحصل برای ما درست می کند و آن وضوست لذا در حقیقت همه آن شروط که اسمش را گذاشته اند مقدمات اصطلاح است این ها مقدمات نیستند مقارن با نمازند همه آنها اما چرا این ها را مقدماتش می گویند؟ می گویند برای این که امر آمده روی اوله التکبیر آخره التسلیم الا این که آن مأمور به ما یک شروطی دارد شروط ها همه مقارن هم هست لذا نمی شود قبله اول درست بشود بعد نباشد و نماز درست بشود یاطهارت هم همین طور، گفتم فقط در غسلات و مسحات بعضی گفته اند که طهارت از حدث این فقط همان غسلات و مسحات است محصل و محصل نیست اما مشهور در میان اصحاب گفته اند نه همه این ها شروط مقارنه هستند پس چرا شروط مقارنه شده اند؟ چرا شروطش می گویند؟ شروط که معنایش این است که باید یک نحو تقدمی داشته باشد شرط که عین مشروط نمی شود باشد برای خاطر همین که است که این شروط امر روی آن نیامده امر آمده روی اوله التکبیر آخره التسلیم به آن می گویند اجزاء به آن می گویند شروط مقارن برای این که این شروط مقارنه اوله التکبیر آخره التسلیم است که برای ما نماز درست می کند مأتی به ما را مطابق با مأمور به می کند و چون امر روی آن نیامده مشهور شده در میان فقهاء به شروط متقدمه در حالی که شروط متقدمه هم نیست و همه آنها شروط مقارنه است لذا این جور می شود همین طور که توی رساله ها هم آمده نماز یک مقدماتی دارد یک مقارناتی دارد شروط متأخره هم یا نیست یا اگر باشد به عنوان یک مسئله در باب استحاضه آمده لذا در حقیقت این جور می شود که نماز ما یک مقدمات دارد یک مقارنات دارد مراد از مقارنات یعنی امر آمده روی آن که دیروز می گفتم به قول آقای بروجردی آن مرغک امر بالهایش را پهن کرده روی این ها لذا چون که آن مقدمات خارج از مأمور به است اسمش را گذاشته اند مقدمات متقدمه و الا همه این مقدمات مقارن با مأمور به است مأمور به باید با آن باشد.
 و گفته اند هم لازم نیست این که شرط متأخر باشد نه، معنای شرط این است که تأثیر و تأثر آنها خیال می کردند تأثیر و تأثر گفته اند که آن امر ما آمده روی یک مأمور بهی که آن مأمور به مشترط به قبله است که اگر آن قبله نیاید نماز باطل است به قاعده اذا انتفی الشرط انتفی المشروط.
 اما راجع به الله اکبر راجع به حمد و سوره راجع به رکوع راجع به سجده این را نگفته اند گفته اند که این اذا انتفی الجزء انتفی الکل نگفته اند اذا انتفی الشرط انتفی المشروط در حالی که آنها هم مقارنند اما چون امر روی آنها نیامده اسمش را گذاشته اند مقدمات مشروطه واجزاء چون امر روی آن آمده اسمش را گذاشته اند مقارنات نماز توی رساله ها می گوید مقارنات نماز توی فقه استدلالی هم می گوید اجزاء نماز، اجزاء نماز مثلا در رساله ها می گوید مقارنات نماز 12 تاست اول نیت بعد تکبیر بعد حمد و سوره، در فقه ما هم وقتی وارد بشویم این نماز مرکب است اولش نیت بعدش تکبیر الاحرام بعدش حمد و سوره بعدش رکوع تا آخر، این که گفته اند شرط به این اعتبار گفته اند شرط و الا همه این شروطی که توی رساله ها آمده به عنوان مقدمه همه این ها مقارن با نماز است یک کسی در وسط نماز از قبله کج برود جزء نماز را نمی گویند نیاورده می گویند نمازت باطل است چرا؟ می گویند شرط نمازت رو به قبله بود رو به قبله نیامده، در وسط نماز عورتینش پیدا باشد می گویند نمازت باطل است نمی گویند چیزی از نماز نیامده می گویند این نماز شرط داشت این که عورتین باید پوشیده باشد لباس باید پاک باشد در وسط نماز لباست را نجس کردی نماز باطل است به قاعده اذا انتفی الشرط انتفی المشروط.
 خب حالا چون که بعضی از فضلا این ایراد را کرده اند این که این شروط همه مقارن است بله شروط همه مقارن است اما مأمور به است یا نه؟ و این کسانی که توی رساله توی این اجزاء و شرایط درست کرده اند همه من اوله التکبیر آخره التسلیم همه این شروط آن 6 تا مقارن با نماز است اما امر روی آن نیامده امر آمده روی اوله التکبیر آخره التسلیم به شرط این که با وضو باشد به شرط این که با طهارت باشد به شرط این که رو به قبله باشد تا آخر.
 حالا ایراد عمده ای که در مسئله بود ایراد این بود آنها معمولا در استدلالهای فقهی نه اصولی برده اند روی شرط متأخر لذا گفته اند کیف یمکن غسلی که باید امشب بکند بگویند این غسل را اگر امشب نکنی روزه دیروزت باطل است این یعنی چه؟ کیف یمکن تأثیر شرط متأخر در مشروط؟
 راجع به شرط مقارن که همان مقدمات است باز همین ایراد را کرده اند که دیروز من می گفتم این ایراد را راجع به اجزاء هم بکنید و نمی دانم چرا در اصول راجع به اجزاء این ایراد را نکرده اند؟ برای خاطر این که این شروط همه مقارن است آن اجزاء همه مقارن است و اگر ما بخواهیم شرط درست بکنیم سبب درست بکنیم باز همین ایراد می آید از نظر فلسفه شرط و مشروط باید مقارن باشد تا تأثیر و تأثر بکند و الا مقارن نباشد چه جور تأثیر و تأثر می کند؟ دیروز می گفتم راجع به اجزاء هم همین است چه جور الله اکبر می تواند تأثیر و تأثر بکند برای اصل نماز؟
 جوابی که ما دادیم خیلی واضح و عرفی و مسئله را هم در باب شروط هم در باب اجزاء چه مقارن چه متأخر چه متقدم جواب ما می آید ما گفتیم اصلا در تشریع تکوین نیست در تکوین تشریع نیست این تأثیر و تأثرها که در باب شروط و سبب و علت تامه گفته اند این ها مربوط به تکوین است نه مربوط به تشریع در حقیقت ما در نماز نه شرط فلسفی داریم نه جزء فلسفی داریم نه سبب ناقص داریم نه سبب تام بلکه شارع مقدس به ما گفته است که نماز را این جوری بخوان صلوا کما رأیتمونی اصلی نماز این است اما حالا یکی را اسمش را بگذاریم شرط و یکی را بگوییم جزء و یکی را بگوییم سبب و یکی را بگوییم علت تامه و تأثیر و تأثر و کیف یمکن تأثیر بکند چیزی که مؤخر است در مقدم و امثال این ها گفتیم همه این ها سالبه به انتفاء موضوع است لذا روی عرض ما مسئله را سالبه به انتفاء موضوعش کردیم.
 اما دیگران اگر مطالعه کرده باشید قدمای اصحاب مثل صاحب فصول صاحب قوانین در این جاها هفت هشت صفحه ان قلت قلت برای این که مسئله را درستش بکنند بنا شد امروز آن حرف ها را بگذاریم برای مطالعه شما مباحثه ما حرف مرحوم آخوند رضوان الله تعالی علیه باشد که ایشان می فرماید که هذا لم یسبقنی احد فی ما اری یک افتخار هم به آن می کنند می گویند ابتکار من است اشکال بحذافیره بتمامه از بین می رود و این اشکال مهم فلسفی دیگر تمام می شود.
 مرحوم آخوند می فرمایند که این شروط یا شرط برای اصل تکلیف است یا شرط برای مکلف به می فرمایند اگر شرط برای تکلیف باشد لحاظ شرط شرط است نه خود شرط یعنی وقتی که مولا می خواهد انشاء بکند لحاظ می کند بالغ و عاقل را آن وقت انشاء می کند نماز را آن لحاظ مولا مقارن با انشاء مولا، تأثیر و تأثرش درست می شود برای این که مقارن است برای این که متأخر نیست لذا می فرماید هر چه شرط تکلیف است لحاظ، لحاظ منشی لحاظ شارع مقدس آن لحاظ شرط شرط است نه خود شرط بنابراین من جمله در بلوغ در عقل می گویند این ها شرط برای تکلیف است شرط مکلف به نیست حالا که شرط برای تکلیف است خب شما مقارن می خواهید ما هم شرط مقارن درست می کنیم مقارن چیست؟ می گویند لحاظ، لحاظ می کند بلوغ را لحاظ می کند عقل را و ما بقی شروطی که مربوط به تکلیف است آن وقت انشاء می کند لذا منشأ یعنی آن انشایی که می کند این انشاء مشروط است شرطش لحاظ مولا بلوغ را عقل را با هم می شوند مقارن شما می گویید شرط و مشروط باید مقارن باشد ما هم مقارن درست می کنیم باید تأثیر و تأثر داشته باشد ما هم تأثیر و تأثر درست می کنیم این راجع به تکلیف.
 راجع به مکلف به ایشان می فرمایند که آن اضافه یک عنوان است یعنی مثلا راجع به شرط متأخر مثال می زنند می گویند که مولا لحاظ می کند یا انشاء می کند نماز که روزه اش یک روز بعد باشد خب این اضافه یک عنوان است دیگر.
 یک عنوان مقارن در آن وقتی که می گوید اقم الصلاه و انشاء می کند نماز را با عنوان این که زن مستحاضه روزه اش را فردا به جا بیاورد خود آن روزه یک چیز متأخری است ربطی به نماز ندارد نماز یک چیز متقدمی است ربطی به آن ندارد اما نماز متضیق است یعنی اضافه است نماز اضافه به مستحاضه یک عنوان درست می کند مولا این عنوان را لحاظ می کند وقتی عنوان را لحاظ کرد بنابراین علت و معلول پهلوی هم در آمده شرط و مشروط پهلوی هم در آمده.
 در شرط تکلیف می گویند لحاظ می کند شرط را در اینجا نمی گویند لحاظ می کند شرط را می گویند لحاظ می کند اضافه را و امر را روی مطلق نمی آورد روی مقید می آورد مقیدش چیست؟ آن عنوانی که این نماز به اضافه شرط فردا پیدا می کند مضاف و مضاف الیه است دیگر مثل غلام زید، یک دفعه مطلق می گوید خب هر غلامی یک دفعه می گوید غلام زید این مابه ازاء توی خارج ندارد اما یک عنوانی است که اختصاص می دهد غلام را به زید در همه اضافات البته نه اضافات تشویقیه مراد ایشان آن نیست در حقیقت در حالی که کلماتشان روی اضافات تشویقیه می رود اما مرادشان همین اضافات عنوانیه است اضافات اعتباریه لذا نماز به اضافه شروط متقدمه به اضافه شروط مقارنه به اضافه شروط متأخره و این عنوان می شود مأمور به، عنوان و معنون با هم می شوند مأمور به حالا و لو این که در خارج هم یک چیز باشد مثل غلام زید غلام زید وقتی که می گوید اکرم غلام زید این جور نیست که وجوب اکرام روی غلام و اضافه زید باشد نه، غلام که اضافه به زید شد یک تخصصی این غلام پیدا می کند وقتی تخصص پیدا کرد امر را می آورد روی غلام زید در حقیقت روی غلام و اضافه، در ما نحن فیه هم می فرماید امر را می آورد روی نماز مضاف، معنون به عنوان و نماز مضاف یعنی یک دفعه نمی گوید زن حائض فردا روزه بگیرد مطلق است یک دفعه اضافه می کند می گوید نماز این صحیح است واجب است اگر مستحاضه باشد برای این که غسل قبلش را بکند.
 در شروط متقدمه هم همین حرف را می زنند می فرماید آن جاهایی که مأمور به ما شروط متقدمه داشته باشد آن متقدم ها آن ها شرط نیست بلکه آن عناوینی که مأمور به ما پیدا می کند دو دفعه می گویند آن اضافه ای که مأمور به ما پیدا می کند آن است که مأمور به است وقتی مأمور به شد دیگر ما شرط متأخر نداریم شرط متقدم نداریم همه شروط مقارن می شود نظیر شرط و مشروط همین طور که شرط و مشروط تأثیر در هم دارد این جا هم این شروط مقارنه تأثیر و تأثر در یک دیگر دارد بعد هم می فرماید هذا لم یسبقنی الیه احد و این از ابتکارات من است بعد هم می فرماید دیگر اشکال به طور کلی از بین رفت.
 خب ما دو سه تا ایراد به مرحوم آخوند داریم اما وقتمان گذشت تقاضا دارم این کفایه را دو دفعه هم بخوانید اگر مباحثه دارید با هم مباحثه کنید حواشی کفایه را هم آن حواشی خوب ها را هم ببینید تا انشاء الله جلسه بعد ببینیم حرف مرحوم آخوند درست است یا نه؟
 بعد هم اصلا ببینید آیا حرف من، من درست کفایه را معنا کردم یا نه؟ کفایه را معنا کردن کار مشکلی است این جا.
 خیلی جاها همه جا اما حالا این جا باز هم این فکر را بکنید ببینید کفایه را من خوب معنا کردم یا نه؟ که اگر خوب معنا کرده ام دو سه تا ایراد دارم اگر هم خوب معنا نکرده ام انشاء الله از شما استفاده بکنم.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo