< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : نهی در عبادات و معاملات
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 مقدمه سوم فرموده اند که نهی در عبادات موجب فساد است تفاوت هم نمی کند نهی نهی اصلی باشد یا نهی تبعی.
 مرحوم آخوند در کفایه هم همین جورها مشی می کنند مقدمه سوم را هم همین جور می فرمایند اما اگر یادتان باشد در اجتماع امر و نهی از بعضی از بزرگان من جمله مرحوم استاد بزرگوار ما آقای بروجردی حضرت آیت الله آقای خویی نقل می کردم که نهی تبعی این بیرون از بحث ماست برای این که توصلی است و قصد قربت نمی خواهد مثال مشهورش همان که امر به شیئ مقتضی نهی از ضد خاص است یا نه؟ خب بعضی ها حتی الان توی رساله های عملیه هم می گویند که امر به شیئ مقتضی نهی از ضد خاص است لذا فتوی می دهند نماز خواندن توی مسجد در حالی که مسجد نجس است می تواند تطهیر کند بعد نماز بخواند می گویند اگر تطهیر نکرد نماز خواند نمازش باطل است در حالی که نهی اصلی نیست نهی تبعی است دیگر، امر به شیئ مقتضی نهی از ضد خاص است معنایش این است که اگر بخواهی نماز بخوانی ازاله نجاست نمی توانی بکنی پس نماز نخوان تا ازاله نجاست بتوانی بکنی این نهیی که آمده لاتصل نهی اصلی نیست نهی تبعی است و توصلی است تعبدی نیست این که گفته نماز نخوان ازاله نجاست بکن معنایش این است نماز نخوان که اگر نماز بخوانی نمی توانی ازاله نجاست بکنی پس نماز نخوان یعنی نماز نخواندن برای خاطر ازاله نجاست است که اگر یادتان باشد سابقا هم اسمش را نهی مقدمی هم می گذاشتند نهی مقدمه است برای یک ذی المقدمه.
 خب اگر چنین باشد نهی تبعی پشمی به کلاهش نیست اگر نماز بخواند نمازش باطل نیست و قصد قربت راجع به نماز می کند در حالی که نماز منهی عنه هم هست و چون نهی تبعی است دیگر نمی تواند برای ما کار بکند حتی آن کسانی که می گفتند مبعد مقرب نمی تواند باشد مثل مرحوم آقای خویی مرحوم آقای بروجردی همین جا را هم می گویند نهی تبعی باشد مبعد نیست حال که مبعد نیست می تواند مقرب باشد بنابراین می تواند که نماز در مسجد بخواند در حالی که ازاله نجاست را ترک بکند.
 مرحوم آخوند از کسانی است که نهی در عبادت را موجب فساد می داند و این اعم است از این که نهی اصلی باشد یا نهی تبعی باشد، نهی اصلی باشد دع الصلاه ایام اقرائک نهی تبعی باشد ذروا البیع گفته اند این ذروا البیع خودش مبغوضیت ندارد کاسبی کردن چه روز جمعه چه روز شنبه چه در مسجد چه در غیر مسجد خود کاسبی کردن اشکال ندارد اما گاهی همین در مسجد بودن روز جمعه بودن یا در مرآی و منظر مردم بودن خب نمی شود، این ذروا البیع در این جا همین است اذا نوی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع گفته اند این ذروا البیع مقدمه از برای اذا نودی للصلاه فاسعوا الی ذکر الله لذا خودش مبغوضیت ندارد اگر گفتند ذروا البیع برای این است که بین کاسبی کردن و نماز جمعه رفتن سازگار نیست لذا گفته اند نماز جمعه برو کاسبی نکن اما کاسبی کردن خود مفسده داشته باشد یعنی نهی اصلی باشد نیست نهی تبعی است وچون نهی تبعی است دیگر باید بگوییم اگر کاسبی کرد دیگر این به او می گویند چرا نماز جمعه نخواندی؟ و اما چرا کاسبی کردی؟ دیگر نهی اصلی نیست وقتی نهی اصلی نیست عقاب ندارد اما مرحوم آخوند این ها را نمی فرمایند و می فرمایند نهی در عبادات نهی در معاملات موجب فساد است سواء کان اصلیا او تبعیا ولی آقای بروجردی آقای خویی رضوان الله تعالی علیهما می فرمایند نه، باید نهی اصلی باشد تا بحث بکنیم بگوییم نهی اصلی که مبعد است آیا موجب فساد است یا نه؟ و اما اگر نهی تبعی باشد چون که خود به خود مبعد نیست اگر مبعد باشد برای چیز دیگر است لذا نهی تبعی در عبادت موجب فساد نیست نهی تبعی در عبادات موجب فساد نیست این هم مقدمه سوم.
 مقدمه چهارم عبادت چیست؟ ما که داریم می گوییم نهی در عبادات موجب فساد است عبادت ما هی؟ در حالی که هر بی سوادی می داند عبادت چیست؟ عبادت آن است که انسان را مقرب الی الله بکند لذا قصد قربت هم می خواهد اگر می خواهد که مقرب الی الله باشد قصد قربت می خواهد لذا بعضی ها گفته اند که عبادت آن که قصد قربت می خواهد بعضی ها بهتر از این گفته اند گفته اند عبادت آن است که انسان را مقرب الی الله می کند و این مقرب الی الله اگر بخواهد باشد دیگر قصد قربت می خواهد.
 اما اگر راستی بخواهیم معنا کنیم توی معنایش انسان می ماند مثلا آقای بروجردی رضوان الله تعالی علیه در درس می فرمودند یعنی کرنش نمی دانم مرادف است یا نه؟ آقای داماد رضوان الله تعالی علیه می فرمودند یعنی پرستش گفتند این ها مرادف است عرب می گوید عبادت فارسی ها می گویند کرنش یا پرستش ترکها یک چیز دیگر می گویند لاتین یک چیز دیگر می گویند و معنای فارسیش یعنی کرنش یعنی پرستش، نمی دانم درست است؟ یعنی این تعریف حقیقی است؟ نه آن تعریف حقیقی واقعی، آن که اصلا تعریف حقیقی را احدی به قول ملاکبری احدی نمی تواند تعریف حقیقی بکند الا الله که جامع افراد و مانع اغیار و آنها نه، همین تعریف مشهوری نظیر انسان حیوان ناطق نمی دانم می شود گفت عبادت مرادف با کرنش است مرادف با پرستش است؟
 اشکالی هست این که همین ما ایرانی ها دیگر اجداد مان آتش می پرستیدند این ها قربه لآتش می پرستیدند؟ قربه الی الله بود؟ کرنش بود؟ پرستش بود؟ حالا اگر هم کرنش پرستش بود در ذات آن تقرب خوابیده بود یا نه؟ و ما در عبادت حتما قصد قربت می خواهیم و الا می شود توصلی و توصلی را الان نمی خواهیم معنا بکنیم نمی خواهیم بگوییم نهی در توصلیات موجب فساد است یا نه؟ نه، یک کسی بدنش نجس است می رود توی آب غصبی لباسش نجس است توی آب غصبی تطهیر می کند خب هیچ کس نگفته بدنت پاک نشد لباست پاک نشد اما نماز می خواهد بخواند نمی شود می گویند که قصد قربت می خواهد مبعد است مقرب نمی تواند باشد مقرب این لفظ تقرب که سابقا صحبت کردیم آقای بروجردی و دیگران از هفت هشت تا نقل کردیم که اجتماع امر و نهی گفته اند امتناعی برای این که مبعد مقرب نمی تواند باشد.
 اما حالا ما پای بند لفظ نیستیم تعریف ها هم به قول مرحوم آخوند تعریف لفظی است تبدیل لفظ است به لفظ دیگر برای تقریب به ذهن خب این را مرحوم آخوند یاد ما دادند و خیلی خوب است بعد دیدم مرحوم آخوند از صاحب جواهر گرفته اند صاحب جواهر هم خیلی جاها همین فرمایش مرحوم آخوند را می فرمایند که این تعریف ها همه همه تبدیل لفظ به لفظ است برای تقریب به ذهن، و اگر این باشد که این است دیگر عبادت چیست؟ بگوییم کرنش، بگوییم پرستش یا این که بگوییم اتیان مأمور به با قصد قربت شاید حرف من بهتر از آن دو تا هم باشد اتیان مأتی به با قصد قربت خب این مطلب صاف است توی آن هم بمانیم طوری نیست، طوری نیست برای این که گفتیم به قول ملا کبری تعریف لا یعلم الا الله همین مقدار که تقریب به ذهن بشود تبدیل لفظ به لفظ دیگر بشود این درست در می آید.
 اما چیزی که درست نمی آید و توی کفایه آمده و این را شما روی آن فکر بکنید ببینید از آن چیز می فهمید یا نه؟ ا ین است که مرحوم آخوند رضوان الله تعالی علیه می فرماید که همه عبادات قصد تقرب می خواهد تا عبادت بشود الا سجود لله می فرماید سجده برای خدا این ذاتی است عبادتش ذاتی است و چون عبادتش ذاتی است و لو قصد قربت نکند واقع می شود. و این چه می خواهد بگوید مرحوم آخوند؟
 سجده منقسم می شود به سه چهار قسم یک قسمت که بهترین حالات است که شاید بهتر از این حالت نباشد برای عبد این که برای خدا تواضع می کند رکعا سجدا به سجده می رود توی سجده هم هر چه بماند ثواب دارد می شود السجود لله مع قصد القربه، گاهی سجده می کند برای این که مردم بگویند بَه به چه سجده خوبی نیم ساعت سجده اش طول کشید این هم که مسلم باطل است شرک است گناهش خیلی بزرگ است گناهی بزرگتر از این یا نداریم یا از گناهان خیلی بزرگ است راستی هم درست سجده کرده اما تظاهر است لله نبوده، للناس بوده.
 گاهی هم سجده سجده تعظیمی است مثل ملائکه سجده کردند به حضرت آدم این که مشهور شده ملائکه به خدا سجده کردند نه به حضرت آدم این مسلم درست نیست قرآن می گوید برادران یوسف به یوسف سجده کردند قرآن می فرماید وقتی که پدر و مادر نمی دانم مادر بوده یا نه؟ پدر و برادران یوسف وارد شدند حضرت یوسف پدر را برد پهلوی خودش نشاند روی آن تخت سلطنتی تخت کذایی آنها هم پای تخت بودند اما تا وارد شدند همه آنها سجده کردند بر حضرت یوسف حالا یا بر پدرشان و یوسف هر دو یا برای یوسف تنها بعد هم حضرت یوسف گفت بابا جان تعبیر آن خواب است ببین چه جور این ها برای من سجده کردند به خاک افتادند.
 این را هم می فهمیم سجده تعظیمی یک سجده است سجده عبادی نیست آن که مختص به خداست سجده عبادی است نه سجده تعظیمی، سجده تعظیمی اصلا لله نیست یعنی عبادت نیست لا یسجد للعباده بل یسجد للعظمه الان هم عوام مردم مثلا مشهد خب زیاد دیده شده یک کسی هم پیش من من تأیید بکنم او را یکی از بزرگان به آقای طبسی اصرار می کرد آقا نگذارید این ها به عتبه سجده کنند این شرک است این گناه است آقای طبسی جوابش را نمی داد لذا این ها گاهی عتبه بوسی می کنند گاهی هم سجده می کنند سجده اش هم دو جور است گاهی سجده می کند برای خدا خدا این توفیق را به او داده بیاید حرم مطهر گاهی هم سجده می کند برای حضرت رضا علیه السلام عظمتا برای حضرت رضا علیه السلام، شرک نیست بلکه عبادت هم هست.
 بله این لله نیست للامام است ملائکه سجده کردند به آدم برای این که علم آدم الاسماء کلها سجده کردند به عالم عالمی که خدا به خودش دست مریضاد گفته گفته تبارک الله احسن الخالقین خب به او سجده کردند سجده تعظیمی، سجده عبادی سجده تعظیمی سجده ریایی گاه هم نه اصلا این ها را هیچ کدام در نظر ندارد پیشانیش می خارد بهترین راه این است که پیشانیش را بگذارد روی خاک نمناک نیم ساعت پیشانی را می گذارد روی خاک نمناک، نه تعظیم است و نه عبادت است و نه ریاست، یک کار بیهوده ای یا کار با هوده، این ها را همه را می فهمیم اما این حرف مرحوم آخوند را نمی فهمیم که سجده ذاتش عبادت است لذا قصد قربت نمی خواهد عبادتها همه قصد قربت می خواهد الا سجده سجده ذاتش عبادت است و چون ذاتش عبادت است لا یحتاج الی قصد القربه بل وقع بای نحو کان.
 ما خیلی روی این فکر کرده ایم خیلی با بزرگان صحبت کرده ایم و هنوز نشده این مسئله را حل بکنیم بعضی از بزرگان هم این را ایراد دارند به مرحوم آخوند استاد بزرگوار ما آقای بروجردی استاد ما حضرت امام استاد ما آقای داماد من با این ها هم صحبت کرده ام با آقای بروجردی نه اما با آن دو تا صحبت کرده ام اما آقای بروجردی هم دارند حرف مرحوم آخوند را نمی دانیم چه می خواهند بگویند این که سجده عبادت ذاتی است و لا یحتاج الی قصد القربه این حرف درست نیست سجده اگر برای خدا شد یعنی قصد قربه، سجده اگر برای مردم شد یعنی سجده ریایی، این ها به منزله فصل قضیه است نه آن فصل فلسفی یعنی امتیاز سجده از سجده، سجده اگر برای عظمت شد این سجده تعظیمی است نه عبادی سجده اگر برای خاراندن پیشانی شد برای استراحت شد این سجده استراحتی است سجده من حیث هو سجده تحقق خارجی ندارد به عبارت دیگر اصلا از چیزهایی است که احتیاج به قصد دارد مثل بلند شدن شما در مقابل یک کسی گاهی بلند می شوید احترامش بکنید می شود بلند شدن شما احترامی، گاهی بلند می شوید مسخره اش کنید که آن عرب گفته بود در قرآن دو تا غیر فصاحت هست یکی اتستهزؤنی یکی کبار پیامبر اکرم سربه سرش گذاشتند آمد توی مجلس پیامبر، پیامبر بلند شدند آمد بنشیند پیامبر بلند شدند دفعه سوم، چهارم این عصبانی شد گفت اتستهزونی و انا من کبار العرب و هذا شیئ عجاب پیامبر خندیدند گفتند ببین هر سه تا لفظ را به طور نا خودآگاه استعمال کردی، لذا اسمش را می گذارید عناوین قصدیه، بلند شدن نشستن این ها از عناوین قصدیه است سجده هم همان مثل بلند شدن و ایستادن است رکوعش هم همین است رکوع هم گاهی خم می شود برای خدا رکعا سجدا گاهی خم می شود ریاءً گاهی می شود تعظیما احتراما که این توی فارسی ها خیلی بوده حالا هم بعضی ها را می بینیم دست می گذارد به سینه که بدن در مقابل یک بزرگی به اندازه یک رکوع خم می شود، تعظیمی، این ها همه از عناوین قصدیه است متوقف بر قصد است اگر قصد نیامد دیگر هیچ چیزی نیامده.
 ما تا حال نتوانسته ایم حل بکنیم ببینیم این آقا آیا حل می کند یا نه؟ اگر حلش بکنید چون که ما در صدد بوده ایم من هفت هشت ده دوره کفایه گفته ام این دوره خارج را هم که می گویم دوره پنجم است دارم خارج می گویم دو دوره قم گفته ام سه دوره این جا همیشه به این لفظ مرحوم آخوند رسیده ایم و این را چون واضح البطلان می دانستیم تعجب می کنیم مقام شامخ مرحوم آخوند و این جمله یعنی چه؟ توی حاشیه ها هم بعضی حاشیه ها خیلی پر محتواست مثل قوچانی و امثال این ها اما آنها هم، خود مرحوم آخوند ای کاش یک حاشیه منهِ داشت یک حاشیه منهُ داشت و این را برای ما معنا می کرد حالا انشاء الله شما یک معنای خوبی، نفهمیدگی ما را رفع می کنید انشاء الله.
 دیگر هفته آینده که درس ها تعطیل است مباحثه تعطیل است انشاء الله بحث ما روز یک شنبه اول ربیع الاول.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo