< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله مظاهری

91/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع : مفهوم عدد
 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
 مفهوم پنجم که مفهوم آخر است مفهوم عدد آیا برای عدد مفهوم هست یا نه؟
 نمی دانم چه شده که مسلم گرفته اند عدد مفهوم ندارد؟ به خلاف حصر که دیروز درباره اش صحبت کردیم مثل این که مسلم گرفته اند حصر مفهوم دارد و جمله ای که آورده اند برای این که عدد مفهوم ندارد گفته اند که با مفهوم لقب فرق نمی کند همان طور که لقب مفهوم ندارد این هم مفهوم ندارد گفتند زید قائم خب این زید قائم زید موضوع است قائم محمول است زید به منزله علت است علت تامه معنایش این است که اگر زید باشد قیام هست اگر زید نباشد قیام نیست اما علت منحصره این که زید قائم این موضوع محمول دلالت می کند بر این که فقط زید ایستاده است لا غیر به آن می گویند مفهوم لقب و مفهومی در کار نیست مگر یک قرینه ای جایی پیدا بشود آن لقب مفهوم پیدا بکند آقایان راجع به مفهوم عدد این قیاس را کرده اند من جمله مرحوم آخوند فرموده اند که چه جور لقب مفهوم ندارد عدد هم مفهوم ندارد لذا اگر مثلا به شما بگوید که یک هفته مرتب بیا دیگر حالا یک هفته را باید برویم شکی نیست موضوع و محمول و علت تامه اما دیگر هفته بعد نباید برویم لازم نیست برویم، علت منحصره، گفته اند دلالت ندارد دیگر روز شنبه برای خودش حکمی دارد و موضوعی دارد و اصلی و اما آن هفته آن هم حکمی هست و موضوعی هست و علت تامه، موضوع به منزله علت تامه این هفته را هر روز باید برود اما دیگر روز شنبه برود یا نه؟ این هفته بیا دیگر دلالت ندارد.
 تقریبا یک تسلمی من می بینم هم قبل از مرحوم آخوند هم بعد از مرحوم آخوند و دلیلشان هم همین قیاس است گفته‌اند مفهوم عدد مثل مفهوم لقب است همین طور که مفهوم لقب حجت نیست یعنی مفهوم ندارد عدد هم مفهوم ندارد.
 اما ملتزم شدن به این حرف خیلی مشکل است انصافا برای این که عدد اصلا در خودش خوابیده نه کم نه زیاد، اصلا معنای 5 تا یعنی چه؟ یعنی 4 تا نه، 6تا هم نه، لذا اصلا عدد وضع شده برای این که نه کمتر نه زیادتر این لفظ حالا به شما می گوید که یک هفته بیا هفته 7 روز است یا می گوید شنبه بیا یا شنبه نیا خب معنای شنبه بیا یعنی جمعه نیا یک شنبه نیا شنبه بیا اصلا معنای شنبه یعنی نه کم نه زیاد اما به خلاف لقب زید قائم یک موضوع دارد یک محمول دارد موضوع به منزله علت است حالا که به منزله علت شد علت تامه است زید قائم خب یقینا زید ایستاده و الا دروغ است و اما عمرو ایستاده یا نه؟ دیگر زید قائم دلالت ندارد نه زید وضع برای کم و زیاد شده نه عمرو وضع برای کم و زیاد شده نه قائم وضع شده نه قاعد وضع شده. بله زید قائم چون که زید موضوع است موضوع به منزله علت است آن چه می فهمیم این است که زید ایستاده اما عمرو ایستاده یا نه؟ تا بشود مفهوم، علت منحصره، دیگر دلالت ندارد اما شنبه یعنی یک شنبه نه جمعه نه، اصلا شنبه وضع شده برای وقت انحصاری خب می گوید که شنبه بیا خب شنبه بیا علت تامه موضوع و محمول و این ها اما این که یک شنبه نیا توی خود این شنبه بیا خوابیده که یک شنبه نه جمعه نه، شنبه آری.
 در لقب نه موضوع نه محمول برای علت انحصاری وضع نشده بلکه موضوع علت حکم است علت تامه می دانیم محمول هست و اما قبلش محمول بوده بعدش محمول باید باشد؟ نباشد؟ دلالت ندارد و اما در ایام هفته شنبه وضع دارد یک شنبه پنج شنبه جمعه هفته این ها همه وضع شده برای یک ایام خاصی، ایام خاص خود این خاص که می گویید یعنی مفهوم برای این که خاص را دیروز هم ما در لا اله الا الله معنا کردیم که ما وجود در تقدیر می گیریم و الا الله معنایش این است که خدا هست و لا غیر، خدا هست و فقط خب این معنای مفهوم است حالا شنبه یعنی یک شنبه نه جمعه هم نه، اصلا وضع شده اگر وضع برای این شده باشد و حرف من را بپسندید از مفهوم هم می رود بالاتر یعنی از مفهوم حصر هم بالاتر می رود
 لذا گفته شنبه بیا این آقا عمدا نرود کتک می خورد یک شنبه برود کتک می خورد مگر یک عذر موجهی پیدا کند بگوید من اصلا نفهمیدم شما گفتید شنبه بیا یک شنبه آمدم خب این معنایش این نیست که این مفهوم گرفته معنایش این است که این اصلا در حکم اشتباه کرده فرض ما این است که اشتباه نیست، گفته شنبه بیا این یک شنبه رفته توی سرش می زند می گوید چرا شنبه نیامدی.
 این آقا می داند باید شنبه بیاید حالا عمدا نرود فردا بگوید ما جای شنبه یک شنبه آمدیم خب توی سرش می زند دیگر می گوید من گفتم شنبه، نگفتم یک شنبه که، یک شنبه غیر شنبه است، شنبه غیر یک شنبه است خود این شنبه بیا یعنی یک شنبه نیا یعنی جمعه نه، خود این لفظ اصلا لفظ محصور است برای یک عدد خاص، شنبه و یک شنبه و دوشنبه و جمعه و هفته این ها همه وضع شده برای یک اعداد خاصی اگر وضع شده باشد برای اعداد خاصی اصلا شما یک مقدار بالاتر بگویید که مفهوم نه، منطوق، اگر یادتان باشد من در مفهوم حصر همین را می گفتم می گفتم اصلا انما زید عالم این اصلا منطوق است مفهوم نیست یعنی بالاتر از مفهوم خود منطوق دلالت دارد بر شنبه و یک شنبه و دوشنبه و جمعه و هفته و شهر و سال و همه این ها وضع شده برای یک مدت خاصی و مدت خاص یعنی چه؟ یعنی نه کم نه زیاد نه آن نه آن، شنبه یک شنبه را نمی گیرد مسلم، عدم یک شنبه را هم نمی گیرد شنبه یعنی شنبه، شنبه آری یک شنبه نه اصلا معنایش همین است معنای شنبه بیا یعنی یک شنبه نه اما این که شنبه بیا یک شنبه نه مگر این که مثلا تلفن کند بگوید آقا شنبه نمی توانم بیایم یک شنبه بیایم یا نیایم؟ اجازه مال آن است بگوید بیا یا بگوید نیا، ظاهراً این جور است و ما بگوییم مفهوم لقب خیلی تفاوت دارد با مفهوم عدد، مفهوم لقب یعنی علت تامه این مفهوم لقب است، مفهوم عدد یعنی علت منحصره.
 مثلا در نمازها خب می گوید که نمازها 17 رکعت بگوییم مفهوم ندارد من می خواهم 18 رکعت نماز بخوانم خب همین دیگر نمی شود، گفته اند قرینه توی کار است ما می گوییم قرینه نیست، گفته 51 رکعت نماز 34 رکعت نافله 17 رکعت فریضه حالا این می گوید که ما کار نداریم این ها را 60 رکعت می خوانیم به عنوان نافله این ها خب معلوم است اما گفته اند که در مثل مثلا ماه مبارک رمضان یک ماه روزه گرفتن خب یعنی نه کم نه زیاد گفته اند قرینه توی کار است نه کم نه زیاد توی آن 34 رکعت نماز یا در آن 17 رکعت نماز قرینه توی کار است و ما می گوییم نه به عکس باید بگوییم و آن این است که عدد مفهوم دارد الا ما اخرجه الدلیل لذا ما راجع به نوافل همین را می گوییم حتی توی رساله هم من نوشته ام راجع به نوافل مطلقا تعدد مطلوب است الا ما اخرجه الدلیل، تسبیحات حضرت زهرا 34 مرتبه الله اکبر 33 مرتبه الحمدلله 33 مرتبه سبحان الله بعضی ها گفته اند مفهوم دارد یک مثال هم می زنند می گویند به تو گفته اند مثلا 34 متر آن جا را بکن گنج پیدا می‌کنی این سر 33 متری یا 35 متری بکندگنج را پیدا نمی کند پس باید 34 تا باشد یعنی مفهوم دارد.
 راجع به واجبش خب همین مفهوم دارد 17 رکعت نماز و اما راجع به مستحبات تعدد مطلوب است هر چه ما پول بدهیم آش می خوریم نماز شب 11 رکعت است این 11 رکعت نماز شب حالا این می خواهد سه رکعت بخواند نماز شفع و نماز وتر را بخواند نماز شب را نخواند طوری نیست وقتش قبل از اذان صبح است می خواهد بعد از اذان صبح بخواند طوری نیست در آن نوافل 34 رکعت نوافل مغرب و عشا را می خواند ظهر و عصر را چون خیلی است نمی خواند خب طوری نیست باید رو به قبله باشد رو به قبله نمی خواند طوری نیست توی راه می خواند و بالاخره راجع به مستحبات یک امر مسلمی شده در میان قدماء این که تعدد مطلوب البته وقتی که بیاید توی رساله ها تعدد مطلوبش را نمی گویند راجع به بعضی می گویند راجع به بعضی نمی گویند مثلا راجع به نماز شب خب می گویند به هر اندازه بخوانی نماز شب است اما این که حالا این نماز شب را بخواهد بعد از اذان صبح بخواند به عنوان ادا می گویند نه و نمی دانم هم چه فرقی می کند؟ و ما می گوییم که نماز شب شبانه روز این نوافل را بخواند هر وقت بخواند اداست هر وقت بخواند بجاست راجع به احکامش هم هر چه دلیل داشته باشی بگو مثل این که نماز بی وضو نمی شود خب آن را دلیل داریم اما همین نماز بی وضو که نمی شود نماز توی راه صبح اول اذان صبح نماز شبش را نخوانده از خانه حرکت می کند تا می آید برسد به مسجد 11 رکعت نماز می خواند نه سجده دارد، ذکر سجده دارد، نه رکوع دارد، ذکر رکوع دارد اما مسلم پیش اصحاب است این نماز شب است و اشکال ندارد من یک وقت به شما می گفتم مرحوم آقای زنجانی آقای آسید احمد زنجانی رضوان الله تعالی علیه انصافا آدم ملایی بود علاوه بر این که ملا بود آدم عادل فوق العاده ای بود و این نوافلش را می خواند الا این که نوافل ظهر و عصر را چون که طلبه ها حال نافله خواندن نداشتند ایشان نماز ظهر و عصر را مرتب می خواند پشت سر هم می خواند بعد هم تا می آمد خانه آن 16 رکعت نماز را توی راه می خواند در حالی که باید 8 رکعتش بین نماز ظهرو عصر باشد آن 16 رکعت را بعد از نماز عصر توی راه می خواند لذا همه جایش هم روایت کلی داریم حضرت امام رضوان الله تعالی علیه راجع به زیارت عاشورا می گفتند که از روایات استفاده می کنیم زیارت عاشورا همین است که یک توجه به قبر امام حسین علیه السلام السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک و رحمه الله و برکاته اما اگر بخواهد روز عاشورا زیارت بخواند زیارت عاشورا را بعد از آن امام علیه السلام یادش دادند یکی دیگر هم آمد دعای علقمه را یادش دادند خب این ها همه تعدد مطلوب است روز عاشورا یک زیارت مختصر بخواند زیارت امام حسین علیه السلام است زیارت وارث بخواند زیارت حسین علیه السلام است زیارت عاشورا بخواند زیارت حسین علیه السلام است یک لعن و یک سلام زیارت عاشوراست با صد لعن و صد سلام زیارت عاشوراست این تسعا و تسعین مره و امثال این ها هم این ها را طلبه ها نه، غیر طلبه ها در آورده اند این دیگر نمی دانم تسعا و تسعین مره این دیگر از کجا در آمده؟ لذا هر چه می خواهد، این متن زیارت عاشورا از قدسیات است سند زیارت عاشورا سندش هم خیلی خوب است سندش خوب است امام باقر علیه السلام هم فرموده از قدسیات است بنابراین متن زیارت عاشورا را تقاضا دارم از همه شما هر روز بخوانید 5 دقیقه طول می کشد و همان یک لعن و یک سلام هم بس است بله اگر هم می خواهید لعن و سلامهایش را توی راه بگویید آن هم خیلی خوب است.
 همه مستحبات می شود تعدد مطلوب، این مفهوم ندارد چرا؟ دلیل دارد قرینه دارد لذا در باب مستحبات هم هر کجا دلیل نباشد خب می گوییم خصوصیت، خصوصیت یعنی مفهوم اما معمولا قاعده کلی هم دست داده اند در قانون تسامح ادله سنن مرحوم آخوند هم از قدماء نقل می کنند که قدماء راجع به مستحبات همه همه گفته اند تعدد مطلوب یعنی مفهوم نه، الا اخرجه الدلیل آن هم نمی دانم بشود پیدا کرد یا نه؟ الا ما اخرجه الدلیل را.
 و اما راجع به واجبات همه همه گفته اند مفهوم هست راجع به مستحبات در عدد گفته اند مفهوم نیست چرا؟ گفته اند آن قرینه دارد آن دلیل دارد و الا واجب و مستحب هم ندارد عدد یعنی خصوصیت، عدد یعنی مفهوم، خصوصیت یعنی فقط مثل نماز که 17 رکعت است خب دلیل دارد خصوصیت دارد نماز صبح 2 رکعت حالا اگر کسی حالش را داشته باشد بخواهد سه رکعت بخواند نمی شود بگوید مفهوم که نداردنماز هم که هست من سه رکعت می خوانم خب نمی شود، نماز ظهر را بگوید من 5 رکعت می خوانم خب این ها همه عدد مفهوم دارد راجع به مستحبات هم همین است عدد مفهوم دارد اما مثل این که یک قاعده کلی قدما درست کرده اند و آن این است که مستحبات مفهوم ندارد اما واجبات مفهوم دارد در واجبات تعبد یعنی مفهوم تعبد است نه کم نه زیاد نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، راجع به مستحبات خصوصیت ندارد یعنی مفهوم ندارد راجع به همه مستحبات دیگر به قول آقای زنجانی می گفت که هر چه پول بدهیم آش می خوریم.
 یک قاعده کلی این که عدد مفهوم دارد مفهومش هم اگر یک قدری پافشاری کنید من می گویم منطوق دارد منطوقش هم منطوق است و هم مفهوم اگر هم نه بگویید که مفهوم دارد شنبه یعنی یک شنبه نه شنبه خود این لفظ یعنی جمعه نه و اگر شنبه بنا بود برود و نرود و یک شنبه برود مسلم کتک می خورد مگر یک امر مستحبی باشد مثل مثلا غسل جمعه خب روز جمعه مستحب است اول اذان تا قبل از ظهر، نه، عصر، نه، شب شنبه، نه، روز شنبه، مرحوم سید در عروه می فرماید همه هفته روز چهارشنبه روز سه شنبه روز جمعه نتوانسته غسل بکند روز سه شنبه حمام رفته ایشان می فرماید می تواند غسل جمعه بکند.
 راجع به ما بقی همین طور راجع به همه چیز راجع به مستحبات می گوییم مفهوم نه، راجع به واجبات مفهوم آری اما هر دو الا ما اخرجه الدلیل. بحث مفاهیم تمام شد.
 فردا راجع به عام و خاص تقاضا دارم کفایه را خوب مطالعه کنید حرف داریم با مرحوم آخوند این صفحه اول کفایه را خوب مطالعه کنید.
 وصلی الله علی محمد وآل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo