< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدايي

87/08/05

بسم الله الرحمن الرحيم

گفتيم اگر کسي مکرراً مشروب بخورد جريان حد دو صورت دارد

صورت اول: در بين شربها حد جاري نشده است يعني مکرراً دو مرتبه سه مرتبه پنج مرتبه مشروب خورده و حد نخورده است. اينجا فرمودند«کفي حد واحد» يک حد براي همه‌ي اين دفعاتي که شرب کرده است کافيست.

و گفتيم در اين صورت اول ملاک، عدم اجراي حد است اگر در لابلا و در خلال اين دفعات متعدد از شرب خمر حد نخورده باشد همان حد واحد کافيست و تفاوتي ندارد که تعداد متعدد شرب در محکمه به اثبات برسد و به هر دليل حد جاري نشود و يا به اثبات نرسد.

وگفتيم حتي اگر بعد از اجراي حد مجدداً يک شهادتي اقامه بشود که اين شخص دفعه‌ي ديگر هم شرب خمر کرده بوده اما مال قبل است مثلاً پنج مرتبه شرب خمر ثابت شد يک حد جاري کردند حالا بعد از اجراي حد ثابت مي‌شود که قبل از اجراي حد دفعه‌ي ششم هم شرب خمر داشته است در اين صورت گرچه ثبوت اين مرتبه از شرب خمر بعد از حد است ولي چون متعلقش براي قبل از اجراي حد است همان حد واحد کافي است. اما اگر در خلال اين دفعات حد بخورد مثلاً مرتبه اول شرب خمر کرد و به اثبات رسيد و حد خورد براي مرتبه دوم نيز بعد از حد شرب خمر کرد اينجا هم براي بار دوم بر او حد مي‌زنيم و اگر براي دفعه‌ي سوم و بعد از حد دوم شرب خمر کرد در حکم آن اختلاف است.

اقوال در مساله:

قول اول: قتل در سومين اجراء؛ اينجا مشهور از فقها و بزرگان علماي خاصه مي‌گويند اگر کسي دو مرتبه شرب خمر کرد و دو مرتبه حد خورد يعني بعد از هر شرب خمري حد خورد دفعه‌ي سوم اگر شرب خمر کرد حدش قتل است. لذا مرحوم امام(ره) فرمود حکم شرب خمري که در خلال آن دو حد جاري شده باشد در مرتبه سوم قتل است.«و قيل في‌الرابعه». مرحوم محقق نيز در شرايع[1] مي‌فرمايد و«اذا حد مرتين قتل في‌الثالثه» اگر دو بار حد خورد دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود«و هو المروي» مرادشان از هو المروي اين نيست که يک روايت بر طبق آن وارد است بلکه مرادشان از هو المروي يعني آنکه منطبق با روايات است. لذا مرحوم صاحب جواهر در شرح عبارت محقق مي‌فرمايد«مستفيضاً» روايات فراوان داريم«بل متجاوزاً حد الاستفاضه» بلکه روايات از حد استفاضه هم بالاتر است«صحيحا و غيره» در بين اين روايات هم روايات صحيح داريم هم موثق داريم که قابل اعتنا است هم مجهول داريم هم مرسل داريم روايات زياد است منتها روايات صحيح مورد اعتبار هم زياد است پس قول اول (يقتل في‌الثالثه) قول مشهور است هم روايات متعدد دارد هم شهرت عظيمه بر طبق آن هست.

قول دوم: در دفعه‌ي چهارم کشته مي‌شود مرحوم شيخ در کتاب مبسوط[2] فرمود دفعه اول«ان شرب فحد» اگر شرب خمر کند و حد بخورد؛ دفعه دوم«ثم شرب فحد» دفعه سوم«ثم شرب فحد» دفعه‌ي چهارم«ثم شرب رابعا» اگر دفعه‌ي چهارم آشاميد«قتل في‌الرابعه عندنا» فرمود عندنا نزد خاصه يعني علماي شيعه مي‌گويند در مرتبه چهارم کشته مي‌شود«و عندهم» اما عامه مي‌گويند«يضرب ابدا الحد» آنها مي‌گويند هميشه هرچه ده مرتبه بيست مرتبه هم شراب بخورد حدش جلد است.

قول سوم: عامه هم مي‌گويند حد شرب خمر جلد است«بلغ ما بلغ» مثلا بيست مرتبه هم حد بخورد دفعه‌ي بيست و يکم هم اگر ثابت شود همان حد جلد را اجرا مي‌کنند.

خلاصه اقوال: در بين عامه هيچ کس در مورد حد شرب خمر قائل به قتل نيست اما در بين خاصه همگان قول به قتل براي شرب خمر را پذيرفته‌اند منتها اختلاف است که دفعه‌ي سوم يقتل يا دفعه‌ي چهارم. مشهور با شهرت عظيمه مي‌گويند دفعه‌ي سوم و بعضي هم مي‌گويند«يقتل في‌الرابعه»[3] زيرا معلوم مي‌شود اين حد در او کارگر نيست يعني دفعه‌ي اول حد خورده است اما بازدارندگي نداشت دفعه‌ي دوم نيز حد خورده بود اما بازدارندگي نداشت يعني اين يک جرثومه فاسدي است که بايد از بين برود و از صفحه‌ي روزگار محو شود.

فرض کنيد کسي را مي‌آورند در مرئي و منظر 80 ضربه شلاق بزنند و اعلام مي‌کنند او شرب خمر کرده است و اين حد اوست و رهايش مي‌کنند. دوباره فردا مشروب مي‌خورد او را دستگير مي‌کنند مي‌آورند بار دوم به مردم اعلام مي‌شود مي‌آيند جمع مي‌شوند و مشاهده مي‌کنند اين دفعه‌ي دوم است که مشروبي خورد حد بر او جاري مي‌شود براي دفعه‌ي سوم نيز مشروب مي‌خورد در اين صورت اگر بخواهد فقط شلاق بزنند انعکاسش در جامعه چه مي‌شود؟ بديهي است ديگران جرأت پيدا مي‌کنند و با خود مي‌گويند بيش از چند شلاق که نيست اين حکم به قتل در مرحله سوم براي بازدارندگي و جلوگيري از فساد است يک رعب و ترسي ايجاد بکند که ديگران هم ببينند در اثر تکرار بايد کشته شد.

دليل قول مشهور:

الف: روايات خاص (رواياتي که در مورد شرب خمر يا شرب مسکر وارد است مرحوم صاحب وسائل در باب 11 از ابواب حد مسکر اين روايات خاص را نقل مي‌کند خود صاحب وسائل هم نظرش اين است که در دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود و لذا عنوان باب را اينگونه قرار داده است«باب من شارب الخمر و النبيذ و نحوهما يقتل في‌الثالثه بعد جلد مرتين» بعد از اينکه دو مرتبه جلد شد در مرحله سوم کشته مي‌شود قبلاً گفتيم مرحوم صاحب وسائل در هر بابي برداشت خود از روايات و فتواي خودش را عنوان باب قرار مي‌دهد.

1- صحيحه‌ي[4] سليمان بن خالد عن ابي عبدالله(ع) قال قال رسول‌الله(ص) امام صادق از پيغمبر نقل مي‌کند«من شرب الخمر فاجلدوه فان عاد» اگر دفعه‌ي دوم و پس از اجراي حد مشروب خورد فاجلدوه باز هم جلدش کنيد«فان عاد ثالثة فاقتلوه» اگر دفعه‌ي سوم تکرار کرد فاقتلوه اين روايت صحيحه است و دلالتش هم خيلي روشن است.

2- منصور بن حازم عن ابي عبيده باز اين هم صحيحه است عن ابي عبدالله(ع)[5]«قال من شرب الخمر فاجلدوه فان عاد فاجلدوه فان عاد فاقتلوه» اين روايت صحيحه و تقريبا مشابه همان روايت اولي است.

3- عن ابي بصير عن ابي عبدالله (ع) قال کان رسول‌الله(ص) اذا أتي بشارب الخمر ضربه} در اين روايت که آن را موثقه مي‌دانند ابوبصير مي‌گويد روش پيامبر اين بود که اگر شارب خمر دستگير ‌شد دستور مي‌داد او را بزنند (مراد همان شلاق است)«ثم ان أتي به ثانيه» و اگر اين شخص دفعه‌ي دوم براي مشروب خوردن و مستي دستگير مي‌شد دستور مي‌داد شلاق بزنيد«ثم اذا أتي به ثالثتا ضرب عنقه» اگر دفعه‌ي سوم براي مشروب خوردن و مستي دستگير مي‌شد«ضرب عنقه» پيامبر دستور مي‌داد اعدام شود.

4- صحيحه‌ي جميل بن دراج عن ابي عبدالله(ع)[6] انه قال في شارب الخمر امام صادق درباره‌ي شارب خمر فرمود«اذا شرب ضرب فان عاد ضرب فان عاد قتل في الثالثه» دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود.

5- زراره عن احدهما(ع)[7] في حديث حديثش مفصل است اين قسمت که شاهد حرف ماست از وسط حديث است مرحوم صاحب وسائل نقل مي‌کند زراره مي‌گويد«سمعته يقول» از آن حضرت شنيدم که مي‌فرمود«من شرب الخمر فاجلدوه فان عاد فاجلدوه فان عاد فاقتلوه في‌الثالثه» باز تصريح مي‌کند«فاقتلوه في‌الثالثه» دفعه‌ي سوم او را بکشيد.

6- اصبغ بن نباته[8] (يا حبة العرني) نقل مي‌کند (اينها از اصحاب اميرالمومنين(ع) بودند) روايت از يکي از اين دو نفر نقل شده است اصبغ يا حبه عرني«قال قال اميرالمومنين(ع) علي منبر الکوفه» آن حضرت روي منبر کوفه فرمود«من شرب شربة خمر فاجلدوه» اگر يک مرتبه خمر خورد تازيانه بزنيد«فان عاد فاجلدوه» اگر بار دوم شد باز هم تازيانه است فان عاد فاقتلوه و اگر بار سوم تکرار شد او را بکشيد.[9]

ب: روايت عام:

صحيحه‌ي يونس عن ابي الحسن الماضي(ع) از موسي بن جعفر(ع) نقل مي‌کند«قال اصحاب الکبائر کلها» تعبير به خمر نيست بلکه«اصحاب الکبائر کلها اذا اقيم عليهم الحدود مرتين قتلوا في‌الثالثه» هر کبيره‌اي را اگر کسي مرتکب شد که حد دارد دفعه‌ي اول و دوم حد مي‌خورد«قتلوا في‌الثالثه» در مرحله سوم کشته مي‌شود حالا هر حدي باشد فرقي نيست در باب زنا يا در ابواب ديگري که حد دارد مي‌فرمايد در مرحله سوم کشته مي‌شود و يکي از اصحاب کبيره آن کسي است که شرب خمر مي‌کند«لذا قتل في‌الثالثه» در باب زنا بحث شد و گفتيم روايت خاص داريم که فرمود در باب زنا دفعه‌ي چهارم کشته مي‌شود لذا آنجا گفتيم اختلاف بود مشهور به آن روايت خاص عمل کرده بودند استثنا زدند و گفتند در همه حدود در مرحله سوم اعدام مي‌شود به جز زنا که در مرحله چهارم اعدام دارد آن روايت به نحو عام مي‌گويد دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود آن روايت را کنار اين بگذاريم معني آن مي‌شود«قتلوا في الثالثة الا في باب الزنا» که در باب زنا دفعه‌ي چهارم کشته مي‌شود بعضي هم بر اساس همين روايت کلي حتي در باب زنا هم گفتند در مرحله سوم کشته مي‌شود.

نکته: گرچه اين روايات که خوانديم همه‌اش راجع به خمر بود ولي اختصاص به باب خمر ندارد اگر کسي نبيذ يا فقاع يا بقيه‌ي مسکرات بخورد حکمش همين است آن هم باز دليل دارد چند تا روايت داريم براي اين که نبيذ هم همين طور هست بلکه هر مسکري همين جور هست.

روايات دال بر جلد در غير خمر:

1- عن ابي الصباح الکناني[10] قال قال ابوعبدالله(ع) کان النبي(ص)«اذا أتي بشارب الخمر ضربه فان أتي به ثانيه ضربه فان أتي به ثالثه» شارب خمر اگر دفعه‌ي سوم مي‌آوردند ضرب عنقه خوب تا اينجا که شاهد حرف ماست براي شرب خمر که دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود بعد ذيل دارد روايت مي‌گويد قلت از امام صادق سوال کردند امام صادق از پيغمبر نقل کردند راوي مي‌گويد شما فرموديد اگر شارب خمر را پيش پيغمبر مي‌آوردند دفعه‌ي سوم او را مي‌کشت اگر کسي نبيذ بخورد حکمش چيست؟«قلت النبيذ؟» چه جور قال امام فرمود«اذا اخذ شاربه قد...» اگر شارب نبيذ را بگيرند در حالتي که مست شده است«ضرب ثمانين» 80 ضربه شلاق مي‌زنند«ارايت ان اخذته ثانيه» دفعه‌ي دوم گرفتيم و در حال مستي است خورده حکمش چيست؟«قال اضربه» باز هم او را هشتاد ضربه شلاق بزنيد«قلت فان اخذته ثالثه» دفعه‌ي سوم او را بگيريم چي؟«قال يقتل کما يقتل شارب الخمر» اين براي نبيذ است پس يقتل دفعه‌ي سوم«کما يقتل شارب الخمر» اين روايت هم راجع به شرب خمر حکم دارد که دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود و هم در مورد شارب نبيذ.

2- سليمان بن خالد[11] قال«کان اميرالمومنين(ع) يجلد في‌النبيذ المسکر ثمانين کما يضرب في الخمر» اميرالمومنين(ع) به شارب نبيذ 80 ضربه شلاق مي‌زد کما اينکه به شارب خمر 80 ضربه شلاق مي‌زد«و يقتل في‌الثالثه کما يقتل شارب الخمر» پس حکم نبيذ هم حکم خمر است.

3- عن ابي الصباح الکناني[12] عن ابي عبدالله(ع)«قال کل مسکر من الاشربه يجب فيه کما يجب في الخمر من الحد» اين حکم مطلق مسکرات را بيان داشته و مي‌فرمايد در تمام مسکرات هر نوعي از انواع مسکر باشد همان حدي را که براي خمر گفته شد دارد يعني دفعه‌ي اول و دوم 80 ضربه شلاق دفعه‌ي سوم قتل است فرقي نيست از انواع مسکرات چه خمر يا نبيذ يا ساير مسکرات باشد اينها هم حدش در دفعه‌ي سوم قتل است. تا اين جا قول مشهور.

قول دومو قيل في الرابعه» که شهرت عظيمه هم بود نسبت مي‌دهند به (بعد مي‌گوييم که اين جور نيست) مرحوم شيخ در مبسوط مرحوم صدوق در مقنع مرحوم علامه در قواعد فرزند علامه فخرالمحققين در ايضاح و مرحوم شهيد اول در لمعه مي‌گويند دفعه‌ي چهارم کشته مي‌شود.

دليل قول دوم:

1- مرسله‌ي صدوق: مرحوم شيخ صدوق در من‌لايحضر[13] روايتي را نقل مي‌کند که مي‌فرمايد«شارب المسکر خمرا کان او نبيذا يجلد ثمانين جلدة فان عاد جلد» دفعه‌ي دوم هم جلد مي‌شود«فان عاد قتل» دفعه‌ي سوم کشته مي‌شود شاهد قول دوم اين است که مرحوم صدوق مي‌گويد«و قد روي انه يقتل في‌الرابعه» و مشخص نيست راوي کيست اول يک روايتي را نقل مي‌کند که قتل في‌الثالثه بعد مي‌فرمايد«و روي انه يقتل في‌الرابعه» لذا اين بخش دوم را مرسله‌ي مرحوم صدوق مي‌ناميم.

2- مرسله: عين همين روايت را مرحوم کليني در کافي[14] نقل مي‌کند و مي‌گويد«قال جميل و روا (يا روي عن) بعض اصحابنا انه يقتل في‌الرابعه» باز هم مرسله است مرحوم کليني در کافي ادامه مي‌دهد قال ابن ابي عمير ابن ابي عمير گفته است اينکه مي‌گويند«يقتل في‌الرابعه» معني دفعه‌ي چهارم اين نيست که سه شراب و سه بار حد اتفاق بيفتد و بعد در شرب چهارم بکشند بلکه معناي دفعه چهارم اين است که دو بار شرب کرد و هر بار حد خورد و بار سوم شرب کرد و حد بخورد در اين صورت اگر بار چهارم شرب تکرار شود کشته مي‌شود که در واقع همان دفعه‌ي سوم مي‌شود منتها بعد از شرب سوم حد نخورده بود ابن ابي عمير گفت«کان المعنا ان يقتل في‌الثالثه و من کان انما يؤتي به يقتل في‌الرابعه» ابن ابي عمير معنا کرده«يقتل في‌الثالثه يعني انما يؤتي في الرابعه به يقتل في‌الرابعه» مرحوم مجلسي(رض) در مرآة العقول اين روايت را از کافي نقل مي‌کند و در شرح قول ابن ابي عمير مي‌گويد«لعل المعني ان لم يؤت به الي الانام و اتي في الرابعه يؤتي به يقتل في‌الرابعه» مي‌گويد معنايش اين است که دفعه‌ي سوم دستگير نشد يا ثابت شد و حکم هم داده شد اما به هر علت حد نخورد چون حد نخورد دفعه‌ي چهارم مي‌کشند او را در حقيقت دفعه‌ي چهارم همان دفعه‌ي سوم مي‌شود چون دفعه‌ي سوم حد نخورده«يقتل في‌الرابعه» يعني دفعه‌ي چهارمي که مي‌آورند در محکمه يقتل اما از نظر اجراء اين سومين اجراء حد است نه چهارمي.

3- اولويت: مي‌گويند در زنا با اينکه اشد از شرب خمر است دفعه‌ي چهارم کشته مي‌شود کسي که در زنا دفعه‌ي سوم کشته نمي‌شود در شرب خمر به طريق اولي در مرحله سوم کشته نمي‌شود پس در شرب خمر اولويت اين است که دفعه‌ي چهارم کشته شود.

4- احتياط: مي‌گويند احتياط در دماء اقتضا مي‌کند که دفعه‌ي سوم هم صبر کنيم و همان 80 ضربه شلاق را بزنيم و دفعه‌ي چهارم بکشيم جواب از چهار دليل قول دوم انشاءالله فردا عرض مي‌کنيم.

وصلي الله علي سيدنا محمد و آل محمد

[1] المحقق الحلي، شرايع الاسلام، ج 4، ص950

[2] الشيخ الطوسي، المبسوط، ج 8، ص 59

[3] گفتني است محل بحث ما با جريان مستحل تفاوت دارد و در جاي خود بحث مي‌کنيم کسي که شرب خمر را حلال مي‌داند در همان اولين شرب اعدام مي‌شود

[4] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 233، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 1

[5] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 233، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 3

[6] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 235، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 6

[7] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 235، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 8

[8] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 235، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 10

[9] روايت ديگر هم داريم که مجهول است

[10] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 236، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 11

[11] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 236، باب 11 از ابواب حد مسکر، روايت 13

[12] الحرالعاملي، وسائل الشيعه، ج28، ص 230، باب 7 از ابواب حد مسکر، روايت 1

[13] الشيخ الصدوق، من لا يحضر الفقيه، ج 4، ص56

[14] الشيخ الکليني، الکافي، ج7، ص218

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo