< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات (مهلت زمانی برای پرداخت دیه)

بحث اخلاقی: محسنات لسان:

 صحبت شد یکی از مواردی که انسان می‌تواند از زبان استفاده کند و لطف الهی شامل انسان بشود ذکر است که برای هر چیزی حد معین شده مانند روزه و نماز که حد آن مشخص است و اگر انجام دهد فریضه اش را انجام داده است ولی ذکر اینگونه نیست و حدی برای آن مشخص نشد. در قرآن فرمود «واذکروا الله کثیرا»[1] انسان می‌تواند هم به زبان هم به قلب ذاکر باشد.

 و گفتیم یکی از مصادیق بالای یاد خدا تلاوت قرآن است هفته گذشته وصیت حضرت علی بن ابی طالب(ع) به فرزندشان محمد حنفیه را خواندیم که کلام بزرگ و پر معنایی بود «وعلیک بتلاوة القرآن والعمل به ولزوم فرایضه وشرایعه وحلاله وحرامه وامره ونهیه والتهجد به وتلاوته فی لیلک ونهارک فانه عهد من الله تعالی الی خلقه فهو واجب علی کل مسلم ان ینظر کل یوم فی عهده ولو خمسین آیة»[2]

 اکنون می خواستم متذکر شوم مع الاسف در بین طلاب انس با قرآن و قرائت قرآن کم است دلیل تأکید این است که رویه سلف فراموش نشود.

 مرحوم شیخ محمد حسن اصفهانی شاگرد مرحوم آخوند خراسانی و هم درس با مرحوم آقای بروجردی در نجف بود که در اصفهان ساکن شده بودند علاوه بر درس و بحث زهد و تقوای ایشان در اصفهان معروف بود. ایشان در سالهای متمادی و دوره های متعدد شرح لمعه تدریس داشتند ما هم پیش ایشان شرح لمعه خواندیم می‌گفتند مرحوم آقای بروجردی وقتی آمدند قم و به مرجعیت رسیدند برخی افراد گفتند شما که با ایشان رفاقتی داشتید بروید قم و احوالی از ایشان بپرسید من گفتم الان شاید آقای بروجردی ما را فراموش کرده باشند بالاخره رفتیم خدمت آقای بروجردی همراهان معرفی کردند بلافاصله ایشان فرمودند المستشفی بتربة الحسین یعنی اشاره کردند به ماجرای بیماری من در نجف که اطباء تربت اباعبدالله الحسین(ع) را تجویز کردند مرحوم آقای بروجردی علاوه بر اینکه ایشان را فراموش نکرده بودند ماجرای بیماری را هم یادآوری کردند.

 ایشان در بعض مواقع لابلای درس شرح لمعه موعظه می‌کردند یک بار فرمودند سابق اینگونه بود که اگر بی موقع کسی درب حجره کسی را باز می‌کرد می‌دید طلبه در حجره مشغول خواندن قرآن است و معمولاً همه طلاب اینگونه بودند. ایشان خودشان اهل مداومت در تلاوت قرآن بودند.

 یک وقت پیش از انقلاب رفتیم منزل آقای مشکینی(ره) ایشان از من پرسیدند در روز چه مقدار قرآن می‌خوانی؟ ملاحظه می فرمایید سؤالشان این بود که در روز چه مقدار قرآن می‌خوانی؟ یعنی اصل قرآن خواندن را برای طلبه مفروغ عنه می‌دانستند.

 حاج آقا باقر فرزند مرحوم آقای گلپایگانی می‌فرمودند آقا تا اواخر حداقل روزی یک ختم قرآن داشتند.

 امام(ره) حتی روی تخت بیمارستان هم تلاوت قرآن را فراموش نمی‌کردند کسی نقل می‌کرد که وقتی فیلم امام را من دیدم که به حالت ایستاده در بیمارستان به نماز ایستادند این را که دیدم خودم شرمنده شدم[3] .

 به هر حال این یک تکلیفی است برای انسان ولو خمسین آیه در روز بخواند.

 علاوه بر وصیت امام علی(ع) در روایات نیز توصیه به خمسین داریم.

 قال ابوعبدالله(ع) القرآن عهد الله علی خلقه فینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده وان یقرء منه فی کل یوم خمسین آیة[4]

 قال الرضا(ع) ینبغی للرجل اذا اصبح ان یقرء بعد التعقیب خمسین آیة[5]

 این 50 آیه که در دستورات ائمه رسیده یک حداقل است ان شاء الله عمل کنیم.

بحث فقهی: مهلت زمانی برای پرداخت دیه:

 دیروز گفتیم مرحوم آقای خویی[6] در مورد مهلت پرداخت دیه شبه عمد قول سوم را انتخاب کردند که سه سال بود. استدلال‌ها و جواب‌ها را گفتیم. اکنون توضیحی بیشتر پیرامون اقوال ثلاثة (مهلت دو ساله، قول به تفصیل، مهلت سه ساله) مطرح می‌شود.

 در مورد قول اول (مهلت دو ساله) مرحوم محقق در شرایع[7] می‌فرماید «قال المفید فی المقنعة[8] تستادی فی سنتین» و نیز این قول در بین علماء نظیر کشف اللثام[9] و ریاض[10] و دیگران با اهمیت مطرح بود برخی از عبارات صراحت در اجماع دارد و برخی ظهور در ادعای اجماع دارد.

صراحت در اجماع:

مرحوم شیخ در مبسوط[11] صریحا می‌فرماید علیه الاجماع.

ظهور در اجماع

الف:

مرحوم صاحب ریاض[12] بعد از قول محقق[13] می فرماید «وتبعه اکثر الجماعة بل عامتهم کما فی الروضة مشعرا بالاجماع»

ب:

ابن ادریس در سرائر[14] می‌فرماید «عندنا تستادی فی سنتین من مال القاتل خاصة» اینهم مشعر به اجماع است.

 لذا با توجه به سه مورد ادعای اجماع می‌گوییم با توجه به اینکه مرحوم شیخ[15] صریحا می‌گوید اجماعی است و دو بزرگوار دیگر هم عبارتشان مشعر به اجماع است و نیز مرحوم صاحب جواهر[16] نقل می کند «نسبه بعضهم الی الشهرة وبعضهم بنفی الخلاف»

 آیا با این تعبیرات می‌شود به اجماع گفت غیر تام است؟

 به علاوه مرحوم آقای بروجردی نه تنها به اجماع بلکه در فتوایشان به شهرت اعتنای بالایی داشتند و از شهرت صرف نظر نمی‌کردند چون اعتماد به این بزرگان داشتند معمولا مدعیان اجماع یا شهرت کسانی هستند که مقیدند به نظر امام معصوم عمل بشود بگونه‌ای که اگر یک واو در عبارت کم و زیاد باشد به آن توجه می‌کردند خوشبختانه روایتی هم در جهت موافق نداریم که بگوییم اجماع مدرکی است پس معلوم می‌شود مطلبی در دسترسشان بوده است که به ما نرسید فقط ابن حمزه[17] فتوای خلاف داده بود که نه موافق دارد و نه دلیل دارد. پس قابل اعتنا نیست و نمی‌شود از اجماع گذشت.

 از طرف دیگر استحسان ادعایی در مورد تفاوت بین قتل عمد و خطای محض را لا نقول به

 و در مورد استدلال به اطلاق صحیحه ابی ولاد[18] که از آن مهلت سه سال در مطلق قتل خطائی (شبه خطأ، خطای محض) استفاده کردند.

 می‌گوییم مرحوم شیخ که ادعای اجماع دارد این روایت را نقل کرده است و دیگر بزرگان علماء این روایت را دیدند و در مرئا و منظرشان بود ولی به اطلاق آن عمل نکردند پس معلوم می شود جهتی داشته است که به ما نرسید.

 پس همانند مرحوم امام(ره) احتیاط می کنیم و می‌گوییم جانی بیش از دو سال تاخیر نیاندازد و احوط برای ولی دم نیز این است که تا دو سال مهلت بدهد امام در نهایت می فرماید بعید نیست که فتوی به دو سال بدهیم اما در عین حال احتیاط خوب است.

 ما هم اعتقادمان همین است این نظر خوبی است و این احتیاط هم احتیاط خوبی است.

 و صلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

[1] انفال(8): 45، جمعة(62): 10.

[2] وسائل الشیعة، ج15، ص 171، باب 2 از ابواب جهاد نفس، ح 7، ط آل البیت.

[3] گفتنی است آن فیلم با دوربین مخفی تهیه شد و خود امام آن زمان در جریان نبود و لذا هیچگونه احتمال تصنعی بودن وجود ندارد.

[4] وسائل الشیعة 6: 198، کتاب الصلاة، ابواب قرائة القرآن ولو فی غیر الصلاة، باب15، ح1،ط آل البیت.

[5] وسائل الشیعة 6: 198، کتاب الصلاة، ابواب قرائة القرآن ولو فی غیر الصلاة، باب15، ح3،ط آل البیت.

[6] مبانی تکملة المنهاج 2: 196، مسأله 207، ط العلمیه.

[7] شرایع الاسلام 4: 1017، ط استقلال طهران.

[8] المقنعة: 736، ط جماعة المدرسین.

[9] کشف اللثام 11: 313، ط جماعة المدرسین.

[10] ریاض المسائل14: 183، ط جماعة المدرسین.

[11] المبسوط 7: 115، ط مرتضویة.

[12] ریاض المسائل14: 183، ط جماعة المدرسین.

[13] شرایع الاسلام 4: 1017، ط استقلال طهران.

[14] السرائر 3: 322، ط جماعة المدرسین.

[15] المبسوط 7: 115، ط مرتضویة.

[16] جواهر الکلام 43: 21، ط دارالکتب الاسلامیة.

[17] الوسیلة :441، ط المکتبة آیة العظمی المرعشی النجفی (ره).

[18] وسائل الشیعة 29: 205، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب4، ح1، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo