درس خارج فقه استاد مقتدایی
90/09/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الديات (دیه كافر غير ذمی)
مسأله31: «لا دیة لغیر اهل الذمة من الکفار سواء کانوا ذوی عهد ام لا»
[1]
کافران غیر ذمی چه اینکه حربی باشند یا خیر و یا معاهد باشند یا خیر «وسواء بلغته الدعوة أم لا» دعوت اسلام به آنها رسیده باشد یا نه؛ چنین فردی اگر توسط یک مسلمان کشته شود دیه و قصاص ندارد.
مرحوم محقق
[2]
می فرماید «ولا دیة لغیر اهل الذمة من الکفار ذوی عهد کانوا او اهل حرب بلغتهم الدعوة او لا»
مرحوم صاحب جواهر
[3]
در ادامه کلام محقق با ادعای عدم خلاف می فرماید «بلاخلاف اجده» یعنی بین کسانی که متعرض این بحث شدهاند خلافی نیست.
دلیل مسأله:
1- اصل: چون دلیلی که ادعا را اثبات کند نداریم؛ وقتی دلیلی نداریم در ثبوت حکم شک می کنیم و در صورت شک اصل عدم است.
2- عدم شمول اطلاقات: گرچه در قرآن و سنت مطلقاتی داریم اما همه اینها شرط دارد و در کتاب قصاص می گویند از شرایط قصاص تساوی در دین است و نیز اطلاقات روایات همگی دیة المسلم را می گویند حتی از روایاتی که در مورد ذمی داشتیم اختصاص را استظهار می کردیم یعنی باید ذمی باشد تا دیه تعلق بگیرد.
برای نمونه؛
روایت ابان بن تغلب
[4]
[5]
میگفت «عن ابی عبدالله قال دیة الیهودی والنصرانی والمجوسی دیة المسلم» همینکه دیه اهل کتاب را مشخص می کند معلوم می شود که اختصاص به ذمی دارد
و یا در روایت زراره
[6]
عن ابی عبدالله (ع) آمده است «من اعطاه رسول الله ذمة فدیته کاملة قال زراره فهولاء قال ابوعبدالله وهولاء ممن اعطاهم ذمة»
البته باید گفت ما نمیخواهیم به این ادله تمسک بکنیم بلکه استظهار میکنیم و تمسک به اصل می کنیم.
3- روایت:
3/1- «اسماعیل بن فضل
[7]
قال سئلت اباعبدالله(ع) عن دماء المجوس والیهود والنصاری هل علیهم وعلی من قتلهم شیئ اذا غش المسلمین واظهر العداوه لهم والغش قال لا الا ان یکون متعودا لقتلهم»
پس همینکه اهل ذمه است اگر از تحت ذمه خارج شد مثل سایر کفار میشود گرچه سوال سائل از موردی بود که وقتی ذمی خیانت کرد از تحت ذمه رفت بیرون و مثل سایر کفار شده است و دیه ندارد اما آنهایی که از اول تحت ذمه اسلام نبودهاند به طریق اولی قتلشان باعث دیه بر مسلمان نیست مگر اینکه عادت به قتل کرده باشد که در این صورت تعزیراً مجازات میشود.
نکته: اقلیتهایی که در جمهوری اسلامی زندگی میکنند گرچه ذمی مصطلَح نیستند اما کسی که مقررات را بپذیرد یعنی تحت ذمه هست همینکه حتی از روی ترس هم که شد خلاف نمیکند پس تحت ذمه است.
حکم ذمی خارج شده از شرایط ذمه:
«بل الظاهر لا دیة للذی اذا اخرج عن الذمة» امام می فرماید اگر یک کافر ذمی بدون اینکه از دین خود خارج شود فقط خود را از شرایط ذمه خارج کند در صورتی که توسط یک مسلمان کشته شود دیه ندارد.
حکم خروج ذمی از دین خود و پیوستن به ارتداد:
امام در ذیل مسأله 31 میفرماید «وکذا لا دیة له لو ارتد عن دینه» اگر کسی از دین خودش مرتد شده و به الحاد گرایش پیدا کند این شخص بلاشبهه دیه ندارد چون مانند بقیه کفار شده است.
حکم خروج از دین خود و پیوستن به دین تحت ذمه دیگر:
اما اگر از دین خودش مرتد شد و به دینی که آن دین هم تحت ذمه است درآمد مثلا یهودی بود نصرانی شد آیا هنوز تحت ذمه است؟ فرمودند «ففی ثبوتها اشکال» مسأله مورد اشکال است و دو احتمال دارد:
احتمال اول: بعضی گفتند که از تحت ذمه خارج میشود زیرا با او در شرایطی قرارداد بسته شد که یهودی بود وقتی از یهودی بودن خارج شد در حقیقت از شرایط ذمه خارج شد.
احتمال دوم: برخی دیگر هم میگویند اگر از یهودی بودن بیرون رفت و نصرانی شد باز هم همچنان تحت ذمه است مرحوم امام می فرماید «وان لایبعد ذلک» ظاهرا لایبعد میگوید احتیاط این است که دیه دارد.
اقول: ما میگوییم اقوی این است که دیه دارد یعنی کشتن شخص ذمی خارج شده از دین خود حرام است. منتهی قصاص ندارد بلکه دیه دارد و برای غیر ذمی هیچ حرمت و احترامی ثابت نیست.
وصلی الله علی سیدنا وآله الطاهرین
[1] تحریر الوسیلة 2: 559، ط اسماعیلیان.
[2] شرایع الاسلام 4: 1018، ط استقلال طهران.
[3] جواهر الکلام 43: 41، ط دارالکتب الاسلامیة.
[4] من لا یحضره الفقیه 4: 122، ح5254، جماعة المدرسین.
[5] وسائل الشیعة 29: 221، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب14، ح2، آل البیت.
[6] وسائل الشیعة 29: 221، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب14، ح3، آل البیت.
[7] وسائل الشیعة 29: 223، کتاب الدیات، ابواب دیات نفس، باب14، ح1، آل البیت.