< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (مصادیق ضمان بالتسبیب ایجاد خسارت با آتش بدون اذن در ملک غیر)
 مسأله10 «لو اججها فی ملک غیره بغیر اذنه او فی الشارع» اگر در ملک غیر آتشی روشن کرد و باعث تلف مال یا نفس شد یا در طریق عمومی این کار را انجام داد؛ اگر برای مصلحت ماره نباشد عدوان است و ضامن است چون نفس عمل عدوان است ولو قصد عدوان را هم نداشته باشد.
 روایات طریق را قبلا خواندیم البته اگر آتشی روشن کرده ولی شخص ثالث انسانی را در این آتش انداخت در اینجا دافع ضامن است چون جمع بین سبب و مباشر است و گفتیم که مباشر اقوی از سبب است.
 فرع: اگر کسی با فعل تولیدی خودش موجب خسارت بشود مثلا خانه را به قصد سوزاندن اهل آن آتش بزند در این صورت هر چه خسارت از این آتش وارد شود نفسا یا مالا ضامن است منتهی در کیفیت ضمان سه فرض وجود دارد:
 فرض اول: می‌داند مثلا دو نفر در این خانه هستند قصد قتل هم دارد و راه فرار هم ندارند در عین حال خانه را به آتش می‌کشد در این صورت قتل عمد است و قصاص دارد و ضامن اموال هم می‌باشد.
 فرض دوم: اگر عالم به وجود انسان است و راه فرار هم ندارند ولی فعل مما یقتل نیست قصد قتل هم ندارد در این صورت قتل شبه عمد می‌شود و فقط دیه دارد.
 فرض سوم: اگر اطلاع از وجود انسان نداشت یا اگر اطلاع داشت قصد قتل نداشت بلکه فقط قصد سوزاندن اموال را داشت و تصادفا باعث قتل انسان شد در این صورت قتل خطای محض است و نسبت به انسان دیه با عاقله است اما نسبت به تلف اموال ایجاد کننده آتش چه قصد قتل داشته باشد چه نداشته باشد ضامن است.
 دلیل حکم فروض سه گانه:
 یک روایت داریم که این فروض را تأیید می‌کند.
 «سکونی عن جعفر عن ابیه ان علیا قضی فی رجل اقبل بنار اشعلها فی دار قوم فاحترقت الدار واحترق اهلها واحترق متاعهم یغرم قیمة الدار وما فیها ثم یقتل» سه عنوان در روایت مطرح است:
 1- در نقل وسائل [1] دو مورد آمده است و جمله «واحترق اهلها» ندارد.
 2- در تهذیب [2] هم «احترق اهلها» نیامده است البته در هیچکدام از وسائل و تهذیب کلمه «الدار» نیامده است اما «احترقت» مؤنث آورده است که اشاره به احتراق دار است.
 3- این نقل ثابت در متن بنابر طریق نقل مرحوم صدوق در من لا یحضر الفقیه [3] است که هر سه مورد را دارد.
 امام در جواب فرمود غرامت را بعهده‌اش می‌گذاریم ثم یقتل بدیهی است به عنوان قصاص کشته می‌شود گرچه ندارد که عمدا و به قصد قتل این کار را کرده است اما باید روایت را حمل کرد به اینکه انسانی هم در دار بود و این آتش افروز به قصد اینکه آنها را بکشد خانه را آتش زده است و الا یقتل معنی ندارد.
 بعضی هم گفتند این یقتل از باب مفسد فی الارض است و از باب حد نه از باب قصاص ولی ظاهر این است بهترین راه توجیه حمل روایت بر مورد قصد قتل باشد. لذا مرحوم ابن ادریس در سرائر [4] چنانچه در مفتاح الکرامة [5] نیز از آن نقل کرده است می فرماید: «من احرق دار قوم فهلک فیها انفس واموال کان علیه القود بمن قتله وغرم ما اهلکه بالاحراق من الاموال هذا اذا تعمد قتل الانفس واما اذا لم یتعمد قتل الانفس لکن تعمد احراق الاموال والدار فحسبه وانه یجب علیه ضمان الاموال واما الانفس فدیتها علی عاقلته»
 بنابراین فتوی روشن است اگر قصد قتل دارد و آتش زد نسبت به انفس سه حالت قتل می‌آید اما نسبت به اموال علی ای حال ضامن است.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] وسائل الشیعة 29: 279، کتاب الدیات، ابواب موجبات الضمان، باب41، ح1، ط آل البیت: «عن السكوني، عن جعفر، عن أبيه، عن علي (عليهم السلام)، أنه قضى في رجل أقبل بنار فأشعلها في دار قوم فاحترقت واحترق متاعهم، قال: يغرم قيمة الدار وما فيها، ثم يقتل. ورواه الصدوق باسناده عن السكوني»
[2] تهذیب الاحکام 10: 231، ح912، ط دارالکتب الاسلامیة: «عن السكوني عن جعفر عن أبيه عن علي عليه السلام انه قضى في رجل أقبل بنار فاشعلها في دار قوم فاحترقت واحترق متاعهم قال: يغرم قيمة الدار وما فيها ثم يقتل.»
[3] من لا یحضره الفقیه 4: 162، ح5368، ط جماعة المدرسین: «في رواية السكوني "أن عليا (عليه السلام) قضى في رجل أقبل بنار فأشعلها في دار قوم فاحترقت الدار واحترق أهلها واحترق متاعهم، قال: يغرم قيمة الدار وما فيها ثم يقتل"»
[4] السرائر 3: 371، ط جماعة المدرسین.
[5] مفتاح الکرامة 10: 306، ط القدیمة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo