< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه اعضاء)
 در بحث دیه اعضاء گفتیم برخی موارد مقدر دارد و دیه هر عضو مشخص است و بعضی از اعضاء دیه مقدر و مشخص ندارد.
 و گفتیم موارد دارای دیه مقدر 18 یا 21 مورد است که به موقع هر یک مورد بررسی قرار می‌گیرد.
 اما عمده بحث آنجایی است که مقدر شرعی ندارد. و نیز گفتیم قطعی و مسلم است که نمی‌توانیم بگوییم موارد نامشخص مجانی است و هیچ دیه‌ای ندارد و برای اثبات اصل لزوم دیه سه روایت خواندیم:
 1- صحیفه جامعه [1]
  [2] .
 2- صحیحه ابی عبیده [3] : «ولا یبطل حق امرء مسلم» چه در مواردی که مقدر داشته باشد و چه نداشته باشد خون مسلمان نباید هدر شود.
 3- صحیحه ابن سنان [4] : «فیحکم ذوا عدل منکم» حاکم شرع با ارجاع به دو کارشناس عادل نتیجه می گیرد و حکم می‌دهد.
 
 ملاک تعیین مقدر:
 عمده اشکال این است که حاکم از چه طریقی مقدار را تعیین کند. آیا بر اساس مصلحت است و اگر بر اساس مصلحت است مصلحت جانی یا مجنی علیه کدام یک مورد ملاحظه است.
 در مورد ملاک حکم بر مقدار دیه نوعا آقایان علماء یک قول دارند که پذیرفته نیز هست و می‌گویند «الحر المجنی علیه یفرض عبدا» قیمت عبد صحیح و معیب را مقایسه می‌کنند و تفاوت را معین می‌کنند چنانچه در عکس مسأله یعنی در مورد تعیین دیه اعضاء عبد در حر هم جاری می‌کنند چنانچه در عبد اصل حر است مثلا اگر دست یک عبد را قطع کردند مراجعه به حر می‌کنند اگر یک حر دستش قطع شود دیه‌اش چقدر است همان را در عبد هم جاری می‌کنند.
 مناقشه در ملاک تعیین مقدار:
 مرحوم آقای خویی [5] این مطلب را از مشهور نقل می‌کنند و می‌فرماید «وفیه اشکال» هیچ دلیل و نصی نداریم که به این کیفیت عمل کنیم و ادعای اجماع صاحب جواهر [6] هم اجماع بر اصل حکومت است و اجماع بر مقدار و ملاک تعیین مقدار نیست یعنی اجماعی است که از ابتداء امر به ید حاکم است.
 رد مناقشه آقای خویی در تعیین مقدار:
 می‌گوییم قبول داریم اجماع بر اصل حکومت است و ارتباطی به تعیین مقدار ندارد و نصی هم بر تعیین مقدار با محوریت قیمت عبد نداریم. اما آیا از محوریت قیمت عبد در تعیین مقدار دیه نهی هم کرده‌اند که به این طریق عمل نکنید؟ ولذا می‌گوییم در روایت گفته شد «یحکم به ذوا عدل» در این صورت با فرض محوریت قیمت عبد کار آسانی است که دو عادل قیمت گذاری کنند در نتیجه می‌گوییم در زمانی که تعیین قیمت با محوریت قیمت عبد امکان داشت بهترین راه همین است که دو عادل با محوریت قیمت عبد تعیین مقدار کنند. اما در زمانی که امکان ندارد و عبدی وجود ندارد و راه بسته است فرمایش آقای خویی صحیح است و حاکم باید با یک قرائن و مناسباتی مشخص کند که مقدار دیه عضو چقدر است و از طریق ارجاع به متخصص و کارشناس تعیین مقدار می‌کنند.
 نکته: در آنجایی که رجوع به عبد می‌شود در برخی صورت اشکال پیش می‌آمد مثلا اگر صدمه وارده بر حر در حد یک خدش بود که اگر در عبد چنین صدمه‌ای ایجاد شود قیمت عبد تفاوت پیدا نمی‌کند چه باید کرد؟
 می‌گوییم چنین مواردی مثل آنجایی است که راه مراجعه به عبد بسته باشد و حاکم از طریق متخصصین اقدام می‌کند.
 بیان یک قاعده کلی:
 یک قاعده کلی داریم که می‌گوید «کل عضو من اعضاء جسد الانسان» اگر جفت باشند نظیر گوش یا دست یا چشم و غیره هر دو با هم دیه کامل دارند یعنی هر کدام نصف دیه دارند. و اعضایی که تکی هستند مانند بینی دیه کامل دارند.
 دلیل قاعده: صحیحه هشام بن سالم [7] «قال کل ما کان للانسان اثنان ففیهما الدیة وفی احدهما نصف الدیة وما کان فیه واحد ففیه الدیة»
 هر عضو جفت از بدن انسان مثل گوش و غیره یک دیه کامل دارد یعنی هر یک گوش نصف دیه دارد و عضوی که تک عدد باشد مثل بینی به تنهایی یک دیه کامل دارد.
 دو مورد استثناء از قاعده:
 مورد اول: شفتان: دو لب گرچه یک جفت از عضو انسان است اما دیه لب پایین بیشتر از دیه لب بالا است یعنی دیه لب پایین شش دهم دیه کامل و لب بالا چهار دهم دیه کامل است. مثلا اگر دیه کامل ده هزار درهم باشد شش هزار درهم بابت لب پایین و چهارهزار درهم بابت لب بالا است.
 دلیل استثناء اول: ابان بن تغلب [8] «فی الشفة السفلی سته آلاف درهم وفی العلیا اربعة آلاف لان السفلی تمسک الماء»
 ابان بن تغلب گوید امام(عليه السلام) فرمود لب پایین اگر قطع شود شش هزار درهم دیه دارد و لب بالا چهار هزار درهم دیه دارد چون لب پایین قدرت نگه داری آب را دارد و وسیله نگهداری آب و بردن آب به دهان است.
 مورد دوم: خصیتین: گرچه خصیتین یک جفت از اعضاء در بدن است اما دیه طرف چپ از طرف راست بیشتر است.
 دلیل استثناء دوم: صحیحه عبداله بن سنان [9] «عن ابی عبدالله قال ما کان فی الجسد منه اثنان ففیه نصف الدیة مثل الیدین بل عینین قال قلت رجل فقعت عینه قال نصف الدیة قلت رجل قطعت یده قال فیه نصف الدیة قلت فرجل ذهبت احدی بیضتیه قال ان کانت الیسار ففیها ثلثی الدیة وقلت ولم الیس قلت ما کان فی الجسد منها اثنان ففیه نصف الدیة فقال لان الولد من البیضة الیسار»
 ابن سنان می‌گوید امام صادق(عليه السلام) فرمود اعضاء جفت از بدن انسان هر یک نصف دیه دارد و یک جفت، یک دیه کامل دارد مثل دو دست حتی دو چشم که یک دیه کامل دارد. راوی گوید پرسیدم دیه مردی که چشمش از حدقه بیرون آمد چقدر است؟ امام فرمود نصف دیه کامل است. پرسیدم اگر مردی یک دستش قطع شد حکم چیست؟ امام فرمود نصف دیه دارد. پرسیدم اگر یکی از دو بیضه مردی از بین رفت مقدار دیه چقدر است؟ امام فرمود اگر بیضه چپ باشد دو ثلث دیه کامله است. پرسیدم چرا مگر نفرمودید اگر عضوی جفت باشد برای هر یک نصف دیه مقدر است؟ پس بیضه چپ باید نصف دیه داشته باشد!
 امام (عليه السلام) فرمود دلیل استثناء و دو ثلث شدن این است که بیضه چپ عامل تولید نطفه و فرزند است.
 دیات الاعضاء الاول الشعر برای فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


[1] وسائل الشیعة 29: 356، کتاب الدیات، أبواب دیات الاعضاء، باب48، ح1، ط آل البیت.
[2] الکافی 1: 238، ط دارالکتب الاسلامیة.
[3] وسائل الشیعة 29: 89، کتاب القصاص، أبواب قصاص نفس، باب35، ح1، ط آل البیت.
[4] وسائل الشیعة 29: 389، کتاب الدیات، أبواب دیات الشجاج والجراح، باب9، ح1، ط آل البیت.
[5] مبانی تکملة المنهاج 2: 266، ط العلمیة.
[6] جواهرالکلام 43: 168، ط دارالکتب الاسلامیة.
[7] وسائل الشیعة 29: 287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، ط آل البیت.
[8] وسائل الشیعة 29: 294، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب5، ح2، ط آل البیت.
[9] وسائل الشیعة 29: 283، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح1، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo