< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه بینی)
 الثالث الانف مسأله 1 «فی الانف اذا قطع من اصله الدیة الکاملة وکذا فی مارنة»
 در دیات اعضاء و جوارح گفتیم؛
 الاول فی الشعر: ودر مورد دیه مو بحث کردیم.
 الثانی العینان: ودر مورد دیه عین نیز بحث شد.
 الثالث الانف: اکنون دیه بینی مورد بحث است
 توضیحی کوتاه در مورد بینی: بینی دارای قسمت های ذیل است.
 الف: قصبه: یعنی همان قسمت سخت و استخوانی متصل به صورت.
 ب:مارن؛ یعنی همان قسمت نرم بینی که دو جزء دارد.
  1- منخرین؛ یعنی همان دو پره بینی.
 2- حاجز؛ یعنی جداره حائل بین دو منخر.
 صدق عنوان بینی: بدیهی است که در عرف هم به مجموع مارن وقصبه بینی گفته می‌شود. وهم به مارن به تنهايی بینی گفته می‌شود.
 محل بحث در دیه بینی: در عنوان قطع بینی دو فرض مطرح است.
 فرض اول: قطع مجموع قصبه ومارن.
 فرض دوم: قطع مارن بدون قصبه.
 اکنون می‌گويیم در مورد دیه قطع بینی دو قول مطرح است.
 قول اول: دیه کامله در هر دو عنوان؛ مشهور فقهاء گفته اند اگرمجموع قصبه و مارن قطع شود دیه کامله دارد واگر تنها مارن قطع شود نیز دیه کامله دارد.
 مرحوم محقق در شرایع [1] می‌فرماید «وفیه الدیة الکاملة اذا استوصل [2] وکذا اذا قطع مارنه وهو مالان منه».
 مرحوم محقق می‌فرماید اگر بینی از اصل یعنی کل قصبه و مارن قطع شود دیه کامله ثابت است. و اگر مارن به تنهايی قطع شود نیز دیه کامله دارد.
 مرحوم صاحب جواهر [3] بعد از نقل کلام محقق می‌فرماید «وفاقا للشیخ فی النهایة [4] وابن ادریس [5] ویحیی بن سعید [6] وفاضلین [7]
  [9] وشهید [10] فی الروضة وفی المفتاح الکرامة [11] » که در نتیجه می‌توان گفت «هو المشهور بین الاصحاب».
 دلیل قول اول: (مشهور) برای استدلال بر قول اول دو دسته روایات داریم.
 دسته اول: روایات داله بالعموم:
 در این مورد روایاتی داریم که به تناسب قبلا خواندیم و در ذیل به یک نمونه از آن اشاره می‌کنیم.
 هشام بن سالم [12] قال «ما فی الانسان منه واحد فیه الدیه کاملة» روایت صحیحه است می‌فرماید آنچه که در بدن انسان یکی است دیه کامل دارد و بینی در بدن تک عضو است پس عموم روایت شامل بینی نیز می‌شود.
 دسته دوم: روایت بالخصوص؛
 1- صحیحه عبدالله بن سنان [13] عن ابی عبدالله «فی الانف اذا استوصل جدئه الدیة»
 روایت صحیحه است و درمورد قطع بینی به صورت مجموع قصبه ومارن می‌فرماید اگر بینی از بیخ قطع شود دیه کامله دارد.
 2- سماعة [14] عن ابی عبدالله(ع) «فی الرجل الواحدة نصف الدیة .... الی ان قال وفی الانف اذا قطع الدیة کاملة» روایت معتبره و مفصل است و محل شاهد بحث ما این است که می‌فرماید اگر بینی قطع شود دیه کامله دارد. این روایت اطلاق دارد ولذا هم قطع مجموع مارن و قصبه و هم قطع مارن به تنهايی را شامل می‌شود. زیرا در عرف به مارن نیز بینی گفته می‌شود.
 3- عبدالله بن سنان [15] عن ابی عبدالله «قال قضی امیرالمومنین(ع) فی دیة الانف اذا استوصل مأة من الابل» این روایت با بیان یکی از مصادیق دیه کامله فرمود اگر بینی از اصل (مارن وقصبه) بریده شود دیه کامله دارد.
 نتیجه: ازمجموع روایات بدست می‌آید که انف یعنی مجموع قصبه ومارن ونیز خود مارن به تنهايی که به آن نیز انف گفته می‌شود اگر قطع شود دیه کامله دارد.
 قول دوم: دیه در قطع مارن؛ و ارش در قصبه؛
 مرحوم شیخ در مبسوط [16] و الوسیلة [17] و مهذب [18]
  [19] و تحریر [20] علامه و روضه [21] شهید گفته‌اند اگر مارن قطع شود دیه کامله دارد و اگر از بیخ قطع شود برای مارن یک دیه و برای قصبه ارش ثابت است. البته در بیان ادله از مرحوم صاحب ریاض [22] مطلبی مطرح می‌شود که این قول را از جمعی از علما نقل می‌کند و می‌فرماید اقوی است.
 دلیل قول دوم:
 1- صحیحه حلبی [23] عن ابی عبدالله «قال وفی الانف اذا قطع المارن الدیة»
 اگر بینی از مارن قطع شود دیه کامله دارد: روایت صحیحه است.
 2- عن زراره [24] عن ابی عبدالله «قال .... وفی الانف اذا قطع المارن الدیة»
 روایت مفصل است تا می‌رسد به بینی و می‌فرماید اگر مارن قطع شود دیه کامله دارد.
 3- خبر علاء بن فضیل [25] عن ابی عبدالله «اذا قطع الانف من المارن ففیه الدیة تامة»
 اگر بینی از مارن قطع شود دیه کامله دارد.
 4- موثقة سماعة [26] «وفی الانف اذا قطع المارن الدیة کاملة»
 اگر بینی از مارن قطع شود دیه کامله دارد.
 نتیجه: مجموع روایات می‌گوید اگر تنها مارن قطع شد دیه کامل و اگر قصبه قطع شد مقداری زاید است بدیهی است قطع قصبه نمی‌تواند بدون دیه باشد پس چون برایش دیه تعیین نشده است ارش ثابت می‌شود.
 مرحوم شیخ در مبسوط [27] می‌فرماید «انما الدیة فی المارن وهو مالان منه وهو دون قصبة الانف وذلک المنخران والحاجز الی القصبة فان کان قطع کل المارن ففیه الدیة فان قطع بعضه ففیه بالحسه مساحتا وان قطع المارن مع القصبة کان فی المارن الدیة وفی القصبة الحکومة» در قطع مارن دیه کامله ثابت می‌شود و مارن قسمت نرمی پایین قصبه تا نوک بینی یعنی منخران و حاجز است بنابراین اگر کل مارن قطع شود دیه کامله دارد و اگر بخشی از مارن قطع شود به نسبت درصد قطع عضو درصد دیه آن نیز تعیین می‌شود و اگر مارن و قصبه هر دو قطع شوند برای قطع مارن دیه کامله ثابت است و برای قطع قصبه ارش تعیین می‌شود.
 مرحوم صاحب ریاض [28] می‌فرماید «إن غاية أدلة المشهور ثبوت الدية، وليس فيه ما ينفي الحكومة، إذ ليس فيها مقام حاجة يمكن إثباتها بذلك، والدليل على ثبوتها أن الزائد على المارن جارحة ذهبت زيادة عليه، وديته لا يقع شئ منها في مقابلتها، فالاكتفاء بها يستلزم تفويت تلك الجارحة عليه من دون بدل، وهو غير جائز فما ذكروه أقوى»
 عمده دلیل مشهور دو دسته روایت است که دسته اول می‌گویند در کل انف دیه کامل است و حکومت را نفی نمی‌کند و دسته دوم روایات در خصوص مارن می‌گوید دیه کامله دارد و مازاد را ساکت است. اکنون در دفاع از قول دوم می‌گوییم چون دسته دوم روایات از بیان زاید بر مارن ساکت است برای عدم تضییع حق مجنی علیه می‌گوییم حکومت و ارش ثابت است زیرا اگر برای آن قسمت زاید از مارن یعنی قصبه که از بین رفته است بدلی مقرر نشود حق مجنی علیه از بین می‌رود بنابراین قول دوم یعنی دیه در مارن و ارش در قصبه اقوی است.
 مناقشه در دلیل قول دوم:
 در جواب باید گفت می‌پذیریم دو دسته روایت مثبتین داریم و تنافی هم باهم ندارند هر دو حکم انف را گفته‌اند (یکی انف با قصبه و یکی انف بدون قصبه) منتهی قائلین به قول دوم می‌گویند آن دسته روایات نفی حکومت و ارش نمی‌کند پس قصبه ارش دارد ولیکن ما می‌گوییم نفی حکومت می‌کند زیرا وقتی از بیخ قطع شد قصبه هم قطع شده است و دیه دارد این روایت حکومت و ارش را نفی می‌کند زیرا می‌گوید دیه ثابت و زاید بر دیه ثابت نیست و اصل عدم زاید بر دیه است.
 نکته: البته اگر جدای از هم قطع شوند یعنی بعد از زمانی که مارن قطع شد قصبه قطع شود چون دیه تعیین نشده است حکومت و ارش ثابت است.
 بنابراین قول مشهور قول اقوی است و هردو دسته روایات مستند قول مشهور است.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] شرایع الاسلام 4: 1031، ط استقلال طهران.
[2] اصل در بینی یعنی قصبه که متصل به استخوان صورت است.
[3] جواهرالکلام 43: 190، ط دارالکتب الاسلامیة.
[4] النهایة : 776، ط قدس محمدی.
[5] السرائر 3: 382، ط جماعة المدرسین.
[6] الجامع للشرایع : 593، ط مؤسسة سید الشهداء العلمیة.
[7] تحریر الاحکام 5: 571، ط مؤسسة الامام الصادق(ع).
[8] قواعد الاحکام 3: 671، ط جماعة المدرسین.
[9] ایضاح الفوائد 4: 688، ط اسماعیلیان.
[10] الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة 10: 207، ط داوری.
[11] مفتاح الکرامة 10: 387، س24، ط بیروت (القدیمة)
[12] وسائل الشیعة 29: 287، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح12، ط آل البیت.
[13] وسائل الشیعة 29: 285، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح5، ط آل البیت.
[14] وسائل الشیعة 29: 285، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح7، ط آل البیت.
[15] وسائل الشیعة 29: 288، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح14، ط آل البیت.
[16] المبسوط 7: 131، ط المکتبة المرتضویة.
[17] الوسیلة : 447، ط کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی(ره).
[18] المهذب 2: 481، ط جماعة المدرسین.
[19] المهذب البارع 5: 316، ط جماعة المدرسین.
[20] تحریر الاحکام 5: 571، ط مؤسسة الامام الصادق(ع).
[21] الروضة البهیة 10: 207، ط داوری.
[22] ریاض المسائل 14: 250، ط جماعة المدرسین.
[23] وسائل الشیعة 29: 284، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح4، ط آل البیت.
[24] وسائل الشیعة 29: 285، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح6، ط آل البیت.
[25] وسائل الشیعة 29: 286، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح8، ط آل البیت.
[26] وسائل الشیعة 29: 286، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب1، ح10، ط آل البیت.
[27] المبسوط 7: 131، ط المکتبة المرتضویة.
[28] ریاض المسائل 14: 250، ط جماعة المدرسین.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo