< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات(دیه بینی حکم فلج شدن بینی)
 گفتیم در دیه قطع بینی دو قول مطرح است.
 قول اول: اگر بینی کسی از بیخ - مجموعه مارن و قصبة بریده شود دیه کامل دارد. و اگر مارن به تنهائی قطع شود نیز دیه کامله دارد. و دلیل از روایات داشت بالعموم و بالخصوص.
 قول دوم: اگر مارن تنها قطع شود دیه دارد و اگر مجموع قطع شود برای مارن دیه و برای قصبه ارش دارد.
 و از این قول دوم جواب داده شد که اینگونه نیست که قصبه حکومت و ارش داشته باشد بلکه مجموعه بینی صدق بر همه می‌کند.
 حکم قطع بینی در دو مرحله:
 جمعی از بزرگان گفتند اگر متفرقا و در دو زمان- یک مرحله مارن و در مرحله بعد قصبه- قطع شود در آن صورت دو جنایت است و برای مارن دیه و برای قصبه حکومت ثابت است و بزرگان این نکته را پذیرفتند.
 مرحوم امام در اینجا تفصیلی قائلند و فرمودند «ولو قطع المارن ثم بعض القصبة فالدیة کاملة فی المارن والأرش فی القصبة ولو قطع المارن ثم قطع جمیع القصبة ففی المارن الدیة فهل للقصبة الدیة والارش فیه تأمل ولو قطع بعض المارن فبحساب المارن»
 در این تفصیل با محوریت جنایت در دو مرحله سه فرض مطرح است:
 فرض اول: اگر نفر اولی مارن را قطع کرد و دومی قسمتی از قصبه را قطع کرد مارن دیه کامل دارد و قصبه ارش دارد.
 فرض دوم: نفر اول مارن را قطع کرد و نفر دوم تمام قصبه را قطع کرد مارن دیه کامل دارد اما در قصبه دو احتمال مطرح است:
 احتمال اول: مجموعه انف- مارن و قصبه- یک عضو است و یک دیه دارد مارن قبلا قطع شد و اکنون که تمام قصبه قطع گردید دیه آن بر اساس نسبت مجموع قصبه و مارن محاسبه می‌شود.
 احتمال دوم: قصبه قطع شد لذا بر اساس مساحت قصبه محاسبه می‌شود و ارش دارد یعنی صحیح و معیب قصبه محاسبه می‌شود امام می‌فرماید «فیه تامل» یعنی روی هیچ یک از این دو احتمال تأکید ندارند.
 ولی به نظر می‌رسد همان قول مشهور یعنی احتمال دومی که برای تأمل امام مطرح کرده‌ایم اقوی باشد که حکومت و ارش ثابت باشد چون انسانی عضوی را قطع کرده و دیه معین ندارد پس ارش دارد.
 فرض سوم: اگر قسمتی از مارن قطع شود در این صورت دیه مجموعه منخرین و حاجز که مارن است و بخش قطع شده از این منخرین و حاجز محاسبه می‌شود و براساس نسبت؛ ارش ثابت است.
 از کار افتادن بینی:
 مسأله2 «لو فسد الأنف وذهب بكسر أو إحراق أو نحو ذلك ففيه الدية كاملة، ولو جبر على غير عيب فمأة دينار على قول مشهور.»
 اگر ضربه‌ای بر بینی وارد و کارآیی بینی از بین برود جانی دیه کامل بدهکار است. یعنی از بیخ یا مارن را قطع نکرده است بلکه بینی فاسد شد.
 توضیحی کوتاه: در انف سه حالت مطرح است؛
 1- قطع از بیخ؛ دیه کامله دارد؛
 2- قطع مارن؛ دیه کامله دارد؛
 3- افساد انف؛ مثل اینکه با اسید سوزاند و کاری کرد که نابود شود؛ دیه کامله دارد.
 زیرا گرچه بعدا دکتر مجبور شود آن را از بدن جدا کند اما مثل ابانه و قطع است.
 مرحوم صاحب جواهر [1] می‌فرماید «صرح به جماعة من الاصحاب بل لا اجد فیه خلافا بالاتفاق» اصحاب صریحا گفته‌اند از کار انداختن بینی دیه کامله دارد بلکه بعضی ادعای اجماع کرده اند.
 مرحوم صاحب ریاض [2] می‌فرماید «من غیر فرق بین الابانة» فرقی نمی‌کند بین اینکه بینی را قطع کند یا اینکه فاسد نماید.
 دلیل مسأله: همان ادله قطع بینی از بیخ در اینجا هم وارد می‌شود یعنی هر دو دسته روایت بالعموم و بالخصوص این مورد را شامل است. چون کالابانة و قطع است.
 حکم آسیب بر بینی و اصلاح و معالجه:
 اگر جانی بینی انسانی را شکست و یا آسیبی بر آن وارد کرد و مجنی علیه اصلاح و معالجه و مداوا نمود و خوب شد و چه بسا از اول بهتر شد اینجا جانی صد دینار یعنی عشر دیه باید بپردازد.
 مرحوم صاحب جواهر [3] می‌فرماید «صرح بذلک جمع من الاصحاب بل فی الریاض [4] نفی الخلاف فیه بل فی الغنیة [5] الاجماع علیه»
 دلیل مسأله: در مورد آسیب وارده بر بینی و اصلاح آن روایتی ندارد و دلیل قائلین فقط اجماع است یعنی مجمعین از طریق تنقیح مناط به روایت وارده در کتاب ظریف [6] استدلال کرده‌اند که امام علی(ع) فرمود «ان انکسرت الصلب فجبر علی غیر عثم ولا عیب فدیته ماة دینار» در کتاب ظریف روایت مفصلی آمده است و در محل شاهد ما می‌فرماید اگر ظهر و گرده انسان بشکند و دوباره بدون کج شدن بلکه سالم و راست جوش بخورد دیه‌اش صد دینار است.
 کیفیت استدلال: گفته‌اند این روایت در مورد ظهر وارد شده است و علماء می‌فرمایند ظهر خصوصیتی ندارد بلکه عضوی است که شکست و جبران شد بنابراین هر عضوی نظیر انف که آسیب ببیند و جبران شود مورد شمول روایت است. و دیه‌اش صد دینار است.
 مناقشه در تنقیح مناط: این تنقیح مناط خیلی دلیل محکمی ندارد زیرا احتمال و قرینه‌ای که بتوانیم از آن برای انجام تنقیح مناط استفاده کنیم وجود ندارد چون ضمن شمردن قسمت‌های مختلف حکم گرده را بیان می‌کند- البته در مسأله اجماع و اتفاق هست که حکم بینی اگر شکست و معالجه شد صد دینار است-. لذا محقق اردبیلی [7] در مجمع الفائدة می‌فرماید «اما لزوم الماة اذا کسر وجبر علی غیر عیب فما رأیت له دلیلا» در مورد دیه صد شتر برای شکسته شدن بینی و بهبودی کامل پس از معالجه؛ هیچ دلیلی ندیدم. معلوم می‌شود تنقیح مناط را که علماء استفاده کردند قبول ندارد. و حق هم با ایشان است زیرا تنقیح مناط قرینه می‌خواهد که بتوانیم از عموم یک روایت برای مورد استدلال استفاده کنیم و در جریان شکستن بینی هیچ قرینه‌ای برای سرایت مناط و ملاک موجود در شکستن ظهر به بینی وجود ندارد.
 حکم فلج شدن بینی:
 مسأله3 «فی شلل الانف ثلثا دیته صحیحا فاذا قطع الاشل فعلیه ثلثها» اگر بر بینی به گونه‌ای آسیب وارد شود که به عنوان یک عضو فلج شود دو ثلث دیه کامل دارد.
 صاحب جواهر [8] می‌فرماید «بلا خلاف اجده فیه کما اعترف به غیر واحد بل عن ظاهر المبسوط [9] وصریح الخلاف [10] الاجماع علیه نحو شلل سایر الاعضاء»
 صاحب کشف اللثام [11] فرمود «جعل الاصحاب ضابطة کلیة» علماء یک ضابطه کلی بدست می‌دهند که دیه هر عضوی از اعضاء که شلل در آن بوجود بیاید دو ثلث دیه کامله و صحیح همان عضو است.
 منشأ تعیین ضابطه کلیه توسط اصحاب: اصحاب از روایت صحیحه فضیل [12] ضابطه کلیه دو ثلث دیه برای شلل عضو را استفاده کرده‌اند که ان شاءالله فردا می‌خوانیم.
 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[1] جواهرالکلام 43: 191، ط دارالکتب الاسلامیة.
[2] ریاض المسائل 14: 250، ط جماعة المدرسین.
[3] جواهرالکلام 43: 192، ط دارالکتب الاسلامیة.
[4] ریاض المسائل 14: 250، ط جماعة المدرسین.
[5] غنیة النزوع : 417، ط مؤسسة الامام الصادق(ع).
[6] وسائل الشیعة 29: 304، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب13، ح1، ط آل البیت.
[7] مجمع الفائدة والبرهان 14: 365، ط جماعة المدرسین.
[8] جواهرالکلام 43: 194، ط دارالکتب الاسلامیة.
[9] المبسوط 7: 131، ط مکتبة المرتضویة.
[10] الخلاف 5: 238، ط جماعة المدرسین.
[11] کشف اللثام 11: 340، ط جماعة المدرسین.
[12] وسائل الشیعة 29: 347، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب39، ح5، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo