< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

91/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كتاب الديات (دیه جنایت بر یکی از دو بیضه‌ها)

بحث اخلاقی: در روزهای چهارشنبه معمولا بحث اخلاقی داشتیم امروز به مناسبت اینکه دهه کرامت است و دیروز سه شنبه اول ذیقعده ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) بود و دهم این ماه نیز ولادت پر خیر و برکت و میمون و مبارک حضرت ثامن الحجج علیه آلاف التحیة والثناء است اکنون با توجه به دهه کرامت راجع به حضرت معصومه(س) چند جمله‌

حضرت معصومه(س) روز اول ماه ذیقعده در سال 173 هجری قمری در مدینه منوره متولد شدند ایشان و حضرت رضا از یک مادر بنام نجمه خاتون به دنیا آمدند حضرت امام رضا(ع) در دهم ماه ذیقعده در سال 148 هجری قمری به دنیا آمد و 25 سال با هم اختلاف سنی دارند حضرت معصومه(س) 10 ساله بودند که پدر بزرگوارشان در زندان بغداد به شهادت رسیدند. حضرت معصومه و سایر فرزندان موسی بن جعفر(ع) تحت اداره و سرپرستی امام هشتم(ع) قرار گرفتند و هرکدام از فرزندان موسی بن جعفر در اثر عنایت ویژه و حمایت مستمر امام هشتم به یک مقام و منزلت و شان بالایی رسیدند.

ملاحظه می‌(ع) در بلاد مختلف مدفون و صاحب کرامات و دارای گنبد و بارگاه هستند همه اینها محصول سرپرستی حضرت امام رضا(ع) است. مخصوصا در مورد حضرت معصومه(س) در بعض نقلها دارد که آن حضرت عالمه غیر معلمه بود چنانچه در مورد حضرت زینب(س) حضرت امام سجاد(ع) فرمود «انت بحمدالله عالمة غیر معلمة» حضرت معصومه(س) نیز با آن روح پاک که داشت عالمه غیر معلمه خوانده شد. اینکه لقب معصومه به او داده شد به معنای عصمت و هم طراز با ائمه(ع) بودن نیست ولی نسبت به دیگران عصمت از گناه داشت از این جهت این فضائل و کرامات را داشت.

یکی از علمای شیعه در قرن نهم کتابی دارد بنام کشف اللئالی نقل می‌(ع) داشتند تصادفا امام(ع) در سفر بودند اینها سؤالات را نوشتند و دادند به حضرت معصومه(س) که جواب امام را بعدا بگیرند روز بعد آمدند در حالیکه هنوز امام از سفر بازنگشته بودند به حضرت معصومه(س) گفتند حال که امام برنگشتند سؤالات را بدهید تا در سفر دیگری که آمدیم سؤالات را مطرح کنیم کاغذ را گرفتند اما دیدند حضرت معصومه(س) پاسخ را نوشته‌(ع) را دیدند اینها را مطرح کردند و گفتند حضرت معصومه(س) پاسخ دادند ایشان نقل می‌(ع) پاسخ حضرت معصومه(س) را مطالعه کردند و سه مرتبه فرمودند «فداها ابوها» «فداها ابوها» «فداها ابوها» که پاسخ را صحیح نوشته است. حضرت فاطمه معصومه(س) از طفولیت از باب همان عبادت و بندگی و روح پاکی که داشت به این مقام و منزلت رسیده است.

مرحوم شیخ عباس قمی در سفینة البحار نقل می‌(ع) رسیدند امام صادق(ع) فرمودند «ان لله حرما وهو مکة وان لرسول الله حرما وهو المدینة وان لامیرالمؤمنین حرما وهو الکوفة وان لنا حرما وهو بلدة قم وستدفن فیها امرئة من اولادی تسمی‌فاطمة فمن زارها وجبت له الجنة قال الراوی وکان هذا الکلام منه قبل ان یولد الکاظم علیه السلام»[1]

خداوند حرمی به نام مکه دارد و حرم پیامبر مدینه است و حرم امیرالمؤمنین کوفه است و حرم ما شهر قم است. (ما نیز که در عصر اخیر وقتی می‌(ع) است) بعد فرمود به زودی دختری از فرزندان من که فاطمه نام دارد در قم دفن می‌(ع) این کلام را موقعی فرمود که هنوز حضرت امام کاظم(ع) به دنیا نیامده بود.

و نیز روایات دیگری در کامل الزیارات[2] از امام هشتم نقل می‌«من زارها وجبت له الجنة»

بعد از دعوت مامون از امام رضا(ع) در سال 200 هجری قمری برای رفتن به مرو که متعاقب آن مأمون امام رضا(ع) را به مرو برد حضرت معصومه(س) از روی شدت علاقه در سال 201 از مدینه حرکت کردند برای دیدن امام رضا(ع). در تاریخ دارد «تطلبه» در طلب دیدن امام رضا بود و رسیدند به ساوه و مریض شدند سؤال کردند از اینجا تا قم چقدر راه است گفتند 10 فرسخ با اینکه کسالت شدید داشتند فرمودند مرا به قم ببرید و با همراهان به طرف قم حرکت کردند و شاید همراهان بر این باور بودند که با توجه به کسالت بی بی و وجود عاشقان اهل بیت در قم رفتن به قم بهتر است لذا خبر به اهل قم رسید که فاطمه معصومه دختر موسی بن جعفر(ع) به قم می‌استقبال عجیبی از آن حضرت کردند و بدیهی است چنین شود چون در روایت داریم «قم عش آل محمد ومأوی شیعتهم» قم آشیانه آل رسول و پناهگاه شیعیان است.

موسی بن خزرج که یکی از علمای قم بود رفت جلو و مهار ناقه حضرت معصومه(س) را به دست گرفت و پیشاپیش جمعیت استقبال کننده حرکت کرد و ناقه را مقابل خانه خودش خوابانید و آن حضرت را در خانه خود جای داد و پذیرایی کرد آن حضرت 16 یا 17 روز در قم در همان منزل یعنی همین میدان میر فعلی ساکن بودند تا به رحمت الهی واصل شدند اینجا که قبر ایشان است زمینی بود که ملک موسی بن خزرج بود بی بی معصومه(س) را در آن مکان دفن کردند. و یک سایبانی با حصیر روی قبر آن حضرت کشید و بعد زینب دختر امام جواد(ع) ساختمان محقری به عنوان بارگاه حضرت معصومه(س) ساخت و در طول زمان تجدید بنا شد و گسترش یافت تا الان که مأوی و محل زیارت بزرگان و شیعیان در طول تاریخ شده است. و از نور علم و فضائل ایشان بهره‌مند شد خیلی از بزرگان به آن بزرگوار متوسل شدند فیلسوف و عارف بزرگ مرحوم ملاصدرا که مدتی در کهک بودند و اسفار را آنجا نوشتند مواقعی که مشکلی داشتند به حرم حضرت معصومه(س) می‌(س) حل نمودم.

من خودم از مرحوم علامه مرعشی نجفی شنیدم فرمودند من سالها اولین نفری بودم که به زیارت حضرت معصومه(س) می‌

علامه طباطبایی (ره) سال‌(س) بود. مرحوم شیخ عباس قمی در یک تیمچه‌می گفت دیشب من خواب مرحوم میرزای قمی را دیدم در خواب پرسیدم آیا اهالی قم به شفاعت حضرت معصومه(س) به بهشت می‌می با شگفتی به من نگاه کرد فرمود شفاعت اهالی قم با من است اهل عالم به شفاعت حضرت معصومه(س) به بهشت می‌(ع) به آن شخص دستور دادند که حرم خواهرم برو و زیارت را به این کیفیت بخوان سی و چهار مرتبه الله اکبر، سی و سه مرتبه الحمدلله و سی و سه مرتبه سبحان الله و بعد زیارت بخوان که همین زیارت است که الآن خوانده می‌«یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شأنا من الشأن»

اکنون که توفیقی نصیب ما شد و در کنار مرقد ایشان هستیم حیف است اگر استفاده نکنیم. انشاءاله، مشمول عنایات و تفضلات حضرت فاطمه معصومه(س) باشیم و انشاءاله با شفاعت آن حضرت اهل بهشت باشیم.

بحث فقهی:

در بحث خصیتان که شانزدهمین مورد از اعضاء بدن که دیه مقدر شرعی دارد بود؛ گفته شد که هر دو باهم دیه کامل دارد و این کلام اجماعی و اتفاقی بود. و دلیل روایی به دلالت عام و به دلالت خاص نیز داشت. اما در اینکه اگر هر کدام جدا جدا به تنهایی در دو مرحله قطع شود دیه‌

قول اول: جمعی گفتند که کل واحد نصف دیه دارد وفاقا للمشهور و کافة المتاخرین.

مرحوم محقق در شرایع[3] فرموده «وفی کل واحدة منهما نصف الدیة» صاحب جواهر[4] می‌«المشهور بین الاصحاب» صاحب ریاض[5] فرمود «علیه کافة المتاخرین»

و دلیلشان هم عمومات بود.

قول دوم: جمعی گفته‌[6] بود از امام صادق(ع) که خود امام دلیل تفاوت را بیان کرد و فرمود «لان منها الولد» و روایت دیگر[7] هم مرفوعه بود.

بر این قول دوم سه اشکال وارد شده بود. ایراد اول: از مرحوم محقق حلی بود و جواب دادیم و ایراد دوم: از ابن ادریس بود که آن را نیز جواب دادیم. ایراد سوم: از مرحوم آقای خویی[8] بود که فرمودند این روایت صحیحه است قبول داریم که می‌می‌گوید هر عضوی که در بدن جفت باشد از بین رفتن یک عدد از آن جفت نصف دیه دارد پس در یک خصیه نصف دیه ثابت است.

جواب ایراد مرحوم خوئی: گرچه مناقشه آقای خوئی مهم است اما می‌«قال فی خصیة الرجل خمس مأة دینار» که اطلاق داشت و نصف را می‌

روایت دیگر[9] روایت عبدالله بن سنان بود که بعد از بیان نصف در تعدادی از اعضاء فرمود خصیه چپ دو ثلث دیه دارد. خصیه را با بقیه اعضای بدن فرق گذاشتند و راست و چپ را متفاوت بیان کردند. راوی اعتراض کرد خود شما حکم کلی را اول بیان فرمودید پس چگونه در خصیتان حکم دیگری داده‌«لأن منها الولد» حال اگر انصاف بدهیم و این روایت را کنار آن روایت نصف بگذاریم هیچ شبهه‌«فی الخصیتین الدیة کاملة»[10] و در ادامه فرمودند «فهل لکل واحدة نصفها او للیسری ثلثان وللیمنی الثلث؟ الاوجه الثانی»[11] یعنی اوجه این است که برای چپ دو ثلث و برای راست یک ثلث دیه ثابت است و ما هم قول دوم را ترجیح می‌

بیان یک احتیاط در حکم قطع دو خصیة در دو مرحله:

منتهی امام خمینی(ره) بعد از اینکه این عبارت – حکم قطع دو خصیة در دو مرحله - را بیان می‌«والاحوط الثلثان فی الیسری والنصف فی الیمنی لو قلعتا دفعتین»[12] اگر خصیه چپ و راست یک انسان در دو مرحله قطع شود – جانی یک نفر باشد یا دو نفر – گفتیم امام فرمود خصیه چپ دو ثلث دیه دارد و علی القاعده باید در خصیه راست یک ثلث دیه ثابت شود تا یک دیه کامل گردد اما امام در این مورد احتیاط می‌

دلیل احتیاط: وجه این احتیاط دقیق حضرت امام این است آن ادله عمومات می‌

وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo