< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

92/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (جنایت بر حیوان: ایجاد نقص در حیوان)
 مسأله3: «لو قطع بعض اعضائه او کسر شیئا من عظامه مع استقرار حیاته فللمالک الارش»
 اگر انسانی با جنایت بر حیوان قابل تذکیه مأکول اللحم یا غیر مأکول اللحم باعث نقص در یکی از اعضاء حیوان شد؛ مثلا با جنایت جانی پای حیوان شکست یا چشم حیوان کور شد یا گوش حیوان بریده شد و یا هر گونه نقص جسمی در حیوان ایجاد شد مسأله دو حالت دارد:
 حالت اول: در معرض تلف قرار گرفتن حیوان:
 اگر جنایت وارده به گونه‌ای باشد که حیوان به حد مرگ برسد و در معرض تلف باشد یعنی عرفا بگویند این حیوان با این شرائط به طور معمول منتهی به مرگ است و زنده نمی‌ماند در این صورت حیوان مورد جنایت کالتالف است و همان احکام تالف را دارد.
 حالت دوم: در معرض تلف قرار نداشتن حیوان:
 اگر جنایت وارده در حدی نیست که حیوان در معرض تلف باشد بلکه مستقر الحیاة است که محل بحث نیز در مسأله همین است-؛ در این صورت مشهور علماء به پرداخت ارش فتوی دادند و فرقی هم بین اعضاء نگذاشتند که از اعضاء رئیسه باشد یا عضو عادی باشد یعنی هر عضو حیوان که ناقص شود مقدار تفاوت بین صحیح و معیب حیوان محاسبه می‌شود و این بر طبق قاعده است.
 در مورد خصوص برخی اعضاء نیز فقهاء حکم ارش داده‌اند. مرحوم محقق [1] در شرایع می‌فرمایند «لو قطع بعض اعضائه وکسر شیئا من عظامه فللمالک الارش» اگر عضوی از حیوان را قطع کند و یا استخوانی از حیوان را بشکند مالک حیوان ازجانی ارش طلبکار می‌شود.
 مرحوم کاشف اللثام [2] از شیخ [3] در نهایة نقل می‌کند که فرمود «ومن کسر عظم بعیر او شاة او بقرة وما اشبح ذلک کان علیه ارشه وهو فضل ما بین قیمته صحیحا ومعیبا»
 کسی که استخوان شتر یا گوسفند یا گاو و غیره را بشکند ارش قیمت آن یعنی ما به التفاوت قیمت صحیح و معیب آن را بدهکار می‌شود البته کارشناس قیمت صحیح و معیب همان حیوان را مشخص می کند.
 بررسی روایات مخالف مشهور:
 الف: روایات جنایت بر چشم حیوان:
 در مقابل فتوای مشهور بر ارش روایاتی در خصوص عین دابه داریم که از چهار روایت سه روایت صحیحه است و این روایات دلالت دارد اگر با جنایت بر حیوان چشم حیوان از بین رفت جانی باید ربع قیمت دابّة را بپردازد.
 1- صحیحه ابی العباس [4] قال «قال ابوعبدالله علیه السلام من فقأ عین دابة فعلیه ربع ثمنها»
 امام صادق علیه السلام فرمود کسی که با جنایت بر حیوان چشم یک حیوان را از حدقه خارج کند یک چهارم قیمت حیوان را بدهکار می‌شود.
 ملاحظه می‌فرمائید مشهور فتوی به تفاوت قیمت دادند اما این روایت صحیحه است و ربع ثمن را مطرح کرده است.
 2- صحیحه عمر ابن اذینه [5] «کتبت الی ابوعبدالله علیه السلام اسئله عن روایة الحسن البصری یرویها عن علی فی عین ذات اربعه قوائم اذا فقئت ربع ثمنها یوم فقئت العین فقال صدق الحسن قد قال علی ذلک»
 ابن اذنیه گوید به امام صادق علیه السلام نامه نوشتم و در مورد روایت حسن بصری که به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داده است که فرمود اگر بر چشم چهارپایان جنایت شود و از حدقه درآید یک چهارم قیمت حیوان در روز وقوع جنایت به عنوان غرامت تعیین می‌شود امام صادق علیه السلام فرمود حسن بصری راست گفته است و حضرت علی علیه السلام چنین دستوری داده‌اند.
 3- صحیحه محمد بن قیس [6] «عن ابی جعفر علیه السلام قال قضی علی علیه السلام فی عین فرس فقئت ربع ثمنها یوم فقئت العین»
 امام باقر علیه السلام فرمود حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد اسبی که با جنایت چشمش از حدقه خارج شد به پرداخت یک چهارم قیمت آن توسط جانی حکم داد.
 4- خبر مسمع بن عبدالملک [7] «عن ابی عبدالله علیه السلام ان علیا قضی فی عین دابة ربع الثمن»
 کیفیت استدلال:
 ملاحظه می‌فرمائید روایت مسمع به اطلاق می گوید دیه جنایت بر چشم ربع قیمت دابه است و سه روایت صحیحه دیگر در مورد چشم ربع قیمت حیوان را مطرح کرده است پس گرچه در حیوان به طور کلی حکم به ارش نمی‌توان کرد بلکه لااقل به اعتبار روایات صحاح؛ جنایت بر چشم دیه معینه دارد بنابراین قول مشهور که می‌گویند در جنایت بر اعضاء حیوان ارش ثابت است مورد مناقشه است.
 در مورد روایات مخالف سه نظر وجود دارد:
 نظر اول: فتوی بر اساس روایات:
 مرحوم صاحب جواهر [8] می‌فرماید «وقد عمل بها الشیخ» [9] شیخ در بعض کتبش و جماعتی به این روایات عمل کرده‌اند. مرحوم محقق در مختصر النافع [10] هم این فتوی را داده است. مرحوم آقای خویی [11] اخیرا خیلی قاطع و جدی قول مشهور را نقل می‌کنند ولی به استناد این روایات که صحیحه هم هست در خصوص عین؛ بر خلاف مشهور (ثبوت ارش) فتوی به ربع قیمت می‌دهند.
 نظر دوم: اعراض از روایات مخالف مشهور:
 مشهور به نحو اطلاق گفته‌اند که اگر کسی با جنایت بر اعضای بدن حیوان باعث ایجاد نقص در حیوان شود باید ارش بدهد و در خصوص چشم چیزی نگفته‌اند. و این نشان می‌دهد که مشهور از روایات چهارگانه مربوط به دیه چشم حیوان اعراض کرده‌اند.
 مرحوم صاحب جواهر [12] می‌فرمایند «انا لم نعرف احدا من المتاخرین عاملا بروایات الربع عدا المصنف فی النافع»
 به جز محقق در مختصر النافع هیچ کس از متأخرن به روایات دیه چشم عمل نکرده است.
 بنابر نظر صاحب جواهر روایات معرض عنها است و هرجا روایتی مورد اعراض مشهور قرار گرفت از حجیت ساقط می‌شود و هرچه روایت صحیح‌تر و از نظر تعداد هم زیادتر باشد و مورد اعراض قرار بگیرد معلوم می‌شود که حتما ضعف بزرگی داشته که مورد عمل قرار نگرفته است.
 مناقشه در نظر مشهور:
 1- گفته‌اند روایات مخالف مشهور در خصوص یک چشم وارد شده است و در مورد دو چشم تصریح نکردند لذا می‌گوئیم شاید در دو چشم همان ارش ثابت باشد.
 2- آقای خویی که از روایات مخالف مشهور دفاع کردند و فتوی به ربع قیمت حیوان داده‌اند روی مبنای خودشان اعراض اصحاب را موجب ضعف سند نمی‌دانند و لذا فتوی می‌دهند که جانی باید ربع قیمت را بپردازد.
 نظر سوم: عمل به احتیاط:
 مرحوم امام هم در مسأله3 می‌فرمایند «لو قطع بعض اعضائه او کسر شیئا من عظامه مع استقرار حیاته فللمالک الارش» امام ابتدا فتوی می‌دهند که مالک باید ارش بگیرد ولی در ادامه می‌فرمایند «لکن الاحوط فیما اذا فقئت عین ذات القوائم الاربع اکثر الامرین من الارش وربع ثمنها یوم فقئت» که در مقام احتیاط باید اکثر الامرین را بپردازد یعنی بین ارش و ربع قیمت هر کدام که بیشتر است را بپردازد تا یقین کند که مشغول الذمه نیست.
 ب: روایت جنایت بر حمل حیوان:
 «کما أن الاحوط فی القاء الجنین البهیمة اکثر الامرین من الارش وعشر ثمن البهیمة یوم القت»
 علاوه بر چهار روایتی که در مورد جنایت بر چشم حیوان وارد شده بود و مدلولش بر خلاف فتوای مشهور بود یک روایت دیگر بر خلاف مشهور وارد شده است که خلاف قاعده است و در خصوص جایی که حیوان حامله باشد و جنایت جانی موجب سقط بچه حیوان شود؛ می‌فرماید عشر ثمن آن حیوان را باید بپردازد.
 موثقه سکونی [13] عن ابی عبدالله علیه السلام قال «قال رسول الله فی جنین البهیمة اذا ضربت فازلفت عشر ثمنها» روایت به طور مطلق می‌گوید دیه حمل (در هر مرحله‌ای که باشد) یک دهم قیمت حیوان است.
 مرحوم آقای خویی [14] به این روایت هم عمل می‌کنند و مرحوم محقق هم در مختصر النافع [15] بر اساس این روایت فتوی داده است ولی خلاف مشهور است و امام در اینجا نیز با فتوی به احتیاط می‌فرماید به مقتضای قاعده عشر باید بدهد.
 الثانی: ما لایوکل لحمه ان شاء الله فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.


[1] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[2] کشف اللثام، فاضل هندی، ج11، ص481، جامعه مدرسین قم.
[3] النهایة، شیخ طوسی، ص781، قدس محمدی قم.
[4] وسائل الشیعة، حر عاملی، ج29، ص355، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب47، ح1، آل‌البیت.
[5] وسائل الشیعة، حر عاملی، ج29، ص355، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب47، ح2، آل‌البیت.
[6] وسائل الشیعة، حر عاملی، ج29، ص355، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب47، ح3، آل‌البیت.
[7] وسائل الشیعة، حر عاملی، ج29، ص356، کتاب الدیات، ابواب دیات الاعضاء، باب47، ح4، آل‌البیت.
[8] جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج43، ص391، دارالکتب الاسلامیة.
[9] النهایة، شیخ طوسی، ص781، قدس محمدی قم.
[10] المختصر النافع، محقق حلی، ص306، کتاب الدیات، بعثت طهران.
[11] مبانی تکملة المنهاج، سید ابوالقاسم خویی، ج2، ص426، علمیة قم.
[12] جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی جواهری، ج43، ص391، دارالکتب الاسلامیة.
[13] وسائل الشیعة، حر عاملی، ج29، ص225، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب18، ح2، آل‌البیت.
[14] مبانی تکملة المنهاج، سید ابوالقاسم خویی، ج2، ص426، علمیة قم.
[15] المختصر النافع، محقق حلی، ص306، کتاب الدیات، بعثت طهران.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo