< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

92/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الديات (جنایت بر حیوان غیر مأکول اللحم غیر قابل تذکیه)
 بحث در حیوانات غیر ماکول اللحم مانند کلب و خنزیر بود و گفتیم چون نجس العین هستند گوشتشان خوردنی نیست و نیز قابل تذکیه نیستند و مملوک برای مسلمان نیز قرار نمی‌گیرند ولی در مورد بخش اول یعنی کلب گفتیم چهار مورد استثناء از این اطلاق وجود دارد و چهار نوع از انواع کلب، مملوک واقع می‌شوند و در شرع روی آنها قیمت گذاشتند و اتلاف آن قسم از کلب‌ها ضمان دارد.
 قسم اول از موارد استثناء: کلب صید:
 گفتیم در مورد حکم اتلاف کلب صید دو دسته روایات وجود دارد:
 دسته اول: چهل درهم.
 دسته دوم: قیمت سوقیه.
 و روایات دسته اول (چهل درهم) نیز مختلف و با دو عنوان وجود داشت.
 عنوان اول: کلب صید: روایات وارده دلالت داشت دیه کلب صید چهل درهم است.
 عنوان دوم: کلب سلوقی: روایات وارده دلالت داشت دیه کلب صید سلوقی چهل درهم است.
 بعضی از بزرگان گفتند وقتی کلب سلوقی در روایت ذکر شده است یعنی قید است و آن مطلقات را هم که می‌گفت دیه کلب صید چهل درهم است قید می‌زند در نتیجه فقط کلب سلوقی دیه مقدره دارد. ولی جواب داده شد که عنوان سلوقی وصف است و وصف مفهوم ندارد و یا مفهوم وصف حجت نیست و دو عنوان کلب صید و کلب سلوقی؛ هر دو مثبتین هستند و تنافی باهم ندارند و کلب صید سلوقی یکی از اقسام کلب صید است.
 امام هم در تحریر می‌فرماید «الظاهر عدم الفرق بین السلوقی وغیره»
 دسته دوم: قیمت سوقیه:
 اکنون روایات دسته دوم یعنی روایات داله بر پرداخت قیمت سوقیه برای اولین مورد استثناء از کلب یعنی اتلاف کلب صید را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
 گروهی گفته‌اند اگر کسی سگ شکاری را تلف کرد باید بروند عند اهله و قیمت سوقیه آن را معین کنند و جانی به عنوان دیه بپردازد.
 روایت اول: سکونی [1] عن ابی عبدالله علیه السلام «قال امیرالمؤمنین علیه السلام فی من قتل کلب الصید قال یقومه وکذلک البازی وکذلک کلب الغنم وکذلک کلب الحائط»
 سکونی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد قتل کلب شکاری فرمود دیه آن قیمت آن است و دیه پرنده شکاری نیز قیمت آن است و همچنین دیه سگ گله دار و سگ باغ قیمت آن است.
 روایت دوم: روایت دوم به دو صورت نقل شده است.
 نقل اول: مرسله عیاشی [2]
  [3] «فی تفسیره عن الحسن عن رجل عن ابی عبدالله فی قوله تعالی وشروه بثمن بخس دراهم معدودة قال کانت عشرین درهما» نقل اول محل شاهد ما نیست که در قضیه حضرت یوسف برادران او را به عنوان تفریح بردند و او را اذیت کردند و در نهایت در چاهی متروکه و دارای آب شور انداختند و خود در گوشه‌ای منتظر ماندند قافله‌ای راه گم کردند و بر سر چاه آمدند و به اعجاز آب چاه شیرین شد و آنان با دلوی که در چاه انداختند جبرئیل مأمور شد یوسف را در دلو قرار دهد و آنان تا دیدند گفتند «یا بشری هذا غلام» [4] و برادران جلو آمده و به ادعای آبق بودن عبدشان یوسف را «بثمن بخس دراهم معدودة» [5] یعنی پول خورد فروختند.
 نقل دوم: همین روایت نقل دیگری دارد که اضافه‌ای دارد و شاهد حرف ماست و از امام رضا علیه السلام نقل می‌شود در ذیل آن امام فرمود «البخس النقص وهی قیمة کلب الصید اذا قتل کانت دیته عشرین درهما» [6] بخس یعنی نقص و ثمن ناچیز همان قیمت سگ شکاری است که اگر کشته شود دیه‌اش بیست درهم است. اشاره است که این گونه یوسف را بی‌ارزش جلوه دادند و آن روز برادران یوسف قیمت سوقیه یک سگ شکاری را برای فروختن یوسف پیشنهاد کردند که بیست درهم بود و لذا می‌گوئیم قیمت سوقیه ملاک است.
 خلاصه روایات: طایفه اول از روایات چهل درهم را دیه اتلاف کلب صید قرار داد و طایفه دوم بیست درهم یا قیمت سوقیه را دیه کلب صید قرار داد پس سه عنوان در روایات برای دیه کلب صید آمده است:
  1. اربعون درهم.
  2. عشرون درهم.
  3. قیمت سوقیه.
 نگاهی به قابلیت جمع بین روایات:
 مرحوم محقق [7] که این روایات را نقل می‌کند می‌فرماید «لکن الاول [8] اشهر» مرحوم صاحب جواهر [9] می‌فرماید یعنی «اشهر روایة واشهر عملا بل لم اجد من افتی به» یعنی به غیر مشهور.
 پس هم روایت چهل درهم بیشتر است و هم تعداد فقهائی که به چهل درهم فتوی داده‌اند بیشترند بلکه من ندیدم کسی به غیر مشهور چهل درهم فتوی دهد.
 بنابراین در جمع بین این روایات می‌گوئیم روایت معتبری که بتوان به آن استناد کرد نداریم زیرا؛
 اولا: روایت اربعون ابن فضال [10] - مرسله است.
 ثانیا: روایت سکونی [11] در یک نقل از امام صادق علیه السلام قیمت را می‌گفت و در نقل دیگر از امام رضا علیه السلام بود عشرین درهم دارد و مختلف است و هیچ کدام هم از نظر سند اعتبار چندانی ندارد که بتوان به آن استناد کرد.
 از این جهت امام می‌فرماید «والظاهر عدم الفرق بین سلوقی وغیره ولا بین کونه معلما وغیره» بنابراین همان چهل درهم دیه کلب صید است.
 مورد دوم از موارد استثناء کلب: سگ گله یا ماشیه:
 در مورد کلب غنم یا ماشیه هم روایات مختلف است و سه دسته روایات داریم:
 دسته اول: بیست درهم: ابن فضال [12] «ودیة کلب الصید اربعون درهما ودیة الکلب الماشیة عشرون درهما»
 دسته دوم: کبش: ابی بصیر [13] قال «دیة کلب السلوقی اربعون درهما جعل ذلک رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ودیة کلب الغنم کبش» اگر کلب غنم را بکشد یک گوسفند باید دیه بدهد.
 دسته سوم: قیمت سوقیه: سکونی [14] «قال فیمن قتل کلب الصید قال یقومه وکذلک کلب الغنم» اگر کسی کلب صید را بکشد قیمت آن را بدهکار است و نیز اگر کلب غنم را بکشد قیمت آن را بدهکار است.
 مرحوم محقق [15] در شرایع می‌فرماید «ان هذه [یعنی روایت عشرون درهما] مع شهرتها لکن الاولی اصح طریقا» یعنی روایتی که می‌گوید جانی یک کبش بدهکار می‌شود اصح است پس باید به روایت کبش عمل شود.
 مناقشه در کلام محقق: در ایراد بر مرحوم محقق - که ایراد واردی نیز هست - می‌گویند؛
 اولا: تعبیر «اصح» صحیح نیست زیرا اصح در زمانی است که هر دو صحیح باشند و یکی قویتر باشد لکن اینجا هر دو ضعیف هستند روایت ابن فضال [16] مرسله است و روایت ابی بصیر [17] هم از دو جهت ضعف دارد؛
 جهت اول: محمد بن حفص در سند است که مجهول است.
 جهت دوم: ابن ابی حمزه بطائنی در سند قرار دارد که واقفی و کذاب است.
 بنابراین باید گفت اضعف است نه اصح است. پس به روایات اعتباری نیست و امام در اینجا احتیاط می‌کند و می‌فرماید «والاحوط الاخذ باکثرهما بین عشرون وکبش» که احتیاط لازم دارند و می‌فرمایند احتیاط لازم این است که از عشرون و کبش اکثر الامرین پرداخت شود.
 ثانیا: در ایراد بر محقق گفته‌اند دسته سوم از روایت می‌گفت در جنایت بر کلب قیمت کلب باید پرداخت شود و شاید قیمت کلب از عشرون و یا کبش بیشتر باشد پس احتیاط باید بین سه عنوان موجود در روایت باشد نه بین دو عنوان روایت یعنی یکی قیمت و یکی عشرون و یکی کبش.
 اقول: به نظر می‌آید علاوه بر اشکال به محقق ایراد به امام هم وارد است زیرا امام احتیاط بین دو چیز یعنی عشرون و کبش دارند در حالی که باید احتیاط به اکثر بین کبش و عشرون و قیمت سوقیه باشد لذا ما احتیاط بین سه چیز را قائلیم که هر کدام بیشتر بود باید بپردازد.
 مورد سوم از موارد استثناء کلب: کلب الحائط: «والاحوط فی کلب الحائط عشرون درهما» مراد کلب پاسبان باغ است در مورد دیه جنایت بر سگ باغبان دو قول است:
 قول اول: بیست درهم: مرحوم محقق [18] و صاحب جواهر [19] قول اول را پذیرفتند و صاحب جواهر می‌فرماید تقریبا مشهور به شهرت عظیمه است به حدی که قریب به اجماع است.
 قول دوم: قیمت سگ مجنی علیه: برخی گفته‌اند دیه سگ باغبان قیمت آن است.
 بحث در روایات دو قول ان شاء الله برای فردا.
 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[1] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح3، آل‌البیت.
[2] تفسیر العیاشی، محمدبن مسعود عیاشی، ج2، ص172، مکتبة العلمیة الاسلامیة.
[3] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح7، آل‌البیت.
[4] یوسف، آیه‌ی19.
[5] یوسف، آیه‌ی20.
[6] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح8، آل‌البیت. «وعن أبي الحسن الرضا (عليه السلام) مثله، وزاد فيه: البخس: النقص، وهي قيمة كلب الصيد إذا قتل كانت ديته عشرين درهما.»
[7] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[8] «اربعون درهم»
[9] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص395، دارالکتب الاسلامیة طهران.
[10] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح4، آل‌البیت.
[11] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح3، آل‌البیت.
[12] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح4، آل‌البیت.
[13] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح2، آل‌البیت.
[14] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح3، آل‌البیت.
[15] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[16] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص227، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح4، آل‌البیت.
[17] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج29، ص226، کتاب الدیات، ابواب دیات النفس، باب19، ح2، آل‌البیت.
[18] شرایع الاسلام، محقق حلی، ج4، ص1050، استقلال طهران.
[19] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی جواهری، ج43، ص396، دارالکتب الاسلامیة طهران.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo