< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

کتاب الامربالمعروف و النهی عن المنکر

92/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: كتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر (جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در آیات و روایات)
 بحث در استدلال به آیات برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر بود. اولین آیه می‌فرماید «ولتكن منكم أمة يدعون إلى الخير ويأمرون بالمعروف وينهون عن المنكر وأولئك هم المفلحون» [1] ولتکن امر است ظهور در وجوب دارد یعنی واجب است از شما کسانی باشند که دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر بکنند گفتیم از جهاتی در استدلال به آیه مناقشه شد.
 مناقشه در استدلال به آیه:
 مناقشه اول: متعلق معروف مطلق است و شامل مستحبات و واجبات می‌شود حال آنکه نمی‌توان امر به مستحبات را واجب دانست و منکر نیز مطلق است و شامل مکروهات می‌شود پس آیه نمی‌تواند دلالت بر وجوب داشته باشد بلکه بایستی آیه را حمل بر رجحان کنیم.
 جواب از مناقشه اول:
 گفتیم درست است متعلق معروف و منکر مطلق است اما ظهور فعل مقدم بر ظهور متعلق فعل است و به این قرینه ظهور فعل که وجوب است را مقدم می‌داریم و فعل را حمل بر وجوب می‌کنیم و می‌گوییم مراد از معروف خصوص واجبات و مراد از منکر خصوص محرمات است چون امر می‌کند و امر به مستحبات و مکروهات معنی ندارد. [2]
 مناقشه دوم:
 گفتند این آیه معارض با آیه دیگری در قرآن است که می‌فرماید «یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لایضرکم من ظل اذ اهتدیتم» [3] ای مومنین بر شما باد که خودتان را حفظ کنید و گناه و معصیت نکنید و اگر شما به اصلاح نفس خودتان پرداختید و راه هدایت را طی کردید کسانی که گمراه می‌شوند ضرری به شما نمی‌رسانند مفهوم این آیه این است که مسئولیت دیگران با شما نیست و این منافات دارد با آیه «ولتکن» که امر به معروف و نهی از منکر را واجب می‌داند.
 این شبهه‌ای است که از این آیه استفاده می‌شود و امروزه هم رواج دارد به ویژه در عصر حاضر روشنفکران گاهی این را بهانه می‌کنند و رواج دارد در مجامع علمی ذهن جوانان را مخدوش می‌کنند ما را چه کار به دیگران. و در مراجعه به تاریخ هم مشاهده می‌شود که این شبهه تنها برای این زمان نیست و امر تازه‌ای نمی‌باشد از روایات استفاده می‌شود که در عصر خود پیامبر هم بوده.
 بیان دو نمونه از ایجاد شبهه در آیه در زمان رسول‌الله:
 نمونه اول: در بعض تفاسیر نقل می‌کنند جبیر بن نفیل می‌گوید میان جمعی از اصحاب نشسته بودم و از نظر سنی کوچکتر از همه هم بودم و آنان در مورد امر به معروف و نهی از منکر صحبت می‌کردند و تاکید روی آن داشتند، صحبتشان را قطع کرده و گفتم پس مراد از آیه «علیکم انفسکم» چیست که با وجوب امر به معروف و نهی از منکر منافات دارد؟ به محض این صحبت مورد ملامت همه اصحاب قرار گرفتم تندی کردند که تو جوانی یک روایت را سند قرار دادی و تفسیرش را ندانستی به گونه‌ای که از صحبت خود پشیمان شدم اما بعد از اتمام صحبتهایشان بعضی از اصحاب رو به من کردند که جواب من را بدهند و گفتند اگر زمانی از تو بگذرد و پخته‌تر شوی می‌بینی که مردم غرق در دنیا می‌شوند و موعظه و نصیحت در آنها اثری ندارد این آیه برای آن زمان است چون بعدا در شرایط امر به معروف و نهی از منکر خواهیم گفت که یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، تاثیر آن است. اگر زمان طوری شد که تاثیر ندارد علیکم انفسکم خودتان را حفظ کنید و انحراف دیگران که گوش به حرف نیستند به شما ضرری ندارد.
 نمونه دوم: یک روایت که هم نورالثقلین [4] و هم مجمع البیان [5] نقل می‌کند «وروي أن أباثعلبة سأل رسول‌الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عن هذه الآية فقال: ائتمروا بالمعروف، وتناهوا عن المنكر، حتى إذا رأيت دنيا مؤثرة، وشحا مطاعا، وهوى متبعا، وإعجاب كل ذي رأي برأيه، فعليك بخويصة [6] نفسك، وذر الناس وعوامهم.»
 اباثعلبه از پیامبر سوال می‌کند مراد از این آیه چیست؟ پیامبر می‌فرماید امر به معروف و نهی از منکر کنید تا ببینید دنیا در مردم تاثیر گذاشته و بخلی در مردم ترویج یافته که مطاع است و هوای نفسی که مردم از آن تبعیت می‌کنند و هر صاحب رایی فقط از رای خودش خوشش می‌آید؛ در این زمان بر تو باد که حداقل خودت را حفظ کنی و مردم را رها کنی پس این آیه برای چنین زمانی است. شبهه مهمی است که جوابش برای عصر حاضر بیشتر مفید است.
 نتیجه: پس می‌بینید شبهه در آن زمان هم بوده و شبهه شبهه مهمی‌است که باید از آن جواب داد.
 جواب مناقشه دوم: در مقام تعارض دو آیه از وجوهی جواب داده شده
 الف: گفتند این آیه مربوط به بحث امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه مربوط به آیه قبل است که کفار را مورد خطاب قرار می‌داد که تقلید کورکورانه از پدرانشان می‌کردند وقتی گفته می‌شد مسلمان شوید می‌گفتند حسبنا ما وجدنا علیه آبائنا. [7] ما همان روش پدرانمان را ادامه می‌دهیم و هیچ استدلالی نداشتند و قرآن آنان را مذمت می‌کرد زیرا یا در ذهنشان می‌آمد یا بیان می‌کردند که اگر مسلمان شویم نیاکان ما چه می‌شوند یا برادران ما چه می‌شوند آیا آنان گمراه بودند؟ و اگر آنان گمراه بودند هدایت ما با این سابقه بد چه سودی دارد؟ در جواب آنها بیان شد شما خودتان را حفظ کنید و گمراهی آنان به شما ضرری نمی‌رساند.
 ب: آیه «علیکم انفسکم» نظیر آیه‌ای است که خداوند خطاب به پیامبر می‌فرماید «فلعلك باخع نفسك على آثارهم إن لم يؤمنوا بهذا الحديث أسفا» [8] خداوند می‌بیند که پیامبر واقعا خودش را اذیت می‌کند به حدی که به هلاکت نزدیک می‌شود پس به پیامبر امر می‌کند وظیفه خود را عمل کن و کاری نداشته باش که عمل می‌کنند یا خیر همانطور که خدا در آیه لعلک باخع نفسک به پیامبر می‌گوید رها کن و خودت را به هلاکت نیانداز این آیه هم مسلمانان را تسلی می‌دهد که اگر دیگران مسلمان نشوند شما خودتان را به زحمت نیاندازید شما بر هدایت خودتان باشید مسلمان نشدن آنان به شما لطمه نمی‌زند.
 ج: این آیه در مورد کفاری وارد شده که تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند و مربوط به مومنین نیست چه اگر مومنی خلاف کرد به او تذکر دهیم بلکه مربوط به کفاری است که تحت تاثیر معجزه قرار نمی‌گیرند قرآن می‌فرماید مراقب نفستان باشید و اما کفاری که تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند به شما ضرری نمی‌رساند نظیر روایتی که خواندیم و پیامبر فرمود شما امر به معروف کنید تا جایی که تاثیر داشته باشد و اگر تاثیر نداشت رها کنید زیرا بعدا در شرایط امر به معروف و نهی از منکر خواهیم خواند یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر تاثیر آن است.
 د: صاحب مجمع البیان می‌گوید این آیه نه تنها معارض با وجوب امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه خود این آیه از بالاترین آیاتی است که می‌شود بواسطه آن بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر تمسک نمود زیرا اینکه می‌فرماید علیکم انفسکم مراد خودتان نیستید بلکه یعنی علیکم اهل دینکم به جهت اینکه در اسلام همه برادرند و به منزله نفس واحده هستند پس معنای آیه این خواهد بود بر شما واجب است مراقب همه باشید؛ نظیر هم دارد مثلا در رابطه با اکل مال به باطل می‌فرماید «لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل» یعنی اموال همدیگر را به باطل نخورید که خطاب به «کُم» می‌شود و در ادامه می‌فرماید و لاتقتلوا انفسکم یعنی همدیگر را نکشید و حق ندارید دیگران را که به منزله خودتان هستند بکشید. و الا نهی از خودکشی مراد نیست.
 مرحوم صاحب مجمع البیان می‌فرماید «وهذا قول ابن عباس، في رواية عطا عنه، قال: يريد يعظ بعضكم بعضا، وينهى بعضكم بعضا، ويعلم بعضكم بعضا، ما يقربه إلى الله، ويبعده من الشيطان، ولا يضركم من ضل من المشركين.» [9]
 برخی از شما باید برخی دیگر را موعظه کنند و نهی از منکر کنند و بر امور دینی و آنچه آنان را به خدا نزدیک و از شیطان دور می‌کند آگاهی دهند. که اگر چنین شود گمراه بودن مشرکین بر شما ضرری ندارد.
 پس خود این آیه یکی از ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر است
 صاحب مجمع در ادامه می‌فرماید در آیه لاتقتلوا چهار معنی شد اول این است که لاتقتلوا بعضکم بعضا لانکم اهل دین واحد و انتم کنفس واحده یعنی مراد خودکشی نیست بلکه همدیگر را نکشید.
 حتی در روایات هم داریم که در مجمع البیان تعبیر می‌کند سلموا علی انفسکم یعنی به همدیگر می‌رسید سلام کنید یعنی برادر دینی به منزله خود شما است.
 پس آیه بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر دلالت صریح دارد. [10]
 اشکال دیگری هم در آیه وجوب امر به معروف و نهی از منکر «ولتکن منکم» هست که انشاءاله برای فردا.


[1] سوره آل‌عمران، آیه .
[2] شاگردان: اگر از آیه بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر دلالت کند آیا نهی از مکروه یا امر به مستحب، استحباب ندارد.جواب: استحباب امر به معروف مستحب یا منکر مکروه از این آیه استفاده نمی‌شود بلکه از دلائل دیگر بدست می‌آید.
[3] سوره‌ مائده، آیه .
[4] نورالثقلین، شیخ الحویزی، ج1، ص684، اسماعیلیان.
[5] مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، ج3، ص435، موسسه اعلمی‌بیروت.
[6] الخوص یعنی چیز کم و اندک و خویصه مصغر آن است یعنی بسیار کوچک‌تر
[7] سوره‌ مائده، آیه‌ 104.
[8] سوره‌ کهف، آیه .
[9] مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، ج3، ص435، اعلمی‌بیروت.
[10] البته آیاتی برای وجوب مقاتله با کفار داریم که بحث دیگری است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo