بحث فقه -استاد مقتدایی-کتاب خمس
93/06/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الخمس (مراد از غنیمت)
گفتیم در بحث از آیه شریفه ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1] در مورد وجوب خمس بحث مهم این است که مشخص شود مراد از ﴿ما غنمتم﴾ چیست؟ و در مسأله دو قول است:
قول اول: مشهور عامه میگویند مراد غنائم جنگی است که از کفار بدست میآید و این آیه را مختص به غنائم جنگی میدانند.
دلیل اول قول اول: میگویند در لغت آمده است «الغنیمة ما اخذ من اموال الحرب من الکفار بقتال» که در مجمع البیان[2] از آنها نقل میکند.
دلیل دوم قول اول: گفتهاند این آیه در ضمن آیاتی وارد شده است که مربوط به جنگ بدر بوده پس مراد غنائم جنگی است لذا مشهور از فقهاء عامه نظرشان این است که غنائم جنگی مراد است.
قول دوم: مشهور علمای شیعه، اصحاب و بزرگان میگویند مراد از غنمتم کل فائده است یعنی انسان هر فائدهای از هر راهی بدست بیاورد غنیمت است و واجب است خمس آنرا بدهد.
دلیل قول دوم: مشهور فقهای شیعه به لغت تمسک میکنند و هم به موارد تفسیر مثل مجمع البیان و المیزان و هم از روایات استفاده میکنند اما از لغت گفتیم در مجمع البحرین[3] میگوید «ان الغنیمة هی کل فائدة مکتسبة» یعنی هر فائدهای که انسان کسب میکند و مجمع البحرین هم یک کتاب لغت مورد اعتماد است.
لسان العرب[4] میگوید «و الغنم الفوز بالشیئ من غیر مشقة» یعنی هرچه که انسان بدون مشقت بدست بیاورد غنیمت است.
مفردات راغب میگوید از ماده غَنَم به معنای گوسفند گرفته شده است «الْغُنْمُ: إصابته و الظّفر به، ثم استعمل في كلّ مظفور به من جهة العدى و غيرهم.»[5] [6]خواه از طریق دشمنی باشد خواه از طرق دیگر یعنی غنیمت معنایی عام دارد.
در کتب تفسیر مثل مجمع البیان بعد از بیان آیه میفرماید «و قال أصحابنا أن الخمس واجب في كل فائدة تحصل للإنسان من المكاسب و أرباح التجارات و في الكنوز و المعادن و الغوص و غير ذلك»[7] [8]اصحاب و علمای شیعه میگویند در هر فائدهای که برای انسان از هر راهی از کسب یا از تجارت یا از گنج یا معدن یا غواصی و غیر اینها حاصل شود خمس واجب است «مما هو مذكور في الكتب و يمكن أن يستدل على ذلك بهذه الآية فإن في عرف اللغة يطلق على جميع ذلك اسم الغنم و الغنيمة»[9] [10]و میتوانیم همه اینها را از آیه استفاده کنیم زیرا در لغت تمام اینها را به غنیمت اطلاق میکنند لذا میفرماید اصحاب ما فتوی دادند که خمس در هر غنیمتی واجب است.
بررسی تفسیر آیه غنیمت از دیدگاه عامه:
گفتند مراد از آیه غنائم جنگی است چون در لغت به آن معنی آمده و آیه هم مقرون به آیاتی است که راجع به غزوه بدر صحبت میکند و این قرینه است که مراد غنائم جنگی است؛ میگوییم خیر در لغت عام است لذا فتوای علمای ما هم عام است. و اصحاب گفتند از ماده غنم گرفته شده چون غَنَم -گوسفند- فوائدی دارد و از همه اعضای آن فائده میبرند لذا به تناسب در هر فائدهای غَنَم را استعمال کردهاند.
فاضل نراقی در مستند میفرماید «اعلم أنّ الأصل وجوب الخمس في جميع ما يستفيده الإنسان و يكتسبه و يغنمه، للآية الشريفة، و الأخبار.»[11] اصل این است که خمس در همه آنچه که کسب میکند و تحصیل میکند و غنیمت به دست میآورد واجب است. و دلیل آن آیه و روایات است
«أمّا الآية فقوله سبحانه وَ اعْلَمُوا أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ الآية[12]فإنّ الغنيمة في أصل اللغة: الفائدة المكتسبة، مراد از غنیمت هر سودی است که بدست آید. صرّح به في مجمع البحرين[13][14]و غيره[15]من أهل اللغة، و ليس هناك ما يخالفه و يوجب العدول عنه، بل المتحقّق ما يثبته و يوافقه من العرف و كلام الفقهاء و الأخبار.»[16] مراد از غنیمت غنائم جنگی نیست بلکه در لغت هر فائدهای که به انسان برسد را غنیمت گویند مجمع البحرین و غیر او از اهل لغت تصریح کردهاند و قرینهای هم که مخالف این نقل لغوی باشد نرسیده است بلکه تحقق همین معنای لغوی است و در کلمات فقهاء و اخبار و عرف لغت به همین معنی است.
در مدارک میفرماید ذکر الشهید فی البيان: «أن هذه السبعة كلها مندرجة في الغنيمة»[17]
از قول مرحوم شهید در بیان نقل میکند که این هفت چیزی که خمس در آن واجب است تحت عنوان غنیمت جای دارد.
پس معنای کلی و عام از غنیمت گرفته که هر هفت مورد را شامل میشود.
علمای دیگر هم معمولا همینگونه فتوی میدهند.
بررسی کلام صاحب جواهر: جای تعجب است که یک نوع تردید در کلام مرحوم صاحب جواهر وجود دارد. ایشان بعد از ثبت کلام محقق که میفرماید اول چیزی که خمس در آن واجب است غنائم جنگی است و در استدلال به همین آیه تمسک میکند و بعد از استدلال میفرماید «سواء قلنا بكون الغنيمة في الآية و النصوص حقيقة في المفروض كما لعله الظاهر عرفا بل و لغة كما قيل، أو في الأعم منه و من غيره مما أفاد الناس كما يومي اليه إدراج السبعة فيها في البيان، بل هو كصريح جهاد التذكرة و غيره، بل ظاهر كنز العرفان، و عن مجمع البيان نسبته إلى أصحابنا.»[18]میفرماید در غنائم جنگی خمس واجب است چه اینکه بگوییم مراد از غنائم حقیقت در همین معنی خاص است که هم در عرف به این معنی میدانند و هم در لغت همانطور که گفته شده یا غنیمت اعم از غنائم جنگی و مما افاد الناس است کما اینکه در بیان مرحوم شهید میفرماید غنیمت همه هفت مورد وجوب خمس را شامل میشود.
بلکه علامه در تذکره به این معنای عام تصریح کرده است و ظاهر کلام فاضل نیز همین معنای عام است و طبرسی در مجمع البیان ادعای اجماع کرده و عام بودن معنی را به اصحاب نسبت داده است. صاحب جواهر نتیجه میگیرد حتی اگر غنیمت در آیه به معنای غنیمت جنگی باشد از راههای دیگر دلائل وجوب خمس در هفت مورد ثابت است.
تعجب در تردید جواهر است: زیرا اولا: چنانچه از اهل لغت نقل کردیم غنیمت عام است و هرگونه سود بدست آمده را شامل میشود ثانیا: گفتیم علمای شیعه بالاتفاق قائلند؛ غنیمت در آیه مطلق الفائدة است
و مرحوم شیخ در خلاف[19] و دیگران[20][21] هم ذکر کردهاند که آیه هر هفت مورد را شامل میشود.
همچنین در المیزان علامه طباطبائی میفرماید «قوله تعالى: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ» إلى آخر الآية. الغنم و الغنيمة إصابة الفائدة من جهة تجارة أو عمل أو حرب و ينطبق بحسب مورد نزول الآية على غنيمة الحرب،»[22]
بنابراین خمس در هر هفت مورد از آیه استفاده میشود. و لذا در بخش ربح مکاسب مطلق استفادهای که برای انسان در عصر جدید بدست میآید تحت عموم آیه شریفه است.
بررسی یک مورد از استدلال عامه:
عامه میگویند آیه محفوف به آیاتی است که در خصوص جنگ وارد شده و این آیه با این قرینه سیاقیه که هم آیه قبل و هم آیه بعد مربوط به جنگ بدر است مربوط به غنائم جنگی است ضمن اینکه در این آیه سیاق هم نسبت به قبل از آیه غنیمت و هم نسبت به آیه بعد از آیه غنیمت موجود است. بنابراین آیه که در مورد غزوه بدر نازل شده و آیه قبل و بعد راجع به جنگ بدر است چرا میگویید کل غنیمت را شامل است.
مناقشه در کلام عامه: در جواب میگوییم بطور کلی در همه جا در آیات قرآن مورد مخصص نیست. بسیاری از موارد آیاتی داریم که در موردی خاص وارد شده اما از آیه یک معنای کلی استفاده میکنیم و این را هم اصطلاحا میگویند که شان نزول مخصص نیست که آیه اختصاص به اینجا پیدا میکند و اگر بخواهیم این مبنی را قبول کنیم باید در خیلی از موارد از آیاتی که استفاده میکنیم از آن رفع ید کنیم مثلا ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لاَ يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[23] یک معنای کلی از این آیه استفاده میکنیم هرچه را که پیامبر فرمود از آن اطاعت کنید در حالیکه آیه در خصوص فیئ وارد شد یعنی چیزهایی که در جنگ بدون مقاتله بدست میآورند. در موارد متعدد دیگر هم داریم که مورد مخصص نیست یعنی گرچه آیه در مورد خاص وارد شده و شان نزول خاصی دارد و سیاق آیه و آیات قبل و بعد ظهور در یک معنایی دارد ولی ما میگوییم قطعا آن مورد از آیه خارج نیست. اما اختصاص به همان مورد ندارد بلکه معنای عام و کلی را از آیه استفاده میکنیم پس مراد همین غنائم جنگی است اگر ما بخواهیم اینگونه بگوییم باید چیزی بگوییم که حتی عامه هم نمیگویند و باید اختصاص به غنائم جنگ بدر پیدا میکند یعنی اگر در جنگ احد هم غنائمی بدست آمد شامل نمیشود و خمس ندارد در حالی که آنها هم نمیگویند یعنی آنها گرچه میگویند سیاق آیه برای جنگ بدر است اما میگویند غنائم دارالحرب و غنائم جنگی خمس دارد خواه جنگ بدر باشد یا جنگ دیگری باشد.
بنابراین جواب این است که مورد و شان نزول مخصص نیست بلکه قطعا آیه همین شأن نزول و موارد دیگر را هم شامل میشود. به علاوه در خیلی از اصطلاحاتی که متعارف است و در کلمات معصومین نقل شده است لفظ غنیمت آمده در حالیکه مراد مطلق فائده است در کلمات امیرالمومنین در نهج البلاغه دهها مورد لفظ غنیمت آمده مثلا میفرماید ﴿رَحِمَ اللَّهُ[24]عَبْدًا سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً اكْتَسَبَ مَذْخُوراً[25]وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً كَابَرَ هَوَاهُ وَ كَذَّبَ مُنَاهُ جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ رَكِبَ الطَّرِيقَةَ الْغَرَّاءَ وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ الْبَيْضَاءَ اغْتَنَمَ الْمَهَلَ وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ﴾[26] فرصتها را غنیمت بشمارید. و یا در منشور امیرالمومنین خطاب به مالک اشتر میفرماید این قدرتی که بر مردم پیدا کردی را یک وسیلهای قرار نده که ضرر به آنها بزنی و آنها را غنیمتی بدانی که بخوری. یعنی فوائدشان و اموالشان را غارت نکن لفظ اغتنم را خطاب به مالک آورده یعنی اموالشان را غنیمت برای خودت ندان.
علیایحال کلمات فراوانی از ائمه معصومین داریم که در آن لفظ غنیمت ذکر شده ولی مرادشان مطلق فائده است لذا علما هم فتوایشان این است که همه این هفت موردی که خمس دارد از آیه استفاده میشود چون لفظ غنیمت به هر هفت مورد اطلاق میشود. اما عامه گفتهاند که مراد غنائم جنگی است پس از دیدگاه عامه آیه دلیل میشود برای یکی از هفت مورد و بقیه شش مورد را از روایات استفاده میکنیم ایرادی هم ندارد منافاتی هم ندارد که بگوییم یک مورد از قرآن و شش مورد از روایات. اما امامیه میگوید چرا خودمان را در مضیقه قرار بدهیم بلکه لفظ غنیمت اطلاق دارد و لذا هر هفت مورد از آیه استفاده میشود.
سوال: وقتی خمس واجب است و در هر غنیمتی است و از احکام ضروری اسلام است پس چرا در زمان پیامبر نمیگرفتند این روال نبوده اگر بود در تاریخ ذکر میشد.
پاسخ: در جواب میگوییم روایاتی داریم که روایات تحلیل نام دارند و بعدا بحث میکنیم که ائمه(ع) میفرمایند خمس سهم ماست و مال ماست ولی ما حلال کردیم برای اینکه پاکیزه بشوند لذا میگوییم شاید در زمان پیامبر که رایج نشد به این علت بوده که وضع مردم در زمان پیامبر در مضیقه بودند لذا تحلیل کردند که بعد میرسیم.
خلاصه: این استدلال اول ما برای وجوب خمس در جمیع این هفت مورد آیه است با آن قرائن که گفتیم علاوه بر این تمسک به روایات هم شده و هم اجماع کل داریم بلکه ادعا شده است که از ضروری مذهب است. دلائل بعدی روایات و اجماع است بعد میخوانیم.
گفتیم در بحث از آیه شریفه ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1] در مورد وجوب خمس بحث مهم این است که مشخص شود مراد از ﴿ما غنمتم﴾ چیست؟ و در مسأله دو قول است:
قول اول: مشهور عامه میگویند مراد غنائم جنگی است که از کفار بدست میآید و این آیه را مختص به غنائم جنگی میدانند.
دلیل اول قول اول: میگویند در لغت آمده است «الغنیمة ما اخذ من اموال الحرب من الکفار بقتال» که در مجمع البیان[2] از آنها نقل میکند.
دلیل دوم قول اول: گفتهاند این آیه در ضمن آیاتی وارد شده است که مربوط به جنگ بدر بوده پس مراد غنائم جنگی است لذا مشهور از فقهاء عامه نظرشان این است که غنائم جنگی مراد است.
قول دوم: مشهور علمای شیعه، اصحاب و بزرگان میگویند مراد از غنمتم کل فائده است یعنی انسان هر فائدهای از هر راهی بدست بیاورد غنیمت است و واجب است خمس آنرا بدهد.
دلیل قول دوم: مشهور فقهای شیعه به لغت تمسک میکنند و هم به موارد تفسیر مثل مجمع البیان و المیزان و هم از روایات استفاده میکنند اما از لغت گفتیم در مجمع البحرین[3] میگوید «ان الغنیمة هی کل فائدة مکتسبة» یعنی هر فائدهای که انسان کسب میکند و مجمع البحرین هم یک کتاب لغت مورد اعتماد است.
لسان العرب[4] میگوید «و الغنم الفوز بالشیئ من غیر مشقة» یعنی هرچه که انسان بدون مشقت بدست بیاورد غنیمت است.
مفردات راغب میگوید از ماده غَنَم به معنای گوسفند گرفته شده است «الْغُنْمُ: إصابته و الظّفر به، ثم استعمل في كلّ مظفور به من جهة العدى و غيرهم.»[5] [6]خواه از طریق دشمنی باشد خواه از طرق دیگر یعنی غنیمت معنایی عام دارد.
در کتب تفسیر مثل مجمع البیان بعد از بیان آیه میفرماید «و قال أصحابنا أن الخمس واجب في كل فائدة تحصل للإنسان من المكاسب و أرباح التجارات و في الكنوز و المعادن و الغوص و غير ذلك»[7] [8]اصحاب و علمای شیعه میگویند در هر فائدهای که برای انسان از هر راهی از کسب یا از تجارت یا از گنج یا معدن یا غواصی و غیر اینها حاصل شود خمس واجب است «مما هو مذكور في الكتب و يمكن أن يستدل على ذلك بهذه الآية فإن في عرف اللغة يطلق على جميع ذلك اسم الغنم و الغنيمة»[9] [10]و میتوانیم همه اینها را از آیه استفاده کنیم زیرا در لغت تمام اینها را به غنیمت اطلاق میکنند لذا میفرماید اصحاب ما فتوی دادند که خمس در هر غنیمتی واجب است.
بررسی تفسیر آیه غنیمت از دیدگاه عامه:
گفتند مراد از آیه غنائم جنگی است چون در لغت به آن معنی آمده و آیه هم مقرون به آیاتی است که راجع به غزوه بدر صحبت میکند و این قرینه است که مراد غنائم جنگی است؛ میگوییم خیر در لغت عام است لذا فتوای علمای ما هم عام است. و اصحاب گفتند از ماده غنم گرفته شده چون غَنَم -گوسفند- فوائدی دارد و از همه اعضای آن فائده میبرند لذا به تناسب در هر فائدهای غَنَم را استعمال کردهاند.
فاضل نراقی در مستند میفرماید «اعلم أنّ الأصل وجوب الخمس في جميع ما يستفيده الإنسان و يكتسبه و يغنمه، للآية الشريفة، و الأخبار.»[11] اصل این است که خمس در همه آنچه که کسب میکند و تحصیل میکند و غنیمت به دست میآورد واجب است. و دلیل آن آیه و روایات است
«أمّا الآية فقوله سبحانه وَ اعْلَمُوا أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ الآية[12]فإنّ الغنيمة في أصل اللغة: الفائدة المكتسبة، مراد از غنیمت هر سودی است که بدست آید. صرّح به في مجمع البحرين[13][14]و غيره[15]من أهل اللغة، و ليس هناك ما يخالفه و يوجب العدول عنه، بل المتحقّق ما يثبته و يوافقه من العرف و كلام الفقهاء و الأخبار.»[16] مراد از غنیمت غنائم جنگی نیست بلکه در لغت هر فائدهای که به انسان برسد را غنیمت گویند مجمع البحرین و غیر او از اهل لغت تصریح کردهاند و قرینهای هم که مخالف این نقل لغوی باشد نرسیده است بلکه تحقق همین معنای لغوی است و در کلمات فقهاء و اخبار و عرف لغت به همین معنی است.
در مدارک میفرماید ذکر الشهید فی البيان: «أن هذه السبعة كلها مندرجة في الغنيمة»[17]
از قول مرحوم شهید در بیان نقل میکند که این هفت چیزی که خمس در آن واجب است تحت عنوان غنیمت جای دارد.
پس معنای کلی و عام از غنیمت گرفته که هر هفت مورد را شامل میشود.
علمای دیگر هم معمولا همینگونه فتوی میدهند.
بررسی کلام صاحب جواهر: جای تعجب است که یک نوع تردید در کلام مرحوم صاحب جواهر وجود دارد. ایشان بعد از ثبت کلام محقق که میفرماید اول چیزی که خمس در آن واجب است غنائم جنگی است و در استدلال به همین آیه تمسک میکند و بعد از استدلال میفرماید «سواء قلنا بكون الغنيمة في الآية و النصوص حقيقة في المفروض كما لعله الظاهر عرفا بل و لغة كما قيل، أو في الأعم منه و من غيره مما أفاد الناس كما يومي اليه إدراج السبعة فيها في البيان، بل هو كصريح جهاد التذكرة و غيره، بل ظاهر كنز العرفان، و عن مجمع البيان نسبته إلى أصحابنا.»[18]میفرماید در غنائم جنگی خمس واجب است چه اینکه بگوییم مراد از غنائم حقیقت در همین معنی خاص است که هم در عرف به این معنی میدانند و هم در لغت همانطور که گفته شده یا غنیمت اعم از غنائم جنگی و مما افاد الناس است کما اینکه در بیان مرحوم شهید میفرماید غنیمت همه هفت مورد وجوب خمس را شامل میشود.
بلکه علامه در تذکره به این معنای عام تصریح کرده است و ظاهر کلام فاضل نیز همین معنای عام است و طبرسی در مجمع البیان ادعای اجماع کرده و عام بودن معنی را به اصحاب نسبت داده است. صاحب جواهر نتیجه میگیرد حتی اگر غنیمت در آیه به معنای غنیمت جنگی باشد از راههای دیگر دلائل وجوب خمس در هفت مورد ثابت است.
تعجب در تردید جواهر است: زیرا اولا: چنانچه از اهل لغت نقل کردیم غنیمت عام است و هرگونه سود بدست آمده را شامل میشود ثانیا: گفتیم علمای شیعه بالاتفاق قائلند؛ غنیمت در آیه مطلق الفائدة است
و مرحوم شیخ در خلاف[19] و دیگران[20][21] هم ذکر کردهاند که آیه هر هفت مورد را شامل میشود.
همچنین در المیزان علامه طباطبائی میفرماید «قوله تعالى: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ» إلى آخر الآية. الغنم و الغنيمة إصابة الفائدة من جهة تجارة أو عمل أو حرب و ينطبق بحسب مورد نزول الآية على غنيمة الحرب،»[22]
بنابراین خمس در هر هفت مورد از آیه استفاده میشود. و لذا در بخش ربح مکاسب مطلق استفادهای که برای انسان در عصر جدید بدست میآید تحت عموم آیه شریفه است.
بررسی یک مورد از استدلال عامه:
عامه میگویند آیه محفوف به آیاتی است که در خصوص جنگ وارد شده و این آیه با این قرینه سیاقیه که هم آیه قبل و هم آیه بعد مربوط به جنگ بدر است مربوط به غنائم جنگی است ضمن اینکه در این آیه سیاق هم نسبت به قبل از آیه غنیمت و هم نسبت به آیه بعد از آیه غنیمت موجود است. بنابراین آیه که در مورد غزوه بدر نازل شده و آیه قبل و بعد راجع به جنگ بدر است چرا میگویید کل غنیمت را شامل است.
مناقشه در کلام عامه: در جواب میگوییم بطور کلی در همه جا در آیات قرآن مورد مخصص نیست. بسیاری از موارد آیاتی داریم که در موردی خاص وارد شده اما از آیه یک معنای کلی استفاده میکنیم و این را هم اصطلاحا میگویند که شان نزول مخصص نیست که آیه اختصاص به اینجا پیدا میکند و اگر بخواهیم این مبنی را قبول کنیم باید در خیلی از موارد از آیاتی که استفاده میکنیم از آن رفع ید کنیم مثلا ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لاَ يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[23] یک معنای کلی از این آیه استفاده میکنیم هرچه را که پیامبر فرمود از آن اطاعت کنید در حالیکه آیه در خصوص فیئ وارد شد یعنی چیزهایی که در جنگ بدون مقاتله بدست میآورند. در موارد متعدد دیگر هم داریم که مورد مخصص نیست یعنی گرچه آیه در مورد خاص وارد شده و شان نزول خاصی دارد و سیاق آیه و آیات قبل و بعد ظهور در یک معنایی دارد ولی ما میگوییم قطعا آن مورد از آیه خارج نیست. اما اختصاص به همان مورد ندارد بلکه معنای عام و کلی را از آیه استفاده میکنیم پس مراد همین غنائم جنگی است اگر ما بخواهیم اینگونه بگوییم باید چیزی بگوییم که حتی عامه هم نمیگویند و باید اختصاص به غنائم جنگ بدر پیدا میکند یعنی اگر در جنگ احد هم غنائمی بدست آمد شامل نمیشود و خمس ندارد در حالی که آنها هم نمیگویند یعنی آنها گرچه میگویند سیاق آیه برای جنگ بدر است اما میگویند غنائم دارالحرب و غنائم جنگی خمس دارد خواه جنگ بدر باشد یا جنگ دیگری باشد.
بنابراین جواب این است که مورد و شان نزول مخصص نیست بلکه قطعا آیه همین شأن نزول و موارد دیگر را هم شامل میشود. به علاوه در خیلی از اصطلاحاتی که متعارف است و در کلمات معصومین نقل شده است لفظ غنیمت آمده در حالیکه مراد مطلق فائده است در کلمات امیرالمومنین در نهج البلاغه دهها مورد لفظ غنیمت آمده مثلا میفرماید ﴿رَحِمَ اللَّهُ[24]عَبْدًا سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً اكْتَسَبَ مَذْخُوراً[25]وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً كَابَرَ هَوَاهُ وَ كَذَّبَ مُنَاهُ جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ رَكِبَ الطَّرِيقَةَ الْغَرَّاءَ وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ الْبَيْضَاءَ اغْتَنَمَ الْمَهَلَ وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ﴾[26] فرصتها را غنیمت بشمارید. و یا در منشور امیرالمومنین خطاب به مالک اشتر میفرماید این قدرتی که بر مردم پیدا کردی را یک وسیلهای قرار نده که ضرر به آنها بزنی و آنها را غنیمتی بدانی که بخوری. یعنی فوائدشان و اموالشان را غارت نکن لفظ اغتنم را خطاب به مالک آورده یعنی اموالشان را غنیمت برای خودت ندان.
علیایحال کلمات فراوانی از ائمه معصومین داریم که در آن لفظ غنیمت ذکر شده ولی مرادشان مطلق فائده است لذا علما هم فتوایشان این است که همه این هفت موردی که خمس دارد از آیه استفاده میشود چون لفظ غنیمت به هر هفت مورد اطلاق میشود. اما عامه گفتهاند که مراد غنائم جنگی است پس از دیدگاه عامه آیه دلیل میشود برای یکی از هفت مورد و بقیه شش مورد را از روایات استفاده میکنیم ایرادی هم ندارد منافاتی هم ندارد که بگوییم یک مورد از قرآن و شش مورد از روایات. اما امامیه میگوید چرا خودمان را در مضیقه قرار بدهیم بلکه لفظ غنیمت اطلاق دارد و لذا هر هفت مورد از آیه استفاده میشود.
سوال: وقتی خمس واجب است و در هر غنیمتی است و از احکام ضروری اسلام است پس چرا در زمان پیامبر نمیگرفتند این روال نبوده اگر بود در تاریخ ذکر میشد.
پاسخ: در جواب میگوییم روایاتی داریم که روایات تحلیل نام دارند و بعدا بحث میکنیم که ائمه(ع) میفرمایند خمس سهم ماست و مال ماست ولی ما حلال کردیم برای اینکه پاکیزه بشوند لذا میگوییم شاید در زمان پیامبر که رایج نشد به این علت بوده که وضع مردم در زمان پیامبر در مضیقه بودند لذا تحلیل کردند که بعد میرسیم.
خلاصه: این استدلال اول ما برای وجوب خمس در جمیع این هفت مورد آیه است با آن قرائن که گفتیم علاوه بر این تمسک به روایات هم شده و هم اجماع کل داریم بلکه ادعا شده است که از ضروری مذهب است. دلائل بعدی روایات و اجماع است بعد میخوانیم.
[3]مجمع
البحرین، فخرالدین محمد طریحی، ج6، ص129، مرتضوی.
[4]لسان
العرب، ابن منظور، ج12، ص445، بیروت.
[5]مفردات
الفاظ قرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، ص615، دارالقلم بیروت.
[7]مجمع
البیان، فضل بن حسن طبرسی، ج4، ص837، ناصرخسرو.
[9]مجمع
البیان، فضل بن حسن طبرسی، ج4، ص837، ناصرخسرو.
[13]مجمع
البحرين، شیخ محمد طریحی، ج6، ص129.
[24]«ح»، «ض»، «ب»: رحم اللّه امرءا سمع.
[25]«ك»: و الصواب كسب مذخورا.