< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

93/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الخمس (حکم نصاب در غوص)

«نعم لو خرجت بنفسها علی الساحل أو علی وجه الماء فأخذها من غیر غوص ... ویجئ حکمه»[1]

در بحث غوص و اینکه کسی از قعر دریا جواهراتی را که در دریا تکوّن پیدا می‌کند در بیاورد خمس آن واجب است و حد نصاب آن هم یک دینار بود. دو فرع اینجا باقی می‌ماند که امام در ذیل مسأله 3 مطرح کرده‌اند

فرع اول: ما اخرجه الماء:

اگر جواهرات به جهتی خودبخود مثلا زلزله بستر دریا از آب بیرون بیاید و به ساحل بیفتد و کسی آن را پیدا کند آیا حکم غوص دارد یا خیر؟

فرع دوم: جواهر معلق روی آب:

اگر سبک بوده – مثل عنبر - و آمده روی آب گرچه در خشکی کنار آب نیفتاده باشد و کسی آن را بردارد آیا این فرض هم غوص است و حکم غوص را دارد یا خیر؟

در مسأله دو قول است:

قول اول: عدم وجوب خمس:

مرحوم امام حکم هر دو فرع را یکجا بیان می‌کند و می‌فرماید اگر یابنده شغلش استخراج باشد حکم غوص را ندارد بلکه در ارباح مکاسب داخل می‌شود و از باب ارباح مکاسب است و به عنوان مازاد بر مؤونه اگر باقی ماند خمس دارد و در ارباح مکاسب حد نصابی نیست بلکه مازاد هرچه بماند خمس دارد و اگر یابنده شغلش استخراج نباشد بلکه به طور اتفاقی آن جواهرات را به دست آورد جزء مطلق فائده است که حکمش بعداً می‌آید.

مرحوم سید هم در عروه[2] می‌فرماید «نعم لو خرج بنفسه علی الساحل او علی وجه الماء فاخذه من غیر غوص لم یجب فیه من هذه الجهة بل یدخل فی ارباح المکاسب فیعتبر فیه مؤونه السنة و لایعتبر فیه النصاب» اگر جواهرات به هر علت از دریا خارج و در ساحل یا کف آب بماند و کسی بدون غوص آن را به دست آورد داخل در خمس مستخرج از دریا نیست بلکه جزء ارباح مکاسب است که بعد از کسر مؤونه سنة خمس دارد و نصاب هم ندارد البته مرحوم سید مشتغل به استخراج بودن یا نبودن یابنده را تفکیک نکرده است.

محشین هم معمولا اینجا حاشیه ندارند.

مرحوم محقق در شرایع[3] می‌فرماید «ولو اخذ منه شیئ من غیر غوص لم یجب فیه خمس» اگر بدون غوص چیزی از جواهرات دریا را بدست بیاورد خمس واجب نیست.

مرحوم صاحب جواهر[4] می‌فرماید «لم یجب فیه الخمس قطعا»

دلیل عدم وجوب خمس در جواهرات افتاده بر ساحل یا غلطان در آب:

اصل: صاحب جواهر می‌فرماید شک می‌کنیم این جواهری که بدون غوص بدست آمده آیا خمس دارد یا خیر اصل عدم وجوب خمس است زیرا ادله وجوب خمس دو عنوان داشت که یکی «ما اخرج من البحر» و عنوان دوم هم «اخرج بالغوص» بود.

بنابراین می‌گوییم عناوین ذکر شده (جواهر افتاده بر خاک در ساحل و جواهر غلطان روی آب) تحت این‌دو عنوان داخل نیست پس اصل عدم وجوب خمس است.

قول دوم: وجوب خمس:

شهید اول در بیان[5] می‌فرماید «لو اخذ منه شیئ بغیر غوص فالظاهر انه بحکمه ولو کان مما القاه الماء علی الساحل» اگر از دریا جواهری بدون غوص به دست آید ظاهر این است که همان حکم غوص را دارد هرچند که آب آن را در ساحل بر خاک انداخته باشد.

دلیل قول دوم:

دلیل اول: تمسک به عنوان «ما اخرج من البحر»:

شاید نظر قائلین به قول دوم به ویژه مرحوم شهید روی غوص نباشد بلکه بگوییم به عنوان دوم روایت تمسک نموده است که «ما اخرج من البحر» باشد. به این تقریب که گرچه جواهر در ساحل افتاده است یا بر روی آب قرار دارد اما یکی از مصادیق خارج شده از بحر است زیرا خارج شده از دریا ممکن است به غوص باشد و ممکن است با ابزارهای دیگر غیر از غوص باشد که از بحر خارج شده باشد و یا بدون هیچ ابزاری خود به خود از دریا بیرون افتاده باشد.

مناقشه در دلیل اول قول دوم:

اولا: ما طی ردیه در مورد تمسک به «ما اخرج من البحر» قبلا گفتیم؛ ظاهر «اخرج من البحر» یعنی ما از دریا خارج نماییم نه اینکه خود بخود خارج شود یا از سطح آب و از فضای دریا به دست آوریم مراد از بحر فضای دریا نیست بلکه «ما اخرج من البحر» یعنی از آب به دست آورده است.

ثانیا: صاحب جواهر[6] می‌فرماید این «ما اخرج» متن روایت عماربن مروان است که این عنوان را دارد و علماء می‌گویند روایت ضعف سند دارد و باید جبران به عمل اصحاب بشود و با انجبار این روایت را درست کردیم ولی در این مورد این انجبار وجود ندارد. صاحب جواهر در ادامه می‌فرماید «لعله للخبر السابق المحتاج الی جابر بل و لیس بل الموهن» شاید فتوای شهید براساس فتوای مشهور است بر اساس آن روایت که ضعیف است و عمل مشهور باعث جبران آن می‌شود اما فتوای مشهور نداریم بکله نه تنها جابر ندارد بلکه موهن است زیرا مراد از «ما اخرج من الماء» به معنای از آب درآمدن است و در این دو فرض از ساحل و از سطح آب است.

اگر مشهور اینجا را قبول داشتند می‌گفتیم جبران شد روایت منجبر است منتهی شمول آن به این فرد منجبر نیست چون مشهور فتوی ندادند. اگر مشهور این فرع را فتوی داده بودند می‌گفتیم مستندشان همین روایت است اما در این فرع مشهور فتوی ندادند.

لذا دلالت روایت بر این فرع محتاج جابر است و روایت فقط در محدوده آنچه که مشهور فتوی بدهند حجت است و در غیر این محدوده اعتبار ندارد.

نظر استاد:

پس در نتیجه فتوای مشهور صحیح است که فرمودند آنچه که از آب درمی‌آید شامل دو فرع (جواهر افتاده در ساحل و جواهر غلطان روی آب) نمی‌شود و خمس در آن واجب نیست.

دلیل دوم: الغاء خصوصیت:

آیت الله مکارم[7] از این طریق تمسک به روایت کرده‌اند که غوص خصوصیتی ندارد و عرف از آن می‌فهمد که بلاشبهه مراد روایت وجوب خمس در هر چیزی است که از دریا آمده باشد و غوص وسیله است و خصوصیتی برای غوص نیست ایشان در کتاب انوار الفقاهة می‌فرمایند «فان العرف یری الغوص طریقا و وسیلة الی الوصول الی الجواهرات الموجودة فی قعر البحر فان ظفر بها اتفاقا من طریق الامواج کان مشمولا للحکم عند العرف و یری التفرقه بینها و بین غیرها من الجمود الباطل» عرف غوص را وسیله رسیدن به جواهرات می‌داند بنابراین اصل قضیه رسیدن به جواهرات است و اگر به طور مستقیم به وسیله امواج جواهر در اختیار شخص قرار گیرد همان حکم استخراج با غوص را دارد و از نظر عرف فرق گذاشتن بین صورت استخراج از دریا و به دست آوردن بدون استخراج را جمود باطل بر روایت می‌داند.

مناقشه در دلیل دوم قول دوم:

ما گفتیم عمده چیزی که از روایت استفاده می‌شود این است که «ما اخذ من البحر» غیر از «ما اخذ من الساحل» است چون روایت گرچه به صورت «ما لم یسم فاعله» است اما ظاهرش این است که به وسیله فاعل اما نامشخص چه غوص یا ابزار انسانی از آب بیرون بیاید و مورد افتاده در ساحل یا غلطان بر سطح آب فاعل انسانی اخراج ندارد و لذا این موضوع روایت مباین با موضوع افتاده بر ساحل و یا غلطان بر آب است. پس الغاء خصوصیت نمی‌توان نمود. ظاهر روایت درست است که خصوصیت برای غوص قائل نیستیم که خودمان وارد دریا شویم اما اخراج از دریا باید باشد و اخذ از ساحل و یا از سطح دریا اخراج از دریا نیست.

چون تسری از حکم یک موضوعی به موضوع مباین می‌شود.

حتی اگر کاری در دریا انجام دهد که باعث شود آب جواهر را به ساحل بیاورد و یا جواهر بر سطح دریا بیاید حکم اخراج از دریا را دارد.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[5] البیان، شهید اول، ص345، محقق.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo