< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

95/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (بررسی آیات)

﴿الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الأَئِمَّةِ المعصومین صلواة الله عليهم اجمعین﴾[1]

عید سعید غدیر از اعیاد بزرگ اسلامی است و از آن تعبیر به عیدالله الاکبر و عید ولایت و عید امامت و عید آل محمد شده است. این عید بزرگ را به همه مسلمانان و همه شیعیان و شما برادران عزیز تبریک عرض می‌کنیم.

فکر می‌کنم اجمالا بجای بحث اخلاقی راجع به این پدیده بزرگ و امر مهم و این روزی که قرآن کریم فرمود ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ﴾[2] یا ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[3] صحبت کنیم.

در سه جای قرآن به قضیه خلافت و امامت امیرالمومنین(ع) اشاره شده است یکی آیه شریفه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾[4] و دیگری ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[5] و سوم آیه شریفه ﴿سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾[6] و ما امروز این آیات را به طور اختصار مورد بررسی قرار می‌دهیم.

آیه اول: تقریبا به اتفاق و اجماع علمای شیعه و کثیری از علمای تسنن این آیه ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ﴾[7] را مربوط به روز غدیر می‌دانند. سال دهم هجرت بود که پیامبر(ص) خبر رحلتشان را هم داده بودند و احکامی از جمله حج باقی مانده بود که قرار گذاشتند به حج بروند و تمام نقاط اعلام شد و بیش از صد و بیست هزار نفر همراه پیامبر(ص) برای تعلیم مناسک حج رفتند و مناسک را تمام کردند و در راه بازگشت به وادی جحفه رسیدند که جبرئیل این آیه را آورد ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ﴾[8]

از کلمه «بَلِّغْ» استفاده می‌شود که قبلا نازل شده بوده ولی به جهاتی پیامبر مطرح نکرده بودند از ذیل آیه که می‌فرماید ﴿وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾[9] نشان می‌دهد که عدم ابلاغ شاید به جهت خوف از به وجود آمدن اختلاف و لطمه به اسلام نوپا بود. و این محل جحفه هم محلی بود که راه‌های مختلف از هم جدا می‌شود و جمعیت از همدیگر متفرق می‌شوند. لذا در بیابان‌های گرم مردم را نگاه داشتند و جبرئیل نازل شد که اگر این را ابلاغ نکنی مانند این است که دینت را ابلاغ نکردی و پیامبر خطبه‌ای خواندند و امیرالمومنین(ع) را به خلافت منصوب کردند.

تبارشناسی تاریخ غدیر:

چنانچه گفتیم علمای شیعه و تقریبا اکثر علمای اهل تسنن و علمای تاریخ و محدثین و مفسرین آنها نوشتند که آیه شریفه ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ﴾[10] راجع به همین قضیه و در همین مکان است.

طبری متوفای 310 در کتابی بنام «التاریخ و السیاسة» این قضیه را نقل کرده است.

خطیب بغدادی متوفای 463 در تاریخ بغداد[11]

شهرستانی متوفای 548 در ملل و نحل[12]

ابن عساکر متوفای 571 در تاریخ شام[13]

ابن اثیر متوفای 630 در اسدالغابة[14]

ابن ابی الحدید معتزلی متوفای 656 در شرح نهج البلاغه[15]

و نیز احمد حنبل متوفای 241 در مسند[16]

امام شافعی در حدیثش

علمای تفسیر مثل قرطبی[17] متوفای 567 و طبری متوفای 310 و فخر رازی[18] امام المشککین متوفای 606 و سیوطی[19] [20] متوفای 911 و تا برسد به آلوسی[21] متوفای 1270 که برای این اواخر است. همگی گفتند آیه ﴿بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ﴾[22] در روز غدیر نازل شد.

برای نمونه فخر رازی در تفسیرش جلد12 ص52 ذیل همین آیه می‌گوید «ذكر المفسرون في سبب نزول الآية وجوها: ... العاشر: نزلت الآية في فضل علي بن أبي طالب عليه السلام، ولما نزلت هذه الآية أخذ (رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم) بيده وقال: «من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه» ...»[23]

وقتی این آیه نازل شد پیامبر دست علی را گرفت و گفت «من کنت مولاه فهذا علی مولاه...فلقيه عمر فقال: هنيئا لك يا ابن طالب أصبحت مولاي ومولى كل مؤمن ومؤمنة»[24] عمر در همان جلسه حضرت علی(ع) را ملاقات کرد و گفت گوارایت باد اکنون مولای من و مولای هر مؤمن و مؤمنه‌ای هستی.

آیه دوم: ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلاَمَ دِيناً﴾[25]

این آیه هم خیلی مهم است. این روز چه روزی است و چه حکمی نازل شد که قرآن فرمود امروز کفار مأیوس شدند که به دین شما لطمه بزنند. و دین شما کامل شد و نعمت را بر شما کامل کردیم و دین اسلام را به عنوان دین شما من پسندیدم.

ملاحظه می‌فرمایید در چنین روزی چهار پیام مهم از ناحیه خداوند رسید. بدیهی است باید روز بسیار مهمی باشد و اتفاق مهمی در این روز افتاده باشد که این چهار پیام محصول آن است.

علمای شیعه بالاتفاق و جمع کثیر از علمای عامه قائلند که بعد از نصب حضرت علی(ع) به امامت در روز غدیر این آیه نازل شد.

بیان چند نمونه از تفسیر:

از جمله در تاریخ دمشق[26] از ابی سعید خدری آمده «لما نصب علیا فنادی له بالولایة (قال من کنت مولاه فعلی مولاه) هبط جبرئیل بهذه الآیة»

در تفسیر درالمنثور[27] که یکی از تفاسیر معتبر اهل تسنن است از ابی هریره آمده است: «و هو یوم ثمانیة عشر من ذیحجة قال من کنت مولاه فهذا علی مولاه فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم[28] »

مراد از یومی که کفار مأیوس شدند همان روز هجدهم ذیحجه است که پیامبر(ص) فرمود «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و خداوند آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[29] را نازل فرمود.

ملاحظه می‌فرمایید این عالم سنی می‌گوید بعد از اعلان پیامبر آیه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[30] نازل شد.

در تاریخ بغداد[31] آمده است «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: مَنْ صَامَ يَوْمَ ثَمَانِ عَشْرَةَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ كُتِبَ لَهُ صِيَامُ سِتِّينَ شَهْرًا، وَهُوَ يَوْمُ غَدِيرِ خُمٍّ لَمَّا أَخَذَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، فَقَالَ: «أَلَسْتُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؟»، قَالُوا: بَلَى يا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ»، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلايَ وَمَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ)»

ابتدا می‌گوید کسی که روز هجدهم ذیحجه روزه بگیرد ثواب شصت ماه روزه برایش نوشته می‌شود و بعد در ادامه می‌گوید روز هجدهم ذیحجه روز غدیر خم است که وقتی پیامبر(ص) دست علی بن ابیطالب(ع) را گرفت (و در حالیکه دست را در دست داشت) خطاب به مردم گفت آیا من ولیّ و سرپرست همه مؤمنین هستم؟ همه جواب دادند یا رسول الله آری سرپرست همه ما هستی پیامبر فرمود پس هر کس من مولای اویم این علی هم مولای او است. در این حال عمر بن خطاب گفت تبریک تبریک ای پسر ابوطالب از هم اکنون مولای من و مولای همه مؤمنان شدی در این حال آیه شریفه ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾[32] نازل شد.

و گفتیم علت یأس هم این است که کفار مایوس شده بودند که اسلام را با جنگ و حیله از بین ببرند و امید بسته بودند که بعد از رحلت رسول الله(ص) اسلام هم تمام می‌شود و این آیه ثابت کرد که همان کسی که نصب از طرف پیامبر می‌شود جانشین پیامبر است و تکلیف دین معلوم شد لذا مأیوس شدند.

مرحوم علامه طباطبایی[33] می‌فرماید اینجا که خداوند می‌فرماید ﴿وَاخْشَوْنِ﴾[34] این تهدید است یعنی از من بترسید و یک خشیت خاص هم هست یعنی از کفار بخاطر دینتان نترسید بلکه از خشیت من بترسید یعنی اگر در این نصب خلافت خدشه‌ای وارد کردید عذاب می‌شوید.

مرحوم علامه[35] در ادامه فرمود «وهم فعلوا و فعل» آنها خدشه وارد کردند و خداوند آنان را گرفتار ظالمان کرد.

بعد از نزول این آیه پیامبر(ص) دستور دادند که به علی بن ابیطالب(ع) سلام کنید به عنوان «امیرالمؤمنین» تقریبا به عنوان بیعت بر علی سلام کردند و این هم انجام شد و گروه گروه می‌آمدند بیعت می‌کردند. در تاریخ دمشق[36] از بریده اسلمی نقل می‌کند «امرنا رسول الله ان نسلم علی علیّ و نحن سبعة و انا اصغر منه فیهم ابوبکر و عمر و طلحه و زبیر فقال سلموا بعلی بامرة المؤمنین فسلمنا علیه بذلک و رسول الله بین أظهرنا»

پیامبر به ما که هفت نفر بودیم یعنی من که کوچکتر از همه بودم و ابوبکر و عمر و طلحه و زبیر دستور داد برویم بر علی به عنوان امیر مؤمنان سلام کنیم.

آیه سوم: سوره معارج آیه3 ﴿سَأَلَ سَائلُ بِعَذَابٍ وَاقِع﴾[37]

این قضیه[38] هم همان روز غدیر واقع شد و همه می‌خواستند بروند یک نفر از سرشناسان بنام نعمان بن حرث سوار شتر شد کنار پیامبر(ص) آمد و نشست و گفت «یا رسول الله امرتنا ان نشهد ان لا اله الا الله فشهدنا» به ما امر کردید که شهادت به یگانگی بدهیم و قبول کردیم «وامرتنا بالصلواة والزکوة والحج فقبلنا» و امر به خمس و زکات و صوم و صلاه کردید همه را قبول کردیم «ثم لم ترض حتی نصبت ابن عمک و قلت من کنت مولاه فهذا علی مولاه» حتی اینکه پسر عموی خودت را به گردن ما سوار کردی «هل هذا شیئ من عندک او امر من عندالله» آیا این کار از جانب خداوند است و یا از جانب خودت؟ پیامبر فرمود «والله الذی لا اله الا هو» قسم به خداوندی که خداوندی جز او نیست این امری از طرف خداوند بود و مامور ابلاغ آن بودم «فولّی و قال مغضبا اللهم ان کان من عندک فامطر علینا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم» در این هنگام نعمان بن حارث با ناراحتی برگشت و گفت خدایا اگر از طرف توست سنگی از آسمان بفرست و ما را هلاک کن یا عذاب کن و همین مقدار که سوار مرکبش شد یا هنوز سوار نشده در مقابل همه جمعیت سنگ ریزه‌ای از آسمان آمد و به سرش خورد و سوراخ کرد و پودر شد و بعد این آیه نازل شد ﴿سئل سائل بعذاب واقع للکافرین﴾[39]

سائلی خودش عذاب خواست و ما هم او را عذاب کردیم.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.


[16] مسند احمد، احمد بن حنبل، ج2، ص71، الرسالة.
[26] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص230، .
[36] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص230، .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo