< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

95/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (بررسی آیات)

آیاتی راجع به اینکه آن ولایت کلی و ولایت به معنای ولی امر را گفتیم که این ولایت برای خداوند است و در مورد اینکه آیا این را به کسی تفویض کرده یا خیر؟؛ گفتیم از آیات و روایات ثابت است که به بعض از انبیاء اعطاء فرموده راجع به حضرت داود(ع) خواندیم ﴿يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْض﴾[1] و نسبت به ابراهیم(ع) خواندیم ﴿وَ إِذِ ابْتَلى‌ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماما﴾[2] که بر اساس آیه گفتیم چهار مرحله خداوند برای او قرار داد تا به مقام امامت رسید مقام نبوت و رسالت و خلت و امامت.

آیه سوم آیه‌ای است که در رابطه با پیامبر اسلام است که ﴿النَّبِيُّ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾[3]

مومنین در رابطه با خودشان اختیاراتی دارند چه نسبت به امور شخصی و چه نسبت به امور اجتماعی که قرآن پیامبر را در داشتن این اختیارات سزاوارتر می‌داند و این یک معنای جامع و وسیعی است که معنای ولایت کلی است البته روایات داریم و آیات دیگر هم هست مانند ﴿ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَة﴾[4] مطلب دیگری است و نیز بحث ما فعلا در صدر آیه است و مطالب صدر و ذیل در جای خودش بحث شد و معلوم شد به این آیه ارتباط ندارد.

خوب کسی که یک چنین ولایتی دارد و همه امور انسان در اختیار اوست لازمه آن این است که تمام امور در ید اوست که همان ولایت است و در موارد متعددی هم پیامبر به این آیه استشهاد کردند و از آن اموری که استشهاد کردند معنای بیشتری برای ولایت می‌فهمیم.

در روایتی از ایوب بن عطیه دارد که پیامبر فرمودند «أَنَا أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ»[5] [6]

من اولی هستم به هر مومنی از خودش و کسی که مالی به جای گذارد برای وارث اوست و کسی دینی از او بماند و یا ضیاع و افراد بی سرپرست از او بماند به عهده من است چون من اولی هستم و خداوند چنین ولایتی به من داده. و ولی امر مسلمین موظف است دین مدیون بدون وارث و مال را بپردازد و یا اگر زن و فرزندانش بی سرپرست مانده‌اند حاکم و ولی امر مسلمین باید زندگی آنها را تأمین کند.

بنابراین پیامبر با این آیه استشهاد می‌کند که اولی به مومنین است.

و روایات دیگر هم در این زمینه داریم همین روایت که خواندیم در کتب عامه ادعای تواتر شده است.

در مسند احمد[7] همین روایت آمده و ادعای تواتر شده است به هر حال این استشهاد اولی بودن و ولایت داشتن را توضیح می‌دهد.

در مجمع البیان[8] [9] در شأن نزول آیه شریفه ﴿النَّبِيُّ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ آمده است: «لما أراد غزوة تبوك و أمر الناس بالخروج قال قوم نستأذن آباءنا و أمهاتنا فنزلت هذه الآية» وقتی پیامبر(ص) اعلان جنگ تبوک را دادند و دستور دادند رزمندگان از شهر خارج شوند گروهی گفتند اجازه بفرمایید برویم از پدرانمان اجازه بگیریم و از مادرانمان اجازه بگیریم آیه شریفه نازل شد که ﴿النَّبِيُّ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ یعنی وقتی پیامبر(ص) دستور می‌دهد خود شخص هم حق اظهار نظر ندارد چه رسد به پدر و مادرش.

یک روایت هم نقل شده که موید این مطلب است که ﴿اولی بالمؤمنین﴾[10] به معنای سرپرستی است. «روی عن الباقر فی تفسیر الآیه انها نَزَلَتْ فِي الْإِمْرَةِ»[11]

که مراد از ولایت در اینجا ولایت به معنای فرمانروایی و ولایت امر و سرپرستی امور است.

یک استشهاد دیگری که پیامبر(ص) به این آیه کرده در قضیه اعزام علی بن ابیطالب(ع) به یمن است.

«اخرج ابن ابی شبیه و احمد و نسائی عن بريدة قال: غزوت مع علي عليه السلام اليمن فرأيت منه جفوة فلما قدمت على رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ذكرت عليا عليه السلام‌ فتنقصته فرأيت وجه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم يتغير قال: يا بريدة أ لست أولى بالمؤمنين من من أنفسهم؟ قلت: بلى يا رسول الله فقال: من كنت مولاه فعلي مولاه»[12]

با علی به غزوه‌ای در یمن رفتم و در آن غزوه یک حرکتی دیدم که احساس کردم از طرف حضرت علی به من جفا شد. و بعد از غزوه خدمت پیامبر رسیدیم و قضیه امیرالمومنین را نقل کردم و یک نقصی برای حضرت علی ذکر کردم و وقتی این نقص را گفتم دیدم صورت پیامبر تغییر کرد و فرمود آیا قبول نداری که من از شما به شما اولی هستم گفتم چرا بله هستید پیامبر فرمود هرکه من مولای او هستم علی مولای اوست.

معلوم می‌شود که این قضیه در غیر از روز و واقعه غدیر هم اشاره شده است و مخصوص غدیر نبوده است. و این نتیجه می‌دهد که مولی و اولی به یک معنی است و هر دو به معنای سرپرستی است.

در قضیه غدیر هم که به نحو متواتر نقل شده استناد به همین آیه شده است.

«زید بن ارقم عنه فی قصة الغدیر انی تارک فیکم امرین لن تضلوا ان اتبعتموهما و هما کتاب الله و اهل بیتی عترتی. ثم قال أتعلمون أنی اولی بالمؤمنین من انفسهم؟ قال ثلاث مرات قالوا نعم قال من کنت مولاه فعلی مولاه»[13]

دو چیز بین شما می‌گذارم اگر متابعت کردید گمراه نمی‌شوید که آن دو چیز قرآن و اهلبیت و عترتم است سپس پیامبر فرمودند آیا نمی‌دانید من اولی به مومنین هستم از خودشان و این اقرار را سه مرتبه گرفتند و سپس فرمود هرکه من مولای اویم علی مولای اوست.

بنابراین در موارد متعدد پیامبر(ص) به این آیه استشهاد کردند که اولی به مومنین هستند و با توضیحی که عرض کردم معلوم می‌شود که مراد همان سرپرستی و فرمانروایی است.

پس یک ولایت کلی و تام خداوند بر عباد دارد که این را به پیامبر(ص) داده و بعد می‌رسیم در قضیه غدیر پیامبر آن را به حضرت علی داده یعنی همین ولایتی که خدا به پیامبر داده به ائمه هم داده است.

تا اینجا با یک آیه ثابت کردیم که ولایت کلی به پیامبر داده شده است و آیات دیگری هم هست که به جهت رعایت اختصار آنها را می‌گذاریم در بحث بعدی که ولایت ائمه اطهار است و از آن آیات هم ولایت خدا و پیامبر و امامان را استفاده کنیم. که انشاء الله بعد از عاشورا خدمت دوستان باشیم و ولایت ائمه معصومین را بررسی می‌کنیم.


[7] مسند احمد، احمد بن حنبل، ج30، ص430، الرسالة.
[13] المستدرک علی الصحیحین، الحاکم، ج3، ص118، ح4577، دار الکتب العلمیة، بیروت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo