< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

95/10/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (ادله ولایت فقیه)

شبهه وارده بر روایت «مجاری الامور علی ایدی العلماء» و پاسخ آن:

بحث در یک روایت از تحف العقول[1] بود که از حضرت سیدالشهداء(ع) در خطبه‌ای که در منی خواندند نقل شد و در ضمن آن آمده بود «أنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى‌ حَلَالِهِ‌ وَ حَرَامِهِ»

مجاری امور جاریه یعنی امور سیاسی، امور اجتماعی، امور عمومی و احکام و در جاهایی که نیاز به حکم است و فرمان و دستور می‌خواهد، حل مشکلات، همگی؛ به دست علماء است. و گفتیم از این استفاده می‌شود که در مقام اخبار هم نیست که بخواهد خبر بدهد بلکه نظیر کلامی است که از پیامبر(ص) نقل شده در غدیر خم که فرمود «من کنت مولاه فعلی مولاه»[2] و این به منزله یک دستور کلی است و اختصاص به زمان خاص و مملکت خاصی ندارد و در هر زمان و مکانی اینگونه است می‌خواهد بگوید علی ولایت دارد و انشاء و نصب است در روایت امام حسین(ع) هم امام خمینی می‌فرماید به منزله دستور کلی است تا قیامت در هر زمان و مکان و کشور جریان تدبیر امور، رفع مشاکل و حل مسائل قضاء و فرامین حکومتی به دست علماء باید باشد.

تا اینجا خیلی روشن است و از روایت استفاده می‌شود که در هر زمانی برای علما این امر ثابت بوده است.

اشکال: امام خمینی می‌فرماید قد یقال که صدر و ذیل روایت شاهد است که مراد از علما ائمه هستند.

قائلین به این اشکال دو نفر از بزرگان هستند.

1) مرحوم نائینی در منیة الطالب در شرح مکاسب می‌فرماید: «من المحتمل قریبا کون العلما فیها هم الائمة(ع) .... فانهم هم الامناء علی حرام الله و حلاله»[3] احتمال بسیار نزدیک وجود دارد که مراد از «العلماء» در روایت امامان معصوم باشند. ایشان در ادامه در بیان دلیل گفتار خود می‌فرماید: چون؛

اولا: ائمه امناء بر حرام و حلال خداوند هستند.

ثانیا: قید بالله که در روایت آمده ظهور پیدا می‌کند که مراد ائمه هستند.

2) شیخ محمد حسین اصفهانی کمپانی در شرح مکاسب می‌فرماید «و اورد علیه بان سیاقها یدل علی انها فی خصوص الائمة(ع) و الظاهر انه کذلک فإنّ المذكور فيها هم العلماء باللّه لا العلماء بأحكام اللّه»[4]

مرحوم نائینی به صورت احتمال اشکال را مطرح کرد ولی مرحوم کمپانی به صورت قاطع می‌گوید اشکال وارد است که سیاق روایت می‌رساند که مراد «العلماء» امامان معصوم هستند و تأیید می‌کند اشکال را و می‌فرماید ظاهر این است که مراد از «العلماء» امامان معصوم هستند زیرا آنچه در روایت آمد «العلماء بالله» است نه علماء به احکام الله اگر می‌گفت مجاری امور دست علمائی است که احکام خدا را بدانند می‌توانستیم بگوییم عموم علماء مراد است اما وقتی می‌گوید علماء بالله ظهور در ائمه(ع) دارد.

پاسخ: در دراسات مرحوم آقای منتظری عبارت دو بزرگوار را می‌آورد و ایراد می‌گیرد و هشدار می‌دهد که به نظر ما بجاست. ایشان در بیان ایراد می‌فرماید «الظاهر عدم مراجعه هذین العلمین الشریفین طاب ثراهما لمجموع الروایة و الا ظهر لهما عدم امکان حمل العلماء فیها علی الأئمة(ع).»[5]

ظاهر این است که این دو بزرگوار به متن روایت مراجعه نکردند و الا اگر به مجموع روایت مراجعه می‌کردند ظاهر می‌شد برایشان که امکان ندارد مطالب صدر و ذیل روایت را حمل بر ائمه نماییم.

مرحوم آقای منتظری در ادامه یک هشدار می‌دهد و می‌فرماید و این یک هشدار است برای همه فضلاء که در صورت استدلال به متن آیات و روایات باید مراجعه نمایند و از متن قرآن و روایت مطلب را اخذ کنید و از مقطعات نقل اخذ نکنند چون ممکن است در غیر متن اصلی اشتباه چاپی وجود داشته باشد یا تقطیع کرده است و برای استدلال صدر و ذیل باید مراجعه شود تا این ایراد واضح که بر این دو بزرگوار وارد است بر شما وارد نشود.

مرحوم امام هم همین ایراد را دارند و می‌فرمایند این احتمال «مناف لما فی صدر الروایة و ما فی ذیلها و اذا تدبرت فیها صدرا و ذیلا لا تختص بعصر دون عصر و بمصر دون مصر علی الحث علی القیام بالامر بالمعروف و النهی عن المنکر فی مقابل الظلمة»[6]

این احتمال که مراد از علماء در روایت «مجاری الامور بید العلماء بالله» امامان معصوم باشند با صدر و ذیل روایت تنافی دارد. و اگر تدبر نمایید متوجه می‌شوید که توجه امام معصوم خطاب به علمای هر عصری است در هر زمان نه یک زمان خاص و حضرت امام حسین(ع) در مقام تحریک علماء است که قیام علیه ظلم و ظلمه نمایند.

تا اینجا کلام حضرت امام خیمنی بود.

اکنون برای اینکه کلام امام خمینی کمی روشن‌تر شود بخش‌هایی از صدر و ذیل روایت را بررسی می‌کنیم.

در صدر روایت آمده است «ثُمَّ أَنْتُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ[7] عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللَّهِ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ يَهَابُكُمُ الشَّرِيفُ وَ يُكْرِمُكُمُ الضَّعِيفُ وَ يُؤْثِرُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِي الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِي الطَّرِيقِ بِهَيْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرَامَةِ الْأَكَابِرِ أَ لَيْسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يُرْجَى عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيَامِ بِحَقِّ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُمْ عَنْ أَكْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ»[8]

شما این مردم و جمعیتی که در بین مردم به عالم بودن شهرت دارید و همگان از شما به نیکی نام می‌برند و معروف است که شماها خیرخواه مردم هستید و از باب وابستگی به خداست که هیبتی از شما در دلهای مردم واقع است اشراف از هیبت شما در هراسند و ضعیفان به شما احترام می‌گذارند و کسانی که شما هیچ برتری بر آنان ندارید و هیچ تسلطی بر آنان ندارید شما را بر خودشان مقدم می‌دارند اگر کسی به مطلوب خود نتواند برسد شما شفاعت می‌کنید و واسطه حاجتش می‌شوید. در مسیر به سبک پادشاهان و با بزرگ منشی حرکت می‌کنید. حضرت امام حسین(ع) در ادامه می‌فرمایند آیا این همه احترام که نزد مردم دارید برای آن نیست که مردم بر این باورند که شما قیام کنندگان برای ستاندن حق خداوند هستید گرچه شما از این وظیفه حق ستانی برای خدا تقصیر می‌کنید و نسبت به حق ائمه نیز استخفاف می‌کنید.

ملاحظه می‌فرمایید آیا می‌توانیم این عبارات را بگوییم در رابطه با ائمه است. پس چگونه می‌گوییم صدر روایت قرینه است که مراد از «علماء» ائمه باشند آیا ائمه در حق خدا تقصیر دارند و استخفاف دارند؟

در ادامه حضرت امام حسین(ع) می‌فرماید «وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ كُنْتُمْ تَشْعُرُونَ ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى‌ حَلَالِهِ‌ وَ حَرَامِهِ فَأَنْتُمُ الْمَسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِكَ إِلَّا بِتَفَرُّقِكُمْ عَنِ الْحَقِّ»[9]

و شما که مشهور به علم هستید مصیبت شما از همه مردم بالاتر است زیرا آن منازل و منصبی که برای علماء قرار داده شد از شما گرفته شد کاش می‌فهمیدید. برای اینکه جایگاه علما این است که مجاری امور و احکام بدست علما است و شما با این روشی که دارید این مقام از شما سلب شده و این منزلت از شما سلب نشده مگر برای اینکه از حق کنار رفتید و اختلاف پیدا کردید و وظیفه اصلی خودتان را اعمال نکردید.

ملاحظه می‌فرمایید این ذیل روایت را هرگز نمی‌توان به امامان معصوم نسبت داد.

صدر روایت خطاب به جمع علما است و ذیل روایت هم خطاب به جمع علما است و عیب بر آنها می‌گیرد که چنین جایگاهی دارید و چون عمل نمی‌کنید از شما آن منصب سلب شده است. امام حسین(ع) از امام علی(ع) نقل می‌کند و امکان ندارد با این متن خطاب به ائمه باشد.

به هر حال توجیه آقای منتظری بالاترین احترام به این دو بزرگوار است که بگوییم فقط این عبارت را دیدند و بقیه روایت را ندیدند.

بنابراین از این عبارت با صدر و ذیل نمی‌توان ائمه را استفاده نمود و این ایراد به روایت وارد نیست و ظهور روایت این است که خطاب به علما است و کلی است و به نحو انشاء نیز می‌باشد.

مرحوم امام در ادامه می‌فرماید «نعم» بله یک احتمال دارد که مراد از علماء به لحاظ نگاه به جمله «مجاری الامور بید العلماء بالله الامناء علی الحلال و الحرام» اینجا اعم باشد یعنی هم ائمه و هم علما را شامل شود؛ منتهی ائمه در راس هستند و اختیار کامل در دست آنان است و علمای دیگر در یک حدی اختیار دار هستند «بل لایبعد دعوی ظهور الروایة صدرا و ذیلا فی غیر الائمة» لکن بعید نیست گفته شود که اگر صدر و ذیل روایت ملاحظه شود این روایت در غیر ائمه ظهور دارد.

امام خمینی در ادامه می‌فرمایند: «و توهم ان العالم بالله له مقام فوق مقام الفقهاء فاسد لان المراد بالعالم بالله لیس معنی فلسفیا عرفانیا»

توجیه دیگری هم دارند و می‌فرمایند این دو بزرگوار که افراد عظیمی هستند این احتمالی که دادند برای این عبارت است که در روایت آمده است «العلماء بالله» و توهم کرده‌اند که عالم بالله مقامی دارد که شامل فقها نمی‌شود بلکه فوق مقام فقهاء است لذا گفتند مراد باید ائمه باشد این توهم فاسد است زیرا مراد معنی فلسفی و عرفانی آن نیست که بگوییم عالم بالله یعنی کسی که فانی فی الله است.

دلیل مراد نبودن ائمه:

دلیل این است که در اول جمله‌ای که در روایت مطرح شده آیه شریفه ﴿لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ﴾[10] است و بدیهی است مراد از «ربانیون» یعنی عالم بالله و همان علماء یهود است چون ربانی یعنی عالم به ربّ و عالم بالله پس اینجا هم مراد علماء هستند. و از این روایت به طور خیلی روشن استفاده می‌شود که ولایت و زعامت امور به دست علماء است.


[7] یک جمعیت خاص.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo