< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

95/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (شرائط ولی فقیه: شرطیت عدم اصرار بر صغیره در عدالت)

گفتیم عدالت یک ملکه نفسانیه است که راسخ در نفس و باعث این است که انسان از گناه اجتناب کند متفرع بر این بحث این نکته پیش آمد که دو گونه گناه داریم کبیره و صغیره و ملاکات هر کدام را ذکر کردیم و نیز در این جهت که آیا ارتکاب گناه کبیره موجب سلب عدالت است یا خیر که گفتیم موجب سلب عدالت است انما الکلام در صغائر که گفتیم اگر اصرار بر صغیره باشد باعث سلب عدالت است و معنای اصرار را هم گفتیم.

بحث امروز این است که آیا ارتکاب صغیره بدون اصرار مضر به عدالت است یا خیر؟ در مسأله دو قول است.

قول اول: بعضی قائلند ارتکاب صغیره ولو صغیره است مضر به عدالت است.

قول اول را جمعی از بزرگان از جمله مرحوم خویی در شرح عروه[1] در باب اجتهاد و تقلید مسأله را عنوان می‌کنند که ارتکاب صغیره مضر به عدالت شخص است مرحوم امام هم در تحریر[2] می‌فرمایند «و هي حالة نفسانية باعثة على ملازمة التقوى مانعة عن ارتكاب الكبائر بل و الصغائر على الأقوى» عدالت یک حالت نفسانیه‌ای است که سبب می‌شود انسان ملازم تقوی باشد و از ارتکاب کبائر دوری کند و علی الأقوی از صغائر هم دوری کند که نشان می‌دهد عدم ارتکاب صغیره هم از شروط عدالت است.

مرحوم سید در عروه[3] در دو مورد بحث می‌کند:

مورد اول: در بحث اجتهاد و تقلید در مسأله 23 می‌فرماید «العدالة عبارة عن ملكة إتيان الواجبات و ترك المحرّمات»

علی الاطلاق فرمود عدالت عبارت است از ملکه‌ای که موجب می‌شود انسان اتیان کند واجبات را و ترک کند محرمات را و بصورت مطلق آورده از اطلاق عبارت مرحوم سید در عدم تفصیل بین صغائر و کبائر استفاده می‌شود که در صدق عدالت ترک صغائر هم معتبر است.

مورد دوم: در شرایط امام جماعت در مسأله12 می‌فرماید «العدالة ملكة الاجتناب عن الكبائر و عن الإصرار على الصغائر، و عن منافيات المروّة الدالّة على عدم مبالاة مرتكبها بالدين، و يكفي حسن الظاهر الكاشف ظنّاً عن تلك الملكة.»[4] عدالت عبارت است از ملکه اجتناب از کبائر و اجتناب از اصرار بر صغائر و اجتناب از ارتکاب منافی مروت.

ملاحظه می‌فرمایید که تفصیل قائل شده و اصرار بر صغائر را مضر به عدالت می‌داند و این دو کلام با هم منافات دارد.

علی ای حال دو قول در مسأله است.

قول دوم: برخی گفته‌اند فقط اصرار بر صغائر موجب سلب عدالت است.

دلیل قول اول: آن کسانی که قائلند که صغیره گرچه همراه با اصرار نباشد مضر به عدالت است و نظر مختار همین است زیرا قبلا گفتیم عدالت ملکه نفسانیه‌ای است که راسخ در نفس و کاشف از آن حسن ظاهر است و علم به آن هم مشکل است و در اسلام هم امر عدالت را سهل گرفتند لذا همان حسن ظاهر را کاشف از عدالت می‌دانند یعنی همین مقدار مشاهده نشود که این انسان مرتکب گناه شد باعث حسن ظاهر است و برای ما کافی است. و دلیل کفایت حسن ظاهر را هم قبلا از روایات خواندیم. و الان می‌خواهیم ببینیم حسن ظاهر منافات با ارتکاب صغیره دارد گرچه ارتکاب صغیره یک مرتبه باشد حسن ظاهر از بین می‌رود. مرحوم خویی[5] مثال خوبی می‌زند که یک کسی می‌رود بالای پشت بام و سرک می‌کشد به خانه همسایه و نظر به اجنبیه از گناهان صغیره است و این آقا این عمل را مخفیانه انجام داده است آیا می‌شود بگوییم حسن ظاهر دارد؟ خیر این عیب است و معصیت است و خروج از زیّ عبودیت پروردگار است پس کسی که اینگونه عمل می‌کند را دارای حسن ظاهر نمی‌دانیم پس کسی که مرتکب صغیره شده در اینکه معصیت کرده شکی نیست و فاسق شد و عناوینی که در روایت برای عدالت بود نظیر عفیفاً یا صالحاً و غیره در مورد مرتکب صغیره صادق نیست پس نتیجه این می‌شود که در صدق عدالت اجتناب از صغیره هم شرط است.

دلیل قول دوم: در مقابل قول دیگری می‌گوید مجرد ارتکاب صغیره مضر به عدالت نیست و نیاز به توبه و استغفار هم ندارد و اصرار بر صغیره مضرّ به عدالت است. و دو دلیل دارند.

دلیل اول قول دوم: «قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) بِمَ تُعْرَفُ عَدَالَةُ الرَّجُلِ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ حَتَّى تُقْبَلَ شَهَادَتُهُ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَنْ تَعْرِفُوهُ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ كَفِّ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ وَ الْيَدِ وَ اللِّسَانِ وَ تُعْرَفُ بِاجْتِنَابِ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا النَّارَ مِنْ شُرْبِ الْخُمُورِ وَ الزِّنَا وَ الرِّبَا وَ عُقُوقِ الْوَالِدَيْنِ وَ الْفِرَارِ مِنَ الزَّحْفِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ»[6] ،[7] ،[8] ،[9]

ابن ابی یعفور گوید از حضرت امام صادق(ع) سوال کردم عدالت را چگونه بشناسیم تا شهادتش در جامعه له یا علیه افراد قبول شود امام در جواب شش مورد را بیان فرمودند و برای مورد ششم فرمودند «تُعْرَفُ بِاجْتِنَابِ الْكَبَائِرِ الَّتِي أَوْعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا النَّارَ» بشناسید به اینکه اجتناب نماید از کبائری که وعده آتش برای آنها قرار داده شده است.

تقریب استدلال: ملاحظه می‌فرمایید اجتناب از کبائر مطرح شد اگر اجتناب صغائر هم معتبر بود در عدالت امام باید بیان می‌کرد زیرا امام در مقام بیان بود پس معلوم می‌شود ارتکاب صغیره مضر به عدالت نیست.

مناقشه در دلیل اول قول دوم: در جواب می‌گوییم قبول داریم که عدالت رجل به اجتناب کبائر است اما از کجا بفهمیم که این شخص اجتناب از کبائر دارد؟ برای فهم اینکه ایشان اجتناب دارد در ادامه روایت می‌فرماید «وَ الدَّلَالَةُ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ أَنْ يَكُونَ سَاتِراً لِجَمِيعِ عُيُوبِهِ»[10] ،[11] ،[12] ،[13] راه تشخیص اجتناب از کبائر داشتن این است که از جمیع عیوب اجتناب کند.

ملاحظه می‌فرمایید این تفسیر امام از اجتناب از کبائر است. ولی اگر صغائر را انجام دهد اجتناب از جمیع عیوب صادق نیست در این صورت نمی‌توان گفت که اجتناب از کبائر هم دارد پس راه تشخیص اجتناب از کبائر این است که حتی از صغائر اجتناب کند تا ما بدانیم که ساتر جمیع عیوب است و در نتیجه از کبائر هم اجتناب دارد. پس خود روایت جواب استدلال کنندگان به قول دوم می‌شود و آن عباراتی که در روایات داشتیم برای شخص عادل که می‌گفت ان یکون مأموناً، صالحاً، خیّراً، عفیفاً شامل این شخص مرتکب صغیره نمی‌شود و در واقع ذیل روایت صدر را رد نمی‌کند بلکه توضیح می‌دهد. همین مقدار که دیدید ساتر عیب است و حسن ظاهر دارد کفایت می‌کند.

نتیجه: در صورتی عادل است که حتی از صغیره هم اجتناب کند. البته به واقع کاری نداریم بلکه همین مقدار که در ظاهر دیده نشد صغیره مرتکب شود دلیل حسن ظاهر است و کافی است برای عدالت.

اینجا بحث در عدالت قاضی و امام جماعت است و علماء هم بحث کردند اینگونه بحث کردند البته با توجه به بحث ولایت فقیه اگر بخواهیم در رهبری عدالت را بحث کنیم که هفته گذشته جلسه کمیسیون تحقیق خبرگان رهبری بود شدت عمل است آوردیم که علاوه بر حسن ظاهر باید اطمینان به حسن ظاهر در حد اعلاء باشد که این جهت احتیاط است و الا مقتضای ادله همان چیزی است که در امام جماعت و قاضی مطرح است و علی القاعده همان شرائط در ولی فقیه مطرح است منتهی از باب احتیاط با شدت بیشتری مطرح است.

تا اینجا دلیل اول قول دوم و مناقشه در آن بود. دلیل دوم برای فردا انشاءاله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo