< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

95/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت فقیه (شرائط ولی فقیه: دلیل اشتراط عدالت در ولی فقیه)

در بحث دلائل شرط عدالت برای ولی فقیه گفتیم هم به دلیل عقل و هم نقل فقیهی که تصدی ولایت امر می‌کند باید عادل باشد. برخی از آیات قرآن را ذکر کردیم.

آیه اول: ﴿وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكلَمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنىّ‌ جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتىِ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِين﴾[1]

بعد از اینکه ابراهیم پیامبر شد و به وظائف پیامبری عمل می‌کرد خدا ابراهیم را تحت آزمایش‌های گوناگون قرار داد و او از عهده امتحان پیروز برآمد خداوند خطاب به ابراهیم فرمود تو را امام قرار دادیم حضرت ابراهیم درخواست کرد خدایا این منصب را در ذریه من هم قرار بده. خداوند درخواست ابراهیم را پذیرفت اما فرمود این عهد خداوند که ولایت امر است به ظالمین نمی‌رسد و گفتیم که ظالم یعنی هر کسی که تمرد از حکم الهی نماید یعنی معصیت کار که متمرد است فاسق و ظالم است. پس شرط ولایت عدالت است.

آیه دوم: ﴿وَلا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ﴾[2]

رکون یعنی اعتماد کردن. یعنی اعتماد نکنید به کسانی که ظالم هستند که اگر اینکار را کردید آتش شما را فرا می‌گیرد یعنی نه تنها که ظالم تکیه‌گاه نمی‌شود بلکه اگر به ظالم تکیه کردید گرفتار آتش می‌شوید. این آیه هم نتیجه می‌دهد ظالم یعنی همان فاسق که نمی‌تواند ولایت بر مردم داشته باشد.

آیه سوم: ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لاتُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً﴾[3]

خداوند خطاب به پیامبر(ص) فرمود: در بیان احکام خدا صبر پیشه کن و اطاعت نکن آثم[4] را و هرکس تحت این عنوان است یعنی مرتکب اثم و کفر است اطاعتشان حرام است. پس کسی که اطاعت از او جایز است نباید مرتکب اثم باشد و باید عادل باشد. نتیجه اینکه ولی فقیه که مطاع شرعی است و اطاعت از او واجب است؛ باید عادل باشد.

بررسی تطبیقی آیه دوم و دو آیه بعد از آن (آیه23 و آیات24 و 25 سوره انسان):

این آیه یک حکمی است که خداوند دستور به پیامبر(ص) می‌دهد و دو آیه بعد هم آمده است در مجموع سه آیه در کل پنج وظیفه را برای پیامبر(ص) تعیین می‌کند ما این سه آیه را بررسی می‌کنیم چون برای بحث ثمره دارد.

در آیه اول (از سه آیه) می‌فرماید ﴿إِنَّا نحَنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ تَنزِيلاً﴾[5] قرآن را که ضامن سعادت بشر است به تو نازل کردیم برای تبلیغ رسالت تا سعادتمند شوید. این آیه محل شاهد ما نیست ولی برای تتمیم فایده و ثمره‌ای که برای بحث دارد ذکر می‌کنیم. در آیه اول یعنی آیه 23 می‌فرماید ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزيلاً﴾[6] در این آیه چندین تاکید آمده است: 1) إِنَّا 2) نَحْنُ نَزَّلْنا 3) جمله اسمیه که دلالت بر دوام و ثبات و تأکید دارد 4) تَنْزيلاً مفعول مطلق است و دلالت بر عظمت دارد.

با این تاکیدها خداوند می‌فرماید این قرآن از طرف ماست و قرآن که مجموعه دستورات دین است بر پیامبر(ص) نازل شد برای اینکه دین را اعلام کند و مردم هدایت شوند. ولی تحمل ابلاغ این قرآن با پیامبر(ص) است و اگر پیامبر بخواهد این بار مسئولیت را تحمل کند و تبلیغ کند و احکام را بگوید رنج فراوان دارد و نیاز به صبر دارد لذا بلافاصله بعد از اصل نزول قرآن چند حکم صادر شد.

حکم اول: می‌فرماید ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لاتُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً﴾[7] فاء تفریع است یعنی حالا که این مسؤولیت بر عهده آمد این کار صبر و حوصله می‌خواهد.

حکم دوم: در مقام اجرای این احکام قطعا کسانی در مقابل خواهند ایستاد و دشمنی می‌کنند تهدید یا تطمیع می‌کنند. لذا در حکم دوم می‌فرماید ﴿وَ لاتُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً﴾[8] یعنی اطاعت از آن‌ها نکن و جلوی آن‌ها بایست در برابر همه آن وعده‌ها که دادند به عمویش ابوطالب فرمودند به آنان بگو اگر خورشید را در یک دست و ماه را در دست دیگرم قرار دهند دست از تبلیغ بر نمی‌دارم.[9]

یعنی اگر اختیار همه آنچه را که خورشید و ماه بر آن می‌تابند به من بدهید که از هدفم دست بردارم چنین نخواهم کرد.

حکم سوم: در پیاده کردن این بار مسئولیت رسالت خستگی می‌آید و انسان نیاز به تقویت روحی و معنوی دارد لذا در حکم سوم می فرماید ﴿وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً﴾[10] یعنی بیاد خدا باش هر صبح و هر شب تا آرامش پیدا کنی و با نشاط شوی.

حکم چهارم: در حکم چهارم تأکید می‌کند ﴿وَ مِنَ الَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً﴾[11] یعنی مقداری از شب را به سجده برو و برای خدا سجده کند.

حکم پنجم: در حکم پنجم می فرماید ﴿وَ سَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً﴾[12] یعنی در طول شب تسبیح بگو.

این همه تکرار برای این است که این تکلیف اختصاص به پیامبر(ص) ندارد بلکه بعد از پیامبر بعهده علماء است یعنی مسئولیت تبلیغ احکام بین مردم که با پیامبر(ص) بود بعد از آن بعهده ائمه(ع) است و بعد از ائمه(ع) خطاب به علماء است و اگر این علماء این مسئولیت بعهده‌شان باشد آن پنج تکلیف هم بعهده‌شان است. علماء باید با حوصله به تبلیغ دین بپردازند و لذا اولا در تبلیغ دین صبر پیشه کنند و با حوصله نیازسنجی کنند و هر کجا دیدند نیاز هست باید برای تبلیغ بروند. برخی از کارها که در سازمان تبلیغات نیازسنجی می‌شود و افراد را می‌فرستند. در یک مورد خود من به سفر رفتم در جلسه علماء دو سه نفر از طلاب که از طرف سازمان تبلیغات در مناطق محروم آن منطقه مأموریت داشتند هم حضور داشتند و یکی از آن‌ها گفته بود یک‌جا رفتیم مراسم عقدی برپا شد نشستیم عقد بخوانیم حدود ده نفر آمدند که ما قبلا ازدواج کردیم و گفتیم هر وقت روحانی بیاید عقد می‌خواند حالا برای ما هم عقد بخوانید از قضا پدر همان عروس (یا داماد) آمده بود که ما آن زمانی که ازدواج کردیم گفتیم بعدا روحانی می‌آید و عقد می‌خواند پس الآن که آمدی عقد من با مادر عروس (یا داماد) را هم بخوان. که بعد اقداماتی شد و آن منطقه مورد توجه دینی از ناحیه رهبری قرار گرفت.

به هرحال خجالت دارد اگر هنوز هم مناطق محروم فرهنگی و دینی وجود داشته باشد.

یا بسیاری از مناطق برای دهه عاشورا به روحانی نیاز دارند ولی من رفتم فیضیه که روضه برقرار بود و علی‌القاعده باید روحانی کم می‌آمد دیدم فراوان روحانیون نشسته‌اند در حالی‌که بسیاری از روستاها به یک امام جماعت نیاز دارند که دهه محرم یا ماه مبارک رمضان نماز جماعت برگزار کنند. در حالی‌که در شب قدر مؤسسه آقای مکارم روضه رفتم دیدم فراوان روحانیون نشسته‌اند که حداقل می‌توانند نماز جماعت در مناطق گوناگون در شب‌های ماه رمضان برگزار کنند.

در دولت قبلی بود در ماه رمضان هر سال مسؤولین خدمت مقام معظم رهبری می‌رفتند و سر سفره افطار آقای صادق لاریجانی و احمدی‌نژاد بودند من به آقای احمدی نژاد گفتم امسال برای اعزام طلاب به مساجد در طول ماه رمضان یک ریال بودجه برای اعزام مبلّغ نداشتیم ایشان گفتند حتما دنبال می‌کنم و من بعد به آقای نبوی گفتم که نامه‌ای بنویس که پیرو صحبت قبلی و بگو این مبلغ نیاز است و به رابط دولت و مجلس هم گفتم ولی آقای احمدی نژاد گفتند چون آقای مقتدائی حرف جوانفکر را که گفته بود فلان مقدار به حوزه داده‌ایم تکذیب کرده است من یک ریال کمک نمی‌کنم.

در فرصتی دیگر ما خدمت آقا (مقام معظم رهبری) هم عرض کردیم که بالاخره تبلیغ دین است انفال حق شماست و در اختیار شماست شما به جای بیست درصد به‌عنوان خمس نیم درصد از سهم نفت را در اختیار حوزه‌ها قرار بدهید. ایشان فرمودند حالا که نمی‌گیریم می‌گویند سر لوله نفت در جیب روحانیون است اگر بگیریم دیگر چه می‌گویند!!؟؟

به هر حال همه آن پنج وظیفه که برای پیامبران و امامان هست برای علماء هم هست و باید؛

اولاً: در راه تبلیغ دین صبر پیشه کنند. ثانیاً: از گناهکاران پیروی نکنند. ثالثاً: همواره خدا را در نظر داشته باشند و به یاد خدا باشند تا آرامش پیدا کنند. رابعاً: عبادات و سجده در شب و نوافل را مراقبت کنند. خامساً: علاوه بر سجده همواره در شب به ذکر خدا مشغول باشند. خداوند توفیق دهد از وظائف خود غفلت نکنیم انشاءاله.


[4] اثم یعنی گناه آثم یعنی گناهکار و إثم در قرآن از محرمات الهی است در آیه خداوند می‌فرماید ﴿قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَواحِشَ‌ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ﴾. (سوره اعراف آیه33) ای پیامبر به مردم بگو خداوند گناهانی که زشتی زیادی دارد را حرام کرده است و نیز اثم را حرام کرده پس خود این عنوان یکی از عناوین محرمات است و آثم یعنی گناهکار

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo