درس خارج فقه استاد مقتدایی
95/11/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ولایت فقیه (شرائط ولی فقیه: دلیل اشتراط عدالت در ولی فقیه)
بحث اخلاقی: سبک زندگی اسلامی: کیفیت معاشرت اغنیاء با فقراء:
در بحث اخلاقی در مورد کیفیت معاشرت و سبک زندگی گفتیم مردم دو دستهاند؛ دسته اول اغنیاء هستند و یک دسته فقراء و کیفیت معاشرت اغنیاء با فقراء در اسلام یکی از مصادیق سبک زندگی است. معمولا ثروتمند یک حالت غرور دارد و از طرفی هم فقیر یک حالت سرافکندگی دارد. روایات فراوانی در این مورد داریم که مرحوم کلینی در کافی بابی تحت عنوان «بَابُ فَضْلِ فُقَرَاءِ الْمُسْلِمِينَ»[1] دارد یعنی میگوید گرچه این فقیر توان مالی ندارد اما در نزد خداوند احترام فوقالعادهای دارد. چند روایت از این باب را میخوانیم.
1- «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: إِنَّ فُقَرَاءَ الْمُسْلِمِينَ يَتَقَلَّبُونَ فِي رِيَاضِ الْجَنَّةِ قَبْلَ أَغْنِيَائِهِمْ بِأَرْبَعِينَ خَرِيفاً» ابن ابی یعفور گوید امام صادق(ع) فرمود فردای قیامت فقراء مسلمان چهل خریف زودتر از ثروتمندان وارد بهشت میشوند و به گشت و گذار در مناطق بهشت مشغول میشوند و هر کجا بخواهند میروند و هرگونه تصرفی میکنند. چهل خریف کنایه از سال است چنانچه میگوییم فلانی چهل بهار از عمرش گذشته است. البته سال قیامت هر یک سال مساوی هزار سال دنیاست یعنی فقراء چهل هزار سال زودتر از اغنیاء وارد بهشت میشوند در حالیکه اغنیاء هنوز در محشر مشغول حساب و کتاب هستند و این هم در صورتی است که اغنیاء بعد از حساب بهشتی باشند که چهل هزار سال دیرتر از فقراء به بهشت میرسند وگرنه اصلا به بهشت نمیرسند.
«ثُمَّ قَالَ سَأَضْرِبُ لَكَ مَثَلَ ذَلِكَ إِنَّمَا مَثَلُ ذَلِكَ مَثَلُ سَفِينَتَيْنِ مُرَّ بِهِمَا عَلَى عَاشِرٍ[2] فَنَظَرَ فِي إِحْدَاهُمَا فَلَمْ يَرَ فِيهَا شَيْئاً فَقَالَ أَسْرِبُوهَا وَ نَظَرَ فِي الْأُخْرَى فَإِذَا هِيَ مَوْقُورَةٌ فَقَالَ احْبِسُوهَا.»[3]
امام صادق(ع) در ادامه فرمود بگذار با یک مثال این جریان معطل شدن اغنیاء و جلوتر رفتن فقراء را بیان کنیم. مرحوم مجلسی[4] میگوید مثال زیبایی است که امام بیان کردند و فرمود جریان اغنیاء و فقراء همانند دو کشتی است که یکی خالی است و یکی پر از کالاست و در دریا به مالیات بگیر برخورد میکنند مأمورین مالیات کشتی خالی را که بازرسی میکنند میبینند خالی است و بدهی مالیاتی پیدا نمیکند دستور میدهند این کشتی را رها کنید برود و به راه ادامه دهد و کشتی دیگر را که بازرسی میکنند میبینند پر از کالاست دستور میدهند این کشتی را نگه دارید تا کل کالا کنترل شود و لذا آن قدر معطل میماند تا کار مأمورین تمام شود. فقیر مثل کشتی خالی است که همان صبح قیامت میفرستند برود بهشت اما ثروتمند کشتی پر است که نگه میدارند تا حسابرسی شود.
2- «عَنْ سَعْدَانَ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَلْتَفِتُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِينَ شَبِيهاً بِالْمُعْتَذِرِ إِلَيْهِمْ فَيَقُولُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا أَفْقَرْتُكُمْ فِي الدُّنْيَا مِنْ هَوَانٍ بِكُمْ عَلَيَّ وَ لَتَرَوُنَّ مَا أَصْنَعُ بِكُمُ الْيَوْمَ فَمَنْ زَوَّدَ أَحَداً مِنْكُمْ فِي دَارِ الدُّنْيَا مَعْرُوفاً فَخُذُوا بِيَدِهِ فَأَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ قَالَ فَيَقُولُ رَجُلٌ مِنْهُمْ يَا رَبِّ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا تَنَافَسُوا فِي دُنْيَاهُمْ فَنَكَحُوا النِّسَاءَ وَ لَبِسُوا الثِّيَابَ اللَّيِّنَةَ وَ أَكَلُوا الطَّعَامَ وَ سَكَنُوا الدُّورَ وَ رَكِبُوا الْمَشْهُورَ مِنَ الدَّوَابِ فَأَعْطِنِي مِثْلَ مَا أَعْطَيْتَهُمْ فَيَقُولُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَكَ وَ لِكُلِّ عَبْدٍ مِنْكُمْ مِثْلُ مَا أَعْطَيْتُ أَهْلَ الدُّنْيَا مُنْذُ كَانَتِ الدُّنْيَا إِلَى أَنِ انْقَضَتِ الدُّنْيَا سَبْعُونَ ضِعْفاً.»[5]
سعدان گوید حضرت امام صادق(ع) به من فرمود خداوند نگاه میکند به فقراء مؤمنین مثل انسانی گویا که میخواهد عذرخواهی کند و میفرماید به عزت و جلالم قسم، من شما را بی حساب در دنیا فقیر نکردم بلکه برای اینکه فقیر و پستی داشتید امروز خواهید دید با شما چه خواهم کرد و چه مقامی به شما میدهم. مقام شما این است که به جای سختی فقری که در دنیا با آن سرافکندگی داشتید حالا بر در محشر پای حساب هرکس در دنیا به شما کمک کرده است همین الان دستش را بگیرید و بگویید حساب او با من و به بهشت ببرید. و امام فرمودند وقتی این توجه به فقراء در قیامت میشود یکی از فقراء جواب میدهد خدایا میدانی در دنیا چه مقدار صدمه دیدیم و آن سرمایهداران به راحتی با زنان بسیار ازدواج کردند و لباس نرم پوشیدند و غذای خوب خوردند و در خانه شیک ساکن شدند و بر مرکبهای خوب سوار شدند و تو میدانی آنان چه مقدار در دنیا خوشگذرانی کردند؛ حالا عذرخواهی میکنی خدایا همانطور که در دنیا هرچه میخواستند به آنها میدادی به ما هم در اینجا بده. خداوند میفرماید تو و هرکس که این حرف را میزند به اندازه آنچه که آن اشخاص از اول دنیا تا آخر دنیا اگر زنده بود و زندگی میکرد و کسب میکرد 70 برابر آن را به شما میدهم.
پس اگر میبینید افرادی در دنیا مقداری در تنگنا هستند این روایات برایشان مفید است.
3- «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ كَثِيرٍ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: قَالَ لِي أَ مَا تَدْخُلُ السُّوقَ أَ مَا تَرَى الْفَاكِهَةَ تُبَاعُ وَ الشَّيْءَ مِمَّا تَشْتَهِيهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ أَمَا إِنَّ لَكَ بِكُلِّ مَا تَرَاهُ فَلَا تَقْدِرُ عَلَى شِرَائِهِ حَسَنَةً.»[6]
محمد بن حسین بن کثیر خزاز (که گویا از فقیران بود،) گوید حضرت امام صادق(ع) خطاب به من فرمود آیا وارد بازار میشوی و آن میوهها که میفروشند و دیگر چیزهایی که هرکس ببیند میل دارد تهیه کند را میبینی؟ گفتم آری میبینم (ولی نمیتوانم بخرم) حضرت امام صادق(ع) فرمود: هرچه را دیدی و نمیتوانی بخری به همان اندازه حسنه در نامه عملت نوشته میشود.
بحث فقهی: ادله شرطیت عدالت در ولی فقیه:
در مورد دلیل بر عدالت در ولی فقیه چند آیه خواندیم. و در ادامه برخی دیگر از آیات را بررسی میکنیم.
1) ﴿وَ لَاتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَئهُ وَ كاَنَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾[7]
و از کسانی که قلبشان را از ذکر خودمان غافل کردیم و از یاد بردیم پیروی نکن. همانها که به واسطه کفران نعمتی که میکنند و متابعت هوای نفس میکنند و در کارهایش با افراط عمل میکنند.
مراد از ﴿أَغْفَلْنَا﴾[8] یعنی به جبران کارهایی که میکند یاد خدا از ذهنش برداشته میشود چنین کسی از هیچ معصیتی پروایی ندارد چون نتیجه یاد خدا این است که جرأت بر معصیت پیدا نمیکند قرآن میفرماید اگر دیدید کسی به یاد خدا نیست از او اطاعت نکنید.
پس نتیجه غفلت گناه است و این انسانی که غافل است گناهکار است و ولی فقیه که اطاعت از او واجب است نباید غافل و گناهکار باشد بلکه باید عادل باشد. گرچه نهی خطاب به پیامبر است اما وجه عدم اطاعت فاسق بودن طرف مقابل است و هیچ کس نباید از فاسق اطاعت کند.
2) ﴿وَ لَا تُطِيعُواْ أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا يُصْلِحُونَ﴾[9]
نقل از حضرت صالح(ع) در داستان قوم ثمود است؛ که قوم مرفهی بودند و خداوند نعمت فراوانی به آنها داده بود قدرت جسمی بالایی داشتند و در داخل کوه، کوه را میتراشیدند و برای خودشان منزل درست میکردند حضرت آنان را نصیحت میکرد و میفرمود ﴿أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ﴾[10] فکر میکنید رها میشوید و در همین نعمتی که هستید میمانید ﴿فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ﴾[11] فکر میکنید در این باغها و چشمهها و زراعتها و نخلهایی که میوه شیرین دارد همواره در امان هستید. ﴿وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ﴾[12] و از کوهها برای خود منزل میتراشید و در آسایش هستید. اینها همیشه اینگونه نیستند ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ﴾[13] خدا ترس باشید و از من اطاعت کنید و از مسرفین یعنی گنهکاران و کسانی که در زمین فساد میکنند و به دنبال اصلاح نیستند اطاعت نکنید.
محل شاهد جمله آخر ﴿لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ﴾[14] است. مسرف یعنی گناهکار، در قرآن ﴿يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ﴾[15] یعنی کسانی که گناه کردید ﴿لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ﴾[16] از رحمت خداوند نا امید نشوید.
گرچه نهی برای صالح است به قومش ولی معلوم میشود که خداوند اینگونه میخواهد یعنی همگان نباید از گناهکار اطاعت کنیم و گنهکار فاسق است پس ولی فقیه نباید فاسق باشد.
روایات برای بعد انشاءاله.