< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

96/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زکات:

تبریک ولادت امام حسن عسکری(ع): بحث اخلاقی پرهیز از گناهان:

امروز روز هشتم ربیع الثانی و بنابر مشهور روز ولادت مبارک امام حسن عسگری(ع) است، این عید بزرگ را به حضور فرزند والامقامشان حضرت بقیه الله الاعظم(عج) تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم.

در ولادت حضرت امام حسن عسگری(ع) اختلاف نظر است، ولی همگی در ماه ربیع‌الثانی متفقند لکن بعضی چهارم بعضی دهم می‌گویند ولی مشهور هشتم ربیع‌الثانی می‌باشد.

مرحوم شیخ حر عاملی اشعاری در ولادت ایشان سروده که می‌فرماید:

و ذاک فی الیوم الشریف العاشر * فی یوم الاثنین و قیل الرابع * و قیل فی الثامن و هو الشایع.[1]

امام عسگری(ع) در مدینه متولد شده است و مادرشان از زنان صالحه عارفه می‌باشد، محقق قمی(ره) در فضل ایشان می‌گوید: «کفی فی فضلها انها کانت مفضع الشیعة بعد وفات ابی محمد.» وقتی امام حسن عسگری(ع) شهید شدند امام زمان(عج) طفل بودند و مخفی بودند و در آن زمان این بانو به عنوان همسر امام شهید(ع) پناهگاه شیعه بود، که هم در احکام دین خودشان از ایشان می‌پرسیدند و هم در مورد اطلاع از وضع فرزندش حضرت امام زمان(عج) از او جویا می‌شدند.

بحث اخلاقی: پرهیز از گناهان

گرچه معمول چهارشنبه در بحث اخلاقی سبک زندگی اسلامی بود اما امروز به لحاظ تقارن ولادت امام حسن عسگری(ع) و تیمن و تبرک شروع درس خارج کتاب الزکاه بر اساس تحریر الوسیله امام خمینی(ره) روایتی از امام حسن عسگری(ع) نقل می‌کنیم و به جای بحث اخلاقی چهارشنبه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

ابوهاشم الجعفری[2] از حضرت امام حسن عسگری(ع) نقل می‌کند، که فرمود: «الشَّيْخُ الطُّوسِيُّ فِي كِتَابِ الْغَيْبَةِ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَامُحَمَّدٍ(ع) يَقُولُ: مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي لَا تُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَيْتَنِي لَا أُؤَاخَذُ إِلَّا بِهَذَا فَقُلْتُ فِي نَفْسِي إِنَّ هَذَا لَهُوَ الدَّقِيقُ يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَفَقَّدَ مِنْ أَمْرِهِ وَ مِنْ نَفْسِهِ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَأَقْبَلَ عَلَيَّ أَبُومُحَمَّدٍ(ع) فَقَالَ يَا أَبَاهَاشِمٍ صَدَقْتَ فَالْزَمْ مَا حَدَّثَتْ بِهِ نَفْسُكَ فَإِنَّ الْإِشْرَاكَ فِي النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ الذَّرِّ عَلَى الصَّفَا فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ»[3] ابوهاشم می‌گوید در جلسه‌ای نزد حضرت امام عسگری(ع) بودم که امام حسن عسگری(ع) فرمودند: اگر کسی گناهی بکند و بگوید مرا همین یک گناه کافی است، ای کاش همین یک گناه برای من باشد و گناه دیگری را از من عقوبت ننماید این در مقام کوچک شمردن گناه است، این گناه آمرزیده نمی‌شود، ابوهاشم می‌گوید پیش خود گفتم، این کلام «ان هذا لهو الدقیق و ینبغی للرجل ان یتفقد فی نفسه کل شیئ» بسیار کلام دقیقی است، که انسان در ذهنش تصور کند که این گناه، گناه کوچکی است لذا سزاوار است که هر انسان دقت کند که رفتارش چگونه است و باید از این‌گونه رفتارها پرهیز کند. وقتی این کلام در ذهن من گذشت، «فاقبل علیّ ابو محمد» امام(ع) به من توجه نموده صورتشان را به من کردند و فرمودند: «صدقت یا اباهاشم ما حدثتک نفسک فان الشرک فی الناس اخفی من دبیب الذر علی الصفا او من دبیب علی المسح الاسود» درست فکر کردی همین مطلبی را که به ذهنت رسیده حفظ کن و اینکه مردم مشرک می‌شوند مانند صدای پای مورچه روی سنگ است یعنی خیلی خفی است و ممکن است انسان متوجه نشود و یا اینکه مورچه‌ای روی یک عبای مویی سیاه راه برود و شرک در انسان به همین صورت خفی است و امام(ع) در ادامه فرمودند که علت اینکه می‌گویم شرک خفی است، برای این است که کسی که مطالبه‌گر گناه است شخص عظیمی است و او کسی است که گناهان را احصاء می‌کند و می‌شمارد.

در روایتی دیگر می‌فرماید: «اتقوا المحقرات من الذنوب و ان لکل شیئ طالبا الا و ان طالبها یکتب ما قدموا و آثارهم»[4] از گناهان کوچک بپرهیزید چه این‌که هر عملی پیگیری کننده‌ای دارد اما پیگیری کننده گناه کوچک آن‌چنان دقیق است که همه جزئیات را ملاحظه می‌کند.

و در قرآن هم می‌فرماید تمام گذشته‌ها و آینده‌ها را می‌نویسد و در قیامت انسان را به این گناهان مطالبه می‌کند و عقوبت می‌کند

و نیز مرحوم کلینی در کافی نقل می‌کند «أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ وَ الْحَجَّالِ جَمِيعاً عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ زِيَادٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) نَزَلَ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ قَالَ فَلْيَأْتِ كُلُّ إِنْسَانٍ بِمَا قَدَرَ عَلَيْهِ فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَيْنَ يَدَيْهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ثُمَّ قَالَ إِيَّاكُمْ وَ الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ طَالِباً أَلَا وَ إِنَّ طَالِبَهَا يَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آتاهم وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناه فِي إِمام مُبِينٍ»[5] از پیامبر(ص) نقل است که حضرت همراه اصحاب در بیابانی پیاده شدند و عملا می‌خواستند موعظه کنند و به اصحاب گفتند بروید کمی هیزم بیاورید گفتند بیابان سوزان است هیزمی نیست پیامبر(ص) فرمود هرچه ممکن است بیاورید اصحاب رفتند و هرچه یافتند آوردند روی هم ریختنند انبوهی از هیزم جمع شد، پیامبر(ص) فرمودند گناه هم این‌گونه جمع می‌شود و در ابتدا فکر می‌کنی چیزی نیست.

لذا حضرت امام عسگری(ع) می‌فرماید گناه نابخشودنی این است که گناه را کوچک بشماری. امیدواریم خداوند توفیق دهد به گناهان اهمیت دهیم و از گناهان چه کوچک باشد و چه بزرگ پرهیز کنیم.

بحث فقهی: بحث زکات: اهمیت زکات: ضروری دین بودن زکات:مباحث مقدماتی زکات: تناسب بحث زکات با مباحث گذشته:

بنا شد در کتاب الزکات بحث کنیم که با بحث‌های گذشته تناسب هم دارد.

مناسبت اول: بحث زکات مناسب با بحث گذشته ماست چون در بحث ولایت فقیه از آنچه که از اموال عمومی در اختیار ولی فقیه است نظیر انفال و اموال عمومی بحث کردیم.

و زکات هم همین‌طور است، در قرآن خداوند می‌فرماید: ﴿خذ من اموالهم صدقة تتطهرهم و تزکیهم و صل علیهم فان صلاتک سکن لهم﴾[6] خداوند به پیامبر(ص) امر می‌کند که از آنان صدقه بگیر تا پاک شوند و در اینجا مسلما مراد صدقه واجب است که زکات مراد است و پیامبر(ص) بعنوان حاکم اسلامی مأمور است این کار را انجام دهد و در هر عصری از زمان ائمه(ع) هم به بعد این‌گونه است و نیز در عصر غیبت، ولی فقیه حاکم است و زمام امور به دست اوست و واجب است زکوات را بگیرد، خداوند امر می‌کند زکات را از آن‌ها بگیر تا پاک و پاکیزه شوند و سپس در حق آنان دعا کن و این دعای تو یک آرامشی به آن‌ها می‌دهد. به هر حال زکوات در اختیار ولی فقیه باید باشد.

مناسبت دوم: یکی از مستحقین زکات عاملین زکات هستند پس باید حکومتی باشد و مقرراتی داشته باشد که زکات را جمع کنند و این با جریان بحث ولایت فقیه که داشتیم تناسب دارد.

مناسبت سوم: در بحث خمس که قبلا خواندیم ولو سه سهم از آن سهم امام است. ولی روایات مفصلی داشتیم که کل خمس در اختیار امام می‌باشد و این مناسب با بحث زکات است که در اختیار امام است.

مناسبت چهارم: زمان از حساسیت بالایی برخوردار است مقام معظم رهبری فرمودند باید استغفار کنیم از اینکه درباره زکات کوتاهی کردیم. رئیس کمیته امداد که در جلسه جامعه مدرسین گزارش می‌داد از جریان وجود زمینه‌های کار در مورد جمع‌آوری زکات، معلوم بود که اگر حوزه بتواند در مورد زکات بحث کند و روایات تأکید کننده بر پرداخت زکات و روایات عقوبت ترک زکات برای مردم خوانده شود کمک بالائی به رسیدگی به امور فقراء می‌شود.

لذا لازم است آیات و روایاتی که در مورد تأکید به پرداخت زکات وارد شده است خوانده شود و به ویژه آیات و روایاتی که در باب تارک زکات وارد شده است و می‌گوید تارک زکات به دین یهود یا نصاری از دنیا می‌رود، اگر برای مردم خوانده شود شاید چندین برابر در سال زکات جمع شود و چه کمک بالایی است، بدیهی است وقتی فضلاء حوزه در ایام محرم و صفر و دیگر ایام به تبلیغ می‌روند بیان کنند تا همانند نماز که تشویق بسیاری شد و پشرفت خوبی در امر اهمیت به نماز داشته است تأثیر فراوان در گسترش فرهنگ زکات خواهد داشت.

بیان نمونه بر تأثیر تبلیغات: در عید ولادت امام صادق(ع) و پیامبر(ص) در جمع علما و مردم اصفهان صحبت کردیم در آن‌جا گلایه کردیم که تبلیغات کم است اگر در منابر تبلیغات منسجم بشود تأثیر می‌گذارد؛ آن مورد در اصفهان و در مورد جشن ولادت امام صادق(ع) و پیامبر(ص) بود ولی در مورد زکات هم می‌گوئیم تبلیغ تأثیر فراوان دارد.

به هر حال براساس تحریرالوسیله کتاب زکات را مورد بحث قرار می‌دهیم.

اهمیت زکات الف) ضروری دین بودن زکات:

امام(ره) در تحریرالوسیله می‌فرماید: «وهی فی الجملة من ضروریات الدین و ان منکرها مندرج فی الکفار»[7] زکات از ضروریات دین اسلام است و اگر کسی منکر شود کافر است و اگر کسی قبول هم داشته باشد ولی پرداخت نکند، نیز روایات عجیبی داریم که مرحوم امام در ادامه می‌فرمایند: «ورد من اهل البیت ان مانع قیراط[8] منها لیس من المؤمنین و من المسلمین»[9] از ناحیه اهل بیت(ع) وارد شده است کسی که یک قیراط زکات را منع کند نه از مؤمنین است و نه از مسلمین و از کفار است البته نه به معنای کفار نجس بلکه از مؤمنینی که در قیامت به بهشت می‌روند نیست (و در جمع بین همه روایات می‌توانیم بگوئیم کفر اصطلاحی مراد نیست) روایت مورد اشاره امام(ره) حدیثی است که در ذیل می‌آید. «يُونُسُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ مَنَعَ قِيرَاطاً مِنَ الزَّكَاةِ فَلَيْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُسْلِمٍ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَبِّ ارْجِعُونِ. لَعَلِّي أَعْمَلُ صالحا فِيما تَرَكْتُ»[10]

ابوبصیر از حضرت امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود:کسی که یک قیراط از زکات را منع کند و نپردازد مؤمن و حتی مسلمان نیست و این مصداق کلام وحی است که آمده است «پروردگارا مرا بازگردان تا آن اعمال صالحی را که ترک کرده‌ام انجام دهم» و چنانچه بعدا می‌گوئیم یکی از تفسیرها می‌گوید «فیما ترکت» یعنی زکاتی که نداده‌ام.

ب)مانع الزکات مسلمان نمی‌میرد

در روایت دیگر از ابوبصیر نقل است: «أَبُوعَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ حَفْصِ بْنِ عُمَرَ عَنْ سَالِمٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ: مَنْ مَنَعَ قِيرَاطاً مِنَ الزَّكَاةِ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً»[11]

امام صادق(ع) فرمود: به کسی که تارک زکات است هنگام موت می‌گویند یا باید به دین یهود بمیری یا به دین مسیحیت.

ج) وزر و وبال منع زکات در قیامت

و نیز در روایتی دیگر آمده است: «عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) مَا مِنْ ذِي مَالٍ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلَّا حَبَسَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِقَاعٍ قَفْرٍ وَ سَلَّطَ عَلَيْهِ شُجَاعاً أَقْرَعَ يُرِيدُهُ وَ هُوَ يَحِيدُ عَنْهُ فَإِذَا رَأَى أَنَّهُ لَا تَتَخَلَّصُ مِنْهُ أَمْكَنَهُ مِنْ يَدِهِ فَقَضَمَهَا كَمَا يُقْضَمُ الْفُجْلُ ثُمَّ يَصِيرُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِیامه وَ مَا مِنْ ذِي مَالٍ إِبِلٍ أَوْ بَقَرٍ أَوْ غَنَمٍ يَمْنَعُ زَكَاةَ مَالِهِ إِلَّا حَبَسَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِقَاعٍ قَفْرٍ تَطَؤُهُ كُلُّ ذَاتِ ظِلْفٍ بِظِلْفِهَا وَ تَنْهَشُهُ كُلُّ ذَاتِ نَابٍ بِنَابِهَا وَ مَا مِنْ ذِي مَالٍ نَخْلٍ أَوْ كَرْمٍ أَوْ زَرْعٍ يَمْنَعُ زَكَاتَهَا إِلَّا طَوَّقَهُ اللَّهُ رِيعَةَ أَرْضِهِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[12]

اگر کسی زمین زراعی دارد و زکات مالش را ندهد در قیامت این زمین طوقی می‌شود به گردنش تا مردم از حساب قیامت فارغ شوند؛ البته روایت بعد به تفصیل بررسی می‌شود.

در روایتی دیگر اشاره می‌کند که اگر زکات مال را ندهد «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ مَا مِنْ أَحَدٍ يَمْنَعُ مِنْ زَكَاةِ مَالِهِ شَيْئاً إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُعْبَاناً مِنْ نَارٍ مُطَوَّقاً فِي عُنُقِهِ يَنْهَشُ مِنْ لَحْمِهِ حَتَّى يَفْرُغَ مِنَ الْحِسَابِ ثُمَّ قَالَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَعْنِي مَا بَخِلُوا بِهِ مِنَ الزَّكَاةِ.»[13]

این مالی که زکات آن داده نشده بصورت یک افعی درمی‌آید و دور گردنش می‌پیچد و نیش می‌زند تا وقتی که قیامت پایان بپذیرد.

ارزش و فضائل پرداخت زکات:

الف) رشد و نمو پیدا نمودن آن: از ناحیه ائمه(ع) در این‌باره چنین آمده است: «و اما فضل الزکات[14] «ان الله یربیها کما یربی احدکم ولده»[15] همان‌طور که یکی از شما فرزندش را پرورش می‌دهد خداوند زکات شما را رشد می‌دهد تا به اندازه کوه احد شود و چنین پاداشی به شما می‌دهد.

و یا در روایتی داریم که فرمود: «تدفع میته السوء»[16] اینکه مرگ بد و یا مرگ ناگهانی مانند زلزله و آتش‌سوزی را از زکات دهنده دور می‌کند.

و یا می‌فرماید: «صدقه السر تطفئی غضب الرب»[17] اینکه کسی که زکات مالش را مخفیانه می‌دهد غضب خدا از او خاموش می‌شود.

به هر حال بحثی که ما داریم کتاب الزکات است و محور بحث هم متن تحریرالوسیله حضرت امام خمینی(ره) است.

وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


[1] مولده شهر ربيع الآخرو ذاك فى اليوم الشّريف العاشرفى يوم الاثنين و قيل الرابع‌و قيل فى الثّامن و هو شايع‌. منتهى الآمال، شيخ عباس قمى، ج‌3، 1905.
[2] یکی از یاران و اصحاب امام حسن عسگری است.
[6] سوره توبه، آیه103.
[8] یک قیراط به اندازه سه عدد گندم .
[14] تحريرالوسيلة، امام خمينى، ج1، ص311، دارالعلم: «و قد ورد في فضل الصدقة الشاملة لها «إن اللّه يربّيها كما يربي أحدكم ولده حتى يلقاه يوم القيامة و هو مثل أحد» و «إنها تدفع ميتة السوء» و «صدقة السر تطفئ غضب الرب» إلى غير ذلك».
[15] وسائل الشیعة، شیخ حرعاملی، ج9، ص382، باب7، ح8، آل‌البیت: «وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَمَامِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) عَنِ النَّبِيِّ(ص) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَيُرَبِّي لِأَحَدِكُمُ الصَّدَقَةَ- كَمَا يُرَبِّي أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ- حَتَّى يَلْقَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ مِثْلُ أُحُدٍ».
[17] الکافی، کلینی، ج4، ص7، دارالکتب الاسلامیة: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) عَنْ أَبِيهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo