درس خارج فقه استاد مقتدایی
96/10/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: زکات: وجوب و عدم وجوب حق مالی غیر از خمس و زکات:
همانطوری که در درس قبل بیان گردید، در بحث زکات یک مسئلهای مطرح است، گرچه مرحوم امام(ره) در تحریر و مرحوم سید در عروه، متعرض این مسئله نشدهاند ولی تعدادی از بزرگان مانند مرحوم صاحب جواهر، صاحب مدارک، مرحوم آقارضا همدانی در مصباح الفقیه و مرحوم سیدجواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه، از جمعی از اعلام نقل میکنند که متعرض این مسئله شدهاند.
این مسئله، یک مسئله مهمی است و آن مسئله این است که آیا در اسلام حق مالی که شرعا و ابتدائا واجب شده باشد غیر از خمس و زکات چیز دیگری هست یا نه؟ اینکه میفرماید «ابتدائا» به این علت است که چون ممکن است چیزی را کسی خودش بر خودش واجب نماید مانند نذر و امثال آن که اگر بر انسان واجب شد مورد بحث ما نیست.
اقوال و ادله فقهاء در مورد عدم وجوب غیر از خمس و زکات: در این مسئله بین علماء اختلاف است جمعی از بزرگان میگویند: در اسلام چنین حقی مالی وجود ندارد، حق مالی که در اسلام ابتدائا واجب شده باشد، غیر خمس و زکات چیزی دیگری نیست، تعدادی از علماء و فقهاء بر این عقیدهاند، از جمله صاحب جواهر میفرماید: «الظاهر عدم وجوب شیئ فی المال ابتدائا غیر الزکاة و الخمس»[1] ظاهر این است که در اسلام چیزی -حقِ مالی- غیر از خمس و زکات، چیزی دیگری ابتدائاً، واجب نشده است.
مرحوم صاحب مدارک نسبت به عدم وجوب حقی مالی ابتدائی غیر خمس و زکات، بالاتر از کلام مرحوم صاحب جواهر، ادعای شهرت میکند، و میفرماید: «الخامسة: المشهور بين الأصحاب خصوصا المتأخرين أنه ليس في المال حق واجب سوى الزكاة و الخمس»[2] مشهور بین اصحاب خصوصا متأخرین این است که غیر از زکات و خمس واجب مالی دیگری نداریم.
مرحوم آقارضا همدانی صاحب مصباح الفقیه میفرماید: «و ليس في المال حق واجب بأصل الشرع ابتداء سوى الزكاة و الخمس،»[3]
همچنین مرحوم سیدجواد عاملی در مفتاح الکرامه، از بزرگان زیادی مسئله را نقل میکند که آنان قائل به عدم وجوب حق مالی ابتدائی غیر خمس و زکات میباشند.[4] مراد قائلین به این مسئله آن است که، ابتدائا و به اصل شرع حقی مالی غیر از خمس و زکات تشریع نشده است.
اقوال و ادله وجوب: در مقابل این قول، بزرگانی مانند مرحوم شیخ طوسی(ره) قائل بر این هستند که علاوه بر وجوب خمس و زکات، چیزی دیگری نیز به عنوان حق مال ابتدائاً نیز واجب است، ایشان در کتاب الخلاف میفرماید: «يجب في المال حق سوى الزكاة المفروضة، و هو ما يخرج يوم الحصاد من الضغث بعد الضغث، و الحفنة بعد الحفنة يوم الجداد، و به قال الشافعي و النخعي و مجاهد و خالف جميع الفقهاء في ذلك دليلنا: إجماع الفرقة و أخبارهم. و أيضا قوله تعالى ﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾[5] فأوجب إخراج حقه يوم الحصاد، و الأمر يقتضي الوجوب، و الزكاة لا تجب إلا بعد التصفية و التذرية، و بلوغه المبلغ الذي يجب فيه الزكاة»[6] غیر از دو حقی که در مال واجب شده واجب مالی دیگر هم در اسلام داریم و آن چیزی است که زارع گندم کشت کرده و یوم الحصاد یعنی روز درو کردن سائلی کنار مزرعه درخواستی میکند اینجا واجب است مقداری از ساقههای گندم را بدهد و همینطور دومی و سومی هم اگر آمدند واجب است بدهد و یا در روزی که یوم الجداد است و برای برداشت خرما میرود هم اگر فقیری آمد واجب است یک حفنه یعنی یک کفه از دست با انگشتان بسته به فقیر بدهد نفر بعدی هم اگر آمد واجب است بدهد. البته در مفتاح الکرامه نام برخی از بزرگان که موافق قول شیخ هستند را نام برده است.
ادله قول مرحوم شیخ طوسی(ره): مرحوم شیخ طوسی(ره) برای اثبات این قول به سه دلیل تمسک نموده است.
الف)اجماع؛ ب)اخبار و روایات؛ ج)قرآن؛ ایشان برای اثبات این قول میفرماید: دلیل ما اجماع علما و فقهای امامیه و اخبار و روایات وارده در این باب، هم چنین دلیل این قول آیه کریمه ﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾[7] میباشد، در این آیه خداوند امر به پرداخت حق فقراء در یوم الحصاد نموده است و امر دلالت بر وجوب دارد.
همچنین در بعضی از روایات[8] غیر از خمس و زکات، واجب مالی دیگری نیز در -یوم الحصاد- معین شده است، البته اگر حصاد، گندم باشد یک بسته گندم، و اگر حصاد خرما باشد، یک کف خرما، باید پرداخت گردد.
در بعض روایات مقدار آن هم تعیین شده است[9] ، هم چنین در قضیه حضرت ایوب نبی که مبتلا به بیماری شده بود و همسرش از او پرستاری میکرد و تمام اموالش هم از بین رفته و فرزندانش از بین رفته و فقیر شده و چیزی برایش باقی نمانده و گرفتار بیماری هم شده ولی با صبر و بردباری و شکرگذاری تمام کرد و بعدا مورد لطف خداوند قرار گرفت و به او گفتند ﴿ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ﴾[10] پایت را به زمین بزن و وقتی به زمین زد چشمهای پیدا شد و گفتند برو در آب و وقتی در آب رفت تمام بیماریهایش برطرف شد و جوان شد و فرزندانش به او برگردانده شده بود، و قرآن میفرماید: ﴿وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ﴾[11] یعنی همه اموال دو برابر به او داده شد و از فرزندان دو برابر به او داده شد و فقط یک مشکل مانده بود که در زمان بیماری همسرش جایی رفته بود و دیر کرده بود و قسم خورده بود که اگر بیاید و خوب شود او را تنبیه میکنم و روی قسم خود مردد بود. اینجا خداوند راهی به او نشان داد که ﴿وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴾[12] با چند شاخه گندم یا چند شاخه گل به همسرت بزن تا حنث قسم نکرده باشی.
به هر حال مرحوم شیخ فرمود مراد آیه ﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾[13] پرداخت یکی از پرداخت مالی بالاصاله غیر از زکات و خمس است.
نقد و بررسی ادله شیخ طوسی: ممکن است در جواب مرحوم شیخ گفته شود
اولا: نقد اول بر کلام شیخ این است که چنین اجماعی که ایشان ادعا نموده است محقق نیست، چون برخی از بزرگان شهرت بر خلاف را ادعا نمودهاند.
ثانیا: نقد دوم بر کلام شیخ این است که آیه کریمهای که به آن استدلال شد دلالت بر مدعی ندارد چون مراد از آیه، همان زکات واجب است نه چیزی دیگری غیر از آن. همچنین آیه برای اهتمام به پرداخت زکات که همان روز حصاد و جداد است که مسلمانان باید زکات را در آن روز بپردازند.
مناقشه در نقد دوم بر شیخ: در جواب کسانی که میگویند مراد آیه زکات است، میگوئیم نمیتوانیم این حق را زکات بگیریم، زیرا؛ اولا: این آیه کریمه مکی است و آیه زکات مدنی است و این آیه قبل از تشریع زکات نازل شده است.
ثانیا: مرحوم سیدمرتضی(ره) در کتاب انتصار روایتی را از امام باقر(ع) در ذیل این آیه نقل میکند که حضرت امام باقر(ع) فرمود: «عن أبي جعفر(ع) في قوله تعالى ﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾[14] قال: ليس ذلك الزكاة أ لا ترى أنه قال تعالى ﴿وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾[15] »[16] مرد از این حق در آیه زکات نیست زیرا مگر نمیبینی که خداوند میفرماید اسراف نکنید و اسراف برای جایی است که مقدار خاصی ندارد ولی زکات مقدار خاص و معین دارد، مثلا یک عشر یا نصف یک عشر است و اسراف در آن معنی ندارد، مرحوم سیدمرتضی در اینجا میفرماید: «و هذه نکتة منه ملیحة» این یک نکته زیبایی است که امام استدلال نموده است که این آیه مربوط به زکات نیست زیرا در ادامه آیه میفرماید اسراف نکنید و اسراف در زکات که مقدار معین دارد معنی ندارد[17] مثلا اگر یوم الحصاد، فقراء آمدند و به هرکدام مقداری داد و برای خودش چیزی نماند که به خانه ببرد این اسراف است.
نتیجه: با توجه به مطالب که گفته شد میگوئیم مراد از آیه ﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾[18] زکات واجب نیست.
بیان راه حل در مناقشه بر کلام شیخ طوسی:اقول: در جواب میگوییم این امر ﴿وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ﴾[19] به قرینه روایات، ظهور در وجوب ندارد، بلکه ظهور در استحباب دارد، مرحوم سید مرتضی از امام باقر(ع) نقل میکند که مراد از این حق زکات نیست، بلی در آیه امر است و امر ظهور در وجوب دارد و اهل بیت(ع) در ذیل آیه میفرمایند: این حق زکات نیست علاوه بر این روایات مفصل داریم که اگر یک چنین امری بود و یک امر واجب شرعی بود باید به ما میرسید چطور میشود یک امری در صدر اسلام واجب شود و بعد فراموش شود و هیچکس به آن قائل نشده و فقط یک نفر مرحوم شیخ آمده و به آن قائل شده باشد و اگر یک چنین چیزی بود و حق شرعی و واجب بود یقینا تبعیت میشد و اینکه میبینیم که در زمان ائمه(ع) و در زمان متشرعه چنین چیزی شایع نیست اقوی دلیل است که مراد از این حق، حق مالی زکات واجب نیست.
از جمله روایاتی که بعضی آنها ظهور در وجوب دارد لفظ (علی) دارد و یا تعبیر به فریضه دارد انشاءاله برای فردا.
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.