< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/08/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: عدول به حج افراد و قران
 تحرير الوسيلة، ج‌1، ص: 408«مسألة 5 لا يجوز لمن وظيفته التمتع أن يعدل إلى غيره من القسمين‌ الأخيرين اختيارا، نعم لو ضاق وقته عن إتمام العمرة و إدراك الحج جاز له نقل النية إلى الافراد، و يأتي بالعمرة بعد الحج، و حد ضيق الوقت خوف فوات الاختياري من وقوف عرفة على الأصح، و الظاهر عموم الحكم بالنسبة إلى الحج المندوب، فلو نوى التمتع ندبا و ضاق وقته عن إتمام العمرة و إدراك الحج جاز له العدول إلى الافراد، و الأقوى عدم وجوب العمرة عليه»
 در این مساله سیدنا الاستاذ به پنج مطلب اشاره کرده اند:
 مطلب اول:
 کسی که وظیفه او حج تمتع می باشد نمی تواند اختیارا عدول به حج قران و افراد نماید چه در ابتدا و چه در وسط اعمال.
 دلیل
 دلیل این نظریه بسیار واضح است زیرا فرض این است که مامور به این شخص حج تمتع باشد لذا وی حق ندارد آن را ترک کند و کفایت غیر مامور به که قران و افراد باشد نیاز به دلیل دارد در این جهت فرقی نمی کند که حج قران و افراد واجب باشند یا نه همانگونه که نماز عصر از نماز ظهر مکفی نیست.
 نتیجه اینکه حج قران وافراد چه امر داشته باشد یا نه برای اینکه از حج تمتع کفایت کند نیاز به دلیل دارد.
 مطلب دوم:
 عدول از حج تمتع به حج افراد و قران در صورتی که ضرورت باشد اشکال ندارد مثل اینکه خانمی بعد از احرام حائض شده است و اگر منتظر شود تا پاک شود و اعمال عمره را انجام دهد به عرفه نمی رسد این شخص می تواند بلکه واجب است به قران یا افراد عدول کند و اعمال حج را انجام می دهد و بعد از اعمال حج یک عمره مفرده انجام می دهد.
 فرض مساله در وجود ضرورت در اثناء عمل می باشد نه اینکه قبل از احرام می داند که نمی تواند حج تمتع انجام دهد چنانچه صاحب شرایع می فرماید:
 شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج‌1، ص: 213 « و لو دخل بعمرته إلى مكة و خشي ضيق الوقت جاز له نقل النية إلى الإفراد و كان عليه عمرة مفردة»
 اگر چه ممکن است اگر ضرورت قبل از شروع در عمره حاصل شود همین حکم را داشته باشد ولی این دو مساله با هم فرق دارند لذا فعلا بحث در جائی است که در اثناء عمره ولو بعد از احرام ضرورت بوجود آید
 در موردی که شخص مانعی برای او پیش آمده است که اگر بخواهد عمره مفرده را انجام دهد به اعمال حج نمی رسد یا باید بگوییم که حجش باطل است و یا باید بگوییم که عمره مفرده را انجام دهد اگر چه به اعمال حج نمی رسد و یا اینکه بگوییم از حج تمتع به حج افراد عدول کند.
 در این فرض شارع وجه سوم را فرموده است که این شخص به حج افراد عدول کند و با این عدول حجش صحیح می باشد.
 دلیل بر جواز بلکه وجوب عدول:
 اولاً: عدم الخلاف
 ثانیاً: جملة من الروایات المعتبرة
 منها: وسائل الشيعة، ج‌11، ص: 297 ح2 «عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ إِذَا قَدِمَتْ مَكَّةَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- قَالَ تَمْضِي كَمَا هِيَ إِلَى عَرَفَاتٍ فَتَجْعَلُهَا حَجَّةً ثُمَّ تُقِيمُ حَتَّى تَطْهُرَ فَتَخْرُجُ إِلَى التَّنْعِيمِ فَتُحْرِمُ فَتَجْعَلُهَا عُمْرَةً قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَة»
 منها: المصدر ح6 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَهَلَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ جَمِيعاً ثُمَ قَدِمَ مَكَّةَ وَ النَّاسُ بِعَرَفَاتٍ- فَخَشِيَ إِنْ هُوَ طَافَ وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَنْ يَفُوتَهُ الْمَوْقِفُ قَالَ يَدَعُ الْعُمْرَةَ فَإِذَا أَتَمَّ حَجَّهُ صَنَعَ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ وَ لَا هَدْيَ عَلَيْه‌»
 الروایة صحیحة و الدلالة واضحة
 منها: المصدر ص: 298ح 7 «قَدِمَ مَكَّةَ وَ النَّاسُ بِعَرَفَاتٍ- فَخَشِيَ...فَقَالَ يَقْطَع‌... وَ يَمْضِي إِلَى عَرَفَاتٍ- فَيَقِفُ مَعَ النَّاسِ وَ يَقْضِي جَمِيعَ الْمَنَاسِكِ وَ يُقِيمُ بِمَكَّةَ حَتَّى يَعْتَمِرَ عُمْرَةَ الْمُحَرَّمِ وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْه‌»
 و حدیث 8 و 9 و بلکه اغلب روایات این باب.
 مطلب سوم: ضابط موارد عدول
 اگر عنوان این حکم ضرورت یا ضیق وقت باشد مراد از این عناوین چیست؟
 مراد از ضرورت یا ضیق وقت معنای عقلی آنها و یا عرفی آنها نیست بلکه در این زمینه حقیقت شرعیه وجود دارد یعنی در عده ای از روایات شارع معنای ضیق وقت را بیان کرده است که مراد از ضیق وقت عدم امکان جمع بین عمره و اعمال حج می باشد و مراد از ضرورت عدم درک عمره با حج می باشد.
 ضیق وقت در چه زمانی صورت می گیرد؟
 بین فقهاء در زمان ضیق وقت اختلاف است
 برای روشن شدن این مطلب توجه به چند نکته لازم است.
 اولا: در زمان ضیق، هفت قول وجود دارد کما عن الجواهر و السید فی العروة و التحریر.
  1. ضیق وقت از زمانی است وقوف به عرفات از زوال فوت شود به هر مقدار که باشد ولو یک ساعت از وقوف فوت شود- کما عن سیدنا الاستاذ- چه وقوف واجب باشد و جزء اجزاء حج باشد یا واجب باشد اما جزء حج نباشد بر همه این مبانی می فرمایند ضیق وقت به عدم درک زوال عرفه می باشد.
  2. مراد از ضیق وقت عدم تمکن از عمره با تحفظ به وقوف رکنی می باشد(واجب از زوال تا غروب می باشد و رکن درک مسمای وقوف می باشد) کما عن الاکثر منهم صاحب الجواهر.
  3. مراد از ضیق وقت عدم امکان جمع بین اعمال عمره و وقوف اضطرای عرفه(مسمای وقوف در شب دهم) است.
  4. مراد از ضیق وقت ظهر یوم الترویة(روز هشتم) می باشد کما حکی عن ابن بابویه و المفید
  5. مراد از ضیق غروب یوم الترویة می باشد کما حکی عن الصدوق و المفید
  6. مراد از ضیق تا زوال عرفه می باشد.
  7. مراد از ضیق ظهر یوم الترویه می باشد به این شکل که اگر می ترسد که حج از او فوت شود مخیر است که حج تمتع انجام دهد یا عدول به حج افراد کند کما حکی صاحب الجواهر عن بعض مشایخه.
 روایات هم در این زمینه اختلاف دارند و حدود شش طائفه از روایات در این زمینه وجود دارد.
 ثانیا: قواعد اولیه در مراد از ضیق وقت چه اقتضا می کند آیا متتضی جواز عدول می باشد یا عدم جواز عدول می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo