< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: میقات اهل یمن-یلملم
 کلمه «انجدت» در دو روایت ذکر شده است:
 وسائل الشيعة، ج‌11، ص: 307 باب 1 ح 1 «وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ نَجْدٍ الْعَقِيقَ وَ مَا أَنْجَدَتْ‌»
 المصدر ص 310 ح 10 « قَالَ وَقَّتَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَقِيقَ لِأَهْلِ نَجْدٍ وَ قَالَ هُوَ وَقْتٌ لِمَا أَنْجَدَتِ الْأَرْضُ وَ أَنْتُمْ مِنْهُمْ»
 معنای این کلمه:
 این کلمه به دو شکل معنا شده است:
 1- مکان مرتفع
 2-کس که اهل نجد نیست ولی وارد نجد شده است وی نیز میقاتش عقیق است.
 ظاهر اصح بلکه متعین معنای دوم می باشد اگر چه باب افعال به هر دو معنا آمده است لذا این روایات را دلیل بر میقات بودن کسی قرار دادیم که از عقیق بگذرد به عبارت دیگر من مر علی المیقات یک دلیل عام دارد مانند ح 1 باب 15 است و یک دلیل خاص هم به نسبه با عقیق داریم که این دو روایت می باشد.
 «الثالث- الجحفة،
 و هي لأهل الشام و مصر و مغرب و من يمرّ عليها من غيرهم»
 جحفه
 میقات سوم حجفه می باشد.
 سیدنا الاستاذ می فرمایند حجفه میقات برای اهل شام و اهل مغرب و مصر و من اتی علیها می باشد.
 در این میقات سه مطلب وجود دارد.
  • وجه تسمیه
 در این ارتباط صاحب جواهر می فرمایند: جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج‌18، ص: 111 «و انما سميت الجحفة لإجحاف السيل بها و بأهلها»
 می فرمایند به این سرزمین جحفه گفته شده است بخاطر اینکه سیل این سرزمین و اهلش را برده است و احجاف به آنها کرده است.
 مطلب دوم:
 این میقات دو نام دارد یکی جحفه و دیگری مهیعه به معنای مکان وسیع، این دو نام در غیر واحد از روایات آمده است.
 منها: وسائل الشیعة ج 11 ص 307 باب 1 ح 1 «وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَغْرِبِ الْجُحْفَةَ- وَ هِيَ عِنْدَنَا مَكْتُوبَةٌ مَهْيَعَةُ»
 منها: المصدر ح 2«...وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَغْرِبِ الْجُحْفَةَ وَ هِيَ مَهْيَعَة...»
 منها: المصدر ص 310 ح 10 « ...وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الشَّامِ الْجُحْفَةَ وَ يُقَالُ لَهَا الْمَهْيَعَة»
 منها: المصدر ص 311 ح 12 « ...وَ لِأَهْلِ الشَّامِ الْمَهْيَعَةَ وَ هِيَ الْجُحْفَة...»
 مطلب سوم:
 سیدنا الاستاذ می فرمایند حجفه میقات اهل شام می باشد
 دلیل: جملة من الروایات
 منها: المصدر ص 308 ح 5 « وَ أَهْلُ الشَّامِ وَ مِصْرَ مِنَ الْجُحْفَة»
 المصدر ح 6 «وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الشَّامِ الْجُحْفَةَ وَ يُقَالُ لَهَا الْمَهْيَعَةُ»
 المصدر ح 7 «وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الشَّامِ الْمَهْيَعَةَ وَ هِيَ الْجُحْفَةُ»
 المصدر ح 8 ص 311«وَ لِأَهْلِ الشَّامِ الْمَهْيَعَةَ وَ هِيَ الْجُحْفَةُ»
 دلیل اینکه جحفه میقات اهل مغرب می باشد:
 جملة من الروایات:
 المصدر ص 307 باب 1 ح 1 «وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَغْرِبِ الْجُحْفَةَ- وَ هِيَ عِنْدَنَا مَكْتُوبَةٌ مَهْيَعَةُ »
 المصدر ح 2« وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْمَغْرِبِ الْجُحْفَةَ وَ هِيَ مَهْيَعَةُ»
 اما دلیل اینکه این مکان میقات اهل مصر می باشد:
 ایضا جملة من الروایات:
 المصدر ص 309 ح 5 «... وَ أَهْلُ الشَّامِ وَ مِصْرَ مِنَ الْجُحْفَةِ- ...»
 و اما دلیل اینکه جحفه میقات من اتی علیها نیز می باشد:
 المصدر ص 331 باب 15 ح 1 «...أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَقَّتَ الْمَوَاقِيتَ لِأَهْلِهَا وَ مَنْ أَتَى عَلَيْهَا مِنْ غَيْرِ أَهْلِهَا وَ فِيهَا رُخْصَةٌ لِمَنْ كَانَتْ بِهِ عِلَّةٌ فَلَا تُجَاوِزِ الْمِيقَاتَ إِلَّا مِنْ عِلَّة»
 «الرابع- يلملم،
 و هو لأهل يمن و من يمرّ عليه»
 میقات چهارم
 یلملم
 و فیه جهات:
 جهت اول:
 با توجه به اینکه در روایات تصریح شده است که نام این میقات یلملم می باشد دیگر تحقیق در این جهت که آیا نام این میقات یلملم است یا ألملم است یا یرموم اثری ندارد.‌
 جهت دوم:
 آیا این میقات جبل است کما عن المسالک و القواعد یا این میقات وادی از اودیه می باشد
 جماعتی مانند فخر المحقیقین می فرمایند این میقات جبل نیست بلکه وادی می باشد.
 با مشخص بودن این سرزمین و نامش، تحقیق در این جهت هم فایده ای ندارد.
 جهت سوم
 دلیل بر مقات بودن یلملم
  1. عدم خلاف بین اصحاب
  2. جملة من الروایات
 منها: المصدر ص 307 باب 1 ح 1 «وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْيَمَنِ يَلَمْلَمَ»
 منها: المصدر ح 2«وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْيَمَنِ يَلَمْلَمَ»
 منها: المصدر ص 308 ح 3«وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْيَمَنِ يَلَمْلَمَ»
 منها: المصدر ص 309 ح5«وَ أَهْلُ الْيَمَنِ مِنْ يَلَمْلَمَ»
 المصدر ح 6« وَ لِأَهْلِ الْيَمَنِ يَلَمْلَم‌»
 اشکال:
 دو روایت وجود دارد که میقات اهل یمن را قرن المنازل بیان کرده است نه یلملم
 المصدر ص 309 ح 7 «...وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الْيَمَنِ قَرْنَ الْمَنَازِلِ...»
 المصدر ح 8 «...وَ أَهْلِ الْيَمَنِ مِنْ قَرْنٍ...»
 با توجه به اینکه هر دو طائفه در مقام تحدید و حد میقات اهل یمن می باشند تعارض قطعا بوجود می آید.
 دفع اشکال:
 ظاهرا و الله العالم تعارضی بین روایات نیست زیرا ممکن است بلکه واقع خارجی هم دارد که یمن دو راه دارد یکی از طائف و قرن منازل عبور می کند و راه دیکرش که از دریا عبور می کند از یلملم عبور می کند.
 نتیجه اینکه روایاتی که مقات اهل یمن را قرن منازل معرفی کرده است مراد راه خشکی یمنی ها می باشد و روایاتی که می گویند میقات اهل یمن یلملم می باشد راه دریایی یمن را می گوید.
 به نظر ما اصلا نیاز به جمع نداریم زیرا اگر امام در مقام تحدید و حد تام باشد و وقتی می فرمایند میقات یمنی ها یلملم است یعنی غیرش نمی تواند میقات باشد باید در بقیه مواقیت هم تحدید تام باشد وقتی که می فرمایند ذوالحلیفه میقات اهل مدینه می باشد اگر تحدید تام باشد نباید کسانی که در ماوراء مدینه می باشند مانند ایران و افغانستان، ذوالحلیفه میقات آنها باشد و همچنین نباید ذوالحلیفه میقات من اتی علیها باشد همه این شواهد نشان می دهد که امام علیه السلام در مقام تحدید تام نیستند چگونه حضرت در مقام تحدید تام می باشند در حالیکه من اتی علیها که مفاد حدیث یکم از باب 15 می باشد، تمام اهل دنیا را شامل می شود و در خود یلملم هم با توجه به اینکه جزء مواقیت نزدیک مکه است اگر کسی مثلا در شجره محرم نشده است وقتی به این میقات رسید باید محرم شود.
 نتیجه اینکه به نظر ما اصلا بین این دو طائفه تعارضی نیست اگر هم تعارضی باشد تعارض غیر مستقر می باشد لذا جائی برای اشکال بعضی از اعاظم به اینکه این جمع تبرعی می باشد وجود ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo