< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع:میقات پنجم-قرن المنازل
 تقدم الکلام به اینکه ح 6 و 7 و 8 از باب یک از مواقیت هر کدام اشکالی دارند
 مشکل حدیث ششم این بود که میقات نجد را قرن منازل بیان کرده است از این اشکال دو جواب داده شد:
  1. تعدد طریق، یک راه نجد به قرن منازل ختم می شود و یک راه آن به یلملم ختم می شود.
  2. حمل بر تقیة کما عن الحدائق و استادنا المحقق
 مشکل حدیث هفتم و هستم این است که در این دو حدیث برای یمن، قرن منازل به عنوان میقات تعیین شده است اشکال این دو حدیث این است که تعارض با روایات کثیره متقدمه که می گویند میقات یمن یلملم می باشد دارند.
 از این اشکال هم جواب داده شد:
 اولا: تعارضی وجود ندارد زیرا روایات در مقام تحدید تام و حقیقی نیست که وقتی گفته می شود میقات یمن قرن المنازل است مراد این باشد که قرن المنازل میقات یمن است لاغیر تا میقاتیت یلملم تنافی داشته باشد.
 ثانیا: بر فرض تعارض، حمل بر تعدد طریق می شود اهل یمن اگر طریق قرن منازل بروند باید از آنجا محرم شوند واگر از طریق یلملم بروند باید در یلملم محرم شوند زیرا یمن دارای دو طریق می باشد.
 ثالثا: گفته شده است که روایات متقدمه حمل بر تقیه شود به این بیان که عند العامه میقات یمن یلملم می باشد -کما فی المغنی ج 3 ص 110 مساله 2264 علاوه بر اینکه در متن مغنی یلملم آمده است حدیثی هم ذکر شده است که یلملم میقات اهل یمین است و بعد گفته شده است که این حدیث متفق علیه می باشد -با توجه به این مطلب تمام روایاتی که میقات یمین را یلملم را می گوید موافق عامه می باشند و ح 7 و 8 که قرن المنازل را می گوید مخالف عامه می باشد لذا باید غیر روایت 7 و 8 را حمل بر تقیه کنیم در نتیجه میقات یمن قرن المنازل خواهد بود.
 و فیه: حمل بر تقیه اشکال دارد چه بگوییم اهل سنت هم قرن المنازل را کما ادعی میقات می دانند یا قائل نشویم علی ای حال نمی توان قائل به عدم میقاتیت یلملم شد زیرا خلاف اجماع مسلمین می باشد همه مسلمانها قبول دارند که یلملم میقات اهل یمن می باشد.
 میقات پنجم
 «الخامس- قرن المنازل،
 و هو لأهل الطائف و من يمرّ عليه»
 در این میقات به مطالبی اشاره می شود
 مطلب اول: دلیل بر میقاتیت قرن المنازل
 دلیل میقات بودن قرن المنازل برای اهل طائف:
  1. اجماع کما فی فی المستند ج 11 ص 85 «بالجملة لا کلام فی کونه میقاتا»
  2. جملة من الروایات
 دلیل بر میقات بودن قرن المنازل برای من یمر علیها
 وسائل الشیعة ج 11 ص 331 باب 15 ح 1 «...أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَقَّتَ الْمَوَاقِيتَ لِأَهْلِهَا وَ مَنْ أَتَى عَلَيْهَا مِنْ غَيْرِ أَهْلِهَا وَ فِيهَا رُخْصَةٌ لِمَنْ كَانَتْ بِهِ عِلَّةٌ فَلَا تُجَاوِزِ الْمِيقَاتَ إِلَّا مِنْ عِلَّة»
 مطلب دوم
 در این مطلب به دو جهت اشاره می شود:
 1-در مکان این میقات اختلاف است بعضی می گویند که قریه ای بوده است که نامش قرن المنازل می باشد.
 و بعضی دیگر می گویند که این میقات تمام وادی است که در این نقطه بوده است که ظاهرش این است که وادی اوسع از قریه می باشد چه این وادی در یک سمت قریه بوده است یا اینکه قریه در وسط قریه بوده است.
 2- حکم شک در بعضی از مواضع در این میقات
 در اختلاف در مکان این میقات تاریخ مضبوطی که مشکل را حل کند وجود ندارد لذا دست ما از اصول لفظیه کوتاه است و باید به اصل عملی رجوع کرد و بگوییم ما عدای قریه میقات نیست زیرا قدر متیقن قریه می باشد اما در ماعدای آن شک داریم اصل عدم میقات بودن می باشد کما ذکرنا این مطلب را در بحث زائد بر مسجد شجره در ذوالحلیفه نیز گذشت.
 نتیجه اینکه اصل عدم جعل ماعدای قریه به عنوان میقات بدون معارض جاری می شود زیرا این اصل در قریه جاری نمی شود زیرا نسبت به قریه یقین به میقاتیت داریم.
 مطلب سوم
 در این مطلب به چند جهت اشاره می شود.
 جهت اول:
 در ضبط این میقات اختلاف است حکی عن الجوهری و جماعتی از لغوین مانند مجمع البحرین به اینکه قاف و راء هر دو مفتوح می باشند و حکی عن الاکثر کما عن القاموس به اینکه این کلمه قافش مفتوح می باشد و رائش ساکن می باشد.
 جهت دوم:
 آیا اویس قرنی از این قریه می باشد یا از این قریه نمی باشد در این هم اخلاف می باشد جوهری و جماعتی می گویند اویس منسوب به قرن منازل می باشد جماعتی دیگر می گویند اویس ارتباطی به قرن منازل ندارد و وی یمنی است طائفه ای در یمن که جد آنها قرن بن رومان بن ناجية بن مراد بوده است و فرزندانش منسوب به او می باشند.
 نتیجه اینکه این اختلاف از کتب لغت به کتب رجال سرایت کرده است بکله اختلاف در رجال اشد از کتب لغت می باشد
 جواهر از کشف اللثام نقل می کند که ایشان فرموده است که علماء اتفاق دارند که جوهری هم در اعراب قرن اشتباه کرده است و هم در اویس
 مطلب چهارم
 سه اسم برای این میقات گفته شده است
  1. قرن المنازل
  2. قرن
  3. قرن الثعالب
 ظاهر اسم اول و دوم هر دو صحیح است لذا در اکثر متون امامیه قرن المنازل آمده است و در اکثر متون عامه قرن آمده است کما فی المغنی که کلمه من قرن ذکر شده است.
 دلیل بر صحت این دو اسم
 المصدر ص باب 1 ح 1 « وَ وَقَّتَ لِأَهْلِ الطَّائِفِ قَرْنَ الْمَنَازِل‌»
 و ح 2 و ح 3 و ح 5 و ح 6 و ح 6
 کما اینکه در دو حدیث کلمه قرن آمده است:
 المصدر ص 310 ح 9 «وَ لِأَهْلِ الطَّائِفِ مِنْ قَرْن»‌
 اما قرن الثعالب صحیح نیست می گوید کوهی مشرف بر عرفات بوده است.
 نکاتی در مورد اویس قرنی
  1. در روایات آمده است یکی از کسانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شهادت داده اند که از اهل بهست است جناب اویس می باشد
  2. در روایتی دیگر حضرت فرمودند اویس در روز قیامت به مقدار طائفه ربیعه و مضر- که دو قبیله بزرگ عرب می باشند- شفاعت می کند عمر که در آنجا بود حضرت به او فرمودند که که تو اویس را می بینی سلام من را به او برسان عمر دنبال اویس گشت تا او را پیدا کرد و آنچه حضرت فرموده بود را به وی ابلاغ کرد و از وی خواست از او هم شفاعت کند مردم که پی به فضیلت اویس بردند اطراف او را گرفتند و اویس از اینکه مشهور شده است خیلی نارحت شد و فرمود تا کنون کسی مانند عمر مرا اذیت نکرده بود و از او خیلی نارحت شد که باعث مشهور شدن او شده است.
 3-روز قیامت حواریون معصومین را صدا می زنند من جمله از حواریون امیر المومنین را صدا می زنند یکی از آنها اویس است کما اینکه وی از زهاد ثمانیه نیز می باشد.
 4- اویس در جنگ صفین بود شخصی از طرف لشکر معاویه آمد و گفت آیا اویس در میان شما است فرمودند بله او به لشکر امیر المومنین علیه السلام پیوست و گفت اویس خیر التابعین
 5- در شیعه اتفاقی است که اویس در صفین شهید شد اما بین عامه اختلافی است آنها که خیلی به معاویه بهاء می دهند و از کشته شدن اویس توسط معاویه ابا دارند اما از کشتن حضرت علی علیه السلام ابا ندارند می گویند وی در صفین شهید نشده است مرحوم مامقانی می فرمایند اما افرادی از اهل سنت که کمی حیاء داشته است می گویند وی در صفین شهید شده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo