< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: طرق اثبات میقات
 مسألة 3 تثبت تلك المواقيت مع فقد العلم بالبينة الشرعية أو الشياع الموجب للاطمئنان‌، و مع فقدهما بقول أهل الاطلاع مع حصول الظن فضلا عن الوثوق، فلو أراد الإحرام من المسلخ مثلا و لم يثبت كون المحل الكذائي ذلك لا بد من التأخير حتى يتيقن الدخول في الميقات.
 در این مساله دو مطلب بیان شده است
  1. طرق اثبات اینکه این مکان میقات می باشد.
  2. حکم شک در اینکه این مکان میقات می باشد یا نه.
 در مطلب اول به چهار جهت اشاره می شود:
 جهت اول
 ملاحظه عنوان این مساله در تحریر و جواهر می باشد.
 در عبارت سیدنا الاستاذ در تحریر مراتب ذکر شده، در طول هم قرار گرفته است، اگر علم بود فهو اگر علم نبود به بینه عمل کند و الا اگر بینه نبود به شیاع عمل کند و ...
 اما صاحب جواهر این مراتب را در عرض هم قرار داده است.
 جواهر ج 18 ص 107 «ثم لا يخفى عليك وجوب حصول العلم أو ما يقوم مقامه شرعا في معرفة الوقت الذي وقته رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه و آله) لكن ذكر غير واحد من الأصحاب هنا الاكتفاء في معرفة هذه المواقيت بالشياع المفيد للظن الغالب»
 جهت دوم:
 کدام یک از این دو عنوان بهتر است؟
 عنوان صاحب جواهر اولی بلکه متعین است بلکه بگویید که عبارت جواهر صحیح است و عبارت تحریر و سید در عروه اگر فاسد نباشد در آنها مسامحه وجود دارد.
 مقدمه:
 علم به میقات و یا علم به خمریت، طریقی می باشد نه موضوعی یعنی اگر شارع فرموده است اگر علم به زوال داشتید نماز بخوانید این علم طریق اثبات واقع است وجزء موضوع نیست.
 بینه مقام علم است بلکه همه حجج شرعیه اعم از بینه و خبر ثقه و قول خبره قائم مقام علم طریقی می باشند.
 با توجه به این مقدمه به چه دلیل سیدنا استاذ این مراتب را در طول هم قرار داده است همه این مراتب طریق اثبات واقع می باشند و هیچ فرقی بین آنها وجود ندارد در نتیجه کار صاحب جواهر که این مراتب را در عرض هم قرار داده است صحیح است اما عنوان سیدنا الاستاذ یا صحیح نیست یا در آن تسامح وجود دارد هم بینه حجت شرعی است و هم علم طریق به واقع می باشد وجهی برای تقدیم علم بر بینه وجود ندارد.
 جهت سوم:
 سیدنا الاستاذ تبعا للقوم چهار طریق برای اثبات اینکه این مکان میقات است، بیان کرده است علم، بینه، شیاع، قول اهل خبره
 ادله طرق اربعه:
 دلیل طریقیت علم:
 علم نفس کشف است نه اینکه کشف از لوازم علم باشد بلکه هر کشفی به علم ختم می شود خبر واحد حجت است زیرا علم به حجیت خبر داریم آنچه حجیتش عرضی است منتهی می شود به آنجه حجیتش بالذات است نتیجه اینکه علم طریق اثبات است زیرا علم همان کشف واقع می باشد.
 دلیل طریقیت بینه:
  اطلاق ادله بینه می باشد اختلافی نیست که بینه می تواند اثبات موضوع کند اما در خبر واحد اختلاف است که آیا علاوه بر اثبات حکم، می توان موضوع را هم اثبات کند یا نه؟
 دلیل طریقیت شیاع مفید اطمینان:
 شیاع سه مرحله دارد
  1. شیاعی که موجب اطمینان شده است یعنی احتمال خلاف آنقدر کم است که به آن اعتنا نمی شود(ظن نود و هشت درصدی) در شیاع نه مرد بودن شرط است نه ایمان بلکه اسلام هم شرط نیست.
  2. شیاعی که مفید ظن متاخم للعلم باشد مثلا هشتاد و نه درصد احتمال میقات بودن این مکان را می دهد.
  3. شیاع مفید ظن غیر متاخم للعلم مثلا شصت درصد احتمال میقاتیت این مکان را می دهد.
 دلیل حجیت شیاع مفید اطمینان
 اولا: عدم الخلاف
 ثانیا: بناء عقلاء
 علت اینکه شیاع مقید به اطمینان شده است بخاطر این است که فقط این مرحله از شیاع اتفاقی است.
 با توجه به آنچه گفته شد اطمینان از هر راهی حاصل شد کافی است و لازم نیست حتما از راه شیاع، اطمینان حاصل شود لذا اشاره به شیاع از باب اشاره به اوضح مصادیق می باشد.
 اینکه آیا بقیه مراحل شیاع هم حجت یا نه بحث مفصل آن در کتاب قضا گذشت لذا نیازی به تکرار آن وجود ندارد.
 طریق چهارم :قول اهل خبره، سیاتی انشاء الله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo