< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: احرام از محاذات مواقیت
 تقدم الکلام در فرع دوم از مساله4 که در احرام از محاذی غیر مسجد شجره دو قول می باشد:
  1. ما عن الاکثر که بعضی از عبارات آنها در جلسه قبل اشاره شد این است که احرام از محاذات همه مواقیت جایز است.
  2. احرام از محاذات غیر مسجد شجره باطل است.
 محقق اردبیلی در مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، ج‌6، ص: 186 می فرمایند: « لاحتمال اختصاص الحكم بمن دخل المدينة، و جاور فيها شهرا، و نحوه، كما هو ظاهرها »
 از این عبارت دو مطلب بدست می آید یکی جواز احرم از محاذات مسجد شجره و دیگری عدم جواز احرام از محاذات سایر مواقیت درنتیجه در فرع اول ایشان هم موافق می باشند و قائل به جواز می باشند.
 الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج‌14، ص: 452 «و أنت خبير بان مورد الرواية مسجد الشجرة فحمل سائر المواقيت عليها لا يخلو من الاشكال‌»
 از این عبارت هم نیز مانند عبارت محقق اردبیلی همان دو مطلب استفاده می شود.
 استادنا المحقق در معتمد العروة الوثقى، ج‌2، ص: 370 «و الظاهر هو الاقتصار على مورد الصحيحة لأن الحكم على خلاف القاعدة، و لا يمكن إلغاء هذه القيود لأن جميع هذه القيود و الخصوصيات مأخوذة في كلام الإمام (ع) على نحو القضية الحقيقية الشرطية و حملها على مجرد المثال بعيد جدا، و لذا اقتصرنا في المناسك على مورد النص»
 این عبارت هم استفاده می شود که محاذات شجره کافی است اما در غیرش چون حکم خلاف قاعده است احرام از محاذات کافی نیست.
 صاحب مدارک و مرحوم سبزواری در ذخیره نیز قائل به عدم جواز هستند.
 دلیل بر جواز احرام از محاذات بقیه مواقیت:
  • صحیحه عبدالله بن سنان
 وسائل الشيعة، ج‌11، ص: 318 باب 7 ح 1«مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَقَامَ بِالْمَدِينَةِ وَ هُوَ يُرِيدُ الْحَجَّ شَهْراً أَوْ نَحْوَهُ ثُمَّ بَدَا لَهُ أَنْ يَخْرُجَ فِي غَيْرِ طَرِيقِ الْمَدِينَةِ- فَإِذَا كَانَ حِذَاءَ الشَّجَرَةِ وَ الْبَيْدَاءِ- مَسِيرَةَ سِتَّةِ أَمْيَالٍ فَلْيُحْرِمْ مِنْهَا»
  1. شهرت بین فقهاء
  2. اصل عدم وجوب رفتن به مواقیت دیگر
  3. قاعده لاحرج
 دلیل بر عدم جواز احرام محاذات در بقیه مواقیت:
 می فرمایند دلیل بر جواز احرام از محاذات غیر مسجد شجره نداریم و صحیحه عبدالله بن سنان هم اختصاص به جواز احرام از محاذات مسجد شجره دارد نه مطلق مواقیت.
 نتیجه اینکه تمام بحث باید حول صحیحه باشد زیرا اگر صحیحه دلالت داشته باشد نظریه دوم رد می شود
 برسی این روایت
 به نظر ما این روایت دلالت بر جواز احرام از محاذات بقیه مواقیت را دارد.
 در این روایت قیود مختلفی ذکر شده است مانند:
 «فَإِذَا كَانَ حِذَاءَ الشَّجَرَةِ وَ الْبَيْدَاءِ»
 تاره از این حیث نگاه می کنیم که میقاتیت دخالت در حکم دارد یا نه؟ که قطعا دخالت دارد زیرا امام علیه السلام در مقام بیان محاذی میقات می باشد نه محاذی امکنه دیگر.
 «الشَّجَرَةِ وَ الْبَيْدَاءِ»
 آیا شجره بودن میقات دخالت در حکم دارد یا نه به عبارت دیگر همانطور که موضوع میقات می باشد آیا شجره هم جزء موضوع می باشد یا نه؟
 در این زمینه دو احتمال وجود دارد.
 احتمال اول این است که مرحوم محقق اردبیلی از باب احتمال و استادنا المحقق جزما می فرمایند که شجره هم قید موضوع می باشد زیرا اصل در قیود احترازی بودن می باشد خصوصا در این بحث که احرام از محاذات خلاف قواعد می باشد لذا باید این خصوصیت دخالت در ملاک شارع داشته باشد و موضوع حکم باشد و خصوصا با توجه به اینکه قید در کلام سائل نیست بکله در کلام امام علیه السلام می باشد بلکه صرف احتمال دخالت شجره در موضوع برای حکم به عدم جواز کافی است لذا محقق اردبیلی فرموده: «لاحتمال الاختصاص» در نتیجه احرام از محاذات بقیه مواقیت جایز نیست.
 احتمال دوم این است که چون نوعا مردم از مسجد شجره محرم می شوند و از آنجا به مکه می روند و با توجه به اینکه خود حضرت هم مدنی بوده است و فصحاء اقرب را رها نمی کند و حکم ابعد را بیان کند و با توجه به اینکه مخاطب نیز اهل مدینه است، ذکر شجره هیچ خصوصیتی ندارد بکله ذکر شجره از باب ما هو الغالب می باشد.
 و الصحیح ما افاد سدنا الاستاذ بجواز الاحرام فی محاذاة مطلق المواقیت
 مرحوم استادنا المحقق می فرمایند تمام پنج قیدی(اقامت-مدینه- ماه قمری-عدم قصد از اول-مسجد شجره) که در این روایت آمده است احترازی می باشد مثلا یکی از قیود این است که این برای کسی است که مقیم در مدینه باشد اما اگر متوطن باشد نمی تواند از محاذات محرم شود.
 یکی دیگر از قیود این است که فرد یکماه در مدینه اقامت کرده باشد.
 به نظر ما بسیار واضح است که این قیود احترازی نیستند یعنی اصلا احتمال داده نمی شود که متوطن حق احرام از محاذات را نداشته باشد یا اگر کسی 29 روز در مدینه اقامت کرده باشد حق احرام از محاذات نداشته باشد بکله همه این قیود از باب غالبیت می باشد.
 کما اینکه یکی از قیود این است که بعد از حرکت به طرف شجره برای فرد بداء حاصل شده است که از محاذات برود واضح است که این قید احترازی نیست و شامل کسی که از اول اقامت قصد احرام از محاذات را داشته است شامل می شود.
 نتیجه اینکه وحدت سیاق در این قیود اقتضا دارد که اگر بقیه قیود احترازی نیستند قید مسجد شجره هم احترازی نیست و قید غالبی می باشد.
 نتیجه اینکه قید مسجد شجره ظهور در احترازیت ندارد و اگر هم فی الجمله ظهوری داشته باشد بقرینه وحدت سیاق از این ظهور رفع ید می شود و حمل بر قید غالبی می شود.
 با توجه به توضیح روایت دیگر نیازی به تمسک به اصل عدم وجوب رفتن به میقات دیگر نیست کما اینکه تمسک به لاحرج -کما عن الریاض -هم صحیح نست زیرا مفاد لاحرج این است که رفتن به مقات دیگر واجب نیست اما اثبات نمی کند که احرام از محاذی جایز است و جواز نیاز به دلیل دیگری دارد کما اینکه تمسک به شهرت هم صحیح نست زیرا سیدنا الاستاذ هم که شهرت فتوایی را حجت می دانند در فرضی است که هیچ روایتی به عنوان مدرک فتوای اصحاب وجود نداشته باشد در حالیکه صحیحه عبدالله بن سنان وجود دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo