درس خارج فقه آیت الله مرتضوی
کتاب الحج
90/12/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر محاذات
«مسألة 5 المراد من المحاذاة أن يصل في طريقه إلى مكة إلى موضع يكون الميقات على يمينه أو يساره بخط مستقيم...»
در این مساله شش مطلب بیان شده است.
- تفسیر و معنای محاذات
- محاذات عقلی است یا عرفی است؟
- محاذات از بحر
- محاذات در هواپیما
- امکان مرور از غیر میقات و غیر محاذات
- حکم این فرض پنجم لو کان ممکنا
اما مطلب اول: تفسیر محاذات
برای محاذات چهار تفسیر بیان شده است.
منها: مراد از محاذی مکانی است که مسافت بین آن مکان و مکه مکرمه به مقدار مسافت بین آن میقات تا مکه مکرمه باشد مثلا اگر فرضا مسافت مکه و شجره 400 کیلومتر باشد اگر به مکانی رسیدیم که مسافت آن مکان تا مکه 400ک است این مکان نامش محاذی شجره می باشد هذا التفسیر نسب الی السید فی العروة.
العروة الوثقى (المحشى)، ج4، ص: 635 «و تتحقّق المحاذاة بأن يصل في طريقه إلى مكّة إلى موضع يكون بينه و بين مكّة باب و هي بين ذلك الميقات و مكّة بالخطّ المستقيم»
بر این کلام سید هم از حیث عبارت اشکال شده است و هم از حیث محتوی.
از نظر عبارت بر کلمه «باب» اشکال شده است که این کلمه معنای صحیحی ندارد بلکه باید مثلا کلمه مسافت ذکر می شد.
«الظاهر أنّ في العبارة سقطاً و تحريفاً و كيف كان فالظاهر أنّ المحاذاة تتحقّق بكون الميقات على يمين المارّ في الطريق إلى مكّة أو شماله بحيث لو جازعن ذلك الموضع مالت إلى ورائه و يلاحظ في ذلك الصدق العرفي لا الدّقة العقليّة بأن يكون الخطّ المارّ من موقفه إلى الميقات أقصر الخطوط كما أفاده الماتن (قدّس سرّه). (الأصفهاني)»
«العبارة غير وافية بالمقصود و لعلّها محرّفة و الأولى أن يقال تتحقّق المحاذاة بأن يصل في طريقه إلى مكّة إلى موضع يكون الميقات على يمينه أو شماله بالخطّ المستقيم. (الگلپايگاني)»
«لعلّ أنّ لفظة باب مصحّفة في النسخ أو الطبع عن لفظة مسافة و مع هذا فلا يستقيم هذا الضابط و لا الوجه الآخر الّذي ذكره و الأولى أن يقرّر ضابط المحاذاة بأن تكون مكّة المعظّمة على جبهة المستقبل لها و الميقات على يمينه أو شماله بالخطّ المستقيم. (النائيني)»
«العبارة محرّفة و صوابها بينه و بين مكّة بقدر ما هو بين ذلك الميقات و مكّة و محصّل وجهي المتن هو أنّ المحاذي له موضع من الطريق لو فرضنا دائرة تكون مكّة على مركزها و يمرّ محيطها بالميقات لمرّ بذاك الموضع أيضاً و يلزمه ما ذكر في الوجهين لكن الظاهر كفاية المحاذاة العرفيّة و هي أوسع من ذلك. (البروجردي)»
«في العبارة إجمال و لعلّ المراد أن يكون الخطّ من موقفه إلى مكّة كأقصر الخطوط من مكّة إلى الميقات مع وحدة الجهة أو صدق المسامتة عرفاً كي لا ينتقض بالجهة المعاكسة لجهة الميقات بالنسبة إلى مكّة و قوله: ثمّ إنّ المدار على صدق المحاذاة إلى آخره، غير متّجه فإنّ اللازم إمّا الاكتفاء بالمحاذاة العرفيّة فيسقط الكلام الأوّل أو الحقيقة الهندسيّة فيسقط الثاني ثمّ إنّ الاكتفاء بالمحاذاة إنّما هو في صورة عدم إمكان الإحرام من أحد المواقيت لخوف أو مرض أو مشقّة أو ضيق وقت. (كاشف الغطاء)»
و اما اشکال بر محتوی
اولا: در بسیاری از موارد این نسبت و ضابط وجود دارد اما محاذات نیست زیرا اگر فرضا دائره ای را فرض کنیم که مکه مکرمه در مرکز آن واقع شود و مسجد شجره بر روی خط دائره قرار بگیرد در هر جای از این دائره اگر خطی کشیده شود فاصله اش با مکه مکرمه مساوی با فاصله مسجد شجره با مکه مکرمه می باشد ولو اینکه این نقطه دقیقا مقابل مسجد شجره باشد.
و ثانیا: به مکانی که بیشتر از 45 درجه با مسجد شجره اخلاف دارد اطلاق محاذات نمی شود آنچه از نقاط بر روی دائره مفروضه که مثلا در فاصله 180 درجه با مسجد شجره قرار دارند به این نقاط مقابل گفته می شود نه محاذات، در حالیکه ضابط جناب سید این نقاط مقابل را هم شامل می شود.
و ثالثا: اگر محاذات عرفی باشد این مقدار از بعد مانع محاذات می باشد و صدق محاذات عرفا نم کند مثلا مکانی که با مسجد شجره مثلا 400 ک فاصله دارد عرفا به آن محاذات گفته نمی شود.
و شاید این اشکالات در ذهن سید بوده لذا بعد فرموده است: « و بوجه آخر أن يكون الخطّ من موقفه إلى الميقات أقصر الخطوط في ذلك الطريق»
البته مرحوم آقای خوئی بر این عبارت مرحوم سید هم اشکال کرده اند که ظاهر کلمه بوجه آخر این است که این تفسیر مرتبط با تفسیر قبلی می باشد درحالیکه تفسیر جدید و متفاوتی با تفسیر قبلی می باشد.
