< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

90/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: محاذات
 مطلب پنجم
 آیا امکان دارد کسی بدون اینکه از میقاتی یا محاذات آن بگذرد وارد حرم شود یا نه؟
 در این فرع اختلاف وجود دارد.
 یظهر من جماعة عدم امکانه منهم النراقی 11ص 189 و الجواهر ج 11 ص 118 و السید فی العروة ج 4 ص 639
 و یظهر من جماعة اخری بامکانه منهم استادنا المحقق و آقا ضیاء عراقی فی تعلیقته علی العروة ج 4 ص 639 و البروجردی فی تعلیقته علی العروة و النائینی ایضا فی تعلیقته علی العروة
 دلیل نظریه اولی: کما فی المستند و الجواهر و العروة «بان المواقیت محیطة بالحرم من الجوانب»
 تقریب استدلال: می فرمایند اگر خطوط دائره ای بر اطراف حرم کشیده شود هر نقطه ای روی این خطوط دائره ای یا میقات است و یا محاذی میقات می باشد و نمی توان نقطه ای را فرض کرد که نه میقات باشد و نه محاذی میقات لذا صاحب مستند می فرمایند این بحث لغو است زیرا چنین موضوعی در خارج وجود خارجی ندارد و نمی توان نقطه ای پیدا کرد که نه میقات باشد و نه محاذی میقات.
 دلیل نظریه دوم:
 اگر چه قائلین به این نظریه نیز می فرمایند مواقیت محیط به حرم می باشند ولی می فرمایند می توان نقطه ای را فرض کرد که نه میقات باشد و نه محاذی میقات ولی می فرمایند اگر ملاک در شناخت محاذات دقت علمی و عقلی باشد نظریه اول صحیح است اما تقدم الکلام که ملاک در محاذات عرف عام می باشد و ایضا تقدم الکلام به اینکه در عرف عام بعد کثیر یا محاذی نیست کما عن استادنا المحقق یا اگر محاذی هست حکم محاذات را ندارد کما عن السید الحکیم
 بیان ذلک
 حدودا چهار میقات در ربع از دائره مفروضه محیط بر حرم قرار می گیرد مسجد شجره درنقطه شمال حرم می باشد و جحفه تقریبا قریب به شمال حرم می باشد لذا گفته شده جحفه بین غرب حرم و شمال حرم می باشد با توجه به این مطلب مرحوم آقای بروجردی فرموده جحفه تقریبا در شمال حرم قرار دارد نتیجه اینکه دو میقات در شمال حرم قرار دارند و عقیق بین شمال حرم و شرق حرم قرار دارد و قرن المنازل هم در شرق حرم قرار گرفته است لذا چهار میقات در قسمت شمال تا شرق قرار گرفته اند و در سه چهارم باقی مانده فقط یک میقات وجود دارد که یلملم باشد و برفرض اینکه یلملم در در این سه چهارم در نقطه وسط آن واقع شده باشد در نتیجه اگر چه به قواعد علمی فاصله بین یلملم و عقیق میقات است بجهت محاذات اما عرفا با این همه فاصله صدق محاذات نمی کند و اگر هم صدق میقات کند حکم میقات را ندارد لذا به راحتی می توان نقاطی را فرض کرد که نه میقات باشد و نه محاذی میقات باشد بله در یک ربع از دائره که چهار میقات در آن وجود دارد ممکن است بگوییم نقطه این که نه میقات باشد و نه محاذی میقات وجود ندارد.
 نتیجه بحث اینکه کلام صاحب جواهر و سید در عروه صحیح نیست و می توان نقطه ای را فرض کرد که نه میقات باشد و نه محاذی میقات باشد.
 بله اگر میزان دقت عقلی باشد یا اگر ملاک را عرف بدانیم بگوییم قرب و بعد دخالتی در صدق محاذات ندارد و بعد کثیر ضرری به صدق محاذات نمی کند و با صدق محاذات حکم آن هم وجود دارد با قبول این مبانی اشکالی بر نظریه اول وجود نخواهد داشت.
 مطلب ششم:
 بر فرض امکان وجود نقطه ای که نه میقات است و نه محاذی با میقات، کسی که از این نقطه وارد حرم شده است حکمش چیست؟
 سه نظریه وجود دارد:
  1. مع الامکان به یکی از مواقیت برود و آنجا محرم شود و اگر رفتن به میقات برایش ممکن نیست از الاقرب فالاقرب الی المیقات محرم شود و الا در ادنی الحل محرم شود.
  2. در دو مرحله از حرم محرم شود زیرا اقرب المواقیت به حرم دو مرحله با حرم فاصله دارد.
  3. از ادنی الحل محرم شود کما عن السید و النراقی و جماعة اخری
 العروة الوثقى (المحشى)، ج‌4، ص: 638«ثمّ إنّ الظاهر أنّه لا يتصوّر طريق لا يمرّ على ميقات، و لا يكون محاذياً لواحد منها (1)، إذ المواقيت محيطة بالحرم من الجوانب (2)، فلا بدّ من محاذاة واحد منها، و لو فرض إمكان ذلك فاللازم الإحرام من أدنى الحلّ (3) و عن بعضهم أنّه يحرم من موضع يكون بينه و بين مكّة بقدر ما بينها و بين أقرب المواقيت إليها و هو مرحلتان، لأنّه لا يجوز لأحد قطعه (1) إلّا محرماً، و فيه أنّه لا دليل عليه، لكن الأحوط (2) الإحرام منه و تجديده في أدنى الحلّ.
 __________________________________________________
 (1) بين هذا و ما تقدّم منه (قدّس سرّه) من اختصاص المحاذاة بموارد الصدق العرفي تهافت ظاهر. (الخوئي).
 بعد اعتبار عدم البعد جدّاً من الميقات في صدق المحاذاة كان لتصوير المرور على طريق لا يكون فيه ميقات و لا محاذاة بمكان من الإمكان فإشكال صاحب المستند على الأصحاب بعدم فائدة في هذا الفرض بعد ما كانت المواقيت محيطة بالحرم أقول و عمدة الإشكال عليه فيما أفاده من إحاطة المواقيت بالحرم إذ ليس الأمر كذلك في غير محلّه فتأمّل في المقام جدّاً. (آقا ضياء).
  (2) ليس كذلك فإنّ ذا الحليفة و الجحفة كليهما في شمال الحرم على خطّ واحد تقريباً و قرن المنازل في المشرق منه و العقيق بين الشمال و المشرق فتبقى يلملم وحدها لثلاثة أرباع الدورة المحيطة بالحرم و بينهما و بين قرن المنازل أكثر من ثلاثة أثمان الدورة و منها إلى الجحفة قريب من ذلك. (البروجردي).
 و لا ينافي ذلك كون يلملم لثلاثة أرباع الدائرة لأنّ ميقات جميع هذا الناحية يلملم. (الگلپايگاني).
 لم يعلم أنّها محيطة بالحرم على وجه يحاذي أحدها قبل أن يدخله و كيف كان فلو علم بتحقّق محاذاة كذلك و شكّ في موضعه فقد تقدّم أنّه بالنذر يحرم من أوّل مواضع احتماله و لا إشكال فيه أمّا إذا لم يعلم ذلك فإن أمكنه الإحرام من مهلّ أرضه فالأحوط تعيّنه و إلّا فالأحوط الإحرام من أيّ ميقات أمكنه و مع تعذّره فمن أدنى الحلّ بلا إشكال. (النائيني).
  (3) بل اللازم عليه العبور من أحد المواقيت و الإحرام منه و مع عدم الإمكان فمن الأقرب منه ثمّ الأقرب إلى أدنى الحلّ. (الگلپايگاني).
 (1) بين هذا و ما تقدّم منه (قدّس سرّه) من اختصاص المحاذاة بموارد الصدق العرفي تهافت ظاهر. (الخوئي).
 بعد اعتبار عدم البعد جدّاً من الميقات في صدق المحاذاة كان لتصوير المرور على طريق لا يكون فيه ميقات و لا محاذاة بمكان من الإمكان فإشكال صاحب المستند على الأصحاب بعدم فائدة في هذا الفرض بعد ما كانت المواقيت محيطة بالحرم أقول و عمدة الإشكال عليه فيما أفاده من إحاطة المواقيت بالحرم إذ ليس الأمر كذلك في غير محلّه فتأمّل في المقام جدّاً. (آقا ضياء).
  (2) ليس كذلك فإنّ ذا الحليفة و الجحفة كليهما في شمال الحرم على خطّ واحد تقريباً و قرن المنازل في المشرق منه و العقيق بين الشمال و المشرق فتبقى يلملم وحدها لثلاثة أرباع الدورة المحيطة بالحرم و بينهما و بين قرن المنازل أكثر من ثلاثة أثمان الدورة و منها إلى الجحفة قريب من ذلك. (البروجردي)»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo