< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/01/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: احرام مکی در حج افراد
 تقدم الکلام در احرام حج قران و افراد برای مکی دو نظریه است نظریه اولی کما هو المشهور احرام از مکه می باشد للوجوه الستة و نظریه دوم احرام از ادنی الحل می باشد کما عن استادنا المحقق للصحیحتین و قد تقدم ایضا که این دو صحیحه مضافا به مناقشاتی که دارد مشخص نیست که مراد از مجاور در این روایات مطلق مجاور است یا در مورد یکی از اقسام ثلاثه مجاور می باشد.
 ظاهرا نظریه اول فی الجمله اقرب الی الواقع می باشد کما عن سیدنا الاستاذ فی التحریر.
 و الوجه فی ذلک: تقدم الکلام که روایات باب 21 (و ابواب دیگر)از مواقیت که به عنوان احرام در حج تمتع از مکه ذکر شده اند سه طائفه می باشند:
 طائفه اول: روایاتی که صراحت در این دارند که مراد خصوص احرام حج تمتع می باشد.
 منها: وسائل الشيعة، ج‌11، ص: 266 باب 9 ح 3«وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع لِأَهْلِ مَكَّةَ أَنْ يَتَمَتَّعُوا فَقَالَ لَا لَيْسَ لِأَهْلِ مَكَّةَ أَنْ يَتَمَتَّعُوا قَالَ قُلْتُ فَالْقَاطِنِينَ بِهَا قَالَ إِذَا أَقَامُوا سَنَةً أَوْ سَنَتَيْنِ صَنَعُوا كَمَا يَصْنَعُ أَهْلُ مَكَّةَ- فَإِذَا أَقَامُوا شَهْراً فَإِنَّ لَهُمْ أَنْ يَتَمَتَّعُوا قُلْتُ مِنْ أَيْنَ قَالَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْحَرَمِ- قُلْتُ مِنْ أَيْنَ يُهِلُّونَ بِالْحَجِّ فَقَالَ مِنْ مَكَّةَ نَحْواً مِمَّا يَقُولُ النَّاس‌»
 طائفه دوم: روایاتی که اگر چه صراحت در حج تمتع ندارند اما قرائنی در این روایات می باشد که مشخص است مراد حج تمتع می باشد.
 منها: المصدر ص: 339 باب 21 ح 1 «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَاغْتَسِلْ ثُمَّ الْبَسْ ثَوْبَيْكَ وَ ادْخُلِ الْمَسْجِدَ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع- أَوْ فِي الْحِجْرِ ثُمَّ أَحْرِمْ بِالْحَجِّ الْحَدِيث‌»
 ثم احرم بالحج اگر چه مطلق است اما مشخص است با وجود قرائنی که در روایت وجود دارد مراد حج تمتع می باشد.
 منها: المصدر ص 340 ح 4 «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُحْرِمَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- فَاصْنَعْ كَمَا صَنَعْتَ حِينَ أَرَدْتَ أَنْ تُحْرِمَ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ ائْتِ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَصَلِّ فِيهِ سِتَّ رَكَعَاتٍ قَبْلَ أَنْ تُحْرِمَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أُرِيدُ الْحَجَّ إِلَى أَنْ قَالَ أَحْرَمَ لَكَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي الْحَدِيث»‌
 اینکه حضرت می فرمایند برای احرام حج همان کاری را انجام بده که قبلا هنگام احرام انجام داده ای، قرینه بر این است که مراد حج تمتع است زیرا در حج تمتع است که احرام قبل از آن بواسطه عمره وجود دارد.
 نتیجه اینکه این روایات اطلاق ندارند و اختصاص به حج تمتع دارند
 طائفه سوم: رویاتی که هیچ قرینه بر اختصاص به حج تمتع در آنها وجود ندارد و هم العمده
 منها: المصدر باب 21 ح 2 «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَيْنَ أُهِلُّ بِالْحَجِّ فَقَالَ إِنْ شِئْتَ مِنْ رَحْلِكَ وَ إِنْ شِئْتَ مِنَ الْكَعْبَةِ- وَ إِنْ شِئْتَ مِنَ الطَّرِيقِ‌ الْمَسْجِدِ بَدَلَ قَوْلِهِ مِنَ الْكَعْبَةِ»
 منها: المصدر ص 341 ح 3«قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَيِّ الْمَسْجِدِ أُحْرِمُ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ- فَقَالَ مِنْ أَيِّ الْمَسْجِدِ شِئْت‌»
 موید این طائفه از روایات، اجماعی است که صاحب حدائق و صاحب ریاض آن را ادعا کرده اند.
 و یویده ایضا روایات باب 17 که کلمه خلف در آنها آمده است مانند ح 2 و 6 و 9 و قد تقدم- در اینکه این روایات اهل مکه را شامل شود دو مناقشه شده است یکی مناقشه ای بود که خود ما ذکر کردیم که چون در این روایات کلمه الی مکة آمده است اگر بگوییم غایت داخل در مغیی نیست نمی توان به این روایات برای اهل مکه استدلال کرد مناقشه دوم، اشکالی است که آقای خوئی بر این روایات وارد کرده اند که بر منزل اهل مکه خلف المیقات صادق نیست ولی به نظر ما این اشکال صحیح نیست زیرا موضوع خلف، اگر چه منزل می باشد ولی مراد شخص محرم می باشد و همه افراد به سوی مکه و مسجد الحرام حرکت می کنند و بر همه افراد خلف میقات صادق است.
 نتیجه اینکه دویره اهل بین حجفه و مکه باشد خلف حجفه است در مکه باشد باز هم خلف حجفه می باشد.
 موید دیگر روایات دون المیقات می باشد، موید است بخاطر مناقشاتی که قبلا ذکر شد.
 و موید دیگر دو روایت نبوی بود که قبلا به آنها اشاره شد این دو روایت هم موید هستند زیرا اشکال سندی دارند.
 خلاصه اینکه ادله ششگانه اگر چه هر کدام به تنهایی اثبات مدعی نمی کند ولی با ضم بعضها الی البعض اطمینان به حکم پیدا می شود کما عن سید الحکیم فی المستمسک.
 مستمسك العروة الوثقى، ج‌11، ص: 270«أن المراد من كان دون الميقات فمنزله ميقاته. و لعل من ذلك- و من المرسل- يحصل الاطمئنان بالحكم. و لا سيما بملاحظة شهرته عند الأصحاب شهرة كادت تكون إجماعاً.
 برای میقات هشتم-دویره اهل- سیدنا الاستاذ سه مورد ذکر کرده است:
  1. منازل بین مکه و میقات
  2. منازل اهل مکه
  3. منازل کسانی که در مکه قرار دارد و مجاور مکه می باشند( درمقابل کسانی که اصالة مکی می باشند)
 تقدم الکلام به اینکه برای مجاور سه فرض قابل تصویر است:
 1- مجاوری که قصد توطن کرده است.
 2- مجاوری که قصد توطن نکرده است لکن فرض او از تمتع به قران و افراد منتقل شده است و ضابط انتقال قبلا بیان شد.
 3- مجاوری که فرض او منقلب نشده است و قصد توطن هم نکرده است.
 فعلا بحث در این است که این مجاور در قسم سوم از کجا باید محرم شود که گفتیم دو احتمال بلکه دو نظریه است:
  1. از مکه محرم شود.
  2. از ادنی الحل محرم شود.
 کما اینکه در مجاوری که قصد توطن کرده است نیز این دو قول جاریست.
 همانگونه که سیدنا الاستاذ فرموده اند این افراد باید از مکه محرم شوند.
 تحرير الوسيلة، ج‌1، ص: 410«و كذا المجاور الذي انتقل فرضه إلى فرض أهل مكة و إن كان الأحوط إحرامه من الجعرانة»
 دلیل بر این حکم اجماع و روایات خلف مجاور را نیز شامل می شود.
 نتیجه اینکه همانطور که مکی باید از مکه محرم شود مجاور باقسامه الثلاثه هم باید از مکه محرم شوند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo